معرفی فیلمهای اکران ۲۰۲۰؛ شرلی، نیمی از آن و ۵ همخون
معرفی سه فیلم از اکران روز شاید بتواند راهنمایی باشد که مطابق سلیقهتان فیلمهای جدید را ببینید. از سه اثری که در این مطلب معرفی میکنیم فیلم شرلی (Shirley) روی شبکههای هولو و آیتیونز قرار گرفته است. فیلم نیمی از آن (Half of It The) را روی شبکهی نتفلیکس میتوانید پیدا کنید و فیلم ۵ همخون هم از نتفلیکس پخش میشود.
۵ همخون
عنوان اصلی: Da 5 Bloods
کارگردان: اسپایک لی
بازیگران: دلروی لیندو، کلارک پیترز، جاناتان میجرز
امتیاز متاکریتیک: ۸۲ از ۱۰۰
این مهمترین فیلمی است که میتوانست این روزها روی پردهی سینماها باشد ولی به اکران شبکههای نمایش خانگی تن داد. اسپایک لی که دو سال پیش با فیلم «بلکککلنزمن» توانست در فصل جوایز خودی نشان بدهد و اسکار بهترین فیلمنامه را هم بگیرد حالا با جاهطلبانهترین فیلمش به سینما بازگشته است.
فیلمهایی که معرفی میکنیم در شرایط عادی قرار بود در بهار و تابستان ۲۰۲۰ روی پردهی سینماها بروند اما به دلیل شیوع کرونا و بسته شدن سینماها عوامل این فیلمها تصمیم گرفتند آنها را روی پلتفرمهای آنلاین به نمایش بگذارند. در حقیقت این فیلمها جزو اکران ۲۰۲۰ محسوب میشوند و بعدتر میتوانند در فصل جوایز هم شرکت داده شوند.
فیلمنامهی این درام جنگی سال ۲۰۱۳ نوشته شده بود اما لی و کوین ویلموت که همکاری موفقیتآمیزی در نوشتن فیلمنامهی «بلکککلنزمن» داشتند آن را بازنویسی کردند. فیلم در جنوب شرقی آسیا فیلمبرداری شده است و با بودجهی تولید بین ۳۵ تا ۴۵ میلیون دلار تبدیل به گرانترین فیلم کارنامهی اسپایک لی شد.
در جنگ ویتنام یک رسته از سربازان آمریکایی به نامهای پل، اوتیس، ادی و ملوین به همراه سرکردهشان نورمن اسم خودشان را همخون گذاشتهاند. آنها محل سقوط هواپیمای سیا را کشف میکنند و بار آن را که محمولهی طلاست برای خودشان برمیدارند. چون نمیتوانند شمشهای طلا را با خودشان حمل کنند آنها را جایی دفن میکنند تا بعدا سراغش بیایند. در حملهی ویتکنگها نورمن کشته میشود و همخونها موفق نمیشوند جایی که طلاها را دفن کردهاند درست نقطهگذاری و شناسایی کنند. به زمان حال برمیگردیم که ادی و پل و اوتیس و ملوین تصمیم میگیرند به ویتنام برگردند و هم جسد نورمن و هم طلاها را پیدا کنند.
از یک طرف دیدن فیلم ۵ همخون در خانه احتمالا سادهتر از سینماست چون مدت زمان فیلم دو ساعت و نیم است. اول قرار بود بازیگران مطرحتری مثل ساموئل ال.جکسون و دان چیدل در فیلم بازی کنند اما به دلیل تداخل با برنامههایشان همهی گزینهها کنار گذاشته شدند. مهمترین کاری که لی و همکار فیلمنامهنویساش در بازنویسی انجام دادند این بود که همهی داستان از نمای نقطهنظر سربازانی روایت شود که آفریقایی-آمریکایی بودند. فیلمبرداری سه ماه طول کشید.
نکتهی جالب این که برخلاف دیگر تولید شبکهی نتفلیکس یعنی «مرد ایرلندی» اسپایک لی از بازیگرانش که حدود ۶۰ سال دارند خواست که خودشان نسخهی ۲۰ سالگیشان را در سکانسهای فلاشبک بازی کنند بدون این که از گریم سنگین یا تکنولوژی دیجیتال استفاده کند. سکانسهای مربوط به سالهای ۱۹۶۰ با دوربین ۱۶ میلیمتری فیلمبرداری شدهاند و اسپایک لی مجبور شده نتفلیکس را برای انجام این کار متقاعد کند. در حالی که سکانسهای زمان حال با دوربین دیجیتال فیلمبرداری شدند.
منتقدان عاشق انرژی نهفته در فیلم و جاهطلبی اسپایک لی در ساختن آن شدند و معتقدند ترکیب این دو تا باعث شده شاهد یکی از تاثیرگذارترین فیلمهای این کارگردان کهنهکار باشیم.
منتقد شیکاگو سانتایمز نوشت: «در رشتهی بهترین فیلم، بهترین فیلمنامه و بهترین کارگردانی این فیلم استحقاق نامزدی و دیده شدن را دارد. علاوه بر موسیقی ترنس بلنچارد که همکاری قدیمی اسپایک لی است و موسیقی متن باشکوهی برای فیلم ساخته است. دلروی لیندو بیبروبرگرد باید نامزد دریافت جایزهی اسکار بهترین بازیگر مرد شود و در مورد نقشهای مکمل بقیهی بازیگران هم میشود صحبت کرد.»
منتقد نیویورکر هم گفته که با وجود زمان طولانی فیلم حتی یک ثانیهی آن هم اضافه نیست و «۵ همخون» میخکوبتان میکند.
شرلی
عنوان اصلی: Shirley
کارگردان: جوزفین دکر
بازیگران: الیزابت ماس، اودسا یانگ، میشل استالبرگ
امتیاز متاکریتیک: ۷۶ از ۱۰۰
این درام بیوگرافیک ساختهی جوزفین دکر است که در کارنامهاش کارگردانی فیلمهای بلند و کوتاه و مستند و البته بازیگری به چشم میخورد. فیلم اقتباسی از رمانی به همین نام نوشتهی سوزان اسکارف مرل است و نکتهی مهم این که پشت این فیلم مارتین اسکورسیزی بزرگ به عنوان تهیهکنندهی اجرایی قرار دارد. «شرلی» برای اولینبار در جشنوارهی فیلم ساندنس به نمایش درآمد و برای دکر جایزهی هیات داوران برای فیلمساز مولف را به ارمغان آورد.
الیزابت ماس نقش شرلی جکسون را بازی میکند. شرلی رماننویس است و داستانهای ترسناک مینویسد. او به همراه همسرش استنلی که استاد دانشگاه است زندگی میکند. یک زوج جوان برای زندگی پیش آنها میآیند به امید این که شروع جدیدی داشته باشند اما به جایش خودشان را طعمهای میبینند که سوژهی درام روانشناسی است که شرلی میخواهد در رمان بعدیاش بنویسد.
الیزابت ماس که در سریالهای تلویزیونی خودش را نشان داده بود بعد از بازی در سریال «داستان یک ندیمه» شهرت فوقالعادهای پیدا کرد و خیلی زود پایش به فیلمهای مهم باز شد. جالب این که اکثر نقشهایی که به او پیشنهاد میشود مربوط به فیلمهای ترسناک است.
فیلم «شرلی» توانست منتقدان را راضی کند. به گفتهی منتقدان بازی الیزابت ماس سطح فیلم را ارتقا داده است. «شرلی» فیلم با روایت بیوگرافیکش ادای احترامی به میراث پیشروی سوژهاش است و البته مرزهای فرم فیلمهای این چنینی را نادیده میگیرد.
فیلم البته مخالفانی هم داشت از جمله لارنس جکسون هیمن که پسر زوج جوانی است که در فیلم پیش شرلی و استنلی میآیند. او تصویر فیلم از پدر و مادرش را مورد نقد قرار میدهد و میگوید: «اگر کسی به دیدن این فیلم برود بدون این که پدر و مادر مرا بشناسد تصور خواهد کرد که مادر من یک الکلی دیوانه و پدرم منتقدی بدجنس بوده است». به علاوه او معتقد است که فیلم در به تصویر کشیدن شوخطبعی خانوادهی جکسون شکست خورده.
تاد مککارتی از هالیوود ریپورتر نوشته است: «فیلمنامهی گوبینز تند و به لحاظ شفاهی و لفظی زنده و پر جنب و جوش و به شدت منظم و ساختاریافته است. در عین حال جوزفین دکر هم به عنوان کارگردان در اولین فیلمش بعد از اثر تحسین شدهای که سال ۲۰۱۸ به نام «مادلین مادلین» ساخت تسلط و کنترل دقیقی روی همه چیز دارد. او با مهارت تعلیق، کنایهها و شوخطبعی سیاه را در هم آمیخته است تا درامش در بیشتر مواقع راضی کننده از کار دربیاید.»
منتقد گاردین هم معتقد است که در این فیلم چیزهای زیادی برای کشف وجود دارد و البته دیدنش برای همه کار سادهای نیست چون گاهی اوقات فیلم زنندهای میشود و به خصوص به عنوان یک اثر بیوگرافیک فیلم عجیبی است چون معمولا مخاطبان سینما عادت به دیدن فیلمهای بیوگرافیک تر و تمیز با کاراکترهای شسته رفته دارند اما آنهایی که در جهان «شرلی» غرق شوند از کشفیاتشان لذت خواهند برد.
الیزابت ماس امسال در فیلم ترسناک «مرد نامریی» هم بازی قابل توجهی از خودش نشان داده بود و کمکم دارد به گزینهی مناسبی برای بازی در ژانر وحشت تبدیل میشود.
نیمی از آن
عنوان اصلی: The Half of It
کارگردان: آلیس وو
بازیگران: لی لوییس، دنیل دیمر، الکسیس لمیر
امتیاز متاکریتیک: ۷۴ از ۱۰۰
کمدی-رمانتیکی دربارهی بلوغ که از سوژههای موردعلاقهی هالیوود است. آلیس وو علاوه بر کارگردانی فیلمنامهی آن را هم نوشته است. فیلم اولین بار در جشنوارهی ترایبکا به نمایش درآمد و برندهی جایزه هم شد.
الی چون دانشآموزی است که هیچ دوستی ندارد. او در شهر دورافتادهای زندگی میکند و با نوشتن تکالیف بقیهی همشاگردیهایش مقداری پول درمیآورد. او با پدرش زندگی میکند که مسئول ایستگاه قطار است. روزی پل که در تیم فوتبال مدرسه بازی میکند از او میخواهد که نامهی عاشقانهای خطاب به استر یکی دیگر از دانشآموزان بنویسد.
الی از استر خوشش میآید و اول قبول نمیکند اما چون متوجه میشود اگر نتواند پول دربیاورد برق خانهشان قطع میشود در نهایت میپذیرد. او به جای پل شروع به نامهنگاری با استر میکند و استر به او که فکر میکند پل است علاقمند میشود و در نهایت میپذیرد که سر قرار برود. الی، پل را راهی قرار میکند ولی پل که بلد نیست به خوبی الی صحبت کند خرابکاری به بار میآورد.
منتقدان دربارهی فیلم گفتند: «برای آنهایی که دنبال یک کمدی آرام، هوشمندانه و بامزه دربارهی بلوغ میکردند فیلم «نیمی از آن» همه چیز را در خودش دارد. مقدمهی فیلم به طرز فوقالعادهای بامزه و دوستداشتنی است و پیچش داستانی هم عجیب و غریب است. فیلم آنقدر کامل و البته واضح و روشن به نظر میرسد که تعجب میکنیم چرا تا امروز ساخته نشده بود!»
جالب است دربارهی آلیس وو کارگردان فیلم بدانید که او نابغه محسوب میشود. فارغالتحصیل علوم کامپیوتر از دانشگاه MIT است و از استانفورد هم فوقلیسانساش را گرفته است. او در مایکروسافت نرمافزار طراحی میکرد اما کارش را رها کرد تا فیلمنامهی اولین فیلمش را بنویسد و آن را کارگردانی کند. اولین فیلمش «صورت نجات یافته» در دو جشنوارهی تورنتو و ساندنس پذیرفته است. بین فیلم اول و دومش که همین «نیمی از آن است» ۱۶ سال فاصله افتاد.
بازیگر نقش الی هم سرنوشت عجیبی داشته است. لی لوییس را خانوادهاش از یک پرورشگاه چینی به فرزندی قبول کردهاند. او از سال ۲۰۰۵ بازی در فیلمهای کوتاه و سریالهای تلویزیون را شروع کرد و این اولین فیلم سینمایی است که در آن جلوی دوربین رفته.
منتقد واشنگتن پست دربارهی فیلم نوشته است: «فیلم با هوشمندی تند و تیزی نوشته و کارگردانی شده. اجرای بازیگران نفسگیرد و مبهوتکننده است. داستان بلوغی که ملایم و به شدت خودآگاه و در نهایت دوستداشتنی است. شبیه این است که یک اثر ادبی کلاسیک میخوانید یا یک فیلم کلاسیک تماشا میکنید. کارگردان فیلم آنقدر جسارت داشته که اجازه بدهد کاراکترهای فیلمش با صدای بلند حرف بزنند و فیلمی متفاوت بسازد. در آینده از عوامل این فیلم انتظار بیشتری هم خواهیم داشت.»
حتی منتقد گاردین که چندان فیلم را دوست نداشته و به آن امتیاز ۶۰ از ۱۰۰ را داده معتقد است که این فیلمی است که قلبتان را گرم میکند و البته نمونهی مناسبی برای ساخت فیلمهای نوجوانانه است. فیلم را خود نتفلیکس ساخته و با تعطیلی سینماها از همین شبکه هم پخش شده است.