پاورقی دنبالهدار کتاب «یگانه دستگاه: تاریخچه مخفی آیفون» (فصل هشتم/بخش چهارم)
همهاش همین. بیلبری میگوید این حرف استیو جابز، یکی از نخستین قدمهایی بود که در مسیر ساخت دوربینهای داخلی دستگاهها برداشته شد. دوربینهایی که امروزه همهکس وجود آنها را بدیهی میپندارد و بودنشان امری است مسلم.
بیلبری میگوید: «حق ثبت اختراع دوربینهای داخلی را به نام خودمان زدیم.» بعد هم کمکم دوربین بسیار کوچکتری از راه رسید که آن را در آیفون کار گذاشتند. بیلبری در ادامهی تلاشهای خود برای ساخت دوربین داخلی، به سرمهندس ساخت دوربین نخستین آیفون مشورتهایی گرانبها داد. این مهندس کسی نبود جز پال الیوشین[۱] که مهندسی بود بسیار محبوب و چیرهدست، متأسفانه در سال ۲۰۱۳ جان خود را در سانحهی رانندگی از دست داد. تا همین امروز هم دوربین آیسایت برقرار است و اسمش نیز همان آیسایت مانده. بیلبری میگوید: «تا جایی که من میدانم، هنوز هم دوربین را به همان شیوه میسازند. معماری امروزی که در ساخت دوربینها بهکار میبرند، همان معماری اولیهای است که برای ساختش به کار میبردند و هنوز همان معماری جواب میدهد و بهکار گرفته میشود.»
نمیشود از دوربینهای بهکاررفته در آیفون حرف زد و سخنی از سلفی به میان نیاورد.
اما با تمام این اوصاف برای ساخت دوربین آیفون از سیماس استفاده میشود و در حوزهی آیفون، سیماس توانسته است سیسیدی را از رده خارج کند و به اصلیترین تکنولوژی ساخت دوربین برای تلفنهای همراه بدل شود.
نمیشود از دوربینهای بهکاررفته در آیفون حرف زد و سخنی از سلفی به میان نیاورد. سرویس بهاشتراکگذاری ویدیویی فیستایم برای اولین بار در آیفون ۴ به کار رفت و به یکی از اصلیترین قابلیتهای این دستگاه بدل شد. خود بیلبری الگوریتمهایی نوشته که هنوز هم فیستایم بهکمک آنها تصاویر را تحلیل و پخش میکند. این قابلیت البته بعدها در اسکایپ و گوگل هنگاوتس[۲] به کار رفت، چرا که این نرمافزارها، سرآمد نرمافزارهای ویدئوکنفرانس محسوب میشدند و در بین تمام نرمافزارهای دیگری که برای این کار استفاده میشد، بیش از همه محبوبیت و کاربرد داشتند. طراحان اپل، دوربین مخصوص فیستایم آیفون را جلوی دستگاه و روبهروی کاربر کار گذاشتند تا شخص بتواند با استفاده از آن، تماس ویدیویی برقرار کنند. همین ویژگی و قرارگرفتن دوربین در جلوی تلفن همراه باعث شد که این دوربین، بابِ گرفتنِ عکسهای سلفی شود.
عمر عکسهای سلفی به اندازهی عمر خود دوربین عکاسی است، البته اگر نقاشیهای سلفپرتره را نیز نوعی سلفی به حساب بیاوریم، عمر سلفی از عمر دوربین عکاسی بیشتر هم میشود. رابرت کورنیلیس[۳] در سال ۱۸۳۹ داشت بر روی شیوهای تازه برای ساخت داگرئوتیپ کار میکرد. داگرئوتیپ نام شیوهای بود که پیش از عکاسی برای ثبت تصاویر استفاده میشود. روند ثبت تصاویر داگرئوتیپ بسیار کُندتر از ثبت عکس بود. برای همین صبر کورنیلیس لبریز شد، دریچهی لنز را برداشت، ده دقیقهای صبر کرد و بعد دوباره دریچهی لنز را گذاشت. او روی پشت عکس برداشتهشده نوشت «اولین تصویر نورانی که برداشته شد، ۱۸۳۹». نخستین نوجوانی که از خودش در آینه عکس گرفت، احتمالاً شاهدخت سیزده سالهی روسی، آناستازیا نیکولایفناست[۴] که در سال ۱۹۱۴ از خودش سلفی گرفت تا آن را با دوستهایش به اشتراک بگذارد. [۵]دههی اول قرن بیست و یکم شاهد رواج عکسهای مایاسپیسی بود که به لطف رواجشان، تعداد تلفنهای همراه دکمهداری که به دوربین جلو مجهز بودند، روزبهروز بیشتر شد. واژهی سلفی برای نخستین بار در سال ۲۰۰۲ و در وبسایتی استرالیایی مخصوص گفتوگوی اینترنتی دیده شد، اما تا زمان بهبازارآمدن آیفون چندان رواج نیافت. با عرضهی آیفون و اضافهشدن دوربین فیستایم در سال ۲۰۱۰، مردم توانستند به شیوهای دست پیدا کنند که بتوانند با کمترین دردسر از خودشان عکس بگیرند و بعد هم روی عکسِ گرفتهشده، فیلترهای مختلف بگذارند. به اینکه دستیافتن مردم به چنین شیوهای خوب بود یا بد، البته که هیچ کاری نداریم.
وجود دوربینهای تعبیهشده در داخل تلفن همراه، فقط به استفادههای سبکسرانه و خودشیفتگی منجر نشده و نتایج دیگری نیز در بر داشته است.
وجود دوربینهای تعبیهشده در داخل تلفن همراه، فقط به استفادههای سبکسرانه و خودشیفتگی منجر نشده و نتایج دیگری نیز در بر داشته است. مردم در اغلب اوقات با استفاده از آیسایت، از غذایی که میخورند یا بچههایشان عکس میگیرند یا از منظرهای تصویر برمیدارند که موقع عکاسی خیلی خیرهکننده و جذاب است، اما بعد که در منزل نگاهی به آن عکس میاندازند، چندان چنگی به دلشان نمیزند. اما بهکمک همین دوربینهاست که همهمان میتوانیم در مواقع نیاز، از آنچه نیاز داریم تصویر برداریم. این دوربینهای بسیار باکیفیت که با سهولتی بینظیر به هر نقطه حمل میشوند، باعث شدهاند شهروندخبرنگاری با سرعتی بیسابقه رواج یابد و همهگیر شود.
در دورهی رواج تلفنهای همراه هوشمند است که از خشونت بیدلیل پلیس، رفتارهای مجرمانه، سرکوب سازمانیافتهی مردم و رفتارهای نامناسب سیاسی در مقیاسی بیسابقه فیلم و عکس تهیه میشود. برای مثال فیلمبرداری با دوربین موبایل توانست تصویری از خفهشدن اریک گارنر[۶] بهدست پلیس را به همگان نشان دهد و همین ویدیو بود که آتشِ نهضتِ جان سیاهپوستان مهم است[۷] را شعلهور کرد. همین دوربین تلفن همراه بوده که در پرشمار موارد دیگر، اسناد و شواهدی از سوءرفتار پلیس ارائه کرده است. مردم معترضی در سرتاسر دنیا، از میدان التحریر گرفته تا استانبول و تا جنبش اشغال والاستریت، با آیفونهایشان تصاویری از سرکوب خشونتآمیز ضبط کرده و همدلی جهانیان را برانگیخته و حمایت آنها را جلب کردهاند و حتی بعضاً توانستهاند با استفاده از همین ویدیوها و تصاویر ضبطشده، اسناد و شواهد قانونی و محکمهپسند نیز بهدست بیاورند و در دادگاه ارائه کنند.
یکی از کسانی که امروزه در اپل کار میکند و از ابتدا در ساخت آیفون مشارکت داشته و نمیخواست نامش فاش شود، به من گفت: «امروزه در اپل هیچکس راجع به این قضایا صحبت نمیکند. اما این یکی از چیزهایی است که خیلی به مشارکت در ساختشان افتخار میکنم. بهکمک همین شیوه است که روش مستندسازی ما و ضبط تصاویر و ویدیوییمان از چنین وقایعی کاملاً دستخوش تغییر و تحول شده. اما بعد از اتفاقی که برای اریک گارنر افتاد، یا بعد از تمام اتفاقهای مشابه، پا به دفتر کارم میگذارم و میبینم که هیچکس راجع به این موضوع اصلاً صحبت نمیکند.»
البته همهچیز دوطرفه است و کسانی که قدرت را در قبضهی خود دارند، میتوانند با استفاده از همین تکنولوژیها، نفوذ و سلطهی خود را حفظ کنند، درست همان طور که رجب طیب اردوغان، حاکم خودکامهی ترکیه، درست در میانهی کودتا توانست با استفاده از تکنولوژی فیستایم با هواداران خود صحبت کند و به آنها دلگرمی بدهد.
[۱] Paul Alioshin
[۲] Google Hangouts
[۳] Robert Cornelius
[۴] Anastasia Nikolaevna
[۵] Myspace
[۶] Eric Garner
[۷] Black Lives Matter