خداحافظی ابدی با دون سالیری؛ نقد و بررسی بازی Mafia 3

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۸ دقیقه

معمولا در فصل بهار نمی‌توان چندان به آب و هوا اعتماد کرد؛ چرا که در یک چشم‌برهم زدن آسمان پر از ابرهای سیاه و تیره می‌شود و ناگهان باران شدیدی شروع به باریدن می‌کند. رگبار پردامنه‌ای که در بدو امر این‌گونه به‌نظر می‌رسد چندین ساعت و حتی چند روز به‌طول خواهد انجامید؛ اما در عمل شاید بیش از نیم ساعت هم به درازا نیانجامد. بازی مافیا ۳ (Mafia 3) هم دقیقا شبیه به یکی از همین رگبارهاست؛ شروعی محکم و طوفانی دارد و در آغاز این تصور را برای گیمرها پدید می‌آورد که تا پایان با یک بازی محکم و درگیرکننده روبرو هستند. اما این تصور خیلی زود رنگ می‌بازد و درست در همان نقطه‌ای که گمان می‌رود مافیا۳ میخ خود را محکم بر زمین کوبانده است، رگبار پردامنه پایان می‌یابد و پس از کنار رفتن ابرهای طوفانی از فراز آسمان شهر نیوبوردو، آفتاب شروع به تابیدن کرده و همه‌چیز کاملا عادی و معمولی جلوه می‌کند.

 

آتش انتقام

داستان بازی مافیا ۳ ماجرای یک انتقام‌‌ خونین درسال ۱۹۶۸ میلادی را روایت می‌کند. انتقام سختی که قرار است به دستان خشمگین لینکلن کلی رقم بخورد؛ جوان تنومند و سیاه پوستی که به‌تازگی از جنگ ویتنام به خانه بازگشته و قصد دارد کسب و کار خانوادگی خود در شهر نیوبوردو، که با الهام از منطقه‌ی نیواورلینز در دنیای واقعی طراحی شده است، را ادامه دهد. خانواده‌ی لینکلن اعضای یک باند زیرزمینی هستند که به باند سیاه موسوم‌اند و سرپرستی او را از دوران کودکی برعهده داشته‌اند. کسب و کار اصلی‌ آ‌ن‌ها را فعالیت‌های غیرقانونی و پنهانی تشکیل می‌دهد و این همان کاری است که لینکلن از دوران جوانی به آن مشغول بوده است. اوضاع هنگامی برای قهرمان ما تیره و تار می‌شود که در پی مواجه شدن او با دسیسه‌ای سازمان یافته و کشمکش‌های مربوط به یک سرقت بزرگ بانک، اعضای خانواده‌اش قلع و قمع می‌شوند و او در صدد انتقام از مسببان این کار یعنی اعضای باند ایتالیایی مارکانو بر می‌آید. اگرچه ماجرای انتقام خونین لینکلن روایتی تازه و بکر محسوب نمی‌شود و پیش از این هم نمونه‌های مشابه با آن را در آثار مختلفی نظیر فیلم‌های سینمایی یا بازی‌های کامپیوتری، فراوان دیده‌ایم، اما وجود عوامل مهمی نظیر شخصیت‌پردازی خوب و دیالوگ‌های قدرتمند موجب شده‌اند تا داستان این بازی، به‌خصوص در بخش‌های ابتدایی آن، به هیچ‌وجه تکراری و خسته‌کننده جلوه نکند. بهره‌گیری از روایت غیرخطی و مستندمحور برای بازگویی رویدادهای مافیا ۳ هم موجب قوام بخشیدن هرچه بیشتر به داستان این اثر شده و با وجود شباهت‌های موجود میان شخصیت‌ اصلی داستان این بازی با قهرمان داستان مافیا ۲ (به عنوان مثال بازگشت هر دوی آن‌ها از جنگ در ابتدای داستان)، نوع روایت خاص داستان مافیا ۳ این بازی را متمایز از نسخه‌ی پیشین سری مافیا می‌سازد.

مافیا۳ شما را در نقش لینکلن کلی قرار می‌دهد. یک دورگه‌ی ایتالیایی-دومینیکنی یتیم که توسط اعضای باند سیاه (Black) پرورش یافته و در پی گرفتن انتقام خون آنان از خانواده‌ی مافیایی مارکانو است.

تکراری و کسل‌کننده

با وجود بهره‌مندی مافیا ۳ از داستانی قابل قبول، گیم‌پلی این بازی آن‌چنان که باید بخش داستان را همراهی نمی‌کند و در نهایت به اصلی‌ترین پاشنه‌ آشیل این بازی تبدیل می‌شود. البته ماموریت‌های اصلی مافیا ۳ روند جذابی دارند و محرک خوبی برای دنبال کردن داستان این بازی محسوب می‌شوند. اما بخش مکمل آن‌ها یعنی ماموریت‌های جانبی، از طراحی یکنواختی بهره می‌برند و از آن‌جا که انجام این ماموریت‌ها بخش مهم و گسترده‌ای از گیم‌پلی مافیا ۳ را تشکیل می‌دهد، ساختار تکراری آن‌ها انسجام این بازی را از بین برده و ریتم مناسب گیم‌پلی آن را از تک و تا انداخته است. هدف اصلی ماموریت‌های جانبی مافیا ۳ بر آزادسازی مناطق ده‌گانه‌ی شهر نیوبوردو توسط لینکلن به موجب از بین بردن باندهای مافیایی حاکم بر این مناطق استوار شده است و بدون آن‌که هیچ تغییری در روند انجام آن‌ ایجاد شود تا پایان بازی ادامه می‌یابد. این ضعف هنگامی بیشتر خودنمایی می‌کند که بدانیم انجام ماموریت‌های اصلی مافیا ۳ در گرو تکمیل ماموریت‌های فرعی و جانبی آن است و بدون انجام این ماموریت‌های تکراری و خسته‌کننده نمی‌توان ماموریت‌های اصلی مافیا ۳ را آزاد کرد. بنابراین گیمرها خیلی زود خود را گرفتار در چرخه‌ای تکراری می‌یابند و به‌تدریج از حضور در شهر نیوبوردو دل‌زده می‌شوند.

در کنار رویارویی مستقیم با دشمنان از طریق استفاده از سلاح گرم یا مبارزه با دست خالی، از پا درآوردن آنان به‌شکل مخفیانه نیز در این بازی امکان‌پذیر است.

با وجود ضعف‌های موجود در گیم‌پلی مافیا ۳، این بازی استفاده‌ی بسیار بهتری از ساختار دنیای باز خود ‌به‌نسبت نسخه‌ی قبل کرده است. برخلاف بازی مافیا ۲ که با وجود یدک کشیدن نام Open World روندی نسبتا خطی را در بخش داستان و گیم‌پلی دنبال می‌کرد، مافیا ۳ از این آفت مهم مصون مانده است و در صورت بهره‌ بردن از ماموریت‌های فرعی متنوع و جذاب می‌توانست به یک بازی خوب با ساختار Open World قابل قبول تبدیل شود. به‌خصوص که بخش‌هایی نظیر مخفی‌کاری، مبارزه با اسلحه‌های گرم و سرد، مراوده با همراهان برای مدیریت مناطق مختلف آزاد شده در نیوبوردو و رانندگی در طول شهر به خوبی در این بازی طراحی شده‌اند و در صورت تلفیق مکانیزم‌های مذکور با مراحل جانبی متنوع نتیجه‌ی کار می‌توانست بسیار بهتر باشد. در مجموع گیم‌پلی مافیا ۳ شباهت فراوانی به بازی Just Cause 3 دارد. به این معنی که در مافیا ۳ نیز همانند سومین نسخه از سری Just Cause  باید برای آزاد کردن مراحل اصلی به انجام اجباری ماموریت‌های جانبی پرداخت و ذات خسته‌کننده‌ی مراحل فرعی، شیرینی تجربه‌ی ماموریت‌های اصلی را در کام گیمرها تلخ می‌کند.

یکی از نکات مثبت مافیا ۳ بهره‌گیری مناسب این بازی از رویدادهای تاریخی دهه‌ی ۶۰ میلادی است. به عنوان مثال مواردی نظیر تبعیض‌ نژادی، که در آن‌ زمان در ایالت‌های جنوبی امریکا به‌وفور مشاهده می‌شد، به‌خوبی در داستان و گیم‌پلی این بازی پیاده‌ شده‌ است.

شهر رنگ‌پریده

رقم خوردن ماجراهای مافیا ۳ در دهه‌ی ۶۰ میلادی، تلاش سازندگان این بازی برای وفاداری کامل به بازه‌ی تاریخی مذکور را در پی داشته است. هدفی که در مجموع به‌شکل موفقی در دو بخش شنیداری و گرافیک‌ هنری این بازی محقق شده است. به هنگام حضور در کافه‌ها و رستوران‌‌های نیویوبوردو یا هنگام رانندگی در طول شهر و از رادیو، موزیک‌های کلاسیک دهه‌ی شصت به‌گوش می‌رسند و صدای آشنای خوانندگانی نظیر الویس پریسلی و جیمی هندریکس حال و هوای آن دوران را به‌خوبی بازتاب می‌دهد. موضوعی که با نوع طراحی گرافیک‌ هنری این بازی کاملا سازگار و هماهنگ به‌نظر می‌رسد. در واقع علاوه بر بازسازی کامل شمایل اتومبیل‌ها، فضای شهر نیوبوردو و رخت و لباس ساکنان شهر در بازی مافیا ۳ با همان حال و هوای قدیمی، استفاده از تم کدر و رنگ‌پریده برای به تصویر کشیدن جزییات این بازی نیز به خوبی توانسته وجه تاریک و پرآشوب اواخر دهه‌ی ۶۰ میلادی در ایالت‌های جنوبی امریکا را بازتاب ‌دهد.

از جمله نکات مثبت گرافیک ‌فنی مافیا ۳ می‌توان به طراحی خوب مدل صورت شخصیت‌ها و انیمیشن‌های مربوط به آن‌ اشاره کرد.

با وجود نمایش قابل‌ قبول بازی مافیا ۳ در دو بخش شنیداری و گرافیک‌ هنری، گرافیک فنی این بازی رویکردی دوگانه را برابر مخاطب خود در پیش می‌گیرد. هنگام نظاره کردن شهر نیوبوردو و جزییات آن از فاصله‌ای دور همه چیز خوب و مناسب جلوه می‌کند. به‌خصوص شب‌ هنگام که بازتاب نور از سطوح مختلف جلوه‌ای دوچندان زیبا به دورنمای شهر می‌بخشد و سوسوی چراغ اتومبیل‌ها و ردی که در دل تاریکی از خود به‌جا می‌گذارند چشمان مخاطب را نوازش می‌دهد. دقت در طراحی چهره و مدل شخصیت‌های حاضر در این بازی به همراه انیمیشن‌های مناسبی که از آن بهره می‌برند هم موجب شده تا ساکنان شهر نیوبوردو به قدر کافی زنده و پویا جلوه کنند. اما مشکل این‌جاست که برای شکل دادن به ظاهر بسیاری از مدل‌ها نظیر در و دیوار یا برخی اتومبیل‌ها (به‌عنوان مثال وانت‌های ‌استیشن) از وجود بافت‌های کم جزییات و بی‌کیفیت استفاده شده است. بافت‌هایی که به‌هنگام حضور گیمر در بسیاری از محیط‌های باز شهر نیوبوردو با تاخیر بارگذاری می‌شوند و از این زاویه نیز به مشکل مشابه در بازی جاست‌کاز ۳ شبیه است. در واقع کاستی‌های موجود در بخش گرافیک‌ فنی مافیا۳ تنها با نگاهی نزدیک به شهر و دقیق‌تر‌ شدن به جزییات محیط این بازی خود را به رخ مخاطب می‌کشند. این موضوع هنگامی ملموس‌تر می‌شود که بخواهیم بازی مافیا ۳ را کنار برخی از آثار هم‌سبک نظیر GTA 5 قرار دهیم. نسخه‌ی پنجم از سری GTA اگرچه در هنگام انتشار برای پلتفرم‌های نسل هفتمی عرضه شد و پس از آن گام به نسل هشتم نهاد، اما در زمینه‌ی استحکام گرافیک‌ فنی بسیار پیش‌روتر از بازی مافیا ۳ جلوه می‌کند. نکته‌ای که در کیفیت هوش مصنوعی این دو بازی نیز مشاهده می‌شود و قیاس هوش مصنوعی شخصیت‌های فرعی حاضر در مافیا ۳ و GTA 5 با یکدیگر، حکم به برتری بی‌چون و چرای نسخه‌ی پنجم از سری GTA می‌دهد. در مجموع اگر بخواهیم به‌قدر کافی از جزییات گرافیکی بازی مافیا ۳ لذت ببریم، بهتر است همان کاری را انجام دهیم که هنگام خوردن کله‌پاچه انجام می‌دهیم؛ یعنی به جزئیات کاری که در حال انجام آن هستیم دقیق نشویم و تنها آن کار را در کوتاه‌ترین زمان ممکن به پایان برسانیم!

12

بازی مافیا ۳ بسیار خوب و طوفانی آغاز می‌شود و به موجب برخورداری از داستان و شخصیت‌های اصلی و فرعی قابل‌قبول، توان همراه ساختن مخاطب خود تا پایان را دارد. با این‌حال پس از سپری شدن مراحل مقدماتی، جذابیت این بازی اندک‌اندک رنگ می‌بازد و آفت تکرار کل بخش گیم‌پلی را به تسخیر خود درمی‌آورد. در واقع همان‌گونه که نسخه‌ی ‌دوم از سری مافیا به موجب بهره‌مندی از ساختار خطی و عدم استفاده‌ی درست از المان‌های دنیای باز نتوانست آن‌گونه که باید درخشان و تاثیرگذار جلوه کند، بازی مافیا ۳ هم از تکراری بودن روند گیم‌پلی خود بسیار لطمه خورده است و در مجموع نتوانسته به یک بازی صددرصد جذاب تبدیل شود. به این ترتیب هر دو عنوان دوم و سوم از سری مافیا بسیاری از پتانسیل‌های خود را حین عمل از دست رفته می‌بینند تا هواداران این مجموعه همچنان در این حسرت باقی بمانند که چرا پس از انتشار عنوان نخست از سری مافیا، دنباله‌های این مجموعه نتوانستند آن شکوه و جلال گذشته را تکرار کنند.

نام لاتین بازی: Mafia 3

تهیه‌کننده: ۲K Games

سازنده: Hangar 13

سبک:اکشن ماجرایی

پلتفرم: Xbox One، PS4، PC

‌‌‌‌امتیاز: ۵/۳

telegram_ad2_1



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

۳۰ دیدگاه
  1. امیر

    منم مثل تو بودم ولی وقتی بازیش کردم نظرم عوض شد.
    از اون بازی هاییه که هیچ وقت نباید بازیش کرد.
    خدای باگ ها

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما