چرا یادگیری مهمترین مهارت برای کسب موفقیت در قرن بیستویکم است؟
همهی ما بارها شنیدهایم که یادگیری مهمترین مهارت و توانایی در دنیای مدرن است. هر کدام از ما برای کسب موفقیت در قرن ۲۱ میلادی نیاز به مهارتهایی تخصصی در حیطهی شغل و حرفهی خود داریم. مهارتهایی کلاسیک که لازمهی حوزهی کاری ما هستند. اما به نظر میرسد این مهارتهای کلاسیک دیگر جوابگوی ما برای رسیدن به اهدافمان در عصر حاضر نیستند. ما هر روزه باید با توسعهی مهارتهای خود و کسب تواناییهای جدید خود را بهروز کنیم تا بتوانیم با پیشرفت سریع فناوری منطبق باشیم. بیایید به این نکته فکر کنیم برای دستیابی به اهداف بلندمدت خود باید چه مهارتهای جدیدی را به دست آورده و چگونه آنها را در آینده به کار ببندیم. و اینکه مهارتهای کنونی ما در سالهای آینده چقدر کارایی خواهند داشت؟
پاسخ دادن به این سوالات بدون شک کار راحتی نیست. دنیای مشاغل و حرفهها بر خلاف گذشته با سرعتی باور نکردنی در حال تغییر است. ظهور مفاهیمی چون هوش مصنوعی، یادگیری ماشینها و تسلط نرمافزارها بر زندگی انسان نیاز به یادگیری و تغییر و تحول در مهارتها را بیش از پیش نمایان میکند. بنابراین با توجه به پیشرفت سریع تکنولوژی و به تبع آن تغییر شرایط حرفههای گوناگون، ما انسانها هم باید همواره در حال یادگیری مهارتها و تواناییهای جدید باشیم تا از قطار سریعالسیر فناوری جا نمانیم. دنیای مدرن کسب و کار با مهارتهای قدیمی و کلاسیک کنار نمیآید و هر لحظه نیاز به افرادی با تواناییهای جدیدتر دارد.
در حال حاضر، حرفهی شما گذشته از یادگیری علوم مرتبط با آن، نیاز به مهارتهای بنیادینی دارد که فردی در جایگاه شما باید به آنها تسلط داشته باشد. تسلط به این تواناییها باعث میشود تا شما بتوانید «در حال حاضر» در حرفهی خود فردی توانا و موفق باشید. اما به خاطر داشته باشید شغل شما هرچه که باشد به صورت مداوم در حال تغییر شرایط است و شما باید همواره برای این تغییرات و یادگیری مهارتهای مربوط به آنها آماده باشید. حتی اگر این تغییرات هنوز در حد ایده هم باشند، باید آنها را پیگیری کرده و برای آموختن و فراگرفتن آنها آمادگی داشته باشید.
یادگیری مهمترین مهارت و توانایی در دنیای مدرن است. با توجه به پیشرفت سریع تکنولوژی و به تبع آن تغییر شرایط حرفههای گوناگون، ما انسانها هم باید همواره در حال یادگیری مهارتها و تواناییهای جدید باشیم تا از قطار سریعالسیر فناوری جا نمانیم.
یکی از بزرگترین و البته رایجترین اشتباهات ما در هنگام کسب مهارتهای جدید و بهروز رسانی مهارتهای قبلی، نادیده گرفتن یادگیری مهارتهای نرم، در زمان نیاز فوری به یادگیری و توسعهی مهارتهای سخت است. حتی گاهی دیده میشود که موقعیت شغلی ما به هر دو نوع از این مهارتها به شدت وابستگی دارد و ما به سادگی از کنار یک دسته از آنها میگذریم. مهارتهای نرم یا تواناییهای شخصیتی، به تواناییهای هر کدام از ما در ایجاد ارتباط با افراد دنیای پیرامونمان یا رویکرد ما در فضای شغلی و زندگی اطلاق میشود. گاهی از مهارتهای نرم با عناوینی مانند مهارتهای مردمی، ذاتی، اجتماعی و درونفردی هم استفاده میشود. از سوی دیگر، عبارت مهارتهای سخت یا تواناییهای فنی به مهارتهایی گفته میشود که با تخصصهای شغلی و حرفهای و تحصیلات ارتباط مستقیم دارد و میزان تسلط بر این تواناییها را میتوان از طریق آزمونها و تستهای مرتبط ارزیابی کرد.
فارغ از نوع و زمینهی شغلی که داریم، با اطمینان میتوان گفت که آیندهای مبهم و نامعلوم در زمینهی شغل و حرفهی هر کدام از ما وجود دارد. تا پیش از این و برای قرنها، مشاغل کم و بیش بدون تغییر بودند و داشتن مجموعهای از مهارتهای مشخص فرد را تبدیل به انسانی موفق در شغل خود میکرد. اما حالا و برای به دست آوردن موفقیت در قرن ۲۱ شرایط فرق کرده است. حالا برای افرادی که به دنبال کسب یک مهارت مفید در دنیای جدید میگردند، یک پاسخ و راهکار بسیار حیاتی وجود دارد. راهکاری که میتواند برای حال، آیندهی نزدیک و حتی آیندهی دور مفید و کارآمد باشد: توانایی یاد گرفتن!
حتی اگر امروز نمیدانید برای پیشبرد زمینهی شغلی خود در آینده دقیقا به چه نکانی برای یادگیری نیاز دارید، نباید نیاز به آموختن را نادیده بگیرید. برای به دست آوردن موفقیت در قرن ۲۱ فکر و ذهن ما همواره نیاز به فراگرفتن و تحلیل آموزههای جدید دارد. این نوع از آموختن هیچ ربطی به وضعیت تحصیلی شما در دانشگاه یا زمان فارغالتحصیلیتان ندارد. مهم نیست سال گذشته از پایاننامهتان دفاع کردهاید یا موضوع به سالها پیش برمیگردد. در دنیای امروز ما همواره چیزهایی مرتبط با زمینهی شغلیمان برای یادگیری وجود دارد. توانایی و تمایل هرکدام از ما برای یادگیری دانش و مهارتهای جدید به طور مداوم، میتواند میزان پویایی و سرعت ما را در مسیر پیشرف نشان دهد.
یادگیری مهمترین اصل در ایجاد سازگاری با تغییرات است
وقتی افراد بپذیرند که باید در تمام طول عمر خود یادگیری را به عنوان یک اصل فراموش نشدنی در زندگی مد نظر قرار دهند، نه تنها دیگر بهروز شدن و کسب مهارتهای جدید با ترس و استرس همراه نخواهد بود، بلکه این اصل تبدیل به یکی از اجزای شخصیت شغلی فرد خواهد شد. در این حالت، یادگیری هم مانند دیگر وظایف فرد به شکلی روزمره دنبال شده و هر روز او را در موقعیتی بالاتر و بهتر نسبت به روز قبل قرار خواهد داد. به خاطر داشته باشید که الزاما یادگرفتن هر مهارت و توانایی جدید نباید بلافاصله به نتیجهای جدید و خارقالعاده تبدیل شود. اولین و البته مهمترین نتیجهی یادگیری مداوم تبدیل ما به «یادگیرنده»هایی بهتر و توانمندتر است. فراگرفتن تواناییهای جدید، فارغ از کارایی و نتیجهای که به دنبال خود دارد به ما کمک میکنند تا از منطقهی امن عادتهایمان (Comfort Zone) خارج شده و به عنوان یک فرد موفق رشد و پیشرفت کنیم.
ذهنی که یادگیری مداوم را پذیرفته و به آن عادت کرده است، به صاحب خود کمک میکند تا خود را با هر تغییری سازگار کرده و در شرایط خاص از خطر ساکن ماندن یا حتی کنار گذاشته شدن مصون بماند. شرایط خاصی مانند تغییر شرایط یک پروژه یا رخ دادن تغییرات اساسی در یک وضعیت شغلی، خطراتی است که افراد دارای مهارتهای کلاسیک و ثابت را در عصر جدید تهدید میکند. وقتی افرادی که تلاشی برای توسعهی تواناییها و مهارتهای خود نکردهاند در حال تقلا برای پیدا کردن راه خروج از وضعیت شرایط خاص هستند، یادگیرندههای مادامالعمر به راحتی از این وضعیت خارج شده و جایگاه خود را به عنوان افراد کارآمد سیستم مستحکم میکنند. شرایط شغلی در عصر جدید به خاطر سرعت بالای پیشرفت فناوری منتظر افراد گروه اول نمانده و افراد گروه دوم را برای خود نگه میدارد. این یادگیرندهها هستند که می توانند چرخهای علم و صنعت را در سدهی جدید به گردش در بیاورند.
