خالق مفهوم «اینترنت اشیا»: استیون هاوکینگ و ایلان ماسک در اشتباه‌اند

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۶ دقیقه
اینترنت اشیا کیوین اشتون

اینترنت اشیا مفهومی کاملا نو است. آن‌قدر نو که حتی بزرگان عرصه‌ی فن هنوز به تعریف درستی از آن نرسیده‌اند. اما شاید شنیدن حرف‌های خالق «اینترنت اشیا» (Internet of Things) کمی مسیر را برای‌مان روشن‌‌تر کند. «کیوین اشتون» (Kevin Ashton) برای اولین بار در سال ۱۹۹۹ لفظ اینترنت اشیا را به‌کار برد. او ایده‌ای در سر داشت که بر اساس آن اشیا (کالاها یا دستگاه‌ها) به یکدیگر متصل شده و تبادل داده انجام دهند. کیوین اشتون می‌گوید در مورد این مفهوم سوء برداشت شده. او می‌گوید کسانی که از ربات‌های ترسناک آینده می‌ترسند، سخت در اشتباه‌اند. در ادامه با دیجی‌کالا مگ همراه باشید تا ۵ ایده‌ی بنیادین خالق اینترنت اشیا را با هم مرور کنیم.

‌‌‌   ‌‌‌‌‌‌

اینترنت اشیا  ‌‌

پیش از هر چیز بیایید ببینیم این اصطلاح از کجا آمده. در اواخر دهه‌ی ۹۰ میلادی، کیوین اشتون در شرکت «پراکتر اند گمبل» (Procter & Gamble) کار می‌کرد. پراکتر اند گمبل یک شرکت چندملیتی است که به‌طور گسترده در زمینه‌ی تولید و عرضه‌ی کالاهای مصرفی فعالیت دارد. آقای اشتون که یکی از مدیران این شرکت بود، به فکر استفاده از چیپ‌های RFID در محصولات افتاد. او در سال ۱۹۹۹ یک پرزنتیشن موفق در شرکتش داشت و عبارت «اینترنت اشیا» (Internet of Thing) را به‌عنوان اسلاید اول پاورپونت خود انتخاب کرد. ایده‌ی او این بود که در محصولات، از چیپ‌های RFID استفاده کند. با این کار امکان داشتن آمار لحظه‌ای کالاها در انبارها به‌وجود می‌آمد.

‌‌‌‌   ‌‌

از زمان ایده‌ی اولیه‌ی کیوین اشتون حدود ۱۵ سال گذشته. حالا اینترنت اشیا بیش‌ از این‌که ایده‌ای برای بهبود فرایندهای کسب‌وکار باشد، به یک مفهوم پیچیده و نامانوس تبدیل شده. مفهومی که هر کس از ظن خود، برداشتی از آن دارد و بر اساس آن محصولی نو خلق می‌کند. برخی هم آن را با هوش مصنوعی مرتبط می‌دانند و آینده‌ی ترسناکی را پیش‌بینی می‌کنند.

اما در این میان، باید دید که کیوین اشتون به‌عنوان پدر «اینترنت اشیا» چه نظری در این مورد دارد. هر آن‌چه در ادامه می‌آید از خود آقای اشتون نقل‌قول شده است.

‌‌‌

۱. اینترنت اشیا قرار نیست اپلیکیشن اجاق گاز شما باشد

در مورد اینترنت اشیا یک اشتباه رایج وجود دارد؛ عموم مردم به‌اشتباه فکر می‌کنند قرار است توستر با یخچال صحبت کند یا این‌که توستر از طریق یک اپلیکیشن به شما بگوید نان‌تان برشته شده.

اشتون

این ایده جالب است. اما واقعیت این است که اینترنت اشیا چیز دیگریست. مردم فکر می‌کنند که کامپیوتر وسیله‌ای است که فقط انسان‌ قرار است با آن تعامل داشته باشد. مثلا شما به کامپیوترتان چیزی بگویید و آن‌هم جواب‌تان را بدهد. باید بدانید که این طرز فکر به قرن بیستم تعلق دارد.

در اینترنت اشیا، به معنای واقعی کلمه، دستگاه‌ها (اشیا) بدون دخالت انسان با هم تعامل دارند.

درواقع اینترنت اشیا به فناوری اطلاعات ربط دارد؛ در مورد یک تکنولوژی صحبت می‌کنیم که بتواند خودش اطلاعتش را مدیریت کند. این تکنولوژی قرار نیست به انسان‌ها چیزی بگوید؛ بلکه خودش وارد عمل شده و کاری انجام می‌دهد.

به‌طور مثال در اینترنت اشیا قرار نیست یخچال‌تان به شما اعلام کند که خالی شده است. در عوض یخچال‌تان خودش باید داده‌ها را پیوسته بررسی کرده و بر اساس مشاهدات‌اش اقدام کند. شما نیاز نیست در این فرایند دخالتی کنید.

‌‌‌ ‌‌   ‌‌‌‌

۲. نگران نباشید…از ربات‌های ترسناک خبری نیست

صادقانه بگویم؛ این طرز فکر کاملا اشتباه است. ما با «تکینگی» (Singularity) فاصله‌ی زیادی داریم. [تکینگی، فرضیه‌ای است که پیش‌بینی می‌کند که شتاب در فناوری درنهایت باعث می‌شود که هوش مصنوعی از هوش بشر پیشی بگیرد و منجر به تغییرات شگرف یا حتی پایان تمدن بشری بشود.] قرن‌ها پیش و از زمان تورات و انجیل در مورد هوش مصنوعی و خطرات آن صحبت می‌شد. همیشه در مورد زندگی ابهامات زیادی وجود داشته. زندگی چیست؟ ماده چیست؟ انسان کیست؟ آیا می‌شود به یک تکه سفال دمید و آن را زنده کرد؟

استیون هاوکینگ و ایلان ماسک در مورد آینده‌ اشتباه فکر می‌کنند.

ما همیشه و ابتدای تمدن بشریت می‌ترسیدیم کسی چیزی بسازد که از ما باهوش‌تر باشد؛ موجودی فرا انسانی که به ما بگوید: «من از تو باهوش‌ترم؛ من می‌خورمت!» این چیزی نیست جز چارچوب فکری ما انسان‌ها.

ایلان ماسک هاوکینگ

ایلان ماسک و استیون هاوکینگ از جمله کسانی هستند که نسبت به آینده‌ی هوش مصنوعی هشدار داده‌اند.

استیون هاوکینگ و ایلان ماسک، هر دو انسان‌های بزرگ و نابغه‌ای هستند. اما راستش را بخواهید، هیچ‌کدام‌شان متخصص کامپیوتر نیستند. آن‌ها فقط به دنیای کامپیوترها نگاه می‌کنند، در مورد توانایی‌های این صنعت فکر می‌کنند و درنهایت اشتباهی تاریخی را مرتکب می‌شوند.

ما واقعا نمی‌دانیم «خودآگاهی» چگونه کار می‌کند. بدون چیزی مثل خودآگاهی، آن ربات‌های هالیوودی و هوش‌های مصنوعی ترسناک نمی‌توانند به‌وجود بیایند. بدون خودآگاهی هیچ پدیده‌ای نمی‌تواند برای خود هدف‌گذاری کرده و برای رسیدن به نیت‌اش با دیگر ماشین‌ها (ربات‌ها) همکاری کند.

ما خیلی با «تکینگی» فاصله داریم. حقیقت این است که دانش بنیادین برای ساخت ماشینی که بتواند هدف‌گذاری کند و با ذهن خودآگاه‌اش نظریه‌پردازی کند وجود ندارد. ترس از چنین پدیده‌ای بیهوده است.

‌‌‌    ‌‌‌

۳. اینترنت اشیا باید داده‌های پراکنده را به‌شکل معناداری به هم متصل کند

تا این لحظه تمرکز کسب‌وکارها و صنایع مختلف این بوده که یک سنسور را در یک وسیله‌ی کامپیوتری تعبیه کنند و از آن به‌عنوان یک دستگاه بسته مثل ربات صنعتی بهره ببرند. اما واقعیت این است که باید به سمت‌وسوی دیگری حرکت کنیم. باید با داده‌های جمع‌آوری شده از سنسورها به‌گونه‌ای دیگر برخورد شود.

اینترنت اشیا شدیدا به سیستم‌های ذخیره‌سازی و پردازش ابری وابسته است.

بهترین حالت این است که از پتانسیل اینترنت و سیستم‌های ابری (Cloud) بهترین استفاده را داشته باشیم. در یک سیستم ایده‌آل، ممکن است بخشی از داده‌ها روی یک سرور در یک کشور و بخشی دیگر از داده‌ها روی سروری در کشوری دیگر قرار گرفته باشد. نرم‌افزاری هم وجود داشته باشد که به داده‌های پراکنده روی سرورهای مختلف دسترسی داشته و به‌سرعت تصمیم بگیرد.

پردازش ابری

در قرن ۲۱ دسترسی به اینترنت پرسرعت و سیستم‌های ذخیره‌سازی و پردازش ابری آسان‌تر شده. حالا به‌راحتی می‌توان کاری کرد که سیستم، داده‌های مختلف در مناطق جغرافیایی متفاوت را در یک مکان واحد ببیند.

‌‌‌‌

۴. دوران داده‌های اکسلی تمام شده

یکی دیگر از تغییرات مهم قرن ۲۱ مربوط به نگرش ما نسبت به داده‌ها است. دیگر نباید به داده‌ها به چشم جداول اکسل نگاه کرد. پارادایم رایج قرن بیستم این بود که ما نوعی سیستم مدیریت داده مثل SAP داریم. توسط این سیستم‌ها ما می‌توانستیم از داده‌های خود در قالب فایل‌های صفحه‌گسترده (Spreadsheet) گزارش بگیریم. شاید هم پس از آن‌، ساعت‌ها مشغول فایل اکسل می‌شدیم، از روی جداول، نمودار می‌ساختیم و در جلسه، آن‌ها روی اسلایدهای پاورپوینت نمایش می‌دادیم.

دوران سر کله زدن با جداول اکسل به پایان خودش نزدیک شده. ما به دورانی وارد می‌شویم که در آن داده‌ها به‌طور خودکار تحلیل می‌شوند.

درواقع به پایان این رویکرد طاقت‌فرسای تعامل با داده نزدیک می‌شویم. ما از دوران جداول اکسل و رویکرد تحلیلی به دوران تحلیل‌های خودکار وارد می‌شویم.

پدر اینترنت اشیا

برای این منظور ما به توان پردازشی زیادی نیاز داریم که به‌طور حتم، یک کامپیوتر شخصی نمی‌تواند آن را برای ما تامین کند. یک سیستم فعال در اینترنت اشیا، باید به شکلی گسترده به همه‌ی داده‌های مجاز دسترسی داشته باشد و بتواند به‌سادگی و به‌صورت خودکار آن‌ها تفسیر کند.

‌‌‌‌‌‌‌   ‌‌

۵. استانداردها اصلا مهم نیستند

استانداردها ازجمله پارادایم‌های قرن بیستم هستند. آدم‌های مسن‌تر پیوسته می‌خواهند در مورد استانداردها از شما سوال بپرسند. آن‌ها به اینترنت اشیا ایراد می‌گیرند و می‌گویند استاندارهای لازم وجود ندارد. از دید آن‌ها اینترنت اشیا بدون وجود استانداردها هیچ‌گاه عملی نخواهد شد.

در قرن ۲۱، الگوریتم‌ها از استانداردها مهم‌تر‌اند. پیرمردها به دنبال استانداردها هستند!

اما واقعیت چیز دیگریست. ما در دوران «پساگوگل» زندگی می‌کنیم؛ دورانی که با وجود الگوریتم‌های باهوش، دیگر به استانداردها نیازی نیست. به‌راحتی می‌توانید داده‌ها را تحلیل کنید، به داده‌ها نگاه کنید، یک تحلیل خوشه‌ای هوشمند انجام دهید و یک چرخه‌ی بازخورد ایجاد کنید.

الگوریتم

بر اساس بازخوردها، الگوریتم شما به‌طور خودکار بهینه خواهد شد. ما به سمت جهانی حرکت می‌کنیم که در آن، استانداردها دیگر مهم نیست‌اند؛ زیرا الگوریتم‌ها به بهترین شکل می‌توانند داده‌های مختلف را از منابع مختلف گرفته و مثل آب خوردن تفسیر کنند.

به‌جای این‌که مردم خودشان ‌را درگیر استانداردهای به‌کار رفته در گوگل کنند باید به این بیندیشند که الگوریتم گوگل چطور کار می‌کند؛ با این‌کار می‌توانند جایگاه بهتری در نتایج جست‌و‌جوی گوگل پیدا کنند. مطالعه‌ی الگوریتم گوگل بسیار منطقی‌تر و کاراتر از سر و کله زدن با استانداردها است. الگوریتم‌های شرکت‌های مثل گوگل و فیسبوک پیوسته در حال تکامل هستند. واقعیت این است: الگوریتم، خود یک استاندارد جدید است.

اینترنت اشیا برای این به‌وجود آمده تا زندگی بهتر و طولانی‌تری برای مردم به ارمغان بیاورد. ما موجوداتی هستیم که با تکنولوژی هم‌زیستی مسالمت‌آمیزی داریم. ما برای بقا به تکنولوژی‌هایی که ساخته‌ایم نیاز داریم.

‌‌

منبع: Wikipedia ،Diginomica



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

۱۰ دیدگاه
  1. محمد

    اینترنت اشیا ؟ شی همون object هست اگه اینطوری باشه باید بگن internet of objects شما بایدبگید اینترنت وسایل بهتره

  2. محسن

    سلام
    بسیار استفاده کردم…
    من تا به حال در مورد این مسئله مطلبی نخونده بودم
    فقط یک نکته اسم درست ایشون Kevin Ashton است نه Kavin Ashton

  3. Matori73

    درود !
    مقاله ای جامع و شامل بود، خسته نباشید (:

  4. علیرضا

    مردم الان نسبت به قدیمی ها چقدر تنبل شدن؟
    دیگه وای به حال اون روز که اینترنت اشیا بخواد بیاد
    هیچکس از جاش تکون نمیخوره حتی لازم نیست دستورم ده
    البته فرهنگ سازی و محدود کردن این تکنولوژی در انجام کار هایی که برای انسان سودی ندارند شاید تکمیلش کنه

  5. علی قزوینه

    مطلب بسیار جالب، جدید و مفیدی بود که تا الان نمیدونستم .
    هم از لحاظ ترجمه و هم از لحاظ اینکه مطالب روز دنیا رو منتشر میکنید، از شما اقای زرین صدف متشکرم.

  6. Mamad

    با سلام من نمیخام مغلطه بکنم ولی حرف اقای استیون هاوکینگ هرقدر هم که ایشون استاد تکنولژی و مهندس ام ای تی نباشند ولی شاید ما الان با اینترنت اشیا و برنامه های خوداگاهی که تصمیم میگیرند پردازش انجام دهند که مثلا یخال پر شده است به اهداف مفیدتری فکر میکنیم ولی دقت داشته باشید پیشرفت تکنولژی خیلی خوبه به شرط تحت کنترل بودنش توسط انسان و انسان نمیتونه ریسکی انجام بده که شاید آیندگان رو به خطر جدی تری تحدید کنه

  7. محمد حسین

    مطلب بسیار مفیدی بود، متشکرم!
    خیلی بهم ایده داد، خیلی…

  8. bijan

    ما واقعا نمی‌دانیم «خودآگاهی» چگونه کار می‌کند.

    حرف دل منو میزنه این عزیز، حرفای استیون هاوکینگ و ایلان ماسک پر از اشکالات منطقیه

    یادمه قبلا یک کامنت بلند بالایی درمورد توهمات استوین هاوکینگ گذاشته بودم.

  9. فرزاد شریف زاده

    مصاحبه واقعا مختصر و مفیدی بود و آقای کیوین اشتون به سادگی و بسیار مختصر به نکات بسیار ظریف و جالبی اشاره کرده بودند که واقعا قابل تامل هست.

    ممنون از انتشار و ترجمه این مطلب.

  10. محسن

    کامل ترین مقاله در مورد اینترنت اشیا
    بسیار نایس

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما