توسل به تمسخر (Appeal to Ridicule) | مغلطه به زبان آدمیزاد (۴۸)
تعریف: مغلطه توسل به تمسخر موقعی پیش میآید که گوینده استدلال را طوری عرضه کند که مسخره به نظر برسد و با استفاده از بزرگنمایی معنی آن را تحریف کند.
معادل انگلیسی: Appeal to Ridicule
معادل لاتین: reduction ad ridiculum
معادلهای جایگزین: توسل به استهزاء، شیههی اسب
الگوی منطقی:
شخص ۱ ادعا میکند X صحیح است.
شخص ۲ با تحریف X آن را مسخره جلوه میدهد.
بنابراین X اشتباه است.
مثال ۱:
باور داشتن به خدا هم مثل باور داشتن به خرگوش عید پاک به ایمان احتیاج دارد. ولی لااقل خرگوش عید پاک بر پایهی موجودی خلق شده که واقعاً وجود دارد!
توضیح: مقایسه کردن باور به خدا به باور به خرگوش عید پاک مقایسهای تمسخرآمیز و استدلالی بد است. معمولاً روی آوردن به استدلالهای اینچنینی ناشی از درماندگی طرف مقابل است.
مثال ۲:
نظریهی فرگشت یعنی باور به اینکه انسانها از لجن کف رودخانه به وجود آمدهاند.
توضیح: تصور اینکه ما از لجن کف رودخانه به وجود آمدهایم مسخره است و حقیقت ندارد. بیان اینکه ما از ستارههای منفجرشده به وجود آمدهایم دقیقتر است، چون هر اتم در بدن ما یک زمانی ستاره بوده است. گوینده با روی آوردن به تصویری تسمخرآمیز و گمراهکننده، حقیقت استدلال را نادیده گرفته است.
استثنا: اگر موضعی لایق تمسخر باشد، تمسخر کردنش اشکالی ندارد. البته این بیانیهای خطرناک است، چون مسخره بودن یا نبودن چیزی بهشدت وابسته به نظر شخصی است. همانطور که مشاهده شد، تمسخر بیجا نشانهی درماندگی است، ولی تمسخر بهجا ذکاوتمندانه است و میتواند تاثیر زیادی روی متقاعد کردن مخاطب بگذارد.
مثال:
مت: تو چقدر احمقی و چقدر ذهنت بستهست! دیدن به معنای باور کردن نیست؛ باور کردن به معنای دیدنه!
سیندی: ببینم، این بیانیه خرگوش عید پاک رو هم در برمیگیره، یا فقط شامل موجودات خیالیای میشه که شما انتخاب کنی؟
راهنمایی: اگر کسی از این مغلطه علیهتان استفاده کرد، تا حد امکان سعی کنید خونسردی خود را حفظ کنید. یادتان باشد آنها مرتکب خطا در استدلال شدهاند. زیرکانه اشتباهشان را به رخشان بکشید.
منابع:
Moore, B. N., & Parker, R. (1989). Critical thinking: Evaluating claims and arguments in everyday life. Mayfield Pub. Co.
ترجمهای از: