چرا خودروهای هیدروژنی بزرگترین چالش تسلا و ایلان ماسک هستند؟
امروزه طیف گستردهای از تحلیلگران و حتی مردم عادی اعتقاد دارند آینده از آن اتومبیلهای الکتریکی بوده و تسلا به عنوان طلایهدار و اصلیترین تولیدکننده چنین مدلهایی، به موفقیتهای بیشتری دست پیدا خواهد کرد. اما در این بین کارشناسانی نیز هستند که خودروهای پیل سوختی را جایگزین بهتری دانسته و معتقدند این دسته از وسایل نقلیه به دلیل وابسته بودن به بیشترین ماده موجود در هستی یعنی هیدروژن و عدم تولید آلایندگی سازگاری بیشتری با محیط زیست دارند.
با وجود مزایای زیاد، تعداد منتقدین خودروهای هیدروژنی کم نیست. ایلان ماسک مدیرعامل تسلا یکی از این افراد به شمار میرود. آقای ماسک بارها به تمسخر خودروهای هیدروژنی پرداخته و این تکنولوژی را ایدهای کاملا احمقانه توصیف کرده است. خودروهای الکتریکی و پیل سوختی در کنار تفاوتهای ساختاری، شباهتهایی را نیز با هم دارند. به منظور درک بهتر تفاوتها و شباهتها باید کمی به تشریح ساختار آنها بپردازیم.
هسته اصلی خودروهای الکتریکی را باتری و یک یا چند موتور برقی تشکیل میدهد. این خودروها به اختصار با نام BEV شناخته شده و محصولات تسلا بهترین مثال در این زمینه هستند.
در مقابل خودروهای هیدروژنی فاقد باتری بوده و الکتریسیته مورد نیاز آنها از ترکیب هیدروژن و اکسیژن بدست میآید. الکتریسیتهای که از این طریق تولید میشود، مستقیما به پیشرانه که در در حقیقت یک موتور الکتریکی است، منتقل شده و آن را به کار میاندازد. این خودروها هم به طور اختصاری با عنوان FCEV شناخته میشوند. تویوتا میرای، هوندا کلاریتی و هیوندای نکسو از معروفترین اتومبیلهای هیدروژنی هستند.
اتومبیلهای برقی در حال حاضر با سه مشکل اصلی روبرو هستند. این مشکلات که بسیاری از مردم بخاطر آنها قید خرید یک خودروی برقی را میزنند، عبارتند از:
- زمان زیاد برای شارژ شدن
- مسافت قابل پیمایش محدود و تعداد ایستگاههای شارژ کم
- قیمت بالاتر در مقایسه با همتایان بنزینی
حال سوالی که پیش میاید اینست که آیا خودروهای هیدروژنی هم دارای مشکلات فوق هستند؟ از لحاظ زمان شارژ، برتری با این دسته از خودروهاست، زیرا در عرض زمانی کمتر از ۵ دقیقه مخزن هیدروژن یک FCEV در ایستگاههای مخصوص پر میشود؛ این زمان تقریبا مشابه با سوختگیری یک اتومبیل درونسوز در پمپ بنزین است. اما در ایستگاههای سوپرشارژ تسلا با ۱۵ دقیقه اتصال خودرو به سوکت، بین ۳۰ الی ۵۰ درصد از ظرفیت باتری آن پر میشود. در صورت نیاز به شارژ کامل باتری، زمان انتظار به بیش از یک ساعت افزایش پیدا میکند.
از لحاظ دامنه حرکتی باز هم خودروهای هیدروژنی عملکرد بهتری دارند. سه مدل به فروش رسیده در خاک ایالات متحده با مخزن پر میتوانند ۵۰۰، ۵۸۰ و ۶۱۰ کیلومتر را طی کنند؛ این در حالی است که اکثر اتومبیلهای برقی بُردی در حدود ۴۰۰ کیلومتر دارند. البته شرکت تسلا نسخههای ویژهای را با توانایی پیمایش بیش از ۴۸۰ کیلومتر مسافت توسعه داده، اما قیمت آنها به قدری زیاد است که امکان خریدشان برای عموم مشتریان وجود ندارد. اهمیت مسافت قابل پیمایش به حدی است که ۷۸ درصد از مدیران شاغل در صنعت خودرو معتقد هستند اتومبیلهای پیل سوختی یک دستاورد بزرگ در عرصه حمل و نقل الکتریکی خواهند بود.
خودروهای هیدروژنی با وجود مزایایی که برشمردیم، بدون ایراد هم نیستند. امروزه اگر فردی خواهان خرید چنین اتومبیلی باشد، باید ۶۰ هزار دلار برای ارزانترین مدل موجود کنار بگذارد. این رقم بیش از ۲۰ هزار دلار از ارزانترین خودروی برقی حاضر در بازار فراتر است. یکی از علل اصلی قیمت بالای این خودروها تیراژ تولید کم آنها است که علیرغم رشد قابل ملاحظه در سالهای اخیر، هنوز تعدادشان در خیابانها چشمگیر نیست.
اما اصلیترین و بزرگترین چالشی که پیش روی خودروهای هیدروژنی قرار دارد، نبود زیرساختهای لازم است. در کشور پیشرفتهای مثل ایالات متحده تعداد ایستگاههای سوختگیری هیدروژن حدود ۴۰ واحد بوده و اکثر آنها در کالیفرنیا واقع شدهاند. ناگفته پیداست به منظور گسترش استفاده از خودروهای FCEV راهاندازی شبکهای پهناور از ایستگاههای سوختگیری هیدروژن امری حیاتی است.
حال با فرض تعدیل قیمت و ایجاد شبکه سوختگیری گسترده، رقابت خودروهای هیدروژنی و الکتریکی چه سمت و سویی به خود میگیرد؟ در این صورت باید گفت با توجه به توانایی حرکتی بیشتر، زمان کمتر سوختگیری و عدم تولید آلایندگی، به احتمال زیاد موج تقاضا به سمت مدلهای پیل سوختی هدایت خواهد شد. در این شرایط تسلا و سایر سازندگان اتومبیلهای برقی باید همزمان سعی کنند ضمن ارتقای مسافت قابل پیمایش، زمان شارژ و قیمت محصولات خود را کاهش دهند.
بیشتر بخوانید: تسلا مدل ۳ رکورد فروش تمام سواری های ب ام و را شکست
شاید بگویید که این شرکتها میتوانند با افزایش ظرفیت باتری، مزیت برد حرکتی خودروهای هیدروژنی را خنثی کنند. از آنجایی که این اتفاق باعث افزایش وزن کلی وسیله نقلیه میشود، از نقطهای معین به بعد ظرفیت بیشتر برد حرکتی را بهبود نمیبخشد. ضمن اینکه باتری حجیمتر به معنای زمان شارژ طولانیتر است.
طبق آمار تسلا در حال حاضر ۶۰ درصد از بازار اتومبیلهای الکتریکی ایالات متحده را تصاحب کرده است. این رقم اگر چه کاملا چشمگیر پنداشته میشود، ولی وقتی بدانیم اتومبیلهای الکتریکی تنها ۲ درصد از کل بازار خودروی آمریکا را تشکیل میدهند، اهمیت آن کمرنگتر میشود؛ اگر هم کل دنیا را در نظر بگیریم، سهم خودروهای برقی کمتر از ۲ درصد خواهد بود.
همانگونه که در بالا نیز اشاره کردیم، زیرساخت جدیترین چالش موجود پیش روی خودروهای هیدروژنی است. چنانچه این مشکل حل شده و ایستگاههای سوختگیری به تعداد کافی ساخته شوند، آنگاه تعداد خودروهای پیل سوختی نیز طبیعتا بیشتر خواهد شد؛ این امر نیز به نوبه خود افزایش تولید و در نتیجه کاهش قیمت را در پی خواهد داشت. اگر این اتفاقات رخ بدهند، تسلا در بازار خودروهای پاک با تهدیدی بسیار جدی روبرو شده و ممکن است بخش اعظمی از سهم خود را از دست بدهد.
سخن پایانی اینکه تکنولوژی پیل سوختی دقیقا همان مشتریانی را هدف گرفته که تسلا به دنبال جذبشان است. با توجه به پتانسیلهای بالا و در صورت مرتفع شدن موانع، این تکنولوژی “کاملا احمقانه” توانایی زمینگیر کردن تسلا را دارد، قابل توجه جناب آقای ایلان ماسک!
منبع: businessinsider
روش استحصال هیدروژن کلی انرژی بره که به صرفه نیست.
ثانیا با تولید باتری های جدید برد خودروی الکتریکی افزایش خواهد یافت و زمان شارژ کوتاه خواهد شد.
آیا شارژ و دشارژ باتری کلی انرژی نمی بره یا اصلا تولید باتری
اکثر باتری ها عمر مفید زیر ۵ سال دارند
و این حجم از انرژی و منابع برای تولیدشون چندان به صرفه نیست در حالی که تولید هیدروژن مثلما نامتنهای است به خاطر وجود میلیون ها لیتر اب
و وابستهدبه معادن نیست یا لا اقل مثل باتری وابسته نیست
مقاله جالبی بود ولی دیدگاه نویسنده کاملا یک طرفه بود و این از ارزش این مقاله به شدت کم میکنه
البته خطری که خودروهای هیدروژنی رو تهدید میکنه احتمال ترکیدن خودرو هنگام سوختگیری در جایگاه هستش. همین چند وقت پیش بود که همین اتفاق افتاد و جنجال بپا شد