جشنواره برلین ۲۰۲۰؛ اقتباس سینمایی از زندگی نقاش منزوی
فیلم پنهانشده (Hidden Away) از جمله آثاری بود که در روزهای ابتدایی جشنواره فیلم برلین ۲۰۲۰ تا این لحظه به نمایش درآمده است.
فیلم پنهانشده را جورجو دیریتی کارگردان ایتالیایی ساخته است و الیو جرمانو بازیگر مطرح سالهای اخیر سینمای ایتالیا در این اثر به نقشآفرینی پرداخته. جرمانو در این فیلم نقش آنتونیو لیگابوئه نقاش ایتالیایی را برعهده دارد. لیگابوئه نقاشی منزوی بود که از چهرههای شاخص «هنر نائیف» در قرن بیستم به حساب میآید. این هنرمند در زندگی خود با مجموعهای از مشکلات جسمی و روانی دستبهگریبان بود.
جورجو دیریتی کارگردان فیلم پنهانشده بیشتر به دلیل فعالیتش درون سینمای ایتالیا مطرح است اما بخشی از شهرت جهانیاش را مدیون فیلم «باد میپیچد» (The Wind Blows Round) است که در سال ۲۰۰۵ کارگردانی کرد و او را با سبکی شاعرانه به جهان شناساند.
این کارگردان برای اولینبار به بخش مسابقه جشنواره فیلم برلین آمده تا برای به دست آوردن شیر طلایی جشنواره به رقابت بپردازد. او در سال ۲۰۱۰ موفق شد بخاطر فیلم «مردی که خواهد آمد» (The Man Who Will Come) جایزه دیوید دی دوناتلو بهترین فیلم را از آکادمی فیلم ایتالیا به دست آورد.
در حال حاضر منتقدان انگلیسیزبان درباره فیلم پنهانشده چهار نقد منتشر کردهاند که به جز یک مورد در سه نقد دیگر در مجموع به تحسین این اثر سینمایی پرداختهاند.
یکی از این نقدها را دبورا یانگ منتقد هالیوود ریپورتر به رشته تحریر درآورده است. یانگ فیلم پنهانشده را اثری جاهطلبانه و موثر ارزیابی کرده و به تحسین بازیگر مرد نقش اول فیلم و ترکیببندی تصاویر پرداخته. یانگ همچنین فیلمبرداری جدیدترین ساخته دیریتی را در تولید مجموعه گستردهای از احساسات درون فیلم موثر دانسته است.
لی مارشال منتقد نشریه اسکرین دیلی از دیگر نویسندگان طرفدار فیلم معتقد است دیریتی موفق شده در این فیلم به شکل اثرگذاری زندگی نقاش آزردهخاطر ایتالیایی را به تصویر بکشد. این منتقد نیز روی بازی عمیق الیو جرمانو انگشت میگذارد و فیلم را شاعرانه و ترکیبی همزمان بامزه و غمانگیز توصیف میکند.
پیتر بردشاو نویسنده سینمایی گاردین از دیگر منتقدانی است که فیلم را پسندیده. بردشاو به فیلم پنهانشده ۴ ستاره از ۵ ستاره داده و اثر را تماشایی و پرشور میداند. او بازیگر فیلم را با هنرپیشههایی چون دنیل دی لوییس مقایسه میکند و معتقد است این اثر موفق شده عذاب درونی و تنهایی نقاشی را نشان دهد که در سراسر زندگی احساساتی جوشان و پرتلاطم داشته است. به گفته بردشاو تماشای این فیلم مثل خوردن یک وعده بسیار سنگین و غنی غذایی است که در عین حال خوشمزه هم باشد.
بردشاو نیز به تصاویر فیلم توجهی ویژه دارد و اثر را از نظر بصری قدرتمند ارزیابی میکند. به گمان این منتقد یک دام رایج برای چنین فیلمی میتوانست نزدیککردن فضای بصری فیلم به نقاشیهای هنرمندی باشد که فیلم براساس زندگی او ساخته شده اما خوشبختانه از این دام اجتناب شده است.
اما در نهایت با نگاهی به نقد جی وایبرگ منتقد ورایتی در مییابیم که او از فیلم رضایت نداشته است. او معتقد است فیلم بیشتر اثری است در خدمت نمایش توانمندی بازیگر فیلم تا اینکه یک تجربه سینمایی رضایتبخش باشد.
منتقد ورایتی ایراداتی به فیلمنامه وارد میکند و معتقد است بویژه در بخش دوم فیلم فیلمنامه باید نقش پررنگتری بازی و برخی کمبودها را جبران میکرد. وایبرگ همچنین باور دارد که فیلمبرداری خاص در بعضی از صحنههای فیلم با نوعی لنز فیشآی دستکاری شده توجیه بخصوصی ندارد و مشخص نیست چرا در بعضی صحنهها از این نوع فیلمبرداری استفاده شده و در بعضی صحنههای دیگر استفاده نشده است.