شریل سندبرگ؛ بانوی اول فیسبوک، از بانک جهانی تا دره‌ سیلیکون

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۶ دقیقه

با بالاترین درجات تحصیلی وارد کار دولتی شد؛ اما پویایی خود را چنان حفظ کرد که وقتی وارد دره‌ی سیلیکون شد کسی در توسعه‌ی تجاری به گرد پایش هم نمی‌رسید. این بانوی اقتصاددان بعد از گوگل به فیسبوک رفت و نظام تجاری این شرکت را متحول کرد. در ادامه با زندگی‌نامه‌ی «شریل سندبرگ» (Sheryl Sandberg) مدیر عملیاتی و تجاری فیسبوک همراه دیجی‌کالا مگ باشید.

‌‌‌

«شریل کارا سندبرگ» در ۲۸ اوت ۱۹۶۹ در واشنگتن دی‌سی، پایتخت ایالات متحده آمریکا به دنیا آمد اما در دو سالگی با خانواده به «میامی بیچ» ایالت فلوریدا رفت و در آن‌جا بزرگ شد. تحصیلات دبیرستان را در همان شهر گذراند و در ۱۹۸۷ با رتبه‌ی نهمی کلاس فارغ‌التحصیل شد.

بعد در دانشگاه هاروارد به تحصیل در رشته‌ی اقتصاد مشغول شد؛ شریل سندبرگی ما امروز می‌شناسیم در دانشگاه هاروارد شکل گرفت؛ استاد راهنمای او برای پایان‌نامه، «لارنس سامرز» بود. شریل علم اقتصاد را با عینک زنان می‌دید؛ البته خودش می‌گوید در آن زمان با مقوله‌ی دفاع سازمان‌یافته از حقوق زنان اطلاع نداشته و فمینیست نبوده. هرچه که بیش‌تر با جنبه‌های مختلف اقتصاد آشنا می‌شد بیش‌تر به نقش کلیدی نابرابری اقتصادی در مشکلات زنان در ازدواج‌ها پی می‌برد و همین آگاهی، او را ترغیب کرد بنیادی به نام «زنان در اقتصاد و دولت» ایجاد کند تا به قول خودش «زنان بیش‌تری در ارکان مهم دولتی و اقتصادی وارد شوند.»

بانک جهانی و وزارت دارایی آمریکا

سندبرگ در سال ۱۹۹۱ با عالی‌ترین درجه فارغ‌التحصیل شد. همان سال استادش سامرز به ریاست بانک جهانی انتخاب شد و او هم از سندبرگ برای دستیاری امور پژوهشی دعوت به کار کرد. شریل طی این دوره با یکی از تجار معروف به نام «برایان کرف» ازدواج کرد ولی ازدواج‌شان دوام نیاورد و یک سال بعد جدا شدند. سندبرگ دو سال برای سامرز کار کرد و بعد برای تحصیل در رشته‌ی ام‌بی‌ای (MBA) به هاروارد برگشت؛ او در ۱۹۹۵ مدرک خود را گرفت.

sher5

سرنوشت، خیلی زود سندبرگ و سامرز را بر سر راه هم قرار داد؛ سامرز در زمان رییس جمهوری «بیل کلینتون» به معاونت وزارت دارایی رسید و از آن‌جا که اعتماد و اعتقاد زیادی به کار سندبرگ داشت از او برای رییس دفتری خود دعوت کرد. شریل هم پذیرفت و تا ۱۹۹۹ که سامرز به عنوان وزیر دارایی انتخاب شد و بعد از آن تا ۲۰۰۱ که وزارت‌خانه در اختیار سامرز بود در کنارش ماند. در این سال با شروع دوران ریاست جمهوری «جرج دبلیو بوش» زمام امور به دست حزب مخالف افتاد و طبیعتا کار سندبرگ در دولت هم به پایان رسید.

گوگل و فیسبوک

با پیشینه‌ی کار دولتی پا به دره‌ی سیلیکون گذاشت و یک راست به بمب شرکت‌های فناوری آن زمان رفت. گوگل به جذب او علاقه نشان داد و او هم اهداف گوگل را که به قول خودش «در جهت دسترسی آزادانه به اطلاعات جهانی» بود اغواکننده دید؛ سندبرگ در نوامبر ۲۰۰۱ با گوگل سه‌ساله‌ی آن زمان، قرارداد بست.

Sher3

او به عنوان معاون عملیات و فروش آنلاین جهانی گوگل، وظیفه داشت فروش آنلاین تبلیغات و نشریات، جست‌وجوی کتاب و محصولات مصرفی را مدیریت کند. سندبرگ تا ۲۰۰۸ در گوگل ماند و از خود کارنامه‌ای بسیار موفق و با رشد پیوسته به‌جای گذاشت. این موفقیت‌ها او را در بین برترین مدیران آمریکا قرار داد.

سندبرگ در مارس ۲۰۰۸ از گوگل جدا شد و به عنوان مدیر عملیاتی به شرکت فیسبوک پیوست. او به اقتضای سمت جدیدش، امور تجاری جهانی فیسبوک را به دست گرفت و کوشید حوزه‌ی نفوذ و عمل این شرکت را گسترش دهد؛ به‌علاوه مسائل مربوط به فروش، توسعه‌ی تجاری، منابع انسانی، بازاریابی، سیاست‌های عمومی، حریم خصوصی و ارتباطات هم تحت نظر او انجام می‌شود. شرکت فیسبوک مسئولیت‌های سنگین سندبرگ را با پرداخت‌های سطح بالا جبران کرده تا جایی که او با همین شغلش توانست در سال ۲۰۱۴ به جمع میلیاردرها بپیوندد. فیسبوک در سال ۲۰۱۲ و موقع عرضه‌ی عمومی سهام خود درصد خوبی به او داده بود. شرلی سندبرگ نخستین عضو بانو در هیأت مدیره فیسبوک هم است. دارایی او تا دسامبر ۲۰۱۵ بیش از ۱٬۳ میلیارد دلار برآورد شده.

زندگی شخصی و بنیاد Lean In

سندبرگ نویسنده‌ی کتابی با عنوان Lean In: Women, Work and the Will to Lead است. این کتاب یکی از پرفروش‌های تاریخ است و بیش از یک میلیون نسخه از آن فروش رفته و حتی فیلمی از رویش ساخته شده. این کتاب الهام‌بخش تاسیس یک انجمن بین‌المللی به نام بنیاد «لین این» (LeanIn.org) شد. سندبرگ شخصا آن را تاسیس کرد تا از این طریق به زنان در رسیدن به خواسته‌هایشان و کسب سهم بیش‌تر از اجتماع کمک کند.

Sher4

همان‌طور که گفته شد سندبرگ یک بار در ۲۴ سالگی ازدواج کرد و یک سال بعد طلاق گرفت. او دوباره در سال ۲۰۰۴ و با «دیو گلدبرگ» یکی از مدیران آن وقت یاهو ازدواج کرد. دیو بعدا به مدیر عاملی شرکت «سروی مانکی» (SurveyMonkey) رسید. آن‌ها صاحب دو فرزند هستند. سندبرگ بارها از تاثیر به‌سزای حمایت‌های همسرش در زندگی شخصی و کاری خود گفته؛ او در ۵ مارس ۲۰۱۴ در صفحه‌ی فیسبوکش نوشت: «من در کتاب Lean In نوشتم که مهم‌ترین تصمیم یک زن این است که آیا او شریک زندگی دارد و اگر دارد او چه کسی است؛ بهترین تصمیمی که من در عمرم گرفته‌ام ازدواج با دیو بوده.»

sher7

دیو گلدبرگ به‌طور ناگهانی در اول مه ۲۰۱۵ در ۴۷ سالگی و در حالی که با خانواده در مسافرت بودند در گذشت. فوت او بزرگ‌ترین ضربه‌ی روحی را به سندبرگ شد. او در پی مرگ همسرش در فیسبوک نوشت: « دیو همه‌چیز من بود. وقتی برآشفته می‌شدم او  آرام می‌ماند؛ وقتی نگران بودم می‌گفت نگران نباش درست می‌شود. وقتی مطمئن نبودم چه باید بکنم او همیشه یک راه‌حل جلوی پایم می‌گذاشت. او از هر نظر خود را وقف زن و فرزندانش کرده بود؛ این توانی که در این روزها داریم و سر پا مانده‌ایم خودش نشانه‌ای است که روح او هنوز با ما است. اوضاع در نبود او هرگز مثل قبل نمی‌شود ولی یقین دارم دنیا به‌خاطر سال‌هایی که همسر عزیز من در آن زیسته جای بهتری شده.»

رییس‌جمهور جدید آمریکا و ماجرای اخبار کذب فیسبوکی

فیسبوک در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶ آمریکا و بعد از پیروزی دونالد ترامپ از سوی رسانه‌ها و صاحب‌نظران به عدم جلوگیری از نشر اخبار کذب و تاثیرگذاری در روند انتخابات این کشور محکوم شد. بسیاری بر این عقیده بودند که شرکت‌هایی مثل فیسبوک و گوگل با الگوریتم ناقص محصولات خود و بی‌توجهی به مسئله صحت و دقت اخبار و تنها با تکیه بر هم‌رسانی (Share) کاربران، با پخش گسترده خبرهای نادرستی که حامیان نامزدها (عمدتا هواداران ترامپ) منتشر می‌کردند در جهت‌دهی افکار عمومی و برداشت نادرست مردم تاثیر مستقیم داشته‌اند.

sher6

همه‌ی این‌ها در حالی است که «مارک زاکربرگ»، مدیر عامل و موسس فیسبوک، رسما از نامزدی هیلاری کلینتون پشتیبانی کرده بود و ظاهرا این موضوع در آن زمان مورد توجه هیات مدیره‌ی این شرکت نبوده؛ همین اتفاق باعث شد زاکربرگ دستور اصلاح الگوی نشر اخبار در فیسبوک را صادر کند تا ازاین‌پس گردش اطلاعات با دقت بیشتری انجام شود.

در همین راستا چند روز پیش مدیران شرکت‌های بزرگ فناوری آمریکا با دونالد ترامپ دیدار کردند؛ شرلی سندبرگ که در این دیدار به نمایندگی از فیسبوک حضور داشت دغدغه‌های شرکت متبوعش را مطرح کرد.

‌‌‌

فکر می‌کنید چرا با این‌که محیط کاری شرکت‌های فناوری مثل فیسبوک به واسطه‌ی نفوذ تفکرات مدرن باید قاعدتا کمتر تحت تاثیر اندیشه‌های ضد زن باشند، ولی به‌ندرت شاهد حضور زنان در سطوح بالای مدیریتی و اجرایی هستیم؟

‌‌‌‌‌‌

 

telegram_ad2_1



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

۲ دیدگاه
  1. سورنا

    اول تشکر میکنم که این بخش زندگینامه هارو به وجود اوردین واقعا فوق العادس من تقریبا نصفشونو خوندم تا الان در رابطه با سوالی که پرسیدین من فکر میکنم اکثر خانمها خودشون علاقه ای به کار های مدیریتی ندارن به ندرت دیده میشه که واقعا علاقه داشته باشن چون در اینطور شرکتهای بزرگ و نامدار صرف نظر از جنسیت به کار و سواد اون شخص نگاه میکنند

  2. محمد

    ربطی به ضد زن بودن نداره…شرکتهایی مث گوگل براشون کیفیت و خلاقیت و..و…کارمنداشون مهم هست و اگر بشه و ادماش باشن ممکنه نود و نه درصد کارمنداشون زن باشن و یا مرد و به تنها چیزی که فک نمیکنن اینه که کسی که شایستگیش رو نداره استخدام کنن صرفا بدلیل این که از اون جنسیت تعداد کم هست…مشکل اصلی اینه که بدلایل مختلفی در حال حاضر تعداد دخترانی که عاشق تکنولوژی باشن و یا مثلا خوره بازی کامپیوتری و…بمراتب کمتر از پسرهاست چه در اینجا و چه در امریکا(شخصا خیلی دوس داشتم که یه کارکمند زن برا شرکتم استخدام کنم ولی از بین دهها نفر که مصاحبه دادن کسی رو پیدا نکردم که با یه قایلیت جدید ویندوز یا اندروید یا….هیجان زده بشه و مثلا بعنوان هدیه رم ۳۲ گیگ رو به یه دستبند زیبا ترجیح بده…البته قطعا و خوشبختانه چنین دخترانی به تعداد زیاد در کشورمون وجود دارن اما درصدشون خیلی کمتر از پسرهاست و لذا بین مراجعین من حضور نداشتن….بهرحال و بدلایل مختلف این واقعیت امروز هست اما پنجاه سال دیگه احتمالا درین زمینه دختران بشدت به پسران نزدیک شده اند ….

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما