شفافیت ویژگی ذاتی استارتاپها
دنیای اقتصاد/ سیمین عزیزمحمدی : شکوفایی استارتاپها در اقتصاد، فصل جدیدی از توسعه اقتصادی کشور را رقم زد که بازار کالا و خدمات کشور را متحول کرد بهطوری که کاربران متقاعد شدند با معرفی هر استارتاپ جدید در حوزههای مختلف اعم از حملونقل، پرداختهای مالی، فروشگاههای اینترنتی، بیمه و…، تغییر در خریدهای خود را تجربه کنند و کالا و خدمات موردنظر را راحتتر و با قیمتهای مناسب دریافت کنند. برای نمونه زمانی که اسنپ و تپسی توانستند تقاضای شهروندان برای خودرو را بیدرنگ و در هر نقطه از شهر تامین کنند، بلافاصله توسط کاربران جایگزین آژانسهای قدیمی شدند. البته دلیل مذکور برای تغییر سبک زندگی و رفتار کاربران کافی نبود چراکه آنها در عین حال که خدمات بهتری دریافت میکردند، قیمت کمتری نیز میپرداختند. علاوه بر این، آنها قبل از سفارش ماشین میتوانستند قیمت مسیر را بدانند. از طرفی راننده هم که توانسته بود بدون حضور آژانسدار، سفر و درآمدهای بیشتری داشته باشد راضی بود.
این تحول تنها مربوط به استارتاپهای حوزه حملونقل نبود. در واقع، شفافیت ویژگی ذاتی همه استارتاپها است زیرا کاربر میتواند به راحتی از قیمت هر کالا و خدماتی آگاه شود. آن را با قیمت محصولات مشابه مقایسه کند و در نهایت برای خرید تصمیم بگیرد. اتفاقی که در دنیای واقعی با صرف بالای هزینه و وقت فراهم میشود. استارتآپها بهدنبال متحول کردن اقتصاد هستند و میخواهند بازار شفافی را ایجاد کنند که در آن طرف عرضه و تقاضا بدون وجود واسطهها، دلالان و با حذف هزینههای اضافی بتواند معامله کنند. در حقیقت، در بستر اینترنت بازار آزادی شکل میگیرد که اجازه میدهد قیمت از طریق عرضه و تقاضا کشف شود. این شناخت درستی است که استارتآپها از بازار پیدا کردند و در مقابل هم توانستند رضایت کاربران را جلب کنند. به این ترتیب، سایت استارتاپها محل دادوستد تمام کالاها و خدمات، از خانه و خودرو گرفته تا حتی کالای دست دوم شد. ماحصل همه این اتفاقها میتوانست شکلگیری یک بازار سالم و بدون حضور دلالان باشد که در نهایت به رونق اقتصادی منجر شود.
اتفاقی که به مذاق کسبوکارهای سنتی خوش نیامد. در واقع، آنها زمانی که دیدند در میدان رقابت از همتایان نوپای خود جا ماندند آنها را محکوم به اختلال در بازار کردند. یک بار این کارشکنی با حمله به دفاتر استارتاپها بود و اکنون تصمیم گرفتهاند فرآیند کار این استارتاپها را مختل کنند. بهطوری که با رشد ناگهانی قیمت مسکن و خودرو، کسبوکارهای سنتی سایتهای دیوار و شیپور را عامل این موضوع دانستند. بهنظر میرسید، در بازار نابسامان مسکن و خودرو دیواری کوتاهتر از استارتآپها نبود تا اینکه سایتهای خرید و فروش دیوار و شیپور قیمت را در آگهیهای خودرو و مسکن حذف کنند. ظاهرا تنها محکوم این نابسامانی استارتاپهایی بودند که فروشنده و خریدار را به هم میرساندند و در این فرآیند دست دلالان را کوتاه میکردند. اما حال بازار مسکن و خودرو خیلی ناخوشتر از این حرفها بود که دستاندرکاران بخواهند با نسخه حذف قیمت از آگهیها آن را درمان کنند. درمانی که نه تنها بازار را غیرشفاف میکرد و نمیتوانست قیمت را کنترل کند، بلکه به گفته برخی فعالان بازار مسکن و خودرو منجر به افزایش قیمت شد تا دوباره سودجویان از فقدان یک بازار سالم سوءاستفاده کنند. به هر حال، به دست آوردن اطلاعات برای تحلیل بازارها و تصمیمگیری مبتنی بر منطق اقتصادی برای کسب وکارها حائز اهمیت است؛ بنابراین شاید بتوان گفت شفافیت در هر بازار و وجود اطلاعات قیمتی، از مهمترین چالشهای هر فعالیت اقتصادی است. هدفی که حضور استارتآپها نقش بسزایی در تحقق آنها دارد.
در این راستا، ناصر غانمزاده، کارشناس حوزه اقتصاد دیجیتال، در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» گفت: مهمترین نکته در مورد استارتاپها این است که ذاتا یک اقتصاد شفاف هستند. یعنی همه فرآیندها تقریبا شفاف و دسترسی به آنها راحت است. همچنین به دلیل بحثهای فیلترینگ و… استارتاپها گزینه مناسبی برای کسب اطلاعات درباره کیفیت و قیمت محصولات هستند که البته این موضوع یک تیغ دو لبه است. با وجود این، شفافیت و جلب اعتماد مخاطبان، از ویژگیهای ذاتی یک استارتاپ است. در واقع ضلع مقابل یا آن سوی طیف، اقتصاد زیرزمینی یا اقتصادهای سیاه قرار دارند. معتقدم درحالحاضر استارتاپهایی که در ایران فعالیت میکنند، با وجود تمام نقصهایی که ممکن است داشته باشند، به مراتب شفافتر از سیستمهای سیاه، زیرزمینی یا دلالی هستند.
وی تصریح کرد: نکته دیگری که در اینجا باید به آن اشاره کنم، در دسترس بودن اطلاعات استارتاپها است. فرض کنید برای خرید یک محصول به مغازهای میروید و قیمت محصولات روی آنها درج نشده باشد؛ اما هنگامی که قیمت روی محصولات درج میشود، یک مبنا وجود دارد و اگر هم ایرادی به قیمتگذاری وارد باشد میتوان به آن اعتراض کرد. ما در ایران عادت داریم بهجای حل مساله، صورت مساله را خط بزنیم. بهخاطر ذات اقتصاد دلالی و دلالپرور ما است نه نقص این استارتاپها؛ این یک نشانه از بیمار بودن اقتصاد ما است.
به گفته ایمان مشعلچیان، مدیر محتوای سایت «دیوار»، در گفتوگو با «دنیای اقتصاد»، ناگفته پیداست که چه فسادی میتواند در این عدم شفافیت وجود داشته باشد، درحالیکه همه کارشناسان یکصدا معتقدند مشکل افزایش قیمت در بازارها جای دیگری است و حذف قیمتها تنها پاک کردن صورت مساله و افزایش سردرگمی و فراهم کردن شرایط مناسبی برای زیست دلالان است. کما اینکه وضعیت بازار بهویژه خودرو در طول مدت حذف قیمتها نیز موید میزان تاثیر آن است. نکتهای که در این میان درحال فراموش شدن است، دلیل حذف قیمتها از این پلتفرمها بود. در بازهای حضور دلالان و تبانی در قیمتگذاری روی خودروها دلیل اصلی حذف قیمتها عنوان شد. این پلتفرمها نیز راهکارهای فنی و علمی خود را برای حذف این دلالان ارائه دادند؛ راهکارهایی مانند احراز هویت کاربران، حذف آگهیهای رایگان و اعمال سقف قیمتی برای آگهیها در صورت اعلام دستگاههای ذیربط از این موارد بود اما انگار حالا توقعها تغییر کرده و کاهش قیمتها را نیز از این پلتفرمها میخواهند!
نقش استارتاپها در شفافیت معاملات
استارتاپها محیطی را بهوجود میآورند که عرضهکننده کالا و خدمات قیمتهای خود را به نمایش بگذارند و مخاطبان آزادانه کالا یا خدمات خود را انتخاب کنند. حال آنکه در فلان استارتاپ دلالبازی میشود، به دلیل اقتصاد ما است که مبتنی بر دلالی است و مشکل ریشهای از استارتاپها نیست. اگر اقتصادی شفاف است، شفافیتش را یک استارتاپ بزرگتر میکنند و اگر یک اقتصادی نقاط کور دارد، اینها آن نقیصه را مثل یک ذرهبین، روشنتر و بزرگتر کرده و به همه نشان میدهند. ناصر غانمزاده، کارشناس حوزه اقتصاد دیجیتال در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» در ادامه با بیان اینکه استارتاپها تنها واقعیتهای جامعه را نشان میدهند، گفت: با محدود کردن سایتها واقعیت از بین نمیرود، اما شاید مشکلات ریشهای لااقل امروز در مقیاس بزرگتر خودش را نشان ندهد. به نظرم بهتر است به جای محدود کردن استارتاپها، سراغ حل مساله اصلی برویم. اینکه چرا عرضه و تقاضا متناسب نیست یا چرا اقتصاد دچار چالش دلالی شده است. این کارشناس حوزه اقتصاد دیجیتال اعلام کرد: دلالی در بازار مسکن و خودرو ربطی به دیوار، شیپور یا باما ندارد؛ بلکه نگاه سرمایهای به این کالاها، موجب بروز احتکار و دلالی در این دو بازار میشود و باید این نگاه را اصلاح کرد.
به گفته ایمان مشعلچیان، مدیر محتوای سایت «دیوار»، در گفتوگو به «دنیای اقتصاد»، گردش آزاد اطلاعات، بیان شفاف اطلاعات قیمتی، در بستر استارتآپهایی مانند دیوار نقش قابلتوجهی در بهبود فعالیتهای اقتصادی کمک کند. کاربران و فعالان صنعت میتوانند قیمتها را به آسانی و با هزینه پایین کشف کنند. این موارد یاد شده از طریق کاهش اصطکاکهای موجود در بازارها، به رقابتیتر شدن فضای کسبوکار و افزایش کارآیی و شفافیت در اقتصاد ایران کمک میکند. برای درک اهمیت شفافیت و گردش آزاد اطلاعات بهویژه در مورد قیمتها، کافی است به یک دهه قبل برگردیم؛ سالهایی که برای کشف قیمت یک کالا از خانه و خودرو تا لوازم خانه و پوشاک باید به بنگاهها و آژانسها و مغازههای مختلف رجوع میکردیم و در نهایت از قیمت کالایی که خریداری میشد، مطمئن نبودیم. پر واضح است که کارشکنی در فعالیت این سایتها ازجمله حذف قیمت از آگهیها، چه عواقبی خواهد شد. بازگشت به حداقل ۱۰ سال قبل و شیوههای سنتی کشف قیمت، پهن کردن فرش قرمز پیش پای دلالان است و بزرگترین ضربه را در این میان مصرفکنندگان خواهند خورد.
به هر حال، همه این اتفاقات مغایر با اظهارت مسوولان و مدیران دولتی در حمایت استارتآپها برای سروسامان دادن به اقتصاد کشور است. بهویژه زمانی که دولت الکترونیک بهعنوان یکی از دستاوردها مهم آنها برای مبارزه با فساد و تاکید آن بر شفافیت بهشمار میرود و در این میان، استارتآپها میتوانند یک اهرم اجرایی قوی برای تحقق این اهداف باشند. اما اقداماتی از این دست نهتنها مسیر رشد و توسعه این استارتآپها را مشکلتر میکند، بلکه امکان دستیابی به اهداف توسعهای اقتصاد کشور بیش از هر زمانی، دورتر میشود. در نهایت، اینکه غانمزاده اعلام کرد: پس ما به جای اینکه بیاییم آینهها یا ذرهبینهایی که ضعف اقتصاد ما را نشان میدهند، بشکنیم، باید خود مساله را حل کنیم. یک ضربالمثل معروف قدیمی میگوید «آیینه چون نقش تو بنمود راست/ خود شکن، آیینه شکستن خطاست.»
این مطلب اولینبار در روزنامه دنیای اقتصاد منتشر شده و در اتاق خبر دیجیکالا بازنشر شده است.
منم با حذف قیمتا موافق نیستم و به نظرم جا رو برای عدم شفافیت بیشتر میکنه ولی مطمئنا نیاز به مکانیزمای کنترلی برای قیمتها هست چون توی شرایط تورمی امروز توی حداقل ضمینه خودرو که من نگاه میکردم چند وقت قیمتارو توی سایت های دیوار و شیپور و باما قیمتها بسته به مدل و سال تولید بین ۵ تا ۲۰ درصد گرونتر از بازار بود (البته به طور کلی منظورمه وگرنه موردی همیشه آگهی هایی هستند که حتی تا ۶۰-۷۰ درصد ارزش واقعی قیمت خوردن) که واقعا خیلی بده و به نظر من به دلیل نگاه کردن آگهی کننده ها به قیمت های همدیگه این موضوع پیش اومده بود برای مثال کسی که میخواست آگهی کنه نگاه میکرد به قیمت هایی که بالاتر از بازار بودن و بعد پیش خودش میگفت ماشین من اینش از این یکی سرتره اونش از اون یکی سر تره پس انقدر ارزشش هم بالاتره و واقعیت هارو راجع به ماشینش نمیدید و این تبدیل شده بود به یه دور باطل که هر روز داشتن با نگاه کردن به همدیگه قیمتای آگهیشونو افزایش میدادن و این رسما مشکل ساز شده بود چون داشتن روی بازار واقعی هم تاثیر میزاشت و باید جلوش گرفته میشد. ولی با یه راه حل منطقی نه با پاک کردن صورت مسئله!!!!
سخنان
همش شده
به شمار میرود
میتوانند باشند
کمک میکنند
عنوان شود
حمایت میکنیم
خواهند بود
همش با ادبیات بازی میکنیم،کسی نیست انجام بده
این شفاف باشه،بعد اون شفاف نباشه؟!
اگه شفافیت خوبه،واسه همه جا خوبه!