نمایشگرهای کوچک در آستانهی تحولی بزرگ
گفته میشود فناوری نمایشگر LCD از جمله عواملی بود که ساخت گوشیهای هوشمند را ممکن کرد. بدون شک این نمایشگرها تأثیر زیادی بر دنیای تکنولوژی داشتهاند و مثلا با استفاده از آنها توانستیم لپتاپ را بسازیم و بالاخره بعد از سالها از کامپیوترهای رومیزی با مانیتورهای CRT پرحجمشان خلاص شدیم. سالها بعد از توسعهی این نمایشگرها، شاهد حضور السیدیها در انواع و اقسام گجتها از جمله لپتاپ، تبلت، گوشی هوشمند و بسیاری از وسایل الکترونیکی دیگر هستیم. درصد کمی از این گجتها که از السیدی استفاده نمیکنند، احتمالا از فناوری تازهنفس اولد بهره گرفتهاند. شاید گمان کنیم که این دو فناوری دیگر برایمان کافی هستند و تا ابد میتوانیم از آنها استفاده کنیم.
محدودیتهای نمایشگرهای امروزی
در حال حاضر در زمینهی نمایشگرها ۳ نگرانی عمده وجود دارد: کیفیت تصویر (تحت شرایط مختلف، مثلا در محیط داخلی و خارجی)، مصرف انرژی و در نهایت اندازه و وزن. هرچند هر نمایشگری برای موفقیت باید کیفیت تصویر خوبی داشته باشد، اما نمایشگر گوشیها باید به نحوی این کار را انجام دهد که حداقل انرژی ممکن را مصرف کند و تا حد امکان باریک و سبک باشد. به همین دلیل است که نمایشگر اولد طرفداران زیادی پیدا کرده و در برخی از گجتها جایگزین السیدیها شده است. غیر از این که اولد کیفیت تصویر نسبتا بهتری در مقایسه با السیدی دارد، بسیار نازک و سبک است و از همه مهمتر، در مقایسه با السیدی انرژی بسیار کمتری مصرف میکند.
اما حتی نمایشگرهای اولد هم بینقص نیستند. در طی مرور زمان امکان کاهش روشنایی این نمایشگرها وجود دارد و هرکدام از سه رنگ اصلی موجود در پنلهای اولد طول عمر متفاوتی دارند و این باعث میشود که رنگ کلی نمایشگر کمکم تغییر کند. دیگر مشکل نمایشگرهای اولد، هزینهی ساخت بالای آنها است که باعث شده در حال حاضر عمدتا گوشیهای بالارده از چنین نمایشگرهایی استفاده کنند. البته، فناوریهای السیدی و اولد هنوز به کمال خود نرسیدهاند و همچنان جای پیشرفت دارند. اما آیا در کنار این فناوریها، میتوانیم انتظار ظهور یک فناوری کاملا جدید را داشته باشیم؟
ظهور و شکست فناوریهای نوین
در حدود یک دههی گذشته، شاهد ظهور انواع و اقسام فناوریهای نوین بودهایم؛ فناوریهایی که در ابتدای معرفی سروصدای زیادی را به راه میانداختند و کاربران گمان میکردند چنین فناوریهایی بازار را قبضه خواهند کرد. هرچند با وجود سرمایهگذاریهای میلیون دلاری شرکتهای بزرگ، چنین اتفاقی معمولا رخ نمیدهد.
بهعنوان مثال، میتوانیم به شرکت فیلیپس اشاره کنیم. این شرکت چند سال پیش فناوری نمایشگر «الکترووتینگ» (electrowetting) را معرفی کرد. در چنین نمایشگرهایی، بارهای الکتریکی، مایعات درون پنل السیدی را کنترل میکنند. فیلیپس برای توسعه و عرضهی این فناوری، شرکت LiquaVista را در سال ۲۰۰۶ تأسیس کرد. برای تبلیغات، اعلام کردند که این نسخهی دوم فناوری السیدی است. نمایشگرهای LiquaVista قرار بود که تنوع رنگ و سرعت پاسخ بسیار بالایی داشته باشند. از این مهمتر، این شرکت ادعا میکرد که برای ساخت این نمایشگرها نیاز چندانی به خرید وسایل جدید وجود ندارد و در مقایسه با السیدیهای معمولی هم انرژی بسیار کمتری را مصرف میکنند. در سال ۲۰۱۰ سامسونگ این شرکت و فناوری را خرید و در سال ۲۰۱۳ آن را به آمازون فروخت. ۴ سال گذشته و ما هنوز چشممان به گجتی که از نمایشگر الکترووتینگ استفاده کند، نخورده است. با توجه به وبسایت شرکت LiquaVista، گویا آنها هنوز هم در حال کار روی این فناوری هستند و شاید در آینده بتوانیم چنین نمایشگرهایی را ببینیم.
از دیگر شکستها، میتوانیم به شرکت کوالکام اشاره کنیم که در یک بازهی ۷ ساله (بین ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۱) دو استارتآپ مربوط به فناوریهای نوین نمایشگرها را خرید. این دو استارتآپ در حال توسعهی نمایشگرهایی بر پایهی سیستمهای الکترومکانیکی بودند. این شرکتها هم عاقبت خوبی نداشتند و تا سال ۲۰۱۵، کوالکام هر دوی آنها را بی سروصدا تعطیل کرد. اینگونه که به نظر میرسد، تا اطلاع ثانوی باید به همین نمایشگرهای السیدی و اولد قانع باشیم؛ اما آیا میتوانیم امیدوار باشیم که روزی یک فناوری جدید جایگزین این دو نمایشگر شود؟ در جواب میتوان گفت که شاید چنین روزی را ببینیم.
الایدی؛ یک فناوری آیندهدار
اما حداقل یک تکنولوژی هست که توانسته توجهات بسیاری از شرکتهای بزرگ را به خود جلب کند. این تکنولوژی وعدهی تنوع رنگ، کنتراست، روشنایی و سرعت پاسخدهی عالی را میدهد و از همه مهمتر، این کارها را با مصرف انرژی بسیار پایینی انجام میدهد. شاید انتظار شنیدن نام یک فناوری نوین را داشته باشید، اما باید بگوییم این فناوری جذاب در واقع نوع دیگر الایدی است؛ فناوری اصلی الایدی که بر خلاف اولد غیرارگانیک است. همان فناوری پرطرفداری که مبنای بسیاری از لامپها و نمایشگرها را تشکیل داده است.
تقریبا هرآنچه که از یک فناوری نمایشگر انتظار دارید، در الایدیها یافت میشود. بهعنوان مثال، امکان ساخت الایدیها در انواع و اقسام رنگها از جمله رنگهای اصلی قرمز، سبز و آبی وجود دارد. الایدیها خودشان نور تولید میکنند و برای همین مشکلی از نظر زاویه دید نخواهند داشت. همانند نمایشگرهای اولد، از لحاظ پویایی رنگ و کنتراست هم بسیار عالی عمل میکند. علاوه بر اینها، نمایشگرهای الایدی، مصرف انرژی بهینهتری نسبت به نمایشگرهای اولد و السیدیها دارند.
هرچند این فناوری پایه و اساس بسیاری از نمایشگرها را تشکیل میدهد، اما مساله اینجاست که نمایشگر گوشیها و دیگر گجتها تا حد زیادی از این فناوری فاصله گرفتهاند. اگر بخواهیم مثال بارزی از استفاده از این فناوری ارائه دهیم، میتوانیم به تلویزیونهای عظیم شهری اشاره کنیم که از این فناوری بهره میبرند. اما چرا باوجود مزایای استفاده از این فناوری، همچنان نمایشگرهای الایدی کوچک تولید نمیشوند؟
مشکلات پیش رو
مشکل اصلی، تولید الایدیهای میکروسکوپی نیست. مشکلی اصلی در اینجاست که باید همهی این الایدیها در کنار هم قرار بگیرند. در یک نمایشگر ۱۲۸۰ در ۷۲۰، باید تقریبا سه میلیون الایدی تعبیه شود؛ این یعنی بیش از ۹۲۰ هزار عدد از هر دیود قرمز و سبز و آبی. علاوه بر این، الایدیهای رنگهای مختلف از مواد مختلفی ساخته میشوند و به این راحتیها نمیتوان همهی آنها را بر یک بستر مشترک قرار داد.
در نمایشگرهای بزرگ، هرکدام از دیودهای قرمز و سبز و آبی را بهصورت جداگانه در ماژولهایی قرار میدهند که در نهایت با ترکیب همهی آنها نمایشگر شکل میگیرد. اما در نمایشگر گوشیهای هوشمند، سازندگان باید راهی را پیدا کنند که چند میلیون الایدی را فضای بسیار کمی جای دهند و بین آنها ارتباط الکتریکی برقرار کنند؛ کاری که چندان ساده نیست.
اخیرا، در زمینهی ساخت نمایشگرهای الایدی با رزولوشن بالا پیشرفتهایی حاصلشده و غولهای فناوری هم در این عرصه شروع به سرمایهگذاری کردهاند. در سال ۲۰۱۴، اپل شرکت LuxVue را خرید که در زمینهی توسعهی نمایشگرهای میکرو الایدی فعالیت میکرد. فیسبوک هم سال گذشته یک استارتآپ ایرلندی به نام InfiniLED را خریداری کرد. غول تکنولوژی تایوانی، فاکسکان، و زیرمجموعهی جدیدش، شارپ، سرمایهگذاری گستردهای را روی شرکت eLux انجام دادهاند. سامسونگ هم با وجود این که یکی از پیشگامان نمایشگرهای اولد محسوب میشود، گویا تصمیم گرفته شرکت تایوانی PlayNitride را در اختیار خود بگیرد. اگرچه برخی از متخصصان اعتقاد دارند که تجاری شدن نمایشگرهای میکرو الایدی تا ۵ سال دیگر طول میکشد، اما با سرمایهگذاری گستردهی غولهای تکنولوژی شاید سرعت پیشرفت توسعهی این فناوری تا حد زیادی افزایش پیدا کند.
هرچند که هیچ تضمینی برای موفقیت این تکنولوژی در برابر تکنولوژیهای اولد و السیدی وجود ندارد، اما باید اذعان کنیم که این تکنولوژی پتانسیل بسیار زیادی برای موفقیت دارد. به همین خاطر در یک تا دو سال آینده احتمالا خبرهای بیشتری در مورد این تکنولوژی میشنویم.
منبع: Android Authority