«جدید»، «بهترین» است؟!

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۲ دقیقه
جدیدترین گوشی

هفته‌ی پیش قصد تعویض گوشی موبایلم را داشتم. بعد از دو سالی که از آن استفاده کرده بودم مطابق انتظار، دیگر به‌خوبی روز اول کار نمی‌کرد. درواقع ایرادات جزئی نرم‌افزاری و سخت‌افزاری موجود در آن، هرکدام مزید بر علت تعویضش به‌حساب می‌آمد. مثل بیشتر افراد، در اولین قدم لیستی از مدل‌های مختلف گوشی موبایل را جستجو کردم. لیستی که با توجه به فیلتر کردن قیمت و برند توسط من، بازهم تعدادش آن‌قدر زیاد بود که حس کردم به‌تنهایی نمی‌توانم از بین انواعی از «جدیدترین» گوشی‌ها، «بهترین»شان را انتخاب کنم. راستش، هر چه بیشتر از جستجوی من می‌گذشت سردرگم‌تر می‌شدم و فرق بین مدل‌های مختلف یک برند یا مدل‌های برندهای متفاوت از هم، در نظرم کمرنگ‌تر می‌شد. دراین‌بین کم‌کم داشتم به‌درستی تصمیم تعویض گوشی موبایلم، فکر می‌کردم!

تفاوت‌ مدل‌ها غالباً بر سر کیفیت دوربین برحسب مگا پیکسل، میزان حافظه‌ی داخلی، مدت‌زمان نگهداری باتری، و درنهایت، اندازه و کیفیت صفحه‌نمایش بود. طبیعتاً عدد مقابل تمام این‌ مؤلفه‌ها، رابطه‌ی‌ مستقیمی با جدیدتر بودن مدل گوشی داشت. درواقع  با جدیدتر شدن مدل گوشی، اعداد این مؤلفه‌ها هم بیشتر می‌شد. جالب اینجاست که حتی در بعضی از برندها اندازه‌ی صفحه‌نمایش نیز در نسبت مستقیمش با سال تولید گوشی، بزرگ‌تر می‌شد. این موضوع به حدی بود که حالا با نگاهی به‌اندازه‌ی گوشی در دست افراد، به‌راحتی می‌شد فهمید که  آن‌ها تا چه اندازه موبایلی جدیدتر و به همان نسبت گران‌قیمت‌تری، در دست دارند! درواقع مدت‌هاست که جدیدترین مدل‌های گوشی‌های موبایل چیز زیادی برای عرضه کردن ندارند و این را از تلاش کمپانی‌ها برای معرفی یک قابلیت «جزئی»، اما «جدید» بر روی دستگاه‌های تولیدی‌شان، می‌توان فهمید. تلاشی برای انقلابی نشان دادن قابلیت‌هایی که حتی نبودنشان به‌عنوان یک امکان برای گوشی، به‌سختی احساس می‌شود.

باید اعتراف کرد که در بازاری با این تنوع و این حجم از تبلیغات، خریدن بهترین مدل از بهترین برند دیگر معنایی ندارد. مدل‌های جدید گوشی، آن‌قدر به هم شبیه هستند که هر یک بازنمایی یکسانی از مفهومی به نام «گوشی هوشمند» را تداعی می‌کند. یک بازنمایی در جهانی که تمام کالا‌ها در آن در حال «شبیه شدن» به یکدیگرند.

حالا شاید بعد از در نظر گرفتن قیمت، فقط سلیقه در انتخاب جزئیات، تنها عاملی باشد که وجه ممیزه‌ی اصلی در انتخاب افراد است. درواقع تمام کالاهایی که هرکدام به نحوی در تبلیغاتشان، خود را به شما عرضه می‌کنند، می‌خواهند بگویند ما «جدیدترینیم»، ازاین‌رو «بهترین» نیز هستیم. تولیدکنندگان آن‌ها نیز همیشه درصدد القای این موضوع به مخاطبان‌اند که برای بهره بردن از امکانات بیشتر، می‌بایست کالای جدیدتری را خریداری کند. به‌سادگی می‌توان گفت تمام این تبلیغات حول یک شعار کلیدی می‌چرخد: «جدید، بهترین است.»

برای اینکه بتوانید بهترین را انتخاب کنید باید جدیدترین را برگزینید و برای اینکه جدیدترین را داشته باشید لاجرم باید هزینه‌ی بیشتری را صرف داشتن جدیدترین‌ها کنید و این یک فرمول ساده‌ی جهان سرمایه‌دارانه‌ی امروزی ست. فرمولی که نتیجه آن خرید بیشتر و درنتیجه تصاحب کالایی جدیدتر است.

شاید بتوان گفت امروزه همه‌ی ما در دنیایی مملو از جدیدترین‌ها احاطه‌شده‌ایم. دنیایی که در آن خیلی بیشتر از قبل در حال خرید کردن هستیم. خریدی که در طی آن می‌بایست انتخاب خود را در بین یک مدل از جدیدترین‌ها محدود کنیم، درحالی‌که همزمان با این انتخاب می‌دانیم که به‌زودی کالای منتخب ما دیگر در لیست جدیدترین‌ها نخواهد ماند و جایش را با یک کالای امروزی‌تر اما نه لزوماً بهتر عوض می‌کند.

حالا چند روزی است که یک گوشی موبایل جدید خریدم و هرروز که بیشتر با آن مشغول می‌شوم، بیشتر با امکانات جزئی‌اش آشنا می‌شوم و کم‌کم دارم به این نتیجه‌گیری می‌رسم که گوشی موبایل من، احتمالاً «جدیدترین» و درعین‌حال «بهترین» گوشی موبایلی بود، که می‌توانستم خریداری کنم!



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

۴ دیدگاه
  1. سید هادی

    اگر مردم نخرن و فریب این تبلیغات ها رو نخورن تلفن های هوشمند واقعا سمت قابلیت های انقلابی جدید می فتند

  2. امیر

    دیدگاه خوب و جالبی بود و تا حد ریادی درست.
    اخرش فقط خوب تموم نشد ????

  3. علی

    میتونید بگید گوشی قدیمی و جدیدتون چی بود؟

  4. حمیدرضا کاردان

    آقای داورپناه، حالا این «جدیدترین» و درعین‌حال «بهترین» گوشی که خریداری کردید چی هست؟! 🙂

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما