چرا در کافیشاپها بهتر کار میکنیم؟
شاید شما هم از آن دسته کسانی هستید که در کافیشاپها بهتر میتوانند کار کنند یا با تمرکز بیشتری کتاب بخوانند. اما احتمالا علت اصلی این موضوع با چیزهایی که شما تا کنون باور داشتهاید فرق دارد. اغلب ما فکر میکنیم اندکی شلوغی و همهمه قوهی تخیل ما را به کار میاندازد. اما در واقع علت بازدهی بالای کار شما در جایی مثل کافیشاپ این است که تمرکز بین انسانها سرایت میکند.
کسانی که کارشان را از خانه انجام میدهند، کافیشاپ برایشان گزینهی جذابی است و آن را به کتابخانه ترجیح میدهند. طی چند سال اخیر این ایده بارها در مطبوعات مختلف عنوان شده که کار کردن در مکانهای شلوغ و پر سر و صدا مثل کافیشاپ میزان خلاقیت و تمرکز را افزایش میدهد. تحقیقات بسیاری تاکنون نشان دادهاند که میزان متعادلی از صدای ملایم در محیط اطراف، مثل صدای به هم خوردن بشقاب یا دستگاه قهوهساز عملکرد ما را در کارهای خلاقانه بهتر میکند.
حتی وبسایتی هم هست که صدای یک کافه یا رستوران را برای ما بازسازی میکند تا حس حضور در آن مکان برای ما القا شود. این وبسایت Coffitivity نام دارد و صداهای ضبط شده در محیط کافیشاپها را پخش میکند. مسوولان این وبسایت میگویند هدفشان از این کار افزایش خلاقیت و راندمان کاری است. سازندگان این وبسایت وقتی فهمیدند که در محیطهای شلوغ و پر سر و صدا بهتر کار میکنند، ایدهی این وبسایت به ذهنشان رسید. موسسان Coffitivity میگویند: «ما مدام در کافیشاپهای مختلفی کار میکردیم و متوجه شدیم که واقعا میتوانیم کارمان را خوب انجام دهیم.»
اما آیا علت اینکه مردم در مکانهای شلوغ بهتر کار میکنند، صداهای اطراف آنهاست؟ آیا ممکن است افزایش بازدهی ما به خاطر آدمهای اطرافمان باشد؟
نزدیک به ۱۰۰ سال است که تئوری «اثر مخاطب» (audience effect) مطرح شده است. طبق این نظریه، حضور تعداد کمی مخاطب عملکرد ما را بهتر میکند. علاوه بر این، ما میدانیم که وقتی با شخصی رقابت داریم، عملکرد بهتری از خودمان نشان میدهیم. در سال ۱۸۹۸ پژوهشی انجام شده بود که نشان میداد دوچرخهسواران در حضور یک رقیب پر سرعت، سریعتر رکاب میزنند.
اما هیچیک از این پدیدهها توضیح نمیدهد که چرا در کافیشاپی مملو از کسانی که کتاب میخوانند یا با هم گپ میزنند و استراحت میکند، بهتر کار میکنیم.
شاید افرادی که با لپتاپهایشان در کافیشاپ سخت مشغول کار هستند، عامل اصلی عملکرد بهتر شما هستند. مطالعهی جدیدی که اخیرا انجام شده، نشان میدهد که تمرکز، تفکر و به طور کلی تلاش ذهنی به طور مسری بین مردم پخش میشود. حضور در اطراف کسانی که سخت کار میکنند روی ما تاثیر میگذارد و باعث میشود که ما هم با تمرکز بیشتری کار کنیم.
محققان با انجام یک آزمایش روی عدهای از افراد به این اکتشاف رسیدند. آنها چند نفر را کنار هم نشاندند و از آنها خواستند کارهای مختلفی را انجام دهند. این محققان مشاهده کردند که وقتی کار یکی از آنها سختتر بود، فرد کناری هم بیشتر تلاش میکرد. این در حالی بود که آنها نمیتوانستند صفحه نمایش فرد کناریشان را ببینند.
هنوز نمیدانیم که چنین پدیدهای چگونه در ما رخ میدهد، اما شاید بتوان گفت که نشانههای ظریف و ناخودآگاهی مثل حالت بدن و نحوهی نفس کشیدن روی ما تاثیر میگذارد. بنابراین شاید بهتر باشد به جای اینکه بنشینیم در خانه و به صدای ضبطشدهی برخورد قاشق چنگالها و همهمهی آدمها گوش بدیم، به مکانی برویم که در آن افراد مختلف با تمرکز زیادی کار میکنند، مثل کتابخانهی یک دانشگاه.
اگر ترجیح میدهید جایی کار کنید تا به کافئین راحت دسترسی داشته باشید، بهتر است کافهای را انتخاب کنید که در آن آدمهای زیادی مشغول کار هستند نه اینکه عمدتا برای گسترش روابط اجتماعی به آنجا آمده باشند.
دربارهی تاثیر صدای پسزمینه هم میتوان گفت که از هیچچیز بهتر است و شواهد زیادی وجود دارد که نشان میدهد گوش دادن به موسیقی مورد علاقهمان حتی از صدای محیط اطراف هم بهتر است. موسیقیای که ما را به وجد میآورد، تواناییهای شناختی ما را تقویت می کند؛ و البته لزومی هم ندارد که این موسیقی حتما از نوع کلاسیک مثل موتزارت باشد.
منبع: New Scientist
به نظر من ۳ دلیل دیگه هم میتونه داشته باشه
۱-احساس میکنیم دیگران متوجه ما هستند و دارن روند کار ما رو مشاهده میکنن و ما میخوایم کارمون رو بهتر انجام بدیم تا عملکرد ما خوب به نظر بیاد…
۲-به دلیل شلوغی و همهمه و منحرف شدن ذهنمون، ذهن خاطراتش رو مرور نمیکنه و افکاری که باعث تامل و انحراف ذهن از کار میشه رو به یاد نمیاره و میشه باقی حواس رو متوجه کار کرد
۳-یه دلیل دیگه هم میتونه شرط گذاشتن برای اتمام کار و خوردن یه نوشیدنی و یا وقت گذروندن با دوستان به عنوان جایزه اتمام کار باشه…