ریسکهای بزرگ هالیوود در ۱۰ سال گذشته
به گزارش ایندیوایر، استودیوهای هالیوود بیش از اندازه به فیلمهای اقتباسی از کمیک بوکها وابسته شدهاند و در طول یک دهه گذشته تعداد فیلمهای بزرگ ابرقهرمانی که ساخته شدهاند آنقدر زیاد بوده که نمیشود به راحتی آنها را شمرد. آنقدر که هر وقت یکی از استودیوهای اصلی فیلمی به بازار میدهد که از آن قالب فیلمهای ابرقهرمانی بیرون باشد بیشتر شبیه یک معجزه است. ریسکهای بزرگ هالیوود در یک دهه گذشته کمتر و کمتر شده است.
خیلی از این عناوین برجسته که پیش از سال ۲۰۰۸ ساخته شدهاند در حقیقت آخرین نوع در ژانر خودشان بودهاند؛ فیلمهایی مثل «فرزندان انسان». در حالی که آثاری که در این دهه اخیر اکران شدهاند در میان بلاکباسترهای ناامیدکننده متعدد کتابچه راهنمایی هستند که نشان میدهند ۲۰ استودیوی بزرگ هالیوودی در ۱۰ سال گذشته کاملا هم مسیر و هدفشان را فراموش نکردهاند. این وسط جای دو فیلم «از گور برگشته» الخاندرو گونزالس ایناریتو و «مکس دیوانه: جاده خشم» در این فهرست خالی است.
نابودی
عنوان اصلی: Annihilation
کارگردان: الکس گارلند
بازیگران: ناتالی پورتمن، جنیفر جیسون لی
محصول ۲۰۱۸
یک زیستشناس برای اعزام به یک ماموریت خطرناک اسرارآمیز ثبتنام میکند تا به منطقهای مبهم و مرموز برود. جایی که قوانین طبیعت روی آن حکمفرمایی نمیکند.
فیلم «نابودی» الکس گارلند به درستی توسط منتقدان با کارهای کوبریک و تارکوفسکی مقایسه شد که باعث میشود شگفتانگیزترین محصولی باشد که پارامونت در سال ۲۰۱۸ عرضه کرد. ساخت این فیلم یکی از بزرگترین ریسکهایی بود که یک استودیو در دهه اخیر مرتکب شده است. فیلم چنان قماری بود که خود پارامونت از آن ترسید و حقوق بینالمللی پخش آن را به نتفلیکس واگذار کرد. میترسیدند که مخاطب عام نتواند شوخیهای پیچیده و بغرنج فیلم را درک کند. سینماروها با با این فیلم دیدن یک اثر علمی-تخیلی کلاسیک را تجربه کردند. فیلم با بودجهای ساخته شد که آن را بین ۴۰ تا ۵۵ میلیون دلار تخمین میزدند. درنهایت گیشه چندان موفقی البته نداشت اما نقدهای مثبتی دریافت کرد.
ورود
عنوان اصلی: Arrival
کارگردان: دنی ویلنوو
بازیگران: ایمی آدامز، جرمی رنر، فارست ویتاکر
محصول ۲۰۱۶
فیلم «ورود» دنی ویلنوو داستان یک زبانشناس است که با ارتش همکاری میکند تا بتواند با سبک زندگی بیگانگان فضایی ارتباط برقرار کند. این اتفاق بعد از این ماجرا میافتد که ۱۲ سفینه فضایی اسرارآمیز در اطراف زمین پدیدار میشوند.
فیلم ویلنوو ممکن است براساس یک داستان کوتاه باشد اما به چشم هالیوود این یک فیلم علمی-تخیلی اریجینال است. از آن فیلمهایی که استودیوها این روزها کمتر شانس ساختناش را پیدا میکنند. ویلنوو برداشت شخصی خودش را از یک قصه مربوط به هجوم موجودات بیگانه ارائه میدهد بی آنکه به دام کلیشههای مرسوم اکشنهای استودیویی بیفتد. در همکاری با ایمی آدامز او یک مطالعه روانشناسانه روی ذهن انسان انجام میدهد که یادآور «ممنتو» و «اینسپشن» کریستوفر نولان است با این تفاوت که رویکرد انسانیتری دارد. بودجه تولید فیلم ۴۷ میلیون دلار بود و در گیشه هم موفق ظاهر شد.
فرزندان انسان
عنوان اصلی: Children of Men
کارگردان: آلفونسو کوارون
بازیگران: جولین مور، کلایو اوون
محصول ۲۰۰۸
سال ۲۰۲۷ در یک جهان پر هرج و مرج که در آن به نوعی زنان دیگر نمیتوانند باردار شوند، یک فعال سابق تصمیم میگیرد به آنها کمک کند و زنان حامله را به مکانی امن در دریا ببرد.
فیلم «فرزندان انسان» آلفونسو کوارون در گیشه برای کمپانی یونیورسال موفقیت بزرگی به شمار نمیرفت اما باید از استودیو تقدیر کرد که به کارگردان اجازه داد تا در این فیلم با بودجه تقریبا مفصل ۷۰ میلیون دلاری دیدگاههای خودش را اعمال کند. فیلم البته نشانههای قابل تشخیص ژانر را در خودش داشت اما کوارون از بازی در زمین فیلمهای جریان اصلی سر باز زده بود. صحنههای اکشن فیلم او برداشتهای چالشبرانگیزتری بودند که بیشتر دنبال سوژه میرفتند تا نمایش خود اکشن. داستان فیلم هم از رمز و راز نه به عنوان جدولی برای جواب دادن که به عنوان راهی برای آزمودن خود استفاده میکرد تا نشان بدهد که جامعه به کدام مسیر میرود.
پلنگ سیاه
عنوان اصلی: Black Panther
کارگردان: رایان کوگلر
بازیگران: چدویک بوسمن
محصول ۲۰۱۸
تی چالا وارث امپراطوری سرزمین پنهان اما پیشرفته واکانداست. او باید قدم جلو بگذارد تا مردمش را به سمت آیندهای جدید ببرد و با گذشتههای کشورش مواجه شود.
اینکه فیلمی را به خاطر نشان دادن تنوع نژادی روی پرده جسورانه بخوانیم شرمآور است اما سال ۲۰۱۸ در مورد «پلنگ سیاه» این اتفاق افتاد. «پلنگ سیاه» سقف جهان سینمایی مارول را با رفتن سراغ اولین ابرقهرمان سیاهپوست شکست. بقیه نقشهای برجسته فیلم هم سیاهپوستاند. گیشه باورنکردنی فیلم که به موفقیتی بیش از ۷۰۰ میلیون دلار دست پیدا کرد یعنی حتی بیشتر از فیلم «انتقام جویان: جنگ ابدیت» درها را برای آینده فیلمسازی بلاکباسترها باز گذاشت. البته بودجه تولید فیلم هم مفصل و ۲۰۰ میلیون دلاری بود.
بلیدرانر ۲۰۴۹
عنوان اصلی: Blade Runner 2049
کارگردان: دنی ویلنوو
بازیگران: رایان گاسلینگ، هریسون فورد
محصول ۲۰۱۷
یکی از بلیدرانرهای جوان رازی را کشف میکند که مربوط به مدتها پیش است. این راز او را به سمت بلیدرانر قدیمی میکشاند که برای چیزی حدود ۳۰ سال گم شده بود.
در دورهای که فیلمهای بلاکباستر در هر دقیقه داستانشان هزار اتفاق میافتد و تدوینهای انرژیزایی دارند، دنی ویلنوو در فیلم «بلیدرانر ۲۰۴۹» به طرز دراماتیکی همه چیز را آرام کرده است. طعمدهندههای فیلم هم تصاویر مهیج (که واقعا باید به مدیر فیلمبرداریاش راجر دیکنز درود فرستاد) و طراحی صوتی چند بعدی آن است که باعث میشود طرح اصلی آن تا ۱۶۳ دقیقه با خلق یک اتمسفر ناب گسترش پیدا کند. «بلیدرانر ۲۰۴۹» یک بلاکباستر حماسی است که شبیه محصولات هنری مستقل از کار درآمده است.
آسیاییهای پولدار دیوانه
عنوان اصلی: Crazy Rich Asians
کارگردان: جان ام.چو
بازیگران: کنستانس وو، هنری گلدینگ
محصول ۲۰۱۸
یک کمدی رومانتیک که در دوران معاصر اتفاق میافتد و اقتباسی از یک رمان پرفروش است. درباره دختری مقیم نیویورک که با یک پسر سنگاپوری نامزد میکند و به سنگاپور میرود تا با خانواده پسر آشنا شود. خانوادهای که به شدت ثروتمند هستند.
درست است که فیلم اقتباسی از یک رمان پرفروش است اما کمپانی سازنده آن یعنی برادران وارنر برای تبدیل کردن آن به یک فیلم موفق مسیر دشواری را پشت سر گذاشتهاند. نه تنها از سال ۱۹۹۳ و فیلم «باشگاه لذت و شانس» اولین فیلم استودیو بود که همه بازیگرانش آسیایی بودند که یک کمدی رومانتیک دیوانهوار بود. ژانری که در سالهای اخیر مثل یک سم برای گیشه سینماها عمل کرده است که باعث شده استودیوها دیگر فیلمهایی در این ژانر نسازند. اما «آسیاییهای پولدار دیوانه» منطبق بر انتظارات هیچکس نبود. امروز این فیلم تبدیل به دومین فیلم موثر و پرفروش سال ۲۰۱۸ کمپانی برادران وارنر شده است.
شوالیه تاریکی
عنوان اصلی: The Dark Knight
کارگردان: کریستوفر نولان
بازیگران: هیث لجر، کریستین بیل
محصول ۲۰۰۸
جوکر از گذشته اسرارآمیزش بیرون میآید و میخواهد با ایجاد هرج و مرج انتقام خودش را از شهر گاتهام بگیرد. شوالیه تاریکی یعنی بتمن رو در رویش قرار میگیرد و باید قبول کند که این یکی از سختترین آزمایشهای فیزیکی و روانشناسی برای به چالش کشیدن قدرت او در مبارزه با بیعدالتی است.
اینکه «شوالیه تاریکی» کریستوفر نولان را تغییردهنده راه و رسم بازی بنامیم چیز جدیدی نیست. اما نباید فراموش کنید که کمپانی برادران وارنر چه قماری روی این فیلم کرد. نولان متوجه بود که برداشت شخصی خودش را به ژانر میدهد. او یک فیلم ابرقهرمانی را تبدیل به حماسه جنایی بیپروایی برای بزرگسالان کرد. «شوالیه تاریکی» از «اسپایدرمن» سام ریمی تبدیل به فیلم مهمتری شد. فیلم به هر حال یک ریسک مالی بود چون مردم عادت داشتند برای دیدن فیلمهای بتمن پول بدهند. اما برادران وارنر به نولان اعتماد کردند که با روایت خودش مردم را به سینما بکشاند و آنها را با نوعی از این ژانر آشنا کند که پیچیدهتر است.
دانکرک
عنوان اصلی: Dunkirk
کارگردان: کریستوفر نولان
بازیگران: تام هاردی، کنت برانا، مارک رایلنس
محصول ۲۰۱۷
سربازهای متفقین از بلژیک، امپراطوری بریتانیا و فرانسه توسط نیروهای آلمانی محاصره شدهاند. در میانه جنگ جهانی دوم این ماجرا میتواند منجر به پیروزی متحدین و اشغال کشورهای متفقین شود اما طی یک مدت کوتاه سربازان خلیج دانکرک را تخلیه میکنند. فیلم در آسمان و زمین و دریا شرح این فرار را به تصویر میکشد.
کریستوفر نولان یکی از معدود کارگردانانی است که این اجازه به او داه میشود روی پروژههایی با بودجههای بزرگ ریسکهای روایتی انجام بدهد. هزینه درام جنگی این کارگردان یعنی «دانکرک» بیش از ۱۰۰ میلیون دلار بود که با توجه به اینکه معدود ستارههایی که در فیلم وجود دارند به ندرت محور فیلم میشوند و فیلم یکی از پیچیدهترین طرحهای داستانی سینمایی را تا امروز دارد. «دانکرک» سه داستان جداگانه را روایت میکند که در زمانهای جداگانه اتفاق میافتند. و با یک تدوین تجربی آنها را کنار هم قرار میدهد. این یکی از تجربیترین فیلمهای جاهطلبانه در یک دهه اخیر است.
گتسبی بزرگ
عنوان اصلی: The Great Gatsby
کارگردان: باز لورمن
بازیگران: لئوناردو دیکاپریو، کری مولیگان
محصول ۲۰۱۳
نیک نویسنده و معاملهگر والاستریت است. همسایه مرموزی به نام جی گتسبی دارد که ناخواسته وارد زندگی و گذشته او و رابطهاش با زن مورد علاقهاش میشود.
کمپانی برادران وارنر برای این فیلم درحقیقت روی موفقیت و قدرت ستارگی لئوناردو دیکاپریو شرط بسته بودند وقتی قبول کردند فیلم گرانقیمت باز لورمن را تهیه کنند. به جز دیکاپریو هر چیز دیگری درباره این پروژه یک ریسک مالی است. از استفاده از سیستم سه بعدی روی یک درام بزرگسالانه بگیرید تا بازی گرفتن از کری مولیگان در نقش دیزی (که بازیگر خوبی است اما برای گیشه کمتر جذابیت دارد). اما درنهایت فیلم را دوست داشته باشید یا نه باز لورمن توانست فیلم چشمنوازی بسازد و پول استودیو را هدر نداد.
درون بیرون
عنوان اصلی: Inside Out
کارگردان: پیتر داکتر، رونی دل کارمن
صداپیشگان: ایمی پوهلر، بیل هدر
محصول ۲۰۱۵
همه چیز در اتاق فرمان مغز یک دختر نوجوان به نام رایلی اتفاق میافتد. خانواده رایلی از شهر خودشان به شهر دیگری میروند و رایلی که همه دوستانش را از دست داده کنترل مغزش به دست غم و نفرت و خشم میافتد. این وسط شادی اصرار دارد که خودش همه چیز را راست و ریس کند اما واقعیت این است که همه احساسات باید کنار هم باشند تا به نتیجه درست برسند.
پیکسار در ریسک کردن برای خودش اسم و رسمی به هم زده است (آنها فیلمی درباره موشی ساختهاند که میخواهد آشپزی کند. ریسک از این بزرگتر؟) اما «درون بیرون» در زمینه جاهطلبی همه آنها را پشت سر میگذارد. فیلم درباره رشد احساسات است و نشان میدهد که چطور بچههای کوچکتر متوجه احساسات عمیقشان میشوند. چطور چنین فیلمی ممکن است برای بچهها سرگرمکننده باشد؟ خب پیکسار میتواند فیلمی بسازد که محوریتش بزرگسالان باشند و بیشتر از ۸۵۰ میلیون دلار در سرتاسر جهان فروش کند. این خودش دلیلی بر نبوغ این کمپانی و دستاندرکارانش است. اتفاقی که در انیمیشن «درون بیرون» افتاد.
بیشتر بخوانید:
بهترین و بدترین فیلمهای مارول از نگاه منتقدان
به نظرم فیلمی مثل BLACK PANTHERدر ئعریف شما جا نداره چون یه فیلم ابر قهرمانی اقتباسی از کمیک این فیلم به نوعی ریسک محسوب نمیشه چون از قبل کمیکش بوده و باز خورد مثبتی و اولین فیلم نیست که شخصت اصلیش سیاه پوست به نظر من فیلمGeostorm انتخاب بهتری بود
عالی