پرفروشترین فیلمهای ایرانی؛ گیشه در تسخیر کمدیها
یکی از مواردی که در سینمای ایران از ابتدا به شدت به آن بیتوجهی شده آمار و ارقام است. تازه چند سال است که به لطف آمار فروش مکانیزه فیلمها به یک رقم تقریبی از فروش فیلمهای سینمایی دست پیدا میکنیم. به همین دلیل مشخص کردن پرفروشترین فیلمهای ایرانی کار نسبتا دشواری است. بخصوص که میان پرفروشترین فیلمهای سینمای ایران و پرمخاطبترین فیلمهای ایرانی تفاوت وجود دارد. بالا رفتن نرخ سالیانه بلیتها باعث میشود متوسط فروش فیلمها حتی در صورت کمتر شدن مخاطب بالا برود. پرمخاطبترین فیلمها را باید از تقسیم میزان فروش کل فیلم به متوسط قیمت بلیت در آن سال به دست آورد که به دلیل نبودن آمار قطعی از قیمت بلیت هر سال باز هم به تقریب میرسیم. در حال حاضر پرفروشترین فیلمهای ایرانی در تسخیر کمدیها هستند.
اصغر فرهادی کارگردان ایرانی برنده دو جایزه اسکار توانسته با یکی از فیلمهایش در این فهرست قرار بگیرد و البته یک فیلم با اما و اگر هم داریم. فیلم «محمد رسولالله (ص)» مجید مجیدی هر چند در فهرست پرفروشترین فیلمهای ایرانی قرار دارد اما واقعیت این است که زمان اکران این فیلم تقریبا یک سال به طول انجامید در حالی که متوسط زمان اکران فیلمها بین یک ماه و نیم تا دو ماه و نیم است.
اما اگر صحبت از پرمخاطبترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران شود طبق آمار دست و پا شکستهای که وجود دارد قطعا از سه فیلم میشود نام برد: «کلاه قرمزی و پسر خاله»، «عقابها» و «هزارپا».
«کلاه قرمزی و پسرخاله» ساخته ایرج تهماسب از محبوبیت کاراکترهایش در تلویزیون بهره برد و زمانی که بلیت سینما ۵۰ تومان بود سه میلیون و ۵۰۰ هزار نفر به دیدن آن رفتند. هم داستان اکشن داشت هم عاشقانه و هم موزیکال.
«عقابها» ساخته ساموئل خاچیکیان با بازی سعید راد و جمشید هاشمپور نزدیک دو میلیون بلیت ۸ تومانی اوایل دهه شصت فروخت. یعنی ۱۸ درصد جمعیت ایران به دیدن فیلم رفتند. تا زمان اکران «کلاه قرمزی و پسرخاله» یعنی یک دهه بعد از آن مقامش را به عنوان پرمخاطبترین فیلم ایرانی حفظ کرد.
سومین فیلم پرمخاطب هم «هزارپا» است. محصول امسال که بیش از یک میلیون و هفتصد هزار نفر به دیدن آن رفتند.
۱. هزارپا
- کارگردان: ابوالحسن داوودی
- بازیگران: رضا عطاران، جواد عزتی، سارا بهرامی
- فروش: ۳۵ میلیارد و ۴۷۱ میلیون و ۲۵۷ هزار تومان
- سال اکران: ۱۳۹۷
کمدی «هزارپا» نه تنها منجی گیشه سینماهای ایران در نیمه اول امسال بود که توانست رکورد خوبی به نام خودش ثبت کند. فیلم داستان دو دزد خردهپاست که از قضای روزگار یکی از آنها در تصادف پای خودش را از دست داده و یک پایش مصنوعی است. این وسط خانم دکتر ثروتمندی بخاطر برادر شهیدش نذر کرده که حتما با یک جانباز ازدواج کند. خب طبیعی است که رضا تصمیم میگیرد خودش را به جای یک جانباز جا بزند. این وسط شوخیهای بامزه عطاران و عزتی با ملغمهای از اکشن و قاطی شدن گروهک مجاهدین به قصه کمی منحرف میشود. ابوالحسن داوودی کارگردان فیلم پیش از این هم یک کمدی در اوایل دهه هشتاد ساخته بود. «نان و عشق و موتور هزار» کمدی با بازی سروش صحت و بهاره رهنما از «هزارپا» فیلم بهتری بود و فیلمنامه جذابتری هم داشت. داوودی در ساختن فیلمهای کمدی و حتی درامهای ماجراجویانهای مثل «رخ دیوانه» استعداد بیشتری از خودش در کارگردانی و بخصوص حفظ ریتم نشان میدهد تا فیلمهای اجتماعی مثلا روشنفکرانهای مثل «زادبوم». افتخار «هزارپا» این است که به جز پرفروشترین در فهرست پرمخاطبترین فیلمهای سینمای ایران هم قرار دارد.
۲. نهنگ عنبر ۲: سلکشن رویا
- کارگردان: سامان مقدم
- بازیگران: رضا عطاران، مهناز افشار، ویشکا آسایش، حسام نواب صفوی
- فروش: ۲۰ میلیارد و ۹۴۵ میلیون و ۸۴۲ هزار تومان
- سال اکران: ۱۳۹۶
سامان مقدم جزو آن دسته از کارگردانانی است که رگ خواب مخاطب را همیشه خوب در دست دارد. از یکی دو استثنا مثل «یک عاشقانه ساده» که بگذریم بقیه فیلمهای سامان مقدم همیشه جزو پرفروشهای اکران هر سال سینمای ایران بودهاند. چه وقتی کارش را با فیلم عاشقانه «سیاوش» شروع کرد، چه وقتی فیلم اپیزودیک متفاوت «کافه ستاره» را ساخت و چه وقتی سراغ کمدی پرحاشیهای مثل «مکس» رفت. سری فیلمهای «نهنگ عنبر» اما موقعیتش را در مقام یک کارگردان پولساز تثبیت کرد. قسمت اول فیلم مقدم در دهه شصت اتفاق میافتاد و قسمت دوم به نام «سلکشن رویا» با بازیهای خوب عطاران و مهناز افشار ادامه قصه عاشقانه آن دو است. ارژنگ سالها عاشق رویا بوده اما رویا بخاطر عشق به آمریکا ارژنگ را رها میکند. بعد از اینکه بالاخره به وصال یکدیگر میرسند فلاشبکهایی به خاطرات آنها از دهه شصت داریم.
۳. آینه بغل
- کارگردان: منوچهر هادی
- بازیگران: محمدرضا گلزار، جواد عزتی، یکتا ناصر
- فروش: ۲۰ میلیارد و ۴۹۷ میلیون و ۲۹۵ هزار تومان
- سال اکران: ۱۳۹۶
منوچهر هادی به عنوان کارگردان فیلمهای اجتماعی جمعوجور شناخته میشد. در حوزه خودش کارگردان صاحب سبکی هم بود. اما فیلمهایش نمیفروختند تا اینکه «من سالوادور نیستم» را ساخت. بعد از موفقیت آن فیلم در گیشه تصمیم گرفت هر از چدن گاهی کمدی بسازد تا بتواند سود کمدیهای را صرف ساختن فیلمهایی کند که بیشتر به سلیقهاش نزدیک بودند. «آینه بغل» فیلم ضعیفی است که فقط به لطف ستارههایش و موقعیتی که در فیلمنامه ترسیم شده بود، فروخت. داستان پسری به نام مرتضی که در یک گاراژ کار میکند و به مناسبت سالگرد نامزدیاش یک ماشین گرانقیمت را از گاراژ برمیدارد. از شانس بدش ماشین شهرداری با او تصادف میکند و آینه بغل ماشین گرانقیمت میشکند. حالا آنها باید به صاحب اصلی ماشین ماجرا را توضیح بدهند و عذرخواهی کنند. فیلم از تمام کلیشهها برای جلب مخاطب استفاده میکند. تقابل فقر و ثروت، تجمل نیمه دوم فیلم و صحنههای خوش آب و رنگ و شوخیهای کلامی. درنهایت اما فیلم خوبی نیست.
۴. گشت ۲
- کارگردان: سعید سهیلی
- بازیگران: حمید فرخنژاد، ساعد سهیلی، پولاد کیمیایی
- فروش: ۱۹ میلیارد و ۷۸۱ میلیون و ۳۴۴ هزار تومان
- سال اکران: ۱۳۹۶
اگر «گشت ارشاد ۱» را ندیده باشید برای دیدن قسمت دومش به کمی توضیح نیاز دارید. سه کاراکتر اصلی فیلم سه خلافکار خردهپا هستند که در قسمت اول با پوشیدن لباسهای گشت ارشاد از مردم اخاذی میکنند. این وسط برای یکی از آنها ماجرای عاشقانهای هم پیش میآید و برای کمک به دختر جوان وارد عملیاتی خطرناک میشوند. حالا چند سال گذشته. یکی از آنها که فکر میکردیم مرده بر اثر تصادف فقط دچار جهشی شده که میتواند یک سری چیزها را پیشبینی کند و ببیند. آنها تصمیم میگیرند از قابلیت جدید رفیقشان برای تلکه کردن مردم استفاده کنند. و البته هنوز هم نشانههایی از جوانمردی در آنها باقی مانده است. فیلم از حداقلهایی که قسمت اول بهره میبرد هم برخوردار نیست. شوخیها به جز چند شوخی کلامی در یک سوم اول بیمزه هستند. با این حال قسمت اول آنقدر موفق بود که مردم برای دیدن دنبالهاش به سینما بروند.
۵. خوب، بد، جلف
- کارگردان: پیمان قاسمخانی
- بازیگران: سام درخشانی، پژمان جمشیدی، حمید فرخنژاد، مانی حقیقی، ویشکا آسایش
- فروش: ۱۶ میلیارد و ۲۸۸ میلیون و ۴۸۸ هزار تومان
- سال اکران: ۱۳۹۵ و ۱۳۹۶
یک کمدی درست و حسابی از فیلمنامهنویس بااستعداد ایرانی که سالها به شوخیهایی که او برای سریالهای مهران مدیری مینوشت خندیده بودیم. این اولین فیلم پیمان قاسمخانی در مقام کارگردان است. طبیعی بود که پیمان قاسمخانی برای اولین فیلمش ژانر کمدی را انتخاب کند. او یکی از معدود استعدادهای واقعی فیلمنامهنویسی کمدی در ایران است که کارهایی مثل «مارمولک» را نوشته. با «خوب، بد، جلف» نشان داد که در کارگردانی کمدی هم استعداد دارد. بخصوص که فیلم صحنههای اکشن هم داشت و برای اولین کار یک کارگردان انتخاب سختی بود. کاراکترها از سریال «پژمان» میآمدند که خود قاسمخانی فیلمنامهاش را نوشته بود و سروش صحت برای تلویزیون کارگردانیاش کرده بود. پژمان جمشیدی به همراه دوست و مدیر برنامههایش سام درخشانی حالا به عنوان بازیگر میخواهند مطرح بشوند. برای بازی در یک فیلم پلیسی قرار میشود برای چند روز وردست یک پلیس واقعی قرار بگیرند اما آنقدر دست و پا چلفتی هستند که همه چیز را خراب میکنند. فیلمی خوشریتم و بامزه که فروشاش با توجه به چهرهها و اینکه قاسمخانی احتمالا تنها فیلمنامهنویس ستاره ایران است، طبیعی بود. فیلم اسفندماه اکران شد ولی فروش آن به قدری خوب بود که در جمع فیلمهای اکران نوروز هم قرار گرفت.
۶. فروشنده
- کارگردان: اصغر فرهادی
- بازیگران: شهاب حسینی، ترانه علیدوستی، فرید سجادی حسینی
- فروش: ۱۵ میلیارد و ۷۱۴ میلیون و ۹۱۹ هزارتومان
- سال اکران: ۱۳۹۵
در سالی که کمدی «من سالوادور نیستم» فروش خارقالعادهای کرده بود «فروشنده» برای اولینبار در جشنواره کن به نمایش درآمد و شهاب حسینی برنده جایزه بهترین بازیگر مرد و فرهادی برنده جایزه فیلمنامه شد. از طرف دیگر بعد از «جدایی نادر از سیمین» فرهادی که اولین اسکار را برای ایران به ارمغان آورد این اولین فیلمی بود که فرهادی دوباره در ایران ساخت. طبیعی بود که همه برای دیدن فیلم کارگردان اسکاری سینمای ایران کنجکاو باشند. بخصوص که روزهای اوج سریال «شهرزاد» هم بود و ستارههای آن سریال یعنی شهاب حسینی و ترانه علیدوستی نقشهای اول فیلم «فروشنده» را بازی میکردند. زن و شوهر جوانی برای مدتی که خانهشان خراب شده در یک خانه جدید سکونت میکنند. زن یک روز مورد تعرض قرار میگیرد و حالا شوهر بر سر دو راهی مانده که ماجرا را فراموش کنند یا شخصا انتقام زن را بگیرد. فیلمی که بعدتر دومین اسکار سینمای ایران را به ارمغان آورد. با فیلمنامهای پخته و بازیهای خوب و طبق معمول برداشتهای شخصی فرهادی از اینکه مرزهای اخلاقگرایی کجاست.
۷. مصادره
- کارگردان: مهران احمدی
- بازیگران: رضا عطاران، هومن سیدی، بابک حمیدیان
- فروش: ۱۵ میلیارد و ۶۹۱ میلیون و ۳۴۵ هزار تومان
- سال اکران: ۱۳۹۷
مهران احمدی به عنوان یک بازیگر کمدی همیشه موردتوجه بوده است. «مصادره» اولین فیلم او در مقام کارگردان است. احمدی هوشمندانه فرمول موفق این سالهای کمدی ایران را در فیلمش به کار برده و البته باید اعتراف کرد که سلیقه هم به خرج داده است. فیلم داستان یک مامور رده پایین ساواک است که برنده بلیت بختآزمایی میشود و چند متر زمین در عباسآباد میخرد. بعد از انقلاب مجبور میشود بخاطر زن آمریکاییاش از کشور خارج شود. خارج از ایران همه سرش را کلاه میگذارند تا اینکه میفهمد قیمت زمیناش در ایران بالا رفته اما زمینهایش را مصادره کردهاند. او از یک طرف عشق برگشت به وطن را دارد و از طرف دیگر اشتباهی در تظاهرات اپوزیسیون خارج از کشور حضور پیدا کرده است. فیلم هم رضا عطاران دارد. هم خارج از کشور فیلمبرداری شده. همه مولفههایی را که به عنوان یک کمدی مورد استقبال قرار بگیرد دارد. ولی نیمههای فیلم از ریتم میافتد و شوخیها هم شبیه کارهای آیتمی تلویزیونی است.
۸. لاتاری
- کارگردان: محمدحسین مهدویان
- بازیگران: ساعد سهیلی، حمید فرخنژاد، هادی حجازیفر
- فروش: ۱۴ میلیارد و ۸۰۱ میلیون و ۱۴۴ هزار تومان
- سال اکران: ۱۳۹۷
احتمالا بخشی از پرفروش شدن آن بخاطر احساسات میهنپرستانهای است که در مردم زنده میکند. بخش دیگرش هم به تبلیغات خوب فیلم در فضای مجازی برمیگردد. «لاتاری» از فرمول فیلمفارسیها بهره میبرد. یک داستان عاشقانه، انتقام شخصی قیصروار و البته چیزی که به آن اضافه میکند و در پرفروش بودن فیلم تاثیرگذار میشود انتقام از یک شیخ عرب است. «لاتاری» به خوبی دو فیلم اول مهدویان نیست اما قطعا فیلم مردمپسندتری است. دختر و پسر جوانی عاشق یکدیگرند. پسر وضع مالی چندان خوبی ندارد و دختر بلندپرواز است و میخواهد به خارج از کشور برود. نتیجه مرگ دختر است و پسر که سرگردان دنبال مقصر میگردد تا انتقام عشقش را بگیرد. این سرگردانی منتهی به یکی از کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس میشود و آن موضوع تکرارشونده در خبرها درباره سوءاستفاده از دختران ایرانی در کشورهای عربی را پررنگ میکند. از جایی به بعد یک قهرمان از جنس فیلمهای حاتمیکیا هم به او اضافه میشود. مرد روزهای جنگ که حالا خودش را کنار کشیده است. خلاصه همه چیز مهیاست تا ملودرامی ببینید که دل مخاطبش را به دست میآورد تا بفروشد.
۹. محمد رسولالله (ص)
- کارگردان: مجید مجیدی
- بازیگران: مهدی پاکدل، ساره بیات، علیرضا شجاعنوری
- فروش: ۱۴ میلیارد و ۶۲۰ میلیون و ۳۶ هزار تومان
- سال اکران: ۱۳۹۴
صحبت درباره فیلم پرفروش مجیدی کار آسانی نیست. فیلمی که بیش از بیست میلیارد تومان هزینه آن شد. و طبعا با این فروش به سوددهی نرسید. پرهزینهترین فیلم تاریخ سینمای ایران که بخاطر تاثیرگذاری در جهان اسلام ساخته شد و برای اولینبار بزرگانی مثل ویتوریو استرارو، مدیر فیلمبرداری اسکاری و ای.آر. رحمان آهنگساز مشهور هندی برنده جایزه گرمی با سینمای ایران همکاری کردند. نتیجه؟ فیلمی که به دلیل نداشتن فیلمنامه دراماتیک خوب فقط چند صحنه تاثیرگذار در کارگردانی دارد. فیلم از زمان شعب ابیطالب به گذشته فلاش بک میزند و تولد پیامبر را روایت میکند. قرار بود قسمتهای بعدی آن هم ساخته شود که بنظر میآید خوشبختانه فعلا منتفی شده است. به جای همه هزینهها باید یک فیلمنامهنویس خوب میآوردند تا فیلم نجات پیدا میکرد.
۱۰. تگزاس
- کارگردان: مسعود اطیابی
- بازیگران: سام درخشانی، پژمان جمشیدی، حمید فرخنژاد
- فروش: ۱۴ میلیارد و ۳۷۶ میلیون و ۵۵۶ هزار تومان
- سال اکران: ۱۳۹۷
باز هم توسل به یک فرمول موفق. مثلث فرخنژاد و سام درخشان و پژمان جمشیدی در سینما در فیلم «خوب، بد، جلف» جواب داده بودند. زوج جمشیدی و درخشان هم که پیشتر در سریال محبوب و خوب کمدی «پژمان» سروش صحت نظرها را جلب کردند. حالا همانها را بردارید بگذارید وسط یک کمدی که در خارج از کشور هم فیلمبرداری شده و درنتیجه صحنههای خوش آب و رنگ دارد نتیجه میشود فیلم «تگزاس» اطیابی که البته در ساختن کمدیهای پرفروش مثل «خروس جنگی» تبحر دارد. قصه اصلا دیگر مهم نیست ولی اگر کنجکاو هستید داستان دو رفیق است که یکی از آنها در برزیل زندگی میکند. آن یکی هم میخواهد به برزیل برود درنتیجه تصمیم میگیرد که سرپرستی یک کودک برزیلی را قبول کند. ماجرا با حضور یک زن کمی گنگستری هم میشود و درنهایت با فیلمی طرف هستیم که آش شله قلمکاری از المانهای پرفروش است اما حتی یک شوخی ماندگار هم ندارد.
۱۱. من سالوادور نیستم
- کارگردان: منوچهر هادی
- بازیگران: رضا عطاران، یکتا ناصر با حضور ریوالدو
- فروش: ۱۴ میلیارد و ۳۳۰ میلیون و ۵۲۳ هزار تومان
- سال اکران: ۱۳۹۴ و ۱۳۹۵
شروع کمدیهای بیمزه پرفروش با «من سالوادور نیستم» بود. به علاوه اینکه نشان داد یک اسپانسر برای اینکه فیلمتان را در خارج از کشور فیلمبرداری کنید به علاوه یک رضا عطاران کافی است که فیلمتان پرفروش شود. هیچ نیازی به فیلمنامه هم ندارید! قبلش البته میتوانید برای فیلمتان تبلیغات مناسبی بکنید. مثلا روی حضور ریوالدو، فوتبالیست مشهور برزیلی مانور بدهید که یک دقیقه در فیلم حضور دارد. «من سالوادور نیستم» داستان زن و شوهر معتقدی است که به دلیل کار خیری که انجام میدهند توسط یک آژانس مسافرتی (که اسپانسر فیلم هم هست) به برزیل دعوت میشوند. مرد در آنجا بخاطر شباهت چهرهاش به یک برزیلی مجبور میشود نقش نامزد یک زن خارجی را بازی کند. پیدا کردن شوخی خندهدار در این کمدی کار سختی است. رضا عطاران البته هر کاری از دستش برمیآید میکند که تماشاگر ناراضی از سالن بیرون نرود. «من سالوادور نیستم» پیشگام یک سبک کمدیسازی در دهه نود شد.
۱۲. سلام بمبئی
- کارگردان: قربان محمدپور
- بازیگران: محمدرضا گلزار، بنامین بهادری، دیا میرزا، گلشن گروور
- فروش: ۱۳ میلیارد و ۶۶۶ میلیون و ۱۸۰ هزار تومان
- سال اکران: ۱۳۹۵
از دیرباز تماشاگر ایرانی علاقمند به ملودرامهای هندی بود. قربان محمدپور از همین علاقه استفاده میکند و فیلمی میسازد که تولید مشترک ایران و هند است و دو بازیگر هندی هم در آن بازی میکنند. فیلمی به غایت ضعیف اما طبق همان فرمول فیلمهندیهای پر از اشک و آه. پسر ایرانی که برای تحصیل به هند رفته و وضع مالی چندان مناسبی هم ندارد عاشق دختر هندی ثروتمندی میشود. از آن طرف دختر هندی یک خواستگار بدسگال ثروتمند دارد. طبعا خواستگار بدجنس میخواهد پای پسر ایرانی را ببرد. تا حدی هم موفق میشود و درنهایت یک بیماری و مرگ و کمی گریه فیلم تمام میشود. محمدپور در فیلمش حتی یک سکانس رقص هندی هم گذاشته که البته فقط آقایان در آن حضور دارند اما همین سکانس هم کافی بود تا تماشاگران را به سینماها بکشاند. اولین حضور خواننده پاپ، بنیامین بهادری در سینما هم جزو مواردی بود که به فروش آن کمک کرد.
۱۳. ۵۰ کیلو آلبالو
- کارگردان: مانی حقیقی
- بازیگران: ساعد سهیلی، هستی مهدویفر، پژمان جمشیدی، علی صادقی، امید روحانی
- فروش: ۱۳ میلیارد و ۵۲۰ میلیون و ۷۸۹ هزار تومان
- سال اکران: ۱۳۹۵
بدترین فیلم مانی حقیقی است با این حال شاید بتوانید نکات مثبتی هم در آن پیدا کنید مثل کارگردانی خوشریتم یا طراحی صحنه و بازیهای خوب. مشکل اصلی از فیلمنامه است که در کمدی حرف اول را میزند. قرار است به سبک کمدیهای اسلپ استیک آمریکایی باشد و البته صحنههای زد و خورد و تصادم و تصادف هم زیاد دارد اما هیچ منطقی پشتشان نیست. شوخیها خیلی سردستی و سبک هستند و در کل فیلمی نیست که دیدنش را بشود توصیه کرد. فیلم از یک مجلس عروسی شروع میشود که داماد خلافکار است. عروسی به هم میخورد و یک سوءتفاهم باعث میشود عروس با پسر جوان دیگری ازدواج کند. طبعا میتوانید حدس بزنید که درنهایت دختر و پسر عاشق هم میشوند در حالی که این وسط یک آدم بد هم قصه دارد که باید او را هم دست به سر کرد.
۱۴. به وقت شام
- کارگردان: ابراهیم حاتمیکیا
- بازیگران: بابک حمیدیان، هادی حجازیفر
- فروش: ۱۳ میلیارد و ۵۲ میلیون و ۶۰۷ هزار تومان
- سال اکران: ۱۳۹۷
فیلمی که سازمان فرهنگی هنری و رسانهای اوج پشت آن قرار دارد و سرمایه زیادی برای ساختش صرف شده درنتیجه پرفروش بودن این یکی هم دلیل هم سود کردنش نیست. اما فیلم تبلیغاتی مهمی علیه داعش است. فیلم که در سوریه فیلمبرداری شده شرح آزادسازی یکی از شهرهای سوریه و مردمانش از دست نیروهای داعش به وسیله سربازان مدافع حرم. پدر و پسری که خلبان هستند باید دو نفری تعدادی از مردم را به منطقه امن ببرند اما داعش میان نیروهای مردمی هم نفوذی دارد. فیلم صحنههای اکشن خوبی دارد که از استانداردهای سینمای ایران فراتر است. خیلیها تصویر کاریکارتوری را که از داعش در فیلم ارائه میشود مورد انتقاد قرار دادهاند. به هر حال ابراهیم حاتمیکیا از آن دسته کارگردانانی است که همیشه بخاطر اظهارات تندش بیشتر از فیلمهایش مورد قضاوت قرار گرفته و این اتفاق سر فیلم «به وقت شام» هم افتاد.
۱۵. شهر موشها ۲
- کارگردان: مرضیه برومند
- صداپیشگان: لیلی رشیدی، سحر ولدبیگی، مانی نوری، هنگامه مفید
- فروش: ۱۲ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان
- سال اکران: ۱۳۹۳
نوستالژی که بعد از سه دهه دوباره زنده شد هم بچههای دهه شصت و هم بچههای آنها را به سینماها کشاند تا داستان موشهایی را ببینند که زمانی در دهه شصت جزو معدود برنامههای دوستداشتنی بودند که از تلویزیون پخش میشد. قسمت اول «شهر موشها» را محمدعلی طالبی سال ۱۳۶۴ ساخته بود و کارگردان عروسکیاش مرضیه برومند بود. اما اینبار کارگردانی را خود برومند برعهده گرفت و داستان همان موشها را تعریف کرد که حالا مثل ما مخاطبانشان بزرگ شده بودند. کپل و نارنجی با هم ازدواج کردهاند و تشکیل خانواده دادهاند. در شهر موشها همه خانوادهها بچههایشان را از گربه میترسانند اما دو بچه موش با یک بچه گربه دوست میشوند. حالا باید در تعریف دشمن تغییری ایجاد شود و خب این کار سختی است. انیمیشن با بودجه ۶ میلیارد تومانی تهیه شد و اکثرا از آن استقبال کردند. در زمان اکرانش توانست رکورد پرفروشترین فیلم را که دست «اخراجیها ۲» بود بشکند و صدرنشین شود.
داداش اگه با تورم حساب کنی اخراجی ها ۲ با ۵۴ میلیارد فروش، پرفروش ترین فیلم تاریخ سینمای ایرانه. بعد از اونم هزار پاست بعدشم مطرب.
واقعا چطوری این تعریف ها رو از خوب بد جلف انجام دادید تعجب میکنم.اقای قاسم خانی نویسنده خوبی هستن ولی این فیلم ….
تگزاش به اون زیبایی نوشته بده اون وقت این فیلم های بدرد نخورو معرفی کرده
اینها همش سلیقه ای هست نمیشه بگی کدوم بهتره بعضیا ژانر وحشت بعضا خیانت بعضیا لاتی دوستدارن جای لاتاری اینجا خالیه و فیلم شنا پروانه ای که بعدها اکران بشه خواهد ترکوند ممنون یا علی علیه السلام.
شهر موش ها واقــــا؟
واقعا سینمای ما به کجا رسیده که این فیلم ها میشن فیلمای پر فروش و پر مخاطبش،سلام بمبئی آخه؟! حالا باز یه سری از فیلم ها قابل دیدن هستن
به نظرم این معرفی بیشتر می خاست یکی و دو فیلم کاملا ناموفق رو به خورد مردم بده،
فیلم های ایرانی ماندگار همون هایی هستند که تو ذهن مردم نقش بستن و البته دیالوگ هاشون همه روزه استفاده میشه
تحلیل ها جانب دارانه نبود و تنها ناشی از تفکر عمومی بود که این مورد نیز خود جای بحث دارد و باعث میشود تحلیل از فضای تخصصی خارج گردد.
سلام
نگاه جانب دارانه نگارنده متن بیش از حد بود
تعریف نابجا از کمدی افتضاح پیمان قاسم خوانی
و انتقاد بی دلیل از به فیلم های غیر کمدی پرفروش
سلام
لطفا لینک واتس آپ یا تلگرام را هم برای اشتراک بزارید.
ممنون