چگونه کد یک نوجوان منجر به خلق نقاشی ۴۳۲ هزار دلاری شد
در اوایل آبان ماه، «رابی برت» (Robbie Barrat) 19 ساله به خاطر صدای رگباری از پیامهای مختلف از خواب بیدار شد. او میگوید: «تقریباً نیمهخواب بودم ولی تمام پیامها حاوی عدد یکسانی بودند. سپس دوباره برای چند ساعت دیگر به رختخواب بازگشتم. هیچ تمایلی به باور کردن این خبر نداشتم.» عدد موجود در پیامهای مذکور، ۴۳۲۵۰۰ دلار بود؛ رقم مربوط به فروش نقاشی خلقشده با هوش مصنوعی در حراجی کریستی نیویورک، نقاشیای که تا حد زیادی به لطف الگوریتم «برت» که پس از اتمام دبیرستان منتشر کرد، امکانپذیر شده بود.
«برت» شوکه شده بود، زیرا قبلاً تخمین زده میشد که این نقاشی هوش مصنوعی بین ۷ تا ۱۰ هزار دلار به فروش خواهد رفت. از آنجایی که خالقین اثر هیچ اشارهای به الگوریتم او نکرده بودند، «برت» تا حد زیادی عصبانی بود زیرا میدانست که احتمالاً یک سنت هم دریافت نخواهد کرد.
این نقاشی پرتره که تحت عنوان «ادموند بلامی» (Edmond de Belamy) از آن یاد میشود، توسط یک گروه سهنفره پاریسی به نام Obvious خلق شده است و ظاهراً این سه نفر تغییرات چندانی را بر الگوریتم «برت» اعمال نکردهاند. این ماجرا، بحثهای زیادی را در رابطه با مالکیت و اخلاقیات هنر هوش مصنوعی ایجاد کرده است.
«برت» میگوید او کد خود را بهصورت رایگان در اینترنت منتشر کرده تا منجر به الهام بخشیدن به دیگر افراد شود؛ اما گروه Obvious زیادهروی کرده و با بهرهگیری از کد او، سود هنگفتی را به جیب زده است. در ضمن «برت» و تعدادی از طرفداران هنر هوش مصنوعی از اینکه یک اثر نهچندان قابل توجه موفق به ایجاد این همه سروصدا شده، تا حدی مأیوس شدهاند. «برت» میگوید: «بسیاری از افراد از سال ۲۰۱۶ چنین آثاری را خلق کردهاند.» «ماریان مازون» (Marian Mazzone) که در کالج چارلستون در رابطه با هنر هوش مصنوعی تحقیق میکند، معتقد است: «آنها موارد جدید یا قابل توجهی را به این کد اضافه نکردهاند و عمدتا همان کد قدیمی مورد استفاده قرار گرفته است.»
سابقه ایجاد آثار هنری با استفاده از کامپیوترها، به بیش از ۵۰ سال قبل برمیگردد. اما در چند سال اخیر، به لطف پیشرفتهای حاصلشده در هوش مصنوعی و تکنولوژیهای وابسته به آن، روزبهروز اصطلاح هنر هوش مصنوعی بیشتر به گوش میرسد.
گوگل، فیسبوک و دیگر کمپانیهای تکنولوژی، بخشی از تکنولوژی هوش مصنوعی به نام یادگیری ماشینی را به یک میدان رقابت تبدیل کردهاند. این تکنولوژی به کامپیوترها اجازه میدهد که بتوانند مثلاً با بررسی عکسها، اشیاء مختلفی را شناسایی کنند. یکی از جدیدترین تکنولوژیهای مربوط به این حوزه، شبکههای عصبی نام دارد که قدرت دوچندانی را برای کامپیوترها به ارمغان میآورد. هرچند بسیاری از شرکتها از این تکنولوژیهای نوین در مواردی مانند مسیریابی اتومبیلهای خودران استفاده میکنند، برخی از هنرمندان با بهرهگیری از آنها به خلق تصاویر روی آوردهاند.
«برت» از یک مسیر نهچندان متداول وارد دنیای هوش مصنوعی شده است. او به نسلی از متخصصان هوش مصنوعی تعلق دارد که مفاهیم این تکنولوژی را بهصورت خودآموز و از طریق آموزشها و کدهای موجود در اینترنت یاد گرفتهاند. او که در یک منطقه روستایی در ویرجینیای غربی زندگی میکرد، موفق به یادگیری برنامهنویسی و مفاهیم شبکههای عصبی شد. اولین پروژه یادگیری ماشینی او یک نرمافزار بود که تا حدی میتوانست اشعار مشابه رپهای کانیه وست را خلق کند.
بیشتر بخوانید: نبرد اپل و گوگل بر سر یادگیری ماشینی
«برت» برای اینکه بتواند از یادگیری ماشینی در زمینهی خلق آثار هنری استفاده کند، به بهرهگیری از تکنیکی تحت عنوان Generative Adversarial Networks (شبکههای تقابلی مولد) روی آورد که توسط «ایان گودفلو» (Ian Goodfellow) ابداع شده است؛ محققی که در حال حاضر در گوگل کار میکند. در این تکنیک، دو شبکه عصبی به رقابت با یکدیگر میپردازند. یکی از شبکههای عصبی تلاش میکند که تصاویر تقلبی ایجاد کند و دیگری سعی میکند که تقلبی بودن یا نبودن آنها را تشخیص بدهد. بعد از چندین تلاش، شبکه تولیدکننده آثار میتواند به حدی برسد که قادر به فریب انسان خواهد بود.
منشأ شبکه عصبی که در خلق پرتره «ادموند بلامی» استفاده شده، به یک مقالهی علمی منتشرشده در سال ۲۰۱۶ برمیگردد که توسط محققین فیسبوک و استارتآپ Indico به نگارش درآمده است. آنها در این مقاله به روش جدیدی اشاره میکنند که DCGAN نام دارد و در این روش با بررسی میلیونها تصویر مختلف، این شبکههای عصبی میتوانند تصاویر جدیدی خلق کنند که پیش از این وجود خارجی نداشتهاند.
«برت» از این الگوریتم برای خلق آثار هنری استفاده کرد که در نهایت همین کد پول زیادی برای گروه Obvious به ارمغان آورد. «برت» برای اینکه بتواند نقاشیهای مختلف در سبکهای گوناگون را روانهی این الگوریتم کند، اسکریپتی نوشت که به این الگوریتم اجازه میداد بیش از ۲۵۰ هزار نقاشی موجود در سایت WikiArt را مورد بررسی قرار دهد تا بتواند نقاشیهای جدیدی خلق کند. سپس با بهرهگیری از این تصاویر، او شبکههای موردنظر را طوری آموزش داد که میتوانستند نقاشیهای منظره و پرتره را خلق کنند. او سپس کدهای پروژه به همراه توضیحات مفصل و حتی تعداد زیادی از تصاویر خلقشده با آن را در سایت Github آپلود کرد.
حالا در اینجاست که سه عضو گروه Obvious وارد عمل میشوند. پروفایل لینکدین آنها نشان میدهد که تنها یکی از این افراد از آموزشهای مربوط به هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی بهره برده است. در بخش پرسش و پاسخ این پروژه در سایت گیتهاب، یکی از اعضای Obvious بارها به «برت» گفته که این پروژه را بهروزرسانی کند و شبکههای از پیش تعلیم شدهی جدیدی را آپلود کند.
در روز حراجی، گروه Obvious اعلام کرد که آنها برای خلق پرتره ادموند بلامی از شبکههای از پیش تعلیم شدهی «برت» استفاده نکردهاند بلکه آنها نسخهای از DCGAN جدیدی را ایجاد کردهاند که تنها برای تعلیم آن، اسکریپت مربوط به WikiArt مورد استفاده قرار گرفته است.
آنها از هر روشی که استفاده کرده باشند، پرترههای خلقشده توسط آنها شباهت بسیار زیادی به پرترههای پروژه «برت» دارد. این گروه در ابتدا در توضیحات خود هیچ اشارهای به کارهای «برت» نکردهاند و بعد از سروصداهای فراوان، نامی از او بردهاند.
«مازون» که بخش زیادی از وقت خود را صرف پژوهش در آثار هنری هوش مصنوعی میکند، معتقد است که استفاده از ایدهها و تصاویر دیگران در دنیای هنر مشکلزا نیست، البته به شرط آنکه این موضوع مخفی نشود. او میگوید: «اگر گروه Obvious بهطور شفاف نقطهی آغاز الگوریتم خود را مطرح میکردند، چنین مشکلاتی پدیدار نمیشد.» در توییتی که گروه Obvious یک روز پیش از حراجی برای «برت» نوشتهاند آمده: «شما سزاوار تمجید و ستایش زیادی هستید. متأسفانه ما نمیتوانیم سروصدای ایجاد شده برای این اثر را کنترل کنیم.»
«برت» این روزها در یک پژوهشکده در دانشگاه استنفورد مشغول اعمال هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی در حوزه بیولوژی است و در کنار آن، همچنان خلق آثار هنری هوش مصنوعی هم ادامه میدهد. او با بهرهگیری از تصاویر فشن شوها لباسهای جدیدی را خلق میکند و از طریق همکاری با یک کارخانه در پاکستان قصد دارد این لباسها به واقعیت تبدیل شوند. او میگوید همچنان به انتشار کدهای خود ادامه خواهد داد، ولی این کار را با احتیاط بیشتری انجام میدهد.
«برت» میگوید: «دنیای متنباز اهمیت بسیار زیادی برای من دارد؛ زیرا در یک جای دورافتاده در ویرجینیای غربی، به خاطر آن توانستم وارد این حوزه شوم.»
بیشتر بخوانید: همه چیز در مورد هوش مصنوعی؛ تاریخچه، تعاریف و کاربردها
منبع: Wired
بسیار جذاب بود
سپاسگذارم