البته باید یادآوری کنیم که جایگاه مهارتهای نرم در این روند یادگیری جایگاهی مهم و غیرقابل انکار است. کمترین کارکرد مهارتهای نرم این است که آنها پایه و اساس مهارتهای سخت را برای رسیدن به پتانسیل کامل خود فراهم میکنند. اما مهارتهای نرم کارکردهای مهم دیگری هم دارند. این مهارتها تواناییهایی هستند که تحت هیچ شرایطی نمیتوان آنها را به کامپیوترها، ماشینها و هوش مصنوعی واگذار کرد. تواناییهایی از جمله رهبری، قضاوت، داوری کردن و ایجاد ارتباط بین افراد گروه در این دسته از مهارتها قرار میگیرند. فراموش نکنید در مواجهه با تغییرات سریع و غیر قابل اجتناب، یادگیری و استفاده از مهارتهای نرم است که به افراد حرفهای و توانمند اجازه میدهد هوشمندانهتر عمل کنند.
شرکتهای موفق به افراد دارای مهارت یادگیری اهمیت میدهند
وقتی در مورد مفهومی به نام شکاف بین مهارتها حرف میزنیم، منظور ما فاصلهای است که بین مهارتهای کسب شده در محیطهای تحصیلی و آنچه که در دنیای واقعی برای به دست اوردن حرفههای موجود به آن نیاز داریم وجود دارد. این فاصله میتوان را به راحتی و با یاد گرفتن این مهارتهای مورد نیاز از بین برد و یکی از شغلهای مورد علاقه را از آن خود کرد. اما این شکاف در مورد افرادی که سالهاست یک موقعیت شغلی را در اختیار داشته و مشغول فعالیت در حوزهای خاص هستند شکلی متفاوت دارد. شکاف مهارتی در مورد این افراد در صورتی که در پی یادگیری فناوریها و تواناییهای جدید نباشند هر روز بزرگتر شده و میتواند موقعیت شغلی آنها را با خطراتی جدی مواجه کند.
افرادی که به یادگیری مشتاق بوده و به عنوان یادگیرندههایی مشتاق و توانمند شناخته میشوند، بدون شک به شکلی جدی مورد توجه افراد تصمیمگیرنده و مدیران سازمانها قرار گرفته و برای کسب موقعیتهای ارزندهی شغلی شانس بیشتری خواهند داشت. همواره گفته میشود که رهبری پروژههای پیشرفته و نقشهای مبتنی بر مدیریت به افرادی که به صورت مداوم در حال یادگیری مهارتهای جدید هستند احتیاج دارد. سرمایهگذاران و مدیران سازمانهای بزرگ عقیده دارند یادگیرندهها برای استفادهی کامل از فرصتهای احتمالی افرادی آمادهتر و مناسبتر محسوب میشوند.
گاهی برخی مدیران دچار اشتباهی بزرگ میشوند. آنها با تصور این که آموزش تنها ابزاری برای بهتر شدن حال کارکنان است، نسبت به این اصل مهم احساس نیاز نکرده و آن را کنار میگذارند. با نگاه به شرکتهایی که فرهنگ یادگیری را در سازمان خود نهادینه میکنند به روشنی متوجه میشویم که جا افتادن این فرهنگ به صورت دو سویه به مدیران و کارکنان سازمان سود میرساند. کارکنانی که به صورت مداوم در حال یادگیری مهارتهای جدید هستند هم آیندهی کاری خود را تضمین کرده و هم سازمان خود را تبدیل به مجموعهای کارآمد و سودده میکنند.
از سوی دیگر ایجاد موقعیتهای یادگیری برای کارکنان، به سازمان این امکان را میدهد تا با برطرف کردن شکافهای مهارتی اعضاء و بهروز کردن آنها برای انطباق با تغییرات شغلی، به طرز قابل توجهی در هزینههای جذب و استخدام افراد جدید صرفهجویی کند. علاوه بر این سازمانها با ایجاد موقعیت یادگیری برای کارکنان خود، همواره میتوانند انتظار ایدههای جدید، نوآوری و خلاقیت را از آنها داشته باشند.
یادگیری بازوی اصلی موقعیت شغلی شما است
هر کدام از ما برای باقی ماندن مقتدرانه در موقعیت شغلی خود، باید ذهن خود را از قید و بند علفهای هرزی که سلامت آن را تهدید میکنند خلاص کنیم. به خاطر داشته باشید که هیچ چیز نباید شما را تبدیل به موجودی ساکن و بدون خلاقیت کند. درک این موضوع که چگونه میتوانید تلاشهای خود را به سازمان نشان دهید باعث میشود کار شما معنی پیدا کرده و برای پیشبرد به آن به ایدههای جدیدتری دست پیدا کنید. با کسب این ایدهها و به کار بردن آنها، هیچ مانعی نمیتواند باعث رکود یا سکون شما در موقعیت کاریتان بشود. یادگیری در زمینههای مرتبط با موقعیت شغلی به شما کمک میکند تا از قید و بندهای معمول رها شوید. حتی اگر آموختههای شما بلافاصله کارایی خود را به شما نشان ندهند، در فاصلهی کوتاه وضعیت شغلی شما را به شدت تحت تاثیر قرار خواهند داد.
اگر مهارت مهم بعدی که به یادگیری آن احتیاج دارید را نمیشناسید، تنها کافی است که به حس کنجکاوی خود رجوع کنید. حس کنجکاوی شما در مورد هر موضوعی اعم از شغل، جامعه یا حتی جهان پیرامونتان که باشد، میتواند مانند یک نقشهی راهنما مسیر رسیدن به مهارت مورد نیازتان را به شما نشان دهد. علاوه بر این مطالعهی شرح شغلها و حرفههای مختلف و مورد علاقهی شما میتواند راهنمایی خوب برای پیدا کردن مهارتهای مورد نیازتان باشد. پیدا کردن شرح مشاغل مختلف علاوه بر راهنمایی در کسب مهارتهایی که از ابتدا به یادگیری آنها احتیاج دارید، به شما کمک میکند تا در صورت داشتن یک مهارت خاص بتوانید شکاف موجود بین مهارت خود و نیازهای فعلی سازمان را از بین ببرید.
بیشتر بخوانید: ۷ روش آسان برای مدیریت زمان
همواره به خاطر داشته باشید نیاز به یادگیری مهارتهای جدید، بدون توجه به جایگاهی که اکنون در شغل، حرفه و زندگی خود به دست آوردهاید مهمترین نیاز شما در زمینه موقعیت شغلیتان است. قرارگرفتن دائمی در معرض آموزشهای جدید میتواند در آن واحد ترسناک، هیجانانگیز، خستهکننده، محرک یا ترکیبی از این احساسات باشد. قرار گرفتن در معرض یادگیری مداوم میتواند مانند یک داروی تلخ، تاثیری اعجاب انگیز به دنبال داشته باشد. آموختن مهارتهای جدید، حتی اگر تاثیری فوری و بلافاصله نداشته باشد میتواند انجام دادن هر کاری را در زمینهی شغلی شما تسهیل کند. مهارت یادگیری مداوم تنها قابلیتی است که میتواند سطح تمام مهارتهای دیگر شما را هم ارتقاء ببخشد. به خاطر داشته باشید، هرچقدر هم که در کار خود حرفهای، پرسابقه و به جزئیات شغل خود مسلط باشید، همواره سطحی جدیدتر و مرحلهای پیشرفتهتر هم وجود دارد. کسب مهارت یادگیری به ما کمک میکند تا با آغوشی باز به استقبال تغییرات غیرقابل پیشبینی جهان امروز برویم.
منبع: Forbes
همانند این که تا دیروز نمی دونستیم یادگیری مداوم ، ترکیبی از مهارت های نرم و سخت است که در عصر حاضر باید تبدیل به عادت شه !
مقاله جالب و مفیدی بود
احسنت…