شوالیهی مارول (پیشنمایش بازی اسپایدرمن)
تا یکی دو سال پیش نگاهی به دنیای بزرگ مارول میانداختیم و از خود میپرسیدیم که چرا مارول قصد ندارد موفقیتهای بزرگی که با فیلمها و مجموعههای سریالیاش کسب کرده را به صنعت بازی بیاورد. با این حال، امروز میدانیم همانطور که دنیای سینمایی مارول با برنامهای بلند و بالا و ده ساله به اینجا رسیده است، این شرکت همچنین برنامهای بلند و بالا برای ورود به صنعت بازی دارد؛ برنامهای که با بازی اسپایدرمن کار خود را آغاز میکند.
مارول با شرکتهای بازیسازی مختلفی برای ساخت بازی وارد مذاکره شده است و همین حالا هم چند بازی مختلف از روی کمیکها و دنیاهای مارول در دست ساخت هستند. با این حال، بدون شک انتخاب اسپایدرمن به عنوان اولین بازی برای ورود مارول جدید به صنعت بازی، بسیار هوشمندانه بوده.
حضور اسپایدرمن در صنعت بازی تاریخی بلند و بالا دارد و به ابتدای کار این صنعت باز میگردد.
حضور اسپایدرمن در صنعت بازی تاریخی بلند و بالا دارد و به ابتدای کار این صنعت باز میگردد؛ طوری که نام اسپایدرمن با یکی از معروفترین بازیهای آتاری گره خورده است. موفقیتهای اسپایدرمن در صنعت بازی تا نسل پنجم کنسولهای بازی هم ادامه داشت. این احتمال کم نیست که از کسی دربارهی بازی مورد علاقهی او روی پلیاستیشن وان بپرسید و در پاسخ اسم بازی اسپایدرمن را نشنوید. بازیهای اسپایدرمن در دورهی پلیاستیشن۲ هم حسابی درخشیدند، ولی اسپایدرمنهای نسل گذشته و نسل فعلی، نتوانستهاند پا به پای صنعت پیش بیایند.
اسپایدرمن به عنوان یکی از مهمترین شخصیتهای مارول، شاید حتی مهمترین شخصیت، ارزش بالایی برای این شرکت دارد. اسپایدرمن آنقدر برای مارول ارزش داشت که استودیوی فیلمسازی این شرکت حاضر شد جدیدترین فیلم این شخصیت را نه برای خود مارول، بلکه برای شرکتی دیگر بسازد؛ طوری که ذرهای از درآمد فیلم جدید اسپایدرمن به جیب مارول راه پیدا نکرد.
در همین راستا هم مارول در برنامهی جدید خود برای ساخت بازی، در اولین حرکت سراغ شرکتی رفته است تا بتواند کیفیت نهایی بازیای که در ذهن دارد را تضمین کند.
آقا و خانم عنکبوتی
اسپایدرمن جدید پلیاستیشن۴، پروژهای مشترک بین سونی و مارول است. مارول سراغ پلیاستیشن را میگیرد و از این شرکت میخواهد که یک اسپایدرمن برای آنها بسازد و در عین حال، طوری با این پروژه رفتار کنند که انگار یکی از بازیهای خود سونی است. سونی هم از استودیوهای مختلفی که با آنها همکاری میکند، میخواهد ایدههای خود را برای یک بازی اسپایدرمن مطرح کنند. نهایتا ایدهی استودیوی بازیسازی اینسامنیاک گیمز است که نظر سونی و مارول را جلب میکند؛ استودیویی که سالهاست با همکاری سونی به ساخت مجموعه بازیهای «رچت و کلنک» مشغول است و اخیرا هم برای مایکروسافت، بازی «سانست اوردرایو» را ساخته است.
قصهای که بر و بچههای اینسامنیاک گیمز برای اسپایدرمن خود در نظر گرفتهاند، با اقتباس از کمیک خاصی نوشته نشده است. بازی «اسپایدرمن» (Spider-Man)، که اسم آن هیچ پسوند و پیشوندی را به یدک نمیکشد، قرار است جوانیهای این شخصیت را به تصویر بکشد. اسپایدرمن این بازی بیست و چند ساله است؛ یعنی سالهاست که از آن قضیهی معروف گزیده شدن در پانزده سالگی این شخصیت گذشته است.
قرار نیست بازی اسپایدرمن سراغ قصههایی بروید که همهی ما بارها آن را شنیدهایم و یکی از دلایل اصلی به تصویر کشیدن اسپایدرمن در بیست و چند سالگی همین است. شاید اسپایدرمن در نوجوانی خود حس و حال یک قهرمان را داشته، ولی در این بازی، او درگیریهای ذهنی بسیاری دارد.
بازی اسپایدرمن، چگونگی کنار هم قرار گرفتن زندگی دو شخصیت را به تصویر خواهد کشید: پیتر پارکر و اسپایدرمن. اسپایدرمن اعتماد به نفس بالایی دارد، از تمام تواناییهای خود خبر دارد، میداند که دقیقا چه اتفاقی در بدن او افتاده است و میتواند از پس هر موضوعی، هر قدر غیر قابل پیشبینی، بر بیاید. شاید اسپایدرمن در این بازی سن و سال نسبتا بالاتری داشته باشد، ولی شوخی کردن را فراموش نکرده؛ طوری که برای هر لحظه و هر اتفاق در بازی، یک جملهی بامزه در آستین خود دارد.
از طرف دیگر، پیتر پارکر حتی نمیتواند به خوبی یک جمله را تمام و کمال بیان کند. زندگی پیتر پارکر، از وضعیت خانهاش گرفته تا روابط او، وضعیت درست و درمانی ندارند. او دقیقا نمیداند که چگونه باید تعادل بین اسپایدرمن بودن و پیتر پارکر بودن را پیدا کند. پیتر پارکر این بازی یک نوجوان نیست که بدون فکر قهرمان بازی در بیاورد.
در بازی اسپایدرمن، پیتر پارکر و اسپایدرمن در عین اینکه یک نفر هستند، دو شخصیت کاملا مجزا از هم دارند و زندگی متفاوتی را تجربه میکنند.
«مری جین» هم در بازی جدید اسپایدرمن نه تنها به عنوان یک شخصیت داستانی حضور دارد، بلکه حتی قابل بازی است. البته صحبتی از اینکه دقیقا چه مقداری میتوان بازی مری جین بازی کرد، نشده است.
سازندگان بازی میگویند که پیتر پارکر و مری جین در طول هشت سال گذشته، بارها و در دورههای زمانی مختلف با یکدیگر بودهاند، ولی زمانی که بازی را آغاز میکنید این دو شخصیت شش ماهی است که از یکدیگر فاصله گرفتهاند.
با توجه به اینکه با شخصیتهایی جوان طرف هستیم، قرار نیست مری جین در بازی نقش دخترکی را داشته باشد که اسپایدرمن پشت سر هم او را نجات میدهد. حتی قرار نیست مری جین به پیتر پارکر به خاطر اسپایدرمن بودن خرده بگیرد و قضیه کاملا برعکس است. نه تنها مری جین میداند اسپایدرمن، پیتر پارکر است، بلکه به او در طول بازی کمک هم میکند.
مری جین در روزنامهی The Daily Bugle مشغول به کار و یک خبرنگار است. ممکن است خیلی از اوقات مری جین حتی به اسپایدرمن از اتفاقات و جرم و جنایتهای شهر خبر دهد.
از داستان بازی و روند آن هیچ چیز نمیدانیم، ولی تعدادی از شخصیتهای بازی مشخص شدهاند. ضد قهرمان اصلی بازی قرار است «مستر نگاتیو» باشد. «ویلسون فیسک» هم در بازی حضور دارد که البته ظاهرا در همان لحظهی شروع بازی، اسپایدرمن او را تحویل پلیس میدهد و فیسک هم به زندان میافتد. با این حال، مطمئن هستیم که هم فیسک و هم مستر نگاتیو در جریان بازی نقش بزرگی خواهند داشت.
قرار نیست مری جین در بازی نقش دخترکی را داشته باشد که اسپایدرمن پشت سر هم او را نجات میدهد.
با اینکه بازی قرار است قصهای کاملا متفاوت از کمیکها داشته باشد، ولی این موضوع دلیل نمیشود که قصهها و دیگر اتفاقاتی که اسپایدرمن تجربه کرده به کنار گذاشته شود.
دنیای بازی قرار است پر از ارجاعات مختلف به قصههای معروف و مختلف اسپایدرمن باشد؛ موضوعی که بهترین شکل آن را در سه گانهی «بتمن: آرکام» دیدهای و بسیار از آن استقبال میکنیم. همانطور که گوشه گوشهی سه بازی بتمن اخیر پر از قصههای کوچک و بزرگ و ارجاعهای مختلف به شخصیتهای دنیای بتمن و کمیکهای دیسی بودند، بازی اسپایدرمن هم پر از نشانههای مختلف از دنیای کمیکهای مارول خواهد بود.
چیزی که اینسامنیاک گیمز از داستان بازی و شخصیتها به ما نشان داده آنقدر نیست که بتوانیم همین حالا روی آن نظر بدهیم، ولی اگر به ساختههای گذشتهی این استودیو رجوع کنیم، میتوانیم بگوییم که احتمالا با یک قصهی سرگرم کننده و در عین حال بانمک طرف هستیم؛ قصهای که بیش از هر چیز با شخصیت اسپایدرمن هماهنگ است.
قاتل عنکبوتی
یک بازی اسپایدرمن قبل از هر چیز باید مکانیکها و سیستمهای درست و درمانی برای حرکت و تار زدن داشته باشد؛ سیستمهایی که اینسامنیاک گیمز میگوید برای طراحی و تنظیم آنها زمان زیادی صرف کرده است. اسپایدرمن شخصیتی تند و سریع است و معمولا نمیایستد تا تصمیم بگیرد، در همین راستا هم این شخصیت به صورت پیشفرض میدود؛ یعنی خبری از کلیدی برای دویدن نیست.
درست مثل مجموعه بازیهای «فرقه اساسین» (Assassin’s Creed)، با نگه داشتن کلید R2 در اسپایدرمن وارد حالت پارکور میشوید. زمانی که کلید R2 را نگه داشتهاید، اسپایدرمن از روی موانع به صورت خودکار با حرکاتی زیبا عبور میکند و از پشت بامی به پشت بام دیگر میپرد.
حرف از پریدن از روی پشت بامها شد، بد نیست به این موضوع اشاره کنیم که برخلاف تعداد زیادی از بازیهای اسپایدرمن، زمانی که در این بازی جدید مشغول حرکت در شهر هستید، اسپایدرمن در هوا تار نمیزند و تارهای او به سمت ساختمانها یا هر چیز دیگری در محیط حرکت میکنند و میچسبند.
سازندگان این اسپایدرمن جدید میخواهند که نه تنها حرکت در شهر حس و حال خوبی را منتقل کند، بلکه گشت و گذار هیجانانگیز هم باشد.
اسپایدرمن خودش به زیبایی در شهر حرکت میکند و تاز میزند، ولی همین گشت و گذار و حرکت در شهر هم با افزودن سیستمهایی جالب به بازی، قرار است تجربهای هیجانانگیز را برای گیمرها رقم بزنند. با فشردن کلید X در زمان و مکانهای مناسب، میتوان از آیتمهای محیطی برای حرکت بهتر استفاده کرد؛ برای مثال اگر در لحظهی آخر پریدن از روی یک ساختمان، کلید X را بزنید، اسپایدرمن از تارهای خود استفاده میکند تا خود را به بالا پرتاب و سرعتش را حفظ کند. فشردن همزمان کلید R2 و L2 هم اسپایدرمن را به سمت جلو پرتاب میکند. اسپایدرمن میتواند همچنین در حرکتی شیرجه-مانند از بالای ساختمانها به پایین بپرد تا سرعت بگیرد. حرکات مختلفی برای گشت و گذار سریعتر و زیباتر برای اسپایدرمن در نظر گرفته شده است که به مرور زمان در بازی معرفی میشود و باید آنلاک شوند.
حرکت در شهر به عنوان اسپایدرمن، همانطور که در بازیهای گذشتهی این شخصیت تجربه کردیم، بسیار لذتبخش و سرگرمکننده است. سازندگان این اسپایدرمن جدید میخواهند که نه تنها حرکت در شهر حس و حال خوبی را منتقل کند، بلکه گشت و گذار هیجانانگیز هم باشد.
با این حال، تواناییهایی اسپایدرمن فقط هم به تار زدن در شهر و حرکت کردن ختم نمیشوند؛ اسپایدرمن به خوبی در مبارزات هم از پس خود برمیآید.
اسپایدرمن این بازی جدید، تجربهی زیادی در مبارزه دارد؛ طوری که در مبارزات از مشت و لگد گرفته تا تارهای خود و گجتهای مختلف و حتی عوامل محیطی به بهترین شکل استفاده میکند. اسپایدرمن همیشه در حال حرکت است و به هنگام مبارزه، یک جا نمیایستد. برخلاف بازیهای بتمن یا فرقه اساسین که سیستم مبارزهی آنها، بر اساس چندضربها یا همان کمبوها طراحی شده،
مجموعهی زیادی از حرکات مختلف به مرور زمان در بازی آنلاک میشوند. تمام این حرکات را میتوان با یکدیگر ادغام کرد و نتایج جالبی گرفت. یعنی برای مثال یک حرکت روی زمین، روی هوا و قبل و بعد از برخی حرکتها، نتایج مختلفی به شما میدهد.
سیستم مبارزهی بازی بر اساس تصمیمگیری در لحظه طراحی شده است؛ یعنی طوری طراحی شده است تا به هنگام مبارزه از تمام ابزارهایی که در مقابلتان است استفاده کنید. تعداد زیادی جعبه دور و برتان افتاده است؟ آنها را با تار به سمت دشمنان پرتاب کنید. یک داربست کنار خود میبینید؟ آن را روی کسانی که مقابلتان هستند بریزید.
درست مثل مجموعه بازیهای رچت و کلنک یا حتی مقاومت، گجتهای زیادی در اختیار اسپایدرمن هستند. گجتها را هم میتوانید در موقعیتهای مختلف استفاده کنید. برای مثال گجت Trip Wire که یک تلهی تار مانند است را میتوان در مکانی جاساز یا اینکه حتی آن را به سمت یک دشمن پرتاب کرد. اسپایدرمن گجت های دیگری هم مثل بمب تار یا یک پهپاد هم دارد.
استودیوی بازیسازی اینسامنیاک گیمز به ساخت اسلحههای عجیب و غریب و گجتهای بسیار باحال معروف است؛ طوری که بازیهایی مثل Sunset Overdrive یا رچت و کلنک را به خاطر اسلحههای بامزهشان میشناسیم. انتظار داریم این روند در اسپایدرمن هم ادامه پیدا کند.
گیمپلی اسپایدرمن را به خوبی در تریلرها دیدهایم و مطمئنیم که اگر نسخهی نهایی همین گیمپلی را تحویلمان دهد، با بهترین بازی اسپایدرمن و یک بازی بسیار سرگرمکننده طرف هستیم.
دنیای عنکبوتی
اینسامنیاک گیمز تلاش زیادی کرده است تا شهر اسپایدرمن، بسیار زنده و پر از ماموریتهای فرعی مختلف باشد. برای محقق شدن این هدف هم در اولین قدم، مطمئن شدهاند تا شهر پر از جزییات ریز و درشت است.
اسپایدرمن زمان زیادی را روی سقف خانهها میگذراند و به همین دلیل، افراد داخل شهر نه تنها در خیابانها، بلکه در ساختمانها و پشت بامها هم دیده میشوند. مردم همچنین به اسپایدرمن و حرکات او عکسالعمل نشان میدهد. مردم برای اسپایدرمن دست تکان میدهند، او را صدا میکنند و اسپایدرمن هم میتواند با مردم در خیابانها سلفی بگیرد یا کارهای دیگری انجام دهد.
اسپایدرمن میتواند به هنگام حرکت در شهر به برنامههای رادیویی هم گوش دهد. جونا جیمسن (J. Jonah Jameson)، از شخصیتهای معروف دنیای مارول و مشخصا اسپایدرمن هم در این بازی برنامهی رادیوی خودش را دارد و میتوانید به آن هم گوش دهید.
در کنار ماموریتهای داستانی و اصلی بازی، ماموریتهای فرعی و اتفاقی زیادی هم در بازی وجود دارد. همین طور که در شهر بازی مشغول حرکت هستید، اتفاقات و جرم و جنایتهای زیادی میبینید. میتوانید جلوی دزدیها را بگیرید یا در تعقیب و گریزهای طولانی، به دنبال ماشینها بیافتید. ممکن است حتی وارد کوچهای شوید و یک معاملهی مواد را مقابل خود ببینید و جلوی آن را هم بگیرید.
آیتمهای زیادی هم برای پیدا کردن وجود دارد. گربههای شخصیت Black Cat در نقشهی بازی پنهان شدهاند و باید آنها را پیدا کنید و از آنها عکس بگیرید. شخصیت Taskmaster هم بمبهای زیادی را در گوشه و کنار شهر مخفی کرده که باید آنها را پیدا و خنثی کنید. مطمئن نیستیم، ولی احتمالا پیدا کردن این آیتمها منجر به ورود به خط داستانی این شخصیتها خواهد شد.
تلاش بر و بچههای اینسامنیاک گیمز در ساخت دنیایی زنده برای بازیشان بسیار تحسینبرانگیز است.
از طرف دیگری، شهر همچنین پر است از پایگاههایی که توسط آدمهای ویلسون فیسک اداره میشوند. این پایگاهها را هم میتوانید فتح کنید.
تلاش بر و بچههای اینسامنیاک گیمز در ساخت دنیایی زنده برای بازیشان بسیار تحسینبرانگیز است. دنیایی پرجزییات در عین اینکه باورپذیرتر و قابل قبولتر است، لذت انجام بازی را هم بیشتر میکند؛ مخصوصا اگر ارجاعها و جزییات داخل بازی، اساسی در کمیکها داشته باشد.
نهایت عنکبوتی
آنچه اینسامنیاک گیمز از بازی اسپایدرمن در تریلرها نشان داده است، گرافیکی شگفتانگیز را نشانمان میدهد. در حد و اندازهی جیتیای انتظار تعامل با شهر بازی را نداریم، از هیچ بازی به غیر از ساختههای راکاستار نمیتوان چنین انتظاری را داشت، ولی بازی اسپایدرمن احتمالا میخواهد شهری پرجزییات و با گرافیکی بالا را در مقابلمان بگذارد.
انیمیشنها شاید در بازی اسپایدرمن از کیفیت بافت و نورپردازی هم مهمتر باشند. با توجه به اینکه لباس اسپایدرمن تمام بدن او را یک تکه پوشانده است، میتوانیم بگوییم که شخصیت اسپایدرمن اساسا لباسی به تن ندارد. این موضوع کار را برای طراحان انیمیشن سخت میکند و هرگونه خطایی در انیمیشنها ممکن است دیده شود. اینسامنیاک گیمز هم میگوید با اینکه برخی از انیمیشنها را با تکنولوژی موشن کپچر ضبط کردهاند، ولی بیشتر حرکات اسپایدرمن توسط یک انسان قابل اجرا نیست و به همین دلیل، سراغ طراحی دستی انیمیشنها رفتهاند. طراحان انیمیشن بازی مطمئن شدهاند تا همه چیز اسپایدرمن نرم و دقیق حرکت میکند و اعضای بدن او حتی به هنگام انجام حرکات پیچیده، به مشکل برنمیخورند.
البته این موضوع دلیل نشده است تا سازندگان بازی، روی نورپردازی و کیفیت بافت تمرکز نکنند. اگر کیفیت نهایی بازی همان چیزی باشد که در تریلرها دیدهایم، بدون شک با یک بازی شگفتانگیز از نظر بصری طرف هستیم؛ مخصوصا که ظاهرا بازی پر است از صحنههای پرزد و خورد و خرابکاریهای مختلف. حفظ کیفیت گرافیکی بازی، با در نظر گرفتن شهر بزرگ و اینکه همزمان اتفاقات زیادی در حال رخ دادن است (مثلا اسپایدرمن ممکن است ناگهان حتی وارد ساختمانها شود و آنها هم به پایین بریزند)، اصلا کار راحتی نیست.
بیشتر بخوانید: نقدها و نمرات بازی Spider-Man
تنها چند ماه تا عرضهی اسپایدرمن باقی مانده است و فعلا تنها میتوانیم صبر کنیم. بازی اسپایدرمن به صورت انحصاری روی پلیاستیشن ۴ عرضه میشود.
نام بازی: Spider-Man
تهیه کننده: Sony Interactive Entertainment
سازنده: Insomniac Games
پلتفرم: PS4
تاریخ انتشار: ۱۶ شهریور
تریلر گیمپلی بازی:
تریلر داستانی بازی:
یکی بیاد یک ps4نزر من کنه خدا
یک نکته مهم در مبارزات رو فراموش کردین! اسپایدرمن کسی رو نمیکشه ! حتی اگه یک نفر در حال گرت شدن از ارتفاع باشه اونو میگیره
یه تقلید از بتمن
آخ آخ آخ دارم دیونه میشم اصلا نمیتونم صبر کنم چرا اخه اینهمه باید صبر کنیم