«باشگاه مبارزه»؛ پیشگوییهای دیوید فینچر پس از ۲۰ سال
وبسایت گاردین به مناسبت ۲۰ سالگی فیلم باشگاه مبارزه در مقالهای به قلم اسکات توبیاس نگاهی انداخته به این اثر دیوید فینچر و تفسیری که در گذر زمان نسبت به آن وجود داشته. در ادامه بخشهایی از این مقاله را با مقداری تصرف میخوانید:
فیلم سینمایی «باشگاه مبارزه» (Fight Club) ۲۰ سال پیش در اکتبر سال ۱۹۹۹ روی پرده رفت و در حالی که میشد همچون یک گوی بلورین برای پیشگویی آینده به آن نگاه کرد همچون یک بحران فرهنگی در نظر گرفته شد؛ همانطور که فیلم «کار درست را بکن» (Do the Right Thing) 10 سال پیش از آن به چنین سرنوشتی دچار شده بود و حالا «جوکر» (Joker) شرایط مشابهی را تجربه میکند.
در واقع فیلمسازانی که تلاش میکردند خشونتی که درون فرهنگ آشیانگزیده را نشان دهند خود به برانگیختن خشونت – یا دست کم بازی با انبار باروت آن هم به شکلی ناشیانه – محکوم شدند. برای آنکه دریابید آن زمان اوضاع از چه قرار بود نگاهی به نقد راجر ایبرت که منتقد معتبری بود میتواند راهگشا باشد. ایبرت نقد خود درباره باشگاه مبارزه را اینطور آغاز میکند: «فاشیستیترین فیلمی که از زمان ساخت فیلم «آرزوی مرگ» (Death Wish) تا به حال، صادقانه و سرخوشانه با حضور ستارگان مشهور ساخته شده».
نقد ایبرت بازتابی بود از نگرانی آن روزها؛ اینکه فیلم میتواند مخاطبان اثرپذیر را در دام وحشیگری تایلر داردن و گروهی که برای خود ساخته بود بیاندازد. در واقع اگر از زاویه خاصی به فیلم نگاه کنید گویا با فیلمی طرفیم درباره سربازگیری و ساختن یک گروهک.
با این وجود آنچه آن زمان درک نمیشد تغییرات مفاهیم فیلم در طول زمان بود. اینکه ابهامهای فیلم را میشود در آینده بسیار آسانتر تحسین کرد. زمانی که باشگاه مبارزه دیگر همچون یک خطر شفاف و کنونی جلوه نکند.
آنچه در سال ۲۰۱۹ درباره باشگاه مبارزه به ذهنتان میرسد دقیقا با آنچه سال ۱۹۹۹ به ذهنتان میرسید مشابه نیست شاید از این بابت که بسیاری از آنچه در فیلم توصیف میشود خود را در جهان واقعی نمایان کرده یا چنان تغییر کرده که دیگر قابل شناسایی نیست.
بگذارید به پایان فیلم اشاره کنیم جایی که مجموعهای از انفجارها به سقوط مجتمعهای تجاری منجر میشود. حتی دو سال هم از نمایش فیلم نگذشت که در حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ برجهای دوقلو فرو ریختند؛ آنچه به عنوان نماد سیستم مالی آمریکا در نظر گرفته میشد. در اینجا القاعده و پروژه میهمِ درون فیلم آنقدرها هم بیشباهت نیستند… گرچه در باشگاه مبارزه ایده اصلی به خاک نشاندن کشور و شروع دوباره بود آن هم به این دلیل که مصرفگرایی کشور را از رمق انداخته و روحش را بلعیده است.
فیلم یک پدیده را تشخیص میدهد؛ مردانی که با خشم از یک فرهنگ کرختکننده و اختهکننده میگریزند. با این وجود میتوان در این مردان حضور ایدههای ضد زن و پتانسیلهای فاشیستی را هم یافت. در واقع حالا میشود ادعا کرد برخلاف تفسیر ایبرت فیلم پیامآور وقوع چنین تغییراتی در جامعه بود نه آنکه خود چنین نگاهی را دربر داشته باشد یا عامل بوجود آمدنش شود. شاید امروز به نوعی در جهانی زندگی میکنیم که ۲۰ سال قبل بخشهایی از آن در فیلم فینچر پیشبینی شده بود.