به مناسبت روز جهانی یوزپلنگ؛ کوشکی و دلبر، تنها یوزهای آسیایی در اسارت دنیا
این روزها یک پای ثابت صحبت محققان و دوستداران حیاتوحش، یوزهای آسیایی هستند. جالب اینجاست که اکثر محققان غیرایرانی هم از پستاندارشناس گرفته تا خزنده و پرندهشناس همه درباره وضعیت یوزهای آسیایی سوال میپرسند و مشتاق هستند که بدانند شرایط آنها در برهه کنونی چگونه است. یوزپلنگ آسیایی با نام علمی Acinonyx jubatus ssp.Venaticus گربهسانی مشهور و به شدت در معرض خطر انقراض است. کریستین نوول (Kristin Nowell) و پیتر جکسن (Peter Jackson) دو نفر از کارشناسان و محققین کمیسیون بقای گونهها که در اصل یکی از زیرمجموعههای اتحادیه بینالمللی حفاظت از طبیعت و منابع طبیعی است، در سال ۱۹۹۶ میلادی اعلام کردند که این زیرگونه تنها در کشور ایران باقی مانده است.
در سال ۲۰۰۸ با تایید محققینی همچون مهندس هوشنگ ضیایی، مهندس هومن جوکار (مدیر کنونی پروژه بینالمللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی)، ال. هانتر، ال. مارکر و همکارانشان یوز ایرانی رسماً به عنوان گونهای که به شدت در معرض خطر انقراض قرار دارد؛ در لیست قرمز اتحادیه بینالمللی حفاظت از طبیعت و منابع طبیعی به ثبت رسید. طی دهههای اخیر تعداد یوزها کاهشی قابل ملاحظه داشته است. چنانچه اگر در سال ۱۳۵۳ بنابر گزارش خوشبینانه یک کارشناس حیاتوحش ایرانی بیشتر از ۲۰۰ یوز آسیایی در ایران زیست میکردند، این آمار در دهه ۱۳۷۰ و ۱۳۸۰ به مرز ۵۰ تا ۱۰۰ فرد کاهش پیدا کرد و امروز طبق برآوردها کمتر از ۵۰ فرد تخمین زده میشود.
مهندس هومن جوکار که از سال ۹۱ تاکنون سمت مدیریت پروژه ملی یوز آسیایی را برعهده دارد، در این باره میگوید: «علیرغم هر آماری که از جمعیت یوز آسیایی داده شود، به هر حال وضعیت این زیرگونه بحرانی است. روش تخمین جمعیت از طریق دوربینهای تلهای بنا به دلایل متعدد که نه تنها در ایران بلکه حتی در آفریقا هم ثابت شده، از دقت کافی برخوردار نیست و به همین علت نمیتوان بر چنین آماری تکیه کرد و فقط میتوان از آن ایده گرفت. چنانچه در حال حاضر ما درصدد هستیم تا راهکاری مانند ردپای ژنتیکی را در کنار دوربینها آزمایش کنیم.»
از مرکز تحقیقات و نگهداری یوزپلنگهای آسیایی چه خبر؟
خبرنگار گروه دانش دیجیکالامگ طی آخرین بازدیدی که از مرکز تحقیقات و نگهداری یوزپلنگهای آسیایی واقع در پارک پردیسان تهران داشت، جویای وضعیت تنها یوزهای آسیایی در اسارت دنیا، کوشکی و دلبر گردید. دکتر ایمان معماریان فارغالتحصیل رشته دامپزشکی دانشگاه تهران و فلوشیپهای بیهوشی، مقیدسازی و بیماریهای حیاتوحش از کشورهای نامیبیا، هلند و اسپانیا در حال حاضر بعنوان دامپزشک ارشد ناظر بر وضعیت سلامت این دو حیوان ارزشمند است.
دکتر معماریان دلیل انتقال این دو یوز به تهران را اینطور توضیح میدهد: «حدود ۲ سال پیش دلبر از استان سمنان، پارک ملی توران و کوشکی از استان خراسان شمالی، میاندشت به تهران آورده شدند. سایت تحقیقاتی یوزپلنگ آسیایی، مکانی است که به همین منظور طراحی و تجهیز شده و راهاندازی آن مرهون تلاشهای دستاندرکاران پروژه بینالمللی حفاظت از یوزهای آسیایی و کلینیک حیاتوحش پارک پردیسان است. امکانسنجی جابجایی کوشکی و دلبر در خلال جلسههای متعدد مشورتی و با حضور کارشناسان داخلی و خارجی صورت گرفت. در وهله نخست مکانهای مختلفی را برای راهاندازی سایت تحقیقاتی در نظر داشتیم، حتی سایتهای موجود و اصلاحات لازم برای تکمیل احتمالی آنها نیز مدنظر قرار گرفت. پارک ملی توران، پارک ملی کویر، پارک ملی خجیر و سرخهحصار از جمله مواردی بودند که روی انتخاب آنها اتفاقاً خیلی فکر شد اما در نهایت جمعبندی تیم کارشناسی این بود که بهترین مکان برای آنها پارک پردیسان است.»
دکتر معماریان در پاسخ به این پرسش که اصلاً چرا یوزها به تهران آمدند، چنین گفت: «مهمترین دلیل انتخاب پارک پردیسان تهران، مانیتور کردن و نظارت دائم بر وضعیت سلامت و رفتارشناسی یوزهای در اسارت بوده است. در حال حاضر شرایطی در سایت تحقیقات یوزهای آسیایی بوجود آمده که قرار است تا در آن یوزهایی که به هر دلیل از طبیعت جدا شدهاند و دیگر توان بازگشت به طبیعت را ندارند، نگهداری شوند. کوشکی و دلبر اکنون تنها یوزهای آسیایی در اسارت دنیا هستند اما ممکن است که در آینده یوزهای دیگری هم باشند که به این مجموعه وارد خواهند شد. اگر واقعبینانه به قضیه نگاه کنید، نه تنها بسیاری از امکانات تخصصی که مستلزم حفظ سلامت یوزهای در اسارت است بلکه در عین حال کارشناسانی که میتوانند ناظر بر وضعیت آنها باشند نیز متاسفانه تنها در تهران وجود دارد. البته در این تصمیمگیری جمعی، نظرات کارشناسان بینالمللی نیز لحاظ شده است. سایت موجود برای بیش از دو یوز طراحی شده و ۶ فضای مجزا دارد که ۲ فضای آن نسبت به سایر فضاها بزرگتر است. این دو فضا که از آن با نام فضای معرفی یاد میشود، در اصل جایی هستند که یوزها بیشترین زمان را در آنها میگذرانند و امکاناتی جهت نشانهگذاری و سایر رفتارهای طبیعی یوزها نیز در نظر گرفته شده. نکته مهمتر محدود کردن دید و ایجاد فضاهایی است که بتوانند وضعیت زیستی طبیعی را تا حد ممکن برای یوزها شبیهسازی کنند.»
معماریان در پاسخ به این سوال که آیا ممکن است طبق نظر عدهای از منتقدان، آلودگی هوای تهران منجر به مرگ یوزها شود، گفت: «اینکه آلودگی هوا میتواند برای پستانداران مشکلاتی ایجاد کند، نکته خارج از دیدی نبوده و نیست. یک دلیل مطرح شدن انتقاد این است که عدهای مرگ ماریتا، یوزپلنگی که قبلاً در پارک پردیسان نگهداری میشد و متاسفانه در سن ۸ الی ۹ سالگی تلف شد را با این موضوع ربط میدهند. نکته قابل ذکر این است که تشخیص مرگ ماریتا در آن زمان پایه علمی ندارد چرا که آن زمان در کالبدگشایی ماریتا دامپزشکان متخصص حیاتوحش حضور نداشتند و تخصص دامپزشکی حیاتوحش علم نوینی است که در ایران هنوز جایگاهی که باید برای آن وجود ندارد. این نکته را هم فراموش نکنید که آلودگی هوا بعنوان یک عامل ثانویه میتواند باعث ایجاد یکسری مشکلات شود و اگر آن مشکلات پیشرفت کند در نهایت میتواند منجر به مرگ شود در حالی که حتی در آن زمان چنین مشکلاتی در ماریتا تشخیص داده نشده. لازم به ذکر است که گونههای مختلف گربهسان هماکنون سالهاست که در تهران نگهداری میشوند و مشکلی هم نداشتهاند بعنوان مثال باغوحش تهران در حال حاضر میزبان پیرترین پلنگ آفریقایی در اسارت دنیا موسوم به لاسا است که این حیوان از ابتدای عمرش یعنی از ۶ ماهگی در تهران زندگی کرده و اکنون از سن طبیعی خود هم حتی فراتر رفته است.»
آیا تکثیر در اسارت خطر انقراض یوزها را کاهش میدهد؟
دکتر معماریان در پاسخ به این سوال عدهای که زادآوری دلبر (تنها یوزپلنگ ماده در اسارت در کل دنیا) را راهگشای مشکل انقراض تصور میکنند، میگوید: «این باور یک باور عامیانه است و به هیچوجه چنین مسالهای واقعیت ندارد. فراموش نکنید که اگر کوشکی و دلبر به تهران نمیآمدند به دلیل مشکلات سلامتی که بعدها در پایتخت آنها را تشخیص دادیم، امروز میتوانستند دیگر حتی نباشند. زادآوری و تکثیر یک جفت یوز طبیعتاً کوچکترین کمکی به حل مساله انقراض نخواهد کرد جدای از اینکه احتمال زادآوری یوزها در اسارت هم خیلی اندک است. موسسه تحقیقاتی اسمیتسونین (Smithsonian Institution) این احتمال را برای بیش از یک جفت، بالای ۱۰ درصد و برای بیشتر از ۱۰ جفت، بالای ۳۰ درصد تخمین زده اما این را در نظر داشته باشید که این احتمال برای یوزهای آفریقایی تعریف شده نه یوزهای آسیایی که زیرگونهای جدا هستند. هدف اصلی مرکز تحقیقات و نگهداری یوزپلنگهای آسیایی که البته نظر مشترک همه دستاندرکاران فعلی است، در وهله نخست آشنا کردن مردم با یوزهای آسیایی و فرهنگسازی در راستای حفاظت است و در کنار آن انجام مطالعات تحقیقاتی مانند بیولوژی، رفتارشناسی، مطالعات ژنتیکی و… نیز مدنظر قرار گرفته است.»
آقای مهندس هومن جوکار، مدیر پروژه بینالمللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی نیز در مصاحبه با خبرنگار دیجیکالامگ اهداف فوقالذکر را تایید کرده و افزودند: «کوشکی و دلبر میتوانند پرچمداران فرهنگسازی و انجام کارهای مطالعاتی باشند اما اینکه تصور شود میتوانند یوزها را از انقراض نجات دهند، یک تصور کاملاً عبث و بیهوده است. انجام کارهای مطالعاتی متعددی بر روی آنها در دستورکار است که در زمان مقتضی خبر آنها به رسانهها اعلام خواهد شد. خوشبختانه همین بخش فرهنگسازی هم تا اینجا بسیار خوب پیش رفته، ما مهمانان داخلی و خارجی برجستهای داشتهایم که با دیدن همین دو یوز به موضوع حفاظت جدیتر نگاه کرده و همگام ما شدهاند در حالی که اگر این دو یوز پرچمدار نبودند، شاید حتی خیلی از تصمیمگیران تاثیرگذار امروز همپای حفاظت از یوزها نبودند.»
همه ما بارها و بارها در دنیای مجازی شایعاتی میشنویم، حتی با کمال تاسف چنین شایعهپراکنیهایی در میان عدهای از کارشناسان محیطزیست نیز رواج دارد. نویسنده بارها موارد متعددی را حتی در میان کارشناسان ایرانی شاهد بوده، شایعاتی مانند اینکه کارشناسان دستاندرکار مرکز تحقیقات و نگهداری یوزپلنگهای آسