خالقان سریال بازی تاج و تخت: قهرمان‌ها وقتی می‌میرند، همه چیز ترسناک می‌شود

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۱۱ دقیقه
سریال بازی تاج و تخت

سریال بازی تاج و تخت (Game of Thrones) آنقدر تاثیرگذار است که حتی دونالد ترامپ، رییس‌جمهور آمریکا هم از آن استفاده می‌کند تا تحریم‌ها علیه ایران را به رخ بکشد. ترامپ از شعار «زمستان در راه است» (Winter is coming) در یک پوستر استفاده کرده و جالب اینجاست که در ایران هم با استفاده از یکی از همان پوسترهای سریال «بازی تاج و تخت» جوابش را در فضای مجازی داده‌اند. شبکه HBO، پخش‌کننده سریال «بازی تاج و تخت» هم در توییتی ترامپ را به چالش کشیده و نوشته است: «دونالد ترامپ می‌دانی سوءاستفاده از علامت تجاری را به دوتراکی چطور می‌گویند؟»

طبق قوانین آمریکا شبکه HBO می‌تواند بابت سوءاستفاده رییس جمهور آمریکا از تبلیغات این سریال به نفع خودش، از او شکایت کند. تب سریال «بازی تاج و تخت» دوباره با استفاده ترامپ از پوستر این سریال داغ شده است.

میسی ویلیامز بازیگر نقش آریا استارک و حتی جورج آر.آر مارتین نویسنده کتاب اصلی که این جمله مستقیم از اثر او آمده هم به این حرکت ترامپ واکنش نشان دادند و در پست‌هایی از مردم خواستند که در انتخابات بعدی آمریکا به ترامپ رای ندهند.

طبق قوانین آمریکا شبکه HBO می‌تواند بابت سوءاستفاده رییس جمهور آمریکا از تبلیغات این سریال به نفع خودش، از او شکایت کند. تب سریال «بازی تاج و تخت» دوباره با استفاده ترامپ از پوستر این سریال داغ شده است. به همین مناسبت سراغ گفت‌وگویی با خالقان سریال رفتیم.

دو نفری که کتاب هزار صفحه‌ای جورج آر.آر.مارتین را به تصویر کشیدند، دیوید بنیاف و دی.بی وایس هستند. دو دوست هم‌دانشگاهی که الان چیزی حدود یک دهه است که درگیر ساخت این سریال هستند. بنیاف نویسنده، تهیه‌کننده و رمان‌نویس آمریکایی است. او خالق سریال «بازی تاج و تخت» شبکه HBO است و اصلا با این سریال مشهور شد. البته بنیاف نویسنده آثار سینمایی چون «تروآ» و «بادبادک‌باز» نیز بوده است. او در کالج دارتموث تحصیل کرده. دنیل بی. وایس متولد ۲۳ آوریل ۱۹۷۱ فیلم‌نامه‌نویس، تهیه‌کننده و کارگردان آمریکایی است. او و دیوید بنیاف، بر پایه رمان «نغمه یخ و آتش» اثر جرج آر. آر. مارتین سریال «بازی تاج و تخت» را برای شبکه HBO ساختند. سریالی که تبدیل به یکی از موفق‌ترین و بهترین سریال‌های تاریخ جهان شد.

بازی تاج و تخت

دنریس تارگرین کنار تیریون لنیستر، کاراکترهای مهم فصل‌های پایانی سریال بازی تاج و تخت

– مهمترین چالش و سختی شما در خلق «بازی تاج و تخت» چه بود؟

دیوید بنیاف: وفادار ماندن به اصل کتاب، یکی از اصلی‌ترین چالش‌های ما در ساخت این سریال بود. با این حال باید بدانید که آنچه در فیلم می‌بینید فقط الهام گرفته از کتاب «نغمه یخ و آتش» است و قرار نیست که عینا مانند کتاب باشد. اما چیزی که برایمان اهمیت داشت این بود که بدانیم این فیلم را برای بیننده‌ای می‌سازیم که ممکن است کتاب را خوانده باشد و یا حتی نخوانده باشد. ما می‌خواستیم سریال برای هر دو گروه جذاب به نظر برسد.

دی.بی وایس: مشکلات زیادی داشتیم و اگر خودمان عاشق کتاب ها نبودیم، شش سال را صرف این کار نمی‌کردیم.

– علت جذابیت رمان «نغمه یخ و آتش» چیست؟ اثری که باعث شد مجله تایم نام جورج آر.آر. مارتین را در فهرست صد چهره تاثیرگزار جهان در سال ۲۰۱۱ قرار دهد.

بنیاف: شخصیت های رمان برگ برنده آن هستند. وقتی کتاب اول را می‌خواندم، لحظه‌ای که «برن استارک» از پنجره به بیرون پرتاب می‌شود، متوجه شدم این رمان فانتزی متفاوت از همه چیزهایی است که تاکنون خوانده‌ام. به نظرم مارتین با خلق شخصیت‌های جذاب ابتدا با خواننده اثر ارتباط برقرار کرده و سپس آنها را تحت تاثیر قرار می‌دهد مارتین با اتفاقات ناگواری که یکی پس از دیگری رخ می‌دهد، بیننده را هیجان زده و عصبی می‌کند. خیلی ترسناک است زمانی که می‌بینید قهرمان‌ها هم می‌میرند.

وایس: فکر می‌کنم که خواندن این رمان، فرصتی است برای رفتن به یک دنیای خارق العاده فانتزی که جذابیت شخصیت‌هایش چنان شما را تحت تاثیر قرار می‌دهد که مشغولیت و دغدغه‌های کاراکترهای آن جهان، دغدغه‌های شما هم می‌شود. یکی از دلایل اقبال مردم به نوشته‌های مارتین (و خوشبختانه سریال) این است که گاهی اتفاقات خوب و گاهی اتفاقات وحشتناک می‌افتد. اگر قرار باشد همیشه همه چیز وحشتناک و نفرت انگیز باشد، آن‌وقت شما هم همیشه می‌دانید چه اتفاقی در پیش خواهد بود. زیرا همیشه بدترین حالت را در نظر می‌گیری. احتمالات مختلف و غیرقابل پیش‌بینی یک داستان را به دنیای واقعی نزدیک کرده و باورپذیرش می‌کند. با جورج موافقم که می‌گوید: «این رمان، روایتی از تئوری اثر پروانه‌ای است که در آن تغییرات کوچک منتج به نتایج بزرگ و غیرقابل پیش بینی می‌شود.»

– با توجه به شخصیت‌های زیادی که در فیلم می‌بینیم، همه شخصیت‌های کتاب را به تصویر کشیده‌اید یا شخصیتی را هم این وسط حذف کردید؟

دیوید بنیاف: اگر کتاب را خوانده باشید با من هم عقیده خواهید بود که قطعا نمی‌توان همه شخصیت‌های کتاب را در فیلمنامه جای داد. ما به جورج گفتیم که اگر می‌خواستیم تک تک شخصیت‌های کتابش را در فیلمنامه بگنجانیم، به هر کدام از آنها تنها ۴۵ ثانیه وقت می‌رسید. با این حال فکر نکنم سریال تلویزیونی دیگری باشد که شما را درگیر این همه داستان و شخصیت‌های متفاوت کند.

وایس: شخصیت‌های زیادی در این کتاب است که اگر می‌خواستیم همه آنها را در سریال بیاوریم کل بودجه فیلم باید به بازیگران اختصاص می یافت و دیگر پولی به دیگر بخش‌ها (فیلمبرداری، صداگذاری، تدوین و…)  نمی‌رسید. در مقایسه با رمان، شخصیت‌های فیلم گاهی زودتر و گاهی هم دیرتر وارد داستان می‌شوند و در برخی از قسمت‌ها هم یکی از بازیگران محور داستان می‌شود. با این حال در کل باید گفت فضای کلی کتاب را به تصویر کشیده و روایت کرده‌ایم. همه تلاشمان این بود که تجربه تماشای سریال برای تماشاگر لذت‌بخش بوده و رضایت‌اش را جلب کنیم.

– کاراکتر محبوب‌تان در سریال کیست؟

وایس: انتخاب سختی است! مثل انتخاب یکی از بچه‌هایتان است!

بنیاف: اما اگر بخواهم یکی را در مثلا فصل دوم انتخاب کنم کاراکتر تیون گریجوی (با بازی الفی آلن) است. در آن فصل خیلی خوب بود. از دیدنش لذت بردم.

– آیا در سریال شخصیتی هست  که در کتاب نبوده باشد و شما به داستان اضافه کرده باشید؟

بنیاف: تنها کسی که فعلا به نظرم می‌آید، راس است. همان زنی که در همان فصل‌های اول جافری به طرز فجیعی می‌کشد.

سریال بازی تاج و تخت

بازماندگان خاندان استارک: آریا، سانسا و برن

– صحنه‌های نامتعارف زیادی در سریال به تصویر کشیده شده، این‌ها را شما به فیلم اضافه کردید یا جزو رمان بود؟

وایس: آنچه در فیلم می‌بینید تنها بخشی از محتوای کتاب جورج آر.آر مارتین است. او در اثرش حتی پای کودکان را هم وسط کشیده بود که ما به دلایل قانونی و اخلاقی نمی‌توانستیم چنین صحنه‌هایی را نمایش دهیم.

بنیاف: الان دارم به صحنه‌ای در «رقص با اژدها» فکر می‌کنم و نمی‌دانم چطور باید آن را به تصویر می‌کشیدیم. اگر می‌خواستیم تمام صحنه‌های کتاب را به تصویر بکشیم، الان پشت میله‌های زندان بودیم. مثلا به نظرم در «ارباب حلقه‌ها» اینکه بیلبو بگینز اصلا مساله جنسی ندارد، کمی تصنعی است.

– در قسمت «عروسی خونین» دو شخصیت اصلی همزمان کشته شدند، چنین چیزی قبلا در سریال «واکینگ دد» نمایش داده شده بود. اپیزودی که هنوز هم یکی از به یادماندنی‌ترین اپیزودهای سریال است. فکر می‌کنید چرا این صحنه به طور خاص مورد توجه طرفداران کتاب قرار گرفت؟

بنیاف: سوال خوبی است. در کتاب زمانی که گروه موسیقی شروع به نواختن «Rains of castamere» (باران‌های کاستامر) می‌کند. شما می‌دانید که قرار است اتفاق ناخوشایندی رخ دهد. در طول عمر حرفه‌ای‌ام این قوی‌ترین واکنش فیزیکی من به یک نوشته است. نمی‌خواستم صفحه کتاب را عوض کنم چرا که می‌دانستم اتفاق ناگواری در پس این صفحه نهفته است که نمی‌خواهم تحقق یابد. آن هم زمانی که این همه مدت با این شخصیت‌ها بوده‌ای!

وایس: مقایسه خوبی است. یکی از چیزهایی که این مرگ‌ها را تا این حد قوی و تکان‌دهنده می‌کند، دسیسه دیگر شخصیت‌های فیلم در وقوع این رویداد است که تنها ما از آن مطلع هستیم. چنین هیولاهایی از ناکجاآباد  وارد داستان نمی‌شوند. آنها همان کاراکترهای سریال هستند که بسته به اهداف و انگیزه‌هایشان، در شرایط مختلف، تغییر  شکل می‌دهند. جدای از این‌ها، دادن حس بد به تعداد زیادی از مردم برای من حس خوبی است. در این قسمت چنین اتفاقی می‌افتد.

بنیاف: یکی از چیزهای کتاب که من دوستش دارم این است که معمولا وقتی یک شخصیت اصلی در کتاب‌ها و سریال‌ها می‌میرد، ما به لحظات پایانی تلخ و شیرین (مثل سخنرانی‌های پیش از مرگ) عادت کرده‌ایم. اینجا چنین خبری نیست. جایی برای رستگاری نیست. هر چه هست سلاخی و وحشت است و شخصیت‌ها تنها با انتقام و تلافی به آرامش و رهایی می‌رسند. بعد از فصل سوم، ترسی وجود داشت که هر چه پس از آن عروسی خونین (Red Wedding) اتقاق می‌افتد، دیگر آن تاثیر قبل را نداشته باشد و برای تماشاگر چنین رویدادی عادی شود. خوب یادم هست زمانی که طرح کلی فصل چهارم را با برایان کاگمن نوشتیم، نظرمان این بود که اگر بتوانیم آنچه را در ذهن داریم عملی کنیم به نتیجه‌ای فراتر از فصل سوم می‌رسیم. بعدتر در «نبرد حرامزاده‌ها» همان حس و حال تکرار شد.

– کمی هم از ساخت سریال و انتخاب لوکیشن‌ها بگویید.

بنیاف: گروه سازنده بیش از آنکه به استفاده از پرده‌ سبز در پس زمینه و ساخت ماکت‌های عظیم و دیگر جلوه‌های ویژه بصری بیاندیشند، دراین فکر بودند که از مکان‌هایی واقعی در ساخت این اثر کمک بگیرند. به همین دلیل سه واحد مجزای فیلمبرداری به صورت موازی در مکان‌های مختلف در گوشه و کنار جهان مشغول به کار بودند. فیلمبرداری دو فصل اول این مجموعه بیشتر در نواحی شمالی کشور ایرلند و در اطراف شهر بلفاست صورت گرفت. بسیاری از لوکیشن‌های اصلی در ایرلند فیلمبرداری شد، از جاده‌ شاهی و وینترفل گرفته تا جزایر آهن و قلعه‌ی سیاه، همچنین ساحل صخره‌ای جایی که ملیساندرای جادوگر، پا به عرصه وجود گذاشت. بیشتر قسمت‌های این مجموعه در استودیوی معروف «پِینت هال» (Paint Hall Studio) در شهر بلفاست آماده شد، جایی که به عنوان یکی از بزرگ‌ترین و مجهزترین استودیوهای فیلمسازی اروپا شناخته می‌شود. از آن جایی که در فصل چهارم بیشتر بر کشمکش خاندان‌های متفاوت بر سر تصاحب قدرت تمرکز شده بود، می‌بایست به بخش‌های دیگر سرزمین وِستروس (Westeros) هم پرداخته می‌شد. ایرلند شمالی از این نظر هم مناسب بوده و ساختاری غنی داشت. به لطف ساخت این مجموعه، وضعیت اقتصادی این منطقه بهبودی چشمگیر یافته است. چرا که اکنون بسیاری برای بازدید از نقاط واقعی که مجموعه در آنها فیلمبرداری شده، سری هم به این کشور می‌زنند. آژانس ملی ایرلند، سازمان توسعه‌ اقتصادی و سازمان توسعه منطقه‌ای اروپا مشترکاً در حدود ۱۵.۵ میلیون دلار کمک مالی به سازندگان  این مجموعه کردند تا بخش‌هایی از این قاره به مخاطب جهانی معرفی شود. در مقابل دولت ایرلند شمالی تخمین می‌زند که عواید حاصل از این اقدام، برای این کشور در حدود ۱۰۹ میلیون دلار استفاده به همراه داشته است. مالت یکی دیگر از کشورهایی است که بخش‌هایی از این سریال در آنجا فیلمبرداری شد.

– زمانی که طرح کلی فیلمنامه را می نوشتید، چقدر به بودجه‌ای داشتید فکر می‌کردید؟

وایس: بسیار زیاد. در پایان روز همیشه چیزهایی وجود دارد که می‌خواهی انجام بدهی ولی نمی‌توانی. پس باید ابتدا تصمیم بگیری چه چیزهایی مهم‌تر است.

جان اسنو

جان اسنو در میانه نبرد حرامزاده‌ها یکی از مهم‌ترین اپیزودهای سریال که با هزینه سنگین تولید شد

– پس می‌شود گفت اگر به کمبود بودجه دچار بشوید، سراغ حذف صحنه های درگیری و نبرد می روید؟

دیوید بنیاف: برای فصل دوم می‌دانستیم که می خواهیم صحنه نبرد «بلک واتر» را به تصویر بکشیم. (این نمونه‌ای از یکی از نبردها بود که نمی‌توانستیم درست مانند کتاب به تصویر بکشیم، چرا که ماه‌ها زمان و بودجه‌ای معادل ۵۰ میلیون دلار مورد نیاز بود که ما نداشتیم) ولی در کل به نمایش تصاویر نبرد علاقه داشتیم. بنابراین سعی کردیم این کار را انجام دهیم به این مفهوم که در برنامه‌ریزی‌مان زمانی برای آن کنار گذاشتیم و نیازمند بودجه بودیم. پس مجبور بودیم به HBO برویم و برای بودجه بیشتر درخواست دهیم. چرا که می‌دانستیم پولی نداریم.

– آیا این سبک مشابه کاری است که مثلا در «ارباب حلقه‌ها» در مورد نبرد هلمز دیپ انجام داده بودند؟

وایس: خیلی حرف جالبی زدید، چون، نه بخاطر مسائل مالی بلکه برای احساسی که به بیننده می‌دهد، نشان دادن مناظر عظیم در فیلم‌هایی مثل «ارباب حلقه ها» خیلی حس فیلم را منتقل نمی‌کند. من این فیلم‌ها را در حد مرگ دوست دارم. اما گاهی باید از دید زمینی باشد. گاهی وقت‌ها نمی‌خواهی غول و مناظر عظیم خارق‌العاده ببینی. زیرا از دنیایی که در آن هستی فاصله می‌گیری. در حالی که بیشتر دوست داری در این دنیا غوطه‌ور شوی. ما می‌خواهیم مردم غرق در دنیای زمینی خود شوند و در گل و خون و کثافت دست و پا زنند.

– آیا با جورج آر.آر. مارتین در ارتباطید؟

وایس: ما ارتباط خیلی نزدیکی با او داریم و درباره مسائل داستان دائم با او در تماسیم. سوالات زیادی می‌پرسیم و البته نمی‌خواهیم حواس او را از هسته تجارت‌اش که نوشتن این کتاب خارق‌العاده است، پرت کنیم.

– درباره سریال چیزی هست که به دلت نچسبیده باشد؟

بنیاف: آره خیلی چیزها.

-مثل؟

وایس: بهتر است درباره‌اش حرف نزنیم. چون افشای این نکات مردم را حساس می‌کند و اگر تا الان چیزی از نواقص سریال نمی‌دانستند، دانستن این نکات، باعث می‌شود بگویند: وای چه افتضاحی!!!!!

بنیاف: ما همیشه فکر می‌کنیم نسخه کتاب بهتر است چه به لحاظ مضمونی و چه به لحاظ ساختاری.

پی‌نوشت: فصل آخر سریال «بازی تاج و تخت» تابستان آینده از شبکه HBO پخش خواهد شد. مسئولان شبکه اعلام کرده‌اند که تعداد اپیزودهای فصل آخر کمتر از بقیه فصل‌ها خواهد بود.

زمستان در راه است.

تصویری از توییت ترامپ با استفاده از شعار سریال «بازی تاج و تخت»: زمستان در راه است.

بیشتر بخوانید: پایان‌های متفاوت برای سریال بازی تاج و تخت فیلمبرداری می‌شود



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما