کریستوفر نولان؛ استاد بازی با ذهن، بازآفرین بتمن و جوکر
وقتی هشت ساله بود و اولین فیلم کوتاهش را میساخت شاید هیچکس فکرش را هم نمیکرد روزی او «بتمن، شوالیهی تاریکی» را به پردهی سینما بیاورد و یکی از موفقترین فیلمسازان عصر خود شود. در ادامه با دیجیکالا مگ و بیوگرافی «کریستوفر نولان» (Christopher Nolan) همراه باشید.
تولد و زندگی
«کریستوفر ادوارد نولان» (Christopher Edward Nolan) در ۳۰ام ژوئیهی ۱۹۷۰ در لندن در خانوادهای آشنا به هنر به دنیا آمد. پدرش یک شرکت تبلیغاتی داشت و مادر آمریکاییاش، هم معلم زبان انگلیسی بود هم به عنوان میهماندار هواپیما کار میکرد. نیمی از کودکی را در لندن انگلیس و نیم دیگر را در شیکاگوی آمریکا گذراند. او شهروندی هردو کشور را دارد. خانوادهی نولان سه فرزند پسر دارند که همگی در سینما فعالیت میکنند. عموی کریستوفر هم بازیگر سینمای بریتانیا بود.
نولان در کودکی هرچند زیاد در آمریکا زندگی کرد اما تمام دوران تحصیل خود را در بریتانیا گذراند. دبیرستان را در کالج هایلیبری انگلستان گذراند. برای تحصیلات عالی به دانشگاه کالج لندن (University College London) رفت و مثل مادرش زبان و ادبیات انگلیسی خواند. در دورهی لیسانس به عضویت «جامعهی فیلم» آنجا در آمد. او بعدها در مصاحبهای در این باره گفته: «آنها لوازم فیلمبرداری ۱۶ میلیمتری داشتند؛ من بعد از فارغالتحصیلی ارتباطم با آنها را حفظ کردم که نهایتا منجر به ساخت فیلم «تعقیب» (Following) با همین تجهیزات شد.»
زندگی حرفهای
ورود نولان به حرفهی فیلمسازی خیلی زود، وقتی در شیکاگو بود و فقط هشت سال داشت اتفاق افتاد. پدرش یک دوربین ۸ میلیمتری داشت. کریستوفر با سن کمش با آن دوربین شروع به فیلمبرداری و فیلمسازی کرد. با برادر بزرگترش «متیو» (Matthew) همکاری میکردند؛ این همکاری تا حال که متیو یک نویسنده و فیلمنامهنویس مشهور شده ادامه دارد. کریستوفر در جایی گفته: «واقعا هیچوقت دوربینم خاموش نمیشد. همیشه در حال فیلم گرفتن بودم تا نکند وقت سوژهای را از دست بدهم.» او وقتی تنها ۱۲ سال داشت میدانست که میخواهد فیلمساز شود.
کریستوفر دههی هشتاد تا نیمه دهه نود میلادی چند فیلم کوتاه پیچیده و برجسته ساخت. یکی از آنها «ترنتلا» (Tarantella) بود که در ۱۹۸۹ از تلویزیون سراسری آمریکا پخش هم شد. یکی دیگر از فیلمهای کوتاه نولان به نام «لرسنی» (Larceny) در ۱۹۹۶ در جشنوارهی فیلم کمبریج نمایش داده شد. بعد هم «دودلباگ» (Doodlebug) را ساخت. او در آن برهه برای شرکتهای مختلف فیلمهای تمرینی میگرفت و از این راه هم تجربهی خود را افزایش میداد هم کسب درآمد میکرد.
در ۱۹۹۸ اولین فیلم بلندش را عرضه کرد. «تعقیب» (Following) یک فیلم هیجانی سیاه و سپید بود که با بودجهی کمی ساخته شده بود. نولان در این فیلم به جز کارگردانی، نویسندگی، تهیهکنندگی، تدوین و حتی فیلمبرداری را خودش انجام داد. چون همه دستاندرکاران فیلم حتی بازیگران آن شغلهای دیگری داشتند فیلمبرداری طی ۱۴ ماه و فقط آخر هفتهها در خانه پدری نولان انجام میشد. داستان فیلم تعقیب دربارهی نویسندهای به نام بیل است که ایدهای برای نوشتن مطالب جدید ندارد و بهاصطلاح به «قفل نویسندگی» دچار شده. «بیل» برای یافتن ایده در این سو و آن سو به دنبال افراد ناشناس میرود تا شاید سوژهای پیدا کند. در این میان با فردی به نام «کاب» آشنا میشود؛ کاب دزد از آب در میآید؛ بیل هم با او همکاری میکند و این طور داستان ادامه مییابد.
فیلم بعدی نولان با نام «ممنتو» (Memento) در سال ۲۰۰۰ روی پرده رفت. این فیلم با همان حال و هوای تعقیب دربارهی مردی است که اختلال حافظه دارد و در مسیر انتقام گرفتن از کسی متوسل به یادداشتبرداری وسواسگونه میشود تا اتفاقات را فراموش نکند. نولان فیلمنامه ممنتو را بر اساس داستانی از برادر دیگرش جاناتان نوشت. این فیلم در دو بخش فیلمنامه و تدوین نامزد جایزهی اسکار شد. نولان به ارایهی فیلمهای هیجانی-روانشناختی ادامه داد و در سال ۲۰۰۲ با بازی آلپاچینو «بیخوابی» (Insomnia) را ساخت. «آل پاچینو» در این فیلم نقش یک افسر پلیس آلاسکایی را داشت که دربارهی یک قتل تحقیق میکرد.
زندگی حرفهای این فیلمساز بزرگ وقتی بازسازی فیلم «بتمن»، ابرقهرمان داستانهای مصور آمریکایی را پذیرفت مسیر تازهای پیدا کرد. «بتمن آغاز میکند» (Batman Begins) در ۲۰۰۵ با بازی «کریستین بیل» به سینماها راه یافت. این فیلم بهطور جهانی عرضه شد و بیش از ۳۷۲ میلیون دلار فروخت. «پرستیژ» (The Prestige)، فیلم بعدی نولان یک سال بعد در ۲۰۰۶ اکران شد. «بیل»، «جکمن» و «جانسون» در پرستیژ نقش ایفا کردند.
در ژوئیهی ۲۰۰۸ کار بعدی نولان دربارهی بتمن، با نام «شوالیه تاریکی» (Dark knight) عرضه شد و با ۱۵۸ میلیون دلار رکورد بالاترین فروش آخر هفته در آمریکا را از آن خود کرد. این فیلم یکی از ده فیلم پرفروش تاریخ آمریکا شد. به جز گیشه، جشنوارهها هم استقبال خوبی از شوالیهی تاریکی کردند و در چندین زمینه در اسکار و گلدن گلوب نامزد دریافت جایزه شد. اما اتفاق ناگواری کام عوامل فیلم را تلخ کرد. «هیث لجر» (Heath Ledger)، که در نقش جوکر بازی کرده بود پیش از عرضهی رسمی فیلم در گذشت. هردو جشنوارهی گلدن گلوب و اسکار، او را مستحق دریافت جایزه دانستند که نولان به نیابت از او این جوایز را دریافت کرد.
دو سال بعد نولان دوباره کاری به روی پردهی نقرهای برد که تحسین بسیاری را بر انگیخت: «تلقین» (Inception)؛ فیلمی با بازی «لئوناردو دیکاپریو» به عنوان رهبر گروهی مزدور که میتوانستند در رویاهای افراد وارد شوند. نقدها اغلب مثبت بود و فیلم به خاطر توانمندیهای فنیاش ۴ جایزهی اسکار برد.
در سال ۲۰۱۲ نولان رویه یکدرمیان خود را ادامه داد و دنبالهی فرنچایز بتمن را با نام «شوالیه تاریکی بر میخیزد» (The Dark Knight Rises) به سینماها فرستاد. در این فیلم «ان هثوی» در نقش کَتوومن و «ماریون موتیلارد» که نقشی در تلقین هم داشت به عنوان «میرندا تیت» بازی کردند. فیلمنامههای «تعقیب» و «تلقین» کار خود نولان هستند و به استثنای «بیخوابی» فیلمنامهی باقی ساختههایش را به کمک برادرش جاناتان نوشته است.
نولان در پاییز ۲۰۱۴ با «میان ستارهای» (Interstellar) به پردهی نقرهای بر گشت؛ یک فیلم حماسی و علمی-تخیلی سه ساعته که ماجرای سفر یک تیم ستارهشناس به دنبال یافتن کرات جدید برای سکونت انسان را روایت میکرد. در این فیلم «متیو مکاناهی»، «ان هثوی»، «جسیکا چستین» و «مایکل کین» نقش ایفا کردهاند.
یک سال بعد یک فیلم کوتاه مستند به نام «کوای» (Quay) را منتشر کرد که دربارهی دو برادر متخصص در زمینهی استاپ موشن ساخته شده بود. به غیر از مواردی که ذکر شد نولان در فیلمهای «بلوزهای چنگیز» (۱۹۹۹)، «آیرون من» (۲۰۱۳)، «برتری» (۲۰۱۴)، «امیک: کپسول زمان از مردم زمین» (۲۰۱۵)، «بتمن در برابر سوپرمن: طلوع عدالت» (۲۰۱۶) با عناوین نویسنده، تهیهکننده و مدیر تولید نقش داشته؛ او همچنین در مستندهای این «تیرگیهای شگفتانگیز» (۲۰۱۱)، «پهلو به پهلو» (۲۰۱۲) و «موجسازی: هنر صدای سینمایی» در نقش خودش حضور داشته.
حس خاص سینمایی
فیلمهای نولان به ویژگیهای روشنفکری، عمق روانشناختی و روایتگری نامتعارف مشهورند. هردو فیلم تعقیب و ممنتو ساختاری غیر خطی داشتند؛ ممنتو به خاطر زمان وارونهی داستان فیلم، توجههای زیادی را به خود جلب کرد. اما تلقین همه چیز را در هم کرد؛ داستانها یکی بعد از دیگری در دل هم اتفاق میافتند و شخصیتها در لایههای تو در توی ذهن ناخودآگاه انسان سیر میکنند.
شخصیتهای اصلی فیلمهای او مردانی هستند که سعی دارند با گذشتهی خود کنار بیایند و در عین حال از پس چالشهای پیچیدهی روزمره هم بر آیند. زنان در فیلمهای او بیشتر به عنوان متحد، قهرمان و/یا گرایش احساسی حضور دارند؛ برخی از آنها هم میآیند تا در طول فیلم از بین بروند. نولان حس هنری خاص و سطح بالایی را در فیلمهایش وارد کرده؛ با این حال توانسته فیلمهای موفقی از نظر فروش هم داشته باشد؛ از مجموعهی بتمن تا تلقین و بین ستارهای. انتخابهای نولان تاثیر بزرگی در فیلمسازی داشته و ثابت کرده که میتوان فیلمهای پیچیده ساخت و همزمان از نظر اقتصادی هم موفق بود.
زندگی شخصی
کریستوفر نولان تابعیت بریتانیا (از سمت پدر) و ایالات متحده (از سمت مادر) را دارد. او با «اما توماس» (Emma Thomas) ازدواج کرده که در تمام فیلمهای برجستهاش به عنوان تهیهکننده حضور داشته است. آنها صاحب چهار فرزند هستند.
در حال حاضر نولان مشغول ساخت فیلم اکشن-مهیج به نام «دانکرک» (Dunkirk) است که طبق اعلام قبلی در ۲۱ ژوئیهی ۲۰۱۷ عرضه خواهد شد. داستان این فیلم که در آن «هری استایلز»، خوانندهی جوان و پرطرفدار گروه «وان دایرکشن» هم نقش آفرینی میکند در جنگ جهانی دوم اتفاق میافتد و به تخلیهی نیروهای بریتانیا، فرانسه و بلژیک از شهر دانکرک فرانسه میپردازد.
اگر فیلمهای کریستوفر نولان را تماشا کردهاید نظرتان را درباره سبک متفاوت روایتگری او چیست؟ چرا عدهای فکر میکنند فیلم یا باید برای جشنوارهها و جلب نظر منتقدان ساخته شود یا برای عوام و گیشه؟ به نظر شما نمیتوان ایندو را در یک فیلم جمع کرد؟
بهتر از نولان و بدتر از او وجود داره، مثل نولان بعید می دونم
نولان یک نابغه فیلم سازیه و فیلمایی که میسازه واقعا فوق العاده اس اون تونست تو فیلم The Dark Knight Rises از کاراکتر هایی مثل بین یک شخصیت عالی دربیاره
واقعا حیفه برا همچین فیلمایی فقط برای فیلمبرداری و موسیقی فیلم اسکار بگیره
با سلام
من قبل از اینکه شوالیه تاریکی ۲۰۰۸ رو ببینم فقط فیلم رستگاری شاوشنک رو دو سه بار دیدم بقیه فیلم ها رو فقط همون بار اول دیدم ولی وقتی فیلم شوالیه تاریکی رو دیدم خیلی حال کردم شاهکار بود واسه خودش توی یه هفته ۵ بار فیلمو دیدم حرف نداره البته بقیه فیلمهای نولان هم جذابن ولی این یه چیزی دیگه هست
بهتره به رتبه ی فیلم هاش نگاه کنیم رتبه ای که از طرف خود مردم داده شد در imdb
بعد از سر آلفرد هیچکاک، دنیای هنر هفتم و مخصوصا هالیوود رو دنیایی بنا شده برای فتح گیشه ها میدونستن تا اینکه نوابغی مانند دیوید فینچر و کریستوفر نولان ظهور کردن و آدم رو امیدوار به دیدن مفاهیم بهتری روی پرده ی نقره ای کردند.
مرسی از اطلاعات خوبتون
همیشه آدمای بزرگ از درون احساس بزرگی میکنن! از همه فیلماش مشخصه که کارش چقدر براش مهمه و این که مخاطبا چقدر ارزش دارن وقابل احترام ان.
یه هالیووده و یه کریستوفر نولان.
فیلم های نولان فیلم های خاصی هستن که باعث شده انتظارات از فیلم هاش به شدت بالا باشه اون هم در ساخت فیلم های پیچیده و تو در تو و تفکر برانگیز مثل ممنتو و اینسپشن موفق بوده و هم در فیلم هایی با خط زمانی مشخص مثل دارک نایت.من دارک نایت رو بیشتر از بقیه دوست دارم بعد اینسپشن البته هنوز ممنتو رو ندیدم.ولی یکی از خصوصیاتی که در این کارگردان وجود داره که ازش خوشم میاد و یه جورایی اونو خاص میکنه اینه که تن به ساختن فیلم هایی که با منطق جور در نمیان و بیش از حد تخیلی و یه جورایی جلف باشن نمیده با این که ممکنه ساخت چنین فیلمی بتونه براش سود تجاری زیادی داشته باشه. همچنین نولان سعی نمیکنه با استفاده از جلوه های بصری جذاب فیلماشو جذاب کنه بلکه این نبوغ خودشه که فیلماشو پر مخاطب و جذاب میکنه. برعکس کاری که جیمز کامرون با اواتار کرد.
اگر نولان نبود من از سینمای هالیود ناامید میشدم. از موقعی که رابرت زمیکس گوشه نشین شده بود دیگه امیدی به هالیوود نداشتم تا اینکه نولان ظهور کرد
بهترین کارگردان زمان ماست، قطعا از هرکسی (فیلمباز) بپرسید که چند فیلم مورد علاقه خود را بگویید حداقل یک فیلم از ساخته نولان در لیست ترین هایش هست و چون بیشتر کارش اثر نوشته خودش است، دستش بازتره و کلا میدونه چی میخاد و چی میسازه ولی معایبی هم داره 🙂 میشه گفت اصلا جلوه های ویژه رو قبول نداره و بخاطر همین سوتی، زیاد داره تو فیلمهاش ولی فقط از نظر تصویری و نه داستان و فیلمنامه. شاید روزی بشه که قلمش رو یکی دیگه از بزرگان کارگردانی کنه؛ اونموقع یه فیلم بی نقص رو شاید تجربه کردیم.
خلاصه: کارش درسته ولی کاش به جزییات بیشتر توجه میکرد در فیلماش. زنده باد “کریس نولان”
نولان ک حرف نداره.
سه گانه بتمنی که ساخت باعث شد دید همه نسبت به دنیای کامیک عوض بشه.
دلیل انتقادها از batman vs superman هم اینه که میخوان با سه گانه نولان مقایسش کنن که درست نیست!
یه انتقاد هم از شما دارم لطفا اسم فیلم هارو ترجمه نکنید 😐 آدم گیج میشه.حداقل اسم اصلی رو داخل پرانتز جلوش بنویسید.مرسی