پاورقی دنبالهدار کتاب «یگانه دستگاه: تاریخچه مخفی آیفون» (فصل دهم/بخش سیزدهم)
آیفون توان پردازشی بسیار زیادی دارد و بهآسانی قابل حمل است. اما این توان پردازشی بسیار زیاد، اغلب و تقریباً همیشه تنها در راه مصرفگرایی است که به کار میافتد. خود شما از آیفونتان بیشتر چه استفادهای میبرید؟ بنا به گفتهی ددیو اگر میانگین رفتار تمام کسانی را در نظر بگیریم که از آیفون استفاده میکنند، آنوقت خواهیم دید که یک کاربر معمولی بهصورت میانگین، سه استفادهی عمده از آیفون خود خواهد داشت. اول از همه با آیفونش به رسانههای اجتماعی سر میزند تا مطالب آن را بخواند یا خودش مطلبی بنویسد و بفرستد، مورد استفادهی دوم این است که با استفاده از آیفونش از انواع و اقسام محصولات حوزهی سرگرمی استفاده خواهد کرد و سومین مورد مصرف هم این است که کاربر، از آن برای یافتن مسیر و نشانی درست کمک خواهد گرفت. یعنی اول از همه آدم با استفاده از تلفن همراه، با دوستانش ارتباط برقرار میکند، بعد ویدیو میبیند و دستآخر هم مسیرش را مییابد و از راههای نزدیکتر و بهتر به مقصد میرود. تلفن همراه درواقع وسیلهای است بینظیر برای مسیریابی که میشود بهسهولت آن را جابهجا کرد و سرچشمهی زوالناپذیر سرگرمی و تفریحات است. شتابدهندهای است بینظیر که سرعت همهچیز را بالا میبرد. کی میگوید که «قانون مور کارگر افتاد و جواب داد.» اما از سوی دیگر بابت حقیقتی ملموس بسیار حسرت میخورد. اینکه چرا تلفنهای همراه هوشمند را به شیوهای طراحی میکنند و میسازند که کاربر، هیچ انگیزهای ندارد که با تلفن همراه خود، تعاملی خلاقانهتر و سازندهتر برقرار کند. کی میگوید: «آخر چه کسی میخواهد وقت بگذارد و بنشیند و روی صفحهای ششاینچی، مشغول طراحی یا خلق اثر هنری بشود؟ ابعاد و زوایا و همهچیز این دستگاه اشتباه ساخته شده.»
البته منظور نظر کی بیشتر ابعاد فلسفی ماجراست تا طراحی سختافزاری و ابعاد و زوایای واقعی آن. کی معتقد است که ما امروزه هم ظرفیت تکنولوژیکی و هم توانایی آن را داریم که داینابوک بسازیم و به بازار عرضه کنیم. اما از سوی دیگر، نیازهای بازار مصرفگرا چیز دیگری اقتضا میکند. به عبارت دقیقتر واحد بازاریابی شرکتهای بزرگ حوزهی تکنولوژی همواره کامپیوترهای قابل حمل و تلفنهای همراه را بهعنوان محصولاتی صرفاً مصرفی به همگان معرفی میکنند. امروزه روز هم تلفنهای همراه ما که دستگاههایی شدهاند قدرتمندتر و میشود با آنها ویدیو و صوت به اشتراک گذاشت و در لحظه تماشا کرد و شنید و همچنین کیفیت جزئیات گرافیکی و تصویری آنها بسیار افزایش پیدا کرده، حسابی باب طبع کاربران قرار دارد و همهی ما از این دستگاهها راضی هستیم. پس اوضاع به چه گونهی دیگری میتوانست رقم بخورد که وضع به اینجا نرسد؟
کی لبخندی میزند و میگوید: «باید از ابتدا روی این محصولات یک برچسب بزرگ اخطار میچسباندیم که همه حواسشان را جمع کنند.»
پایان فصل دهم.