و خدا پدر کتاب کاغذی را بیامرزد…

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۱ دقیقه
کتاب

آن‌چه در ادامه می‌آید، حکایت ما معتادان به صفحات نمایش است. داستان من و دوستانی که تمام روز به انواع و اقسام نمایشگر‌ها زل می‌زنیم و در کنارش کمی هم زندگی می‌کنیم؛ برای ما که پیکسل‌های رنگی، سفیران دانستن و سرگرمی‌اند و جانشینان برحق کتاب و دفتر.

‌‌‌    ‌‌‌   ‌‌‌

صبح اول وقت با صدای آلارم گوشی از خواب بیدار می‌شوم و با چشمانی تار، نیم‌نگاهی به نمایشگرش می‌‌اندازم و با خواب‌آلودگی به پیکسل‌های رنگی صفحه نمایش سلام می‌کنم. وسوسه‌ی چک کردن اعلان‌های گوشی دست از سرم برنمی‌دارد؛ اولین ملاقات چشمانم با پیام‌ها و جدیدترین اعلان‌ها اتفاق می‌افتد. مقاومت می‌کنم و کارهای خود با گوشی را به مسیر کار موکول می‌کنم. راهی محل کارم می‌شوم؛ یک‌به‌یک شبکه‌های اجتماعی را چک می‌کنم؛ به‌سرعت به سایت‌های مختلف سرک می‌کشم و یکی پس از دیگری مطالب مورد نظرم را در مرورگر گوشی بوکمارک می‌کنم.

صفحه نمایش

هنوز پشت میز کارم نرسیده‌ام که کلید پاور کامپیوتر را فشار می‌دهم و در کسری از ثانیه دوباره به پیکسل‌های رنگی اعتیادآور زل می‌زنم. غروب می‌رسد و پس از ساعت‌ها نگاه کردن به نمایشگر رنگی کامپیوترم، با ذوق سر زدن دوباره به گوشی، محل کار را ترک می‌کنم. تمام مسیر به خانه مطالب بوکمارک‌شده‌ی صبح را مطالعه می‌کنم. به خانه می‌رسم و بعد از گوشی و کامپیوتر، به نمایشگر غول‌آسای تلویزیونم سلام می‌کنم؛ وصل کردن فلش مموری به تلویزیون همانا و دو سه‌ساعت غرق شدن در فیلم و سریال همان. لحظه‌ی شب به‌خیر گفتن با نمایشگر گوشی فرا می‌رسد. اعلان‌ها و ایمیل‌ها برای بار آخر چک می‌شوند.

 

پس از ۱۵ ساعت تماشای پیکسل‌های رنگی نمایشگر گوشی، مانیتور و تلویزیون، ۱۵ دقیقه کتاب می‌خوانم… و خدا پدر کتاب کاغذی را بیامرزد!

‌‌‌



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

۳۲ دیدگاه
  1. بابک

    لطفاً همون ۱۵ دقیقه رو هم از همون انواع اقسام صفحات نمایش استفاده کنین و دنبال صفحات کاغذی نباشید که حداقل یک بهانه برای بریدن درختهای بیچاره کمتر بشه

  2. هادی

    به نظرم نمیشه کتاب کاغذی رو حذف کرد؛ یا به قول دوستمون با تصاویر متحرک و فیلم و صدا باشه(یادهری پاتر افتادم بااون روزنامه هاشون:))
    هرچیزی باید سرجای خودش باشه… درسته که تکنولوژی باعث پیشرفت روش های ارتباطی(یا حداقل توسعه شون!) شده، اما مگه با اومدن گوشی همراه، ملت تلفن خونشون رو انداختن دور ؟ یا با اومدن لپ تاپ، کامپیوتر رومیزی رو دیگه استفاده نکردن؟ یا با اومدن اینترنت مردم دیگه از روش های دیگه ارتباطی استفاده نکردن؟ یا خیلی مثال های دیگه که میشه در این مورد زد…
    درسته که از اون طرف هم وقتی یک تلکنولوژی جدید، همه ی قابلیت های قبلی ها رو داره، تکنولوژی قبلی منسوخ میشه مثل تلفن که تلگراف رو منسوخ کرد، یا صفحه نمایش های LED و LCD که صفحه نمایش های CRT رو جمع کردند؛ اما باید دید واقعا خوندن کتاب با صفحه نمایش یا کتاب صوتی گوش دادن یا حتی با بوک ریدر، (که خیلی شبیه به کاغذ نشون میده) همه ی امتیازات، خواص و مهمتر از همه حس و لذت خوندن کتاب کاغذی رو داره؟
    به نظرم لذتی که آدم با خوندن کتاب کاغذی می بره و عمقی که داره و تمرکزی که آدم با خوندن کتاب کاغذی داره، حداقل فعلا جای دیگه نمیشه دنبالش گشت!
    در ضمن: میگن در ژاپن جمع شدن تحقیق کردن، به این نتیجه رسیدن که کتاب خوندن از طریق صفحه نمایش جای کتاب کاغذی رو نمیگیره.

  3. Soheil Eshragh

    تکنولوژی یه جریانیه که داره تو همه ابعاد زندگی ما رسوخ پیدا میکنه و به نظرم به جای غر زدن و طلب آمرزش برای پدران این و آن،بهتره طرز استفاده درست ازش رو یاد بگیریم نه اینکه خلاف جریان حرکت کنیم یا از دستش به دهات و مرغ و خروس پناه ببریم 🙂 به نظرم همین قضیه کتاب الکترونیکی میتونه حرکت بزرگی در راستایت ترویج کتاب خونی باشه چون شما میتونی صدها کتاب رو در جیبت حمل کنی و دسترسی داشته باشی و مهمتر اینکه قیمت تمام شده برای خریدار پایین تره(مسئله محیط زیست ام هست که به نظرم بیشتر اَدا س چون محیط زیست الان مشکلات خیلی بزرگتری داره…)،علاقه ما به کتاب چاپی هم صرفا یه عادتیه که از همون چن ماهگی که مادر عزیز، “کتابِ چاپی” به دست برای ما قصه خوانی میکرد شروع به شکل گیری کرده و در دوران تحصیل ادامه پیدا کرده و به اینجا رسیده. انسان موجود عادت پذیریه و اگه تونسته خودشو از اون حالت بدَوی غار نشین به وضع امروز خودش برسونه،فک نکنم یه صفحه نمایش بتونه خللی تو طرز زندگیش وارد کنه 🙂

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما
X