مغلطه‌‌ی مرد پوشالی (Strawman Fallacy) | مغلطه به زبان آدمیزاد (۲۰۸)

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۲ دقیقه

تعریف: مغلطه مرد پوشالی موقعی اتفاق می‌افتد که شخصی به جای پاسخ دادن به استدلال یا موضع واقعی طرف بحث، به معادل تحریف‌شده، بزرگنمایی‌شده یا سوءبرداشت‌شده از آن استدلال یا موضع پاسخ دهد. 

معادل انگلیسی: Strawman Fallacy

معادل‌های جایگزین: مغلطه‌ی حمله به مرد پوشالی، مغلطه‌ی پهلوان‌پنبه

الگوی منطقی: 

شخص ۱ ادعای Y را مطرح می‌کند. 

شخص ۲ ادعای شخص ۱ را به شکلی تحریف‌شده بازگو می‌کند. 

شخص ۲ به معادل تحریف‌شده‌ی ادعا حمله می‌کند. 

بنابراین ادعای Y غلط است. 

مثال ۱: 

تد: فرگشت زیستی هم یه نظریه‌ست، هم یه حقیقت (Fact). 

ادوین:‌ مسخره‌ست! تو از کجا می‌تونی مطمئن باشی که ما از لجن کف حوض تکامل پیدا کردیم! 

تد: شما حرف منو خیلی بد برداشت کردی. من ادعا نکردم ما از لجن کف حوض تکامل پیدا کردیم. برخلاف ریاضیات و منطق، پایه‌ی علم شواهد تجربیه. بنابراین برای این‌که چیزی «حقیقت علمی» حساب بشه، باید به طور تجربی ثابت شده باشه. شواهد تجربی که نشون می‌دن نظریه‌ی فرگشت حقیقت داره ردخور ندارن. 

توضیح: ادوین به دو شکل این استدلال را تحریف کرده است. ۱) فرض را بر این گرفته که ما از لجن کف حوض تکامل پیدا کرده‌ایم (حالا لجن کف حوض چیست، خدا می‌داند) ۲) فرض را بر این گرفته که «حقیقت» با «اطمینان داشتن» یکسان است. 

مثال ۲:‌

زبده: نظرت درباره‌ی خدای مسیحیان چیه؟ 

مایک: من به هیچ خدایی اعتقاد ندارم، من‌جمله خدای مسیحیان. 

زبده:‌ پس به نظر تو ما به طور تصادفی آفریده شدیم، طبیعت شانسی اینقدر ساختار منظمی پیدا کرده و کائتات خودش خودشو خلق کرد؟ 

توضیح: مایک ادعا  کرد که به هیچ خدایی اعتقاد ندارد. از این بیانیه می‌توانیم دو چیز را استنباط کنیم: ۱) او خداباور نیست ۲) او مسیحی، کاتولیک و یهودی معتقد نیست (و به طور کلی هر مذهبی که پیروانش را ملزوم می‌کند به خدا اعتقاد داشته باشند). ولی از این بیانیه نمی‌توان استنباط کرد که همه‌ی ما تصادفی وارد دنیا شدیم، طبیعت شانسی به وجود آمده و کائتات خودش خودش را خلق کرده است. ممکن است مایک به این چیزها اعتقاد نداشته باشد. شاید او بین «تصادف» و گزینش طبیعی تمایز قائل شود. شاید در نظر او مفهوم «طراحی» (Design) مفهومی است که بر اساس ایده‌ی ذهنی ما از کائنات شکل گرفته است، شاید او بر اساس یافته‌های فیزیک مدرن توضیحی برای نحوه‌ی به وجود آمدن کائنات داشته باشد، یا شاید او به دلیل ماوراءطبیعه‌ی دیگری برای آفرینش دنیا اعتقاد داشته باشد. نظر او هرچه که باشد، برداشت زبده از حرفش بسیار پرت بود. 

استثنا: گاهی‌اوقات طرف بحث دلش نمی‌خواهد معنای ضمنی موضع و استدلالش را واضح بیان کند برای همین شاید اگر وانمود کنید که منظور او را بد برداشت کرده‌اید، طرف مجبور می شود در راستای رفع کج‌فهمی شما منظور خودش را واضح‌تر بیان کند. 

منابع: 

Hurley, P. J. (2011). A Concise Introduction to Logic. Cengage Learning.

ترجمه‌ای از: 

Logically Fallacious



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما
X