۱۱ جمله که افراد موفق به زبان نمیآورند
افراد موفق و هوشمند به خوبی میدانند که واژهها و عبارات قدرت ویژهای دارند. بسیاری از عبارات حتی اگر حقیقت داشته باشند بار بدی دارند و میتوانند چهرهای ناپسند از گوینده به تصویر بکشند. افراد موفق میدانند از چه عباراتی نباید استفاده کنند تا بتوانند همواره حضوری قدرتمند و مثبت در محیط کار و زندگی خود داشته باشند.
قصد داریم در این مقاله یازده جمله و عبارت را که میتوانند به طرزی باورنکردنی روی اطرافیان شما اثر منفی بگذارند بررسی کنیم. عباراتی که حتی در صورت درست بودن هیچگاه نباید از آنها استفاده کنیم. اما تنها به خاطر اثر منفی این عبارات نیست که باید از به زبان آوردن آنها اجتناب کنیم. نکتهی وحشتناک طول عمر اثر این جملات است. تاثیری که ممکن است هیچگاه از بین نرود و جلوی موفقیت شغلی شما را بگیرد.
مهم نیست چقدر فرد با استعدادی هستید یا چه کارهای بزرگی را در رزومهی خود ثبت کردهاید. این عبارات به سادگی میتوانند شما را از چشم افرادی که پیرامون شما کار یا زندگی میکنند بیندازند و باعث شوند تا اعضای تیم همواره نگاهی منفی به شما و عملکردتان داشته باشند. استفاده از این عبارات به گونهای باورنکردنی پیامدهای منفی به دنبال خواهد داشت و باعث میشود در مدتی کوتاه عملکرد و شخصیت کاری فرد ضعیف شود.
دقت کنید و ببینید که در چند ماه اخیر کدامیک از این جملات تخریبکنندهی شخصیت کاری را در محیط کار خود شنیده یا احتمالا به کار بردهاید. با یک تمرین ساده و به خاطر سپردن این عبارات میتوان از بند آنها رهایی پیدا کرد. داشتن یک شخصیت کاری مثبت شاید مهمترین ویژگی برای موفقیت شغلی شما باشد که میتواند با بیاحتیاطی در به کار بردن برخی عبارات غلط به سادگی در معرض خطر قرار بگیرد.
۱. این عادلانه نیست
همهی ما میدانیم که زندگی مفهومی ناعادلانه است. گفتن این عبارت نشان میدهد شما فردی هستید که به عادلانه بودن زندگی اعتقاد دارید و ناعادلانه بودن یک نکتهی خاص شما را آزرده است. همین یک خطا کافیست تا اطرافیان شما را به چشم یک فرد نابالغ و سادهلوح نگاه کنند.
اگر نمیخواهید از خود تصویری بد برای اطرافیانتان به نمایش بگذارید باید به حقایق هم به دیدهای مثبت و سازنده نگاه کنید و از دل آن حقایق تفسیرهای ناامید کننده بیرون نکشید.
به عنوان مثال هنگامی که به موقعیت شغلی مورد نظر خود نرسیدهاید میتوانید دلیل آن را به شیوهای صحیح از سرپرست خود پرسوجو کنید:
«من متوجه شدم که پروژهی X را به همکارم محول کردید. من امیدوار بودم پیشبرد این پروژه به من اختصاص داده شود. ممکن است دلیل این انتخاب را برای من توضیح دهید؟ من دوست دارم بدانم که از نظر شما چرا من برای این پروژه مناسب نبودم تا بتوانم مهارتهای لازم را برای موقعیتهای مناسب کسب کنم.»
۲. این کار همیشه به همین طریق انجام میشه
تغییرات و پیشرفتهای تکنولوژی با سرعتی باورنکردنی در حال وقوع هستند. سرعت تصاعدی حرکت فناوری ما را مدام مجبور به بهروزسازی مهارتها و تواناییهایمان میکند. شاید باورنکردنی باشد اما شیوهی حل مسئلهای که تا همین شش ماه پیش مورد قبول همه بوده ممکن است امروز یک شیوهی منسوخ محسوب شود.
به زبان آوردن عبارت «این کار همیشه به همین طریق انجام میشه» نه تنها میتواند به جای یک فرد موفق از شما فردی تنبل و مقاوم در برابر تغییر به نمایش بگذارد، بلکه ممکن است مدیر شما را از بابت داشتن یک عضو در تیم خود که دانش و تواناییهای فردی خود را بهروز نمیکند به نگرانی بیندازد.
شک نداشته باشید همواره راه بهتری هم برای انجام دادن کاری که شما برایش تنها یک شیوه بلد هستید وجود دارد. همواره سعی کنید به جای تکیه بر دانستهها و مهارتهای قبلی خود، با پیدا کردن راههای جدید برای حل مسائل یک قدم از اعضای تیم خود جلوتر باشید. به یاد داشته باشید افراد خلاق از افرادی که تنها به دایرهی دانستههای خود تکیه میکنند موفقترند.
۳. مشکلی نیست
وقتی مدیر یا یکی از اعضای تیم از شما درخواستی میکند یا برای کاری که انجام دادهاید از شما تشکر میکند، تحت هیچ شرایطی با گفتن این عبارت به او پاسخ ندهید. این پاسخ دقیقا به این معنی است که آن درخواست یا کار محول شده میتوانست یک مشکل باشد!
به زبان آوردن عبارت «مشکلی نیست» میتواند این احساس را در مدیر یا همکار شما به وجود بیاورد که خواستهی خود را به شما تحمیل کرده است. به جای گفتن چنین جملهای به اطرافیان خود نشان دهید که فردی موفق هستید و از انجام امور مربوط به شغل خود لذت میبرید.
با گفتن عباراتی مثل «باعث خوشحالی منه» یا «عالی میشه اگه بتونم کاری بکنم» نشان میدهید که برای انجام وظایف شغلی خود مشتاق هستید.
شاید بگویید که تمام این عبارات یک معنای واحد دارند و تنها از نظر شکل جمله متفاوت به نظر میرسند، اما شک نکنید که تاثیر منفی یا مثبت این عبارات روی افراد محیط پیرامون شما ورای تصور است.
۴. نظر من میتونه احمقانه باشه… / میتونم یه سوال احقمانه بپرسم؟
این عبارات جملههایی شدیدا منفعل هستند که بسیاری از ما هنگامی که نوبت به حرف زدن و اظهارنظرمان میرسد بهکار میبریم. جملههایی که به جای تاثیر مثبت روی افراد تیم، تاثیری به شدت مخرب روی اعتبار کاری ما میگذارند.
حتی اگر پس از گفتن «میدونم نظرم احمقانهس…» طلاییترین ایدهی قرن را هم جلوی مدیر و افراد تیم خود بگذارید، به نظر آنها این ایدهی طلایی نه از ذهن یک فرد موفق، که از ذهن یک آدم بدون اعتماد به نفس بیرون آمده و هیچ ارزشی ندارد.
لطفا خودتان را تبدیل به بیرحمترین و غیرمنصفترین منتقد خود نکنید. اگر برای گفتن ایدهها و نظراتتان اعتماد به نفس کافی نداشته باشید، هیچ کس و در هیچ شرایطی شما را جدی نخواهد گرفت.
اگر فکر میکنید نظرتان برای ارائه در جمع پختگی لازم را ندارد یا اطلاعات کافی در مورد موضوع بحث ندارید کافی است با گفتن «الان در مورد این موضوع اطلاعات کافی ندارم، میتونیم بعدا در موردش حرف بزنیم» از خود انسانی معتمد به نفس و قابل اتکا برای دیگر اعضای تیم به نمایش بگذارید.
یادتان باشد شما میتواند قاتل شخصیت کاری خودتان باشید.
۵. فقط یک دقیقه طول میکشه
شغل شما هرچه که باشد، شما در جایگاه شغلی خود یک متخصص محسوب میشوید. بدون شک برای موفق بودن و به دست آوردن جایگاه فعلی زحمت کشیدهاید و مدتها به کسب دانش لازم و تجربه برای بودن در آن پرداختهاید. به زبان آوردن عبارت «فقط یک دقیقه طول میکشه» در پاسخ به امور محول شده باعث میشود تا مدیر و همکاران به تواناییهای شما به دیدهی شک نگاه کنند.
کمی فکر کنید؛ هیچکس به فردی که برای انجام دادن وظایف شغلی محوله عجله دارد نمیتواند اعتماد کند. از طرفی با گفتن این جمله توقعی را در همتیمی یا مدیر خود ایجاد میکنید که باعث میشود در زمانی بسیار کوتاهتر از زمان واقعی به نتیجه رسیدن امور محوله، از شما سراغ نتیجه را بگیرند.
حتی اگر میتوانید کاری که از شما خواسته شده را واقعا در زمانی کمتر از ۶۰ ثانیه انجام دهید، بهتر است در جواب آن درخواست بگویید «زیاد طول نمیکشه». با این پاسخ هیچکس توقع تحویل گرفتن نتیجه را پیش از زمان واقعی به نتیجه رسیدن آن از شما نخواهد داشت.
۶. تلاشمو میکنم
چند لحظه به این جمله فکر کنید. شنیدن آن از یک همکار میتواند تنها یک معنی داشته باشد: من اعتماد به نفس، دانش یا تجربهی لازم را برای به نتیجه رسیدن این درخواست ندارم!
شما بدون شک صاحب تواناییهایی هستید که باعث میشوند برای انجام امور مربوط به شغل خود نیاز به سعی و تلاش فرسایندهای نداشته باشید. اگر از شما کاری خواسته شد، دو راه منطقی و قابل قبول پیش روی شماست: یا با تعهد کامل آن را میپذیرید یا به دنبال جایگزینی برای حل مسئله میگردید.
به خاطر داشته باشید گفتن عبارت «تلاشمو میکنم» دقیقا این معنی عکس را به ذهن مخاطب شما میرساند که برای انجام وظیفهی محوله تمام تلاش خود را نخواهید کرد. از نظر اعضای یک تیم کاری، چنین فردی به هیچ عنوان همکار قابل اعتمادی محسوب نمیشود.
۷. اون یک همتیمی تنبله / اون یک همکار بیکفایته
شک نداشته باشید که با بیاعتبار کردن یک همکار هیچ پیشرفتی نصیب شما نخواهد شد.
اگر توصیف منفی شما در مورد یکی از اعضای تیم واقعیت داشته باشد، مطمئن باشید که بقیهی اعضای تیم هم از آن خبر دارند و علاوه بر اینکه نیازی به بیان کردن آن نیست، شما با به زبان آوردن آن تنها خود را بیاعتبار کردهاید. و اگر توصیف شما واقعیت نداشته باشد، متأسفانه باید گفت که بعد از رخ دادن این خطا، اعضای تیم شما را به چشم یک آدم عوضی نگاه میکنند.
افراد گستاخ، تنبل و بیکفایت در بیشتر محیطهای کاری وجود دارند و اتفاقا همهی اعضای تیم هم آنها را میشناسند. اگر شما توانایی کمک به این افراد برای اصلاح وضع موجود یا قدرت اخراج آنها را ندارید باید بدانید که با اعلام عمومی اخلاق و خصوصیات این افراد نه تنها وضع بهتری عایدتان نمیشود، که به نوعی بلندگوی آن رفتار ناپسند هم میشوید.
حرف زدن در مورد رفتارهای بد همکاران سریعترین روش برای تخریب چهره و شخصیت کاری خود شما و دور شدن از کارکتر یک شخص موفق است. افراد تیم هرگاه ببینند که یکی از اعضا به صورت مکرر پشت سر دیگر اعضا حرف میزند (فارغ از راست یا دروغ بودن گفتهها) به سرعت نسبت به او بیاعتماد میشوند.
۸. این جزء شرح وظایف من نیست
به زبان آوردن این عبارت، فرد را عضوی بیمسئولیت در تیم نشان میدهد که تنها در برابر گرفتن حقوق مشخص ماهانه حاضر است میزان مشخصی کار را انجام دهد. به نمایش گذاشتن چنین وجهی از شخصیت کاری به احتمال زیاد امنیت شغلی شما را به خطر خواهد انداخت، زیرا هیچ مدیری دوست ندارد که به جای یکی از اعضای تیمش یک ربات محدود با برنامهریزی مشخص و غیرقابل انعطاف داشته باشد.
اگر مدیر یا سرپرست شما درخواستی داشت که فکر میکردید آن درخواست با شرح وظایف شما مغایرت دارد بهترین واکنش این است که در مرحلهی اول آن وظیفهی محول شده را مشتاقانه (حداقل در ظاهر) انجام دهید. پس از آن میتوانید در یک گفتگو یا جلسهی از پیش تعیین شده دوباره شرح وظایف خود را با اون بررسی کرده، دلایل خود را توضیح داده و در صورت لزوم از مدیرتان بخواهید که شرح وظایف شما را بهروز کند.
با این روش شما به مدیر خود نشان میدهید که دارای یک شخصیت کاری مستحکم و قابل اعتماد هستید. این روش همچنین به شما به عنوان عضو تیم و مدیرتان این توانایی را میدهد که برای مدت زمانی طولانی برای آنچه که باید و نباید انجام دهید به اشتراک نظر برسید.
۹. تقصیر من نیست
شانه خالی کردن هیچوقت روش مناسبی برای برطرف کردن مشکلات پیش آمده نیست. همواره سعی کنید با مسئولیتپذیری عضو قابل اتکایی در گروه خود باشد.
اگر تاثیر هرچند کوچکی در مشکل پیش آمده دارید از زیر آن شانه خالی نکنید و مسئولیت آن را بپذیرید. اگر فکر میکنید مشکل پیش آمده هیچ ربطی به عملکرد شما در پروژه ندارد یک توضیح هدفمند و بدون تعصب از آنچه که رخ داده است را به مدیر و دیگر اعضای تیم ارائه دهید.
سعی کنید هنگامی که انگشت اتهام به سمت شماست واقعیتهای موجود را به صورت مستند در اختیار همکاران و مدیر خود قرار دهید تا بتوانند دلیل اصلی مشکل پیش آمده را پیدا کنند.
لحظهای که برای اثبات بیگناهی خود انگشت اتهام را بدون در نظر گرفتن واقعیتها سمت فرد دیگری میگیرید، همگروههای شما در کنار خود تنها فردی را میبینند که در برابر اعمال خود حاضر به پذیرفتن هیچگونه مسئولیتی نیست.
نتیجهی این رفتار عدم تمایل دیگر اعضای گروه به همکاری طولانی مدت با شما خواهد بود. به فرض ادامه پیدا کردن این همکاری، همواره در صورت بروز مشکلات شما تبدیل به اولین هدف برای سرزنش و مقصر شناخته شدن خواهید شد.
۱۰. من نمیتونم
جملهی «من نمیتونم» میتواند درست به اندازهی عبارت «تقصیر من نیست» برای شخصیت کاری یک فرد موفق مخرب و ویرانگر باشد. برای اعضای یک تیم کاری، «من نمیتونم انجامش بدم» دقیقا معنی دیگری دارد: «من نمیخوام این کار رو انجام بدم!»
گفتن این عبارت این شبهه را به وجود میآورد که شما نمیخواهید در کنار دیگر همکارانتان وظیفهی محول شده را به پایان برسانید. اگر شما واقعا به خاطر نداشتن مهارتهای لازم نمیتوانید کاری را انجام دهید، باید به دنبال یک راه حل جایگزین برای وظیفهی محول شده باشید تا همچنان شخصیت کاری خود را به عنوان یک فرد موفق حفظ کنید.
به جای گفتن عبارت منفی «من نمیتونم» میتوانید بگویید به جای آن چه کاری را میتوانید انجام دهید. به عنوان مثال به جای «من نمیتونم امشب تا دیروقت روی پروژه کار کنم» میتوانید بگویید «فردا صبح میتونم زودتر کار رو شروع کنم.»
یا به جای «من نمیتونم این اطلاعات رو تحلیل کنم» میتوانید از جملههای هوشمندانهتری مانند «من هنوز نفهمیدم چجوری باید این اطلاعات رو تحلیل کنم» استفاده کنید و به دنبال آن از یکی دیگر از اعضای گروه بخواهید تا روش درست را به شما نشان بدهد.
۱۱. من از این کار متنفرم
مطمئن باشید آخرین چیزی که افراد موفق دوست دارند در محیط کار خود بشنوند ابراز تنفر یکی از همکارانشان از شغل آنهاست. این ابراز تنفر سریعا شما را به عنوان یک فرد منفی در محیط نشان داده و روحیه و کارایی دیگر افراد تیم را تحلیل میبرد. به خاطر اثرات منفی که اینگونه افراد روی روحیه تیم میگذارند به سرعت توسط مدیران شناسایی شده و از تیم کنار گذاشته میشوند.
بدون شک همیشه افرادی با انگیزهی بیشتر (هرچند گاه با توانایی کمتر) وجود دارند که میتوانند جای اعضای منفی تیم را بگیرند. اگر واقعا از شغل خود احساس رضایت نمیکنید به دنبال دلایل آن بگردید. گاهی این دلایل به سادگی برطرف میشوند و شما میتوانید با حالی خوب در کنار دیگر اعضای تیم حرفهی خود را ادامه دهید.
سخن آخر
کنار گذاشتن این جملهها و عبارات از دایرهی ادبیات کاری به شدت برای شما سودمند خواهد بود. با نگاهی گذرا به اطراف در محیط شغلی خود به سادگی میفهمید همکارانی که آنها را افرادی موفق میدانید به وضوح از این عبارات استفاده نمیکنند.
اگر مراقب نباشید این جملهها به صورتی آرام وارد ادبیات روزمرهی شغلی شما شده و تاثیر مهلک خود را گاه در کوتاه مدت روی شما و همکارانتان میگذارند.
به نظر شما چه عبارات دیگری را باید در این لیست قرار داد؟ برای ما بگویید شنیدن چه جملههایی از زبان مدیر یا همکاران شما را در محیط کاری آزرده یا دلسرد میکند.
منبع: Success
بسیار عالیه
به نظر من این متن رو فقط یک مدیر میتونه نوشته باشه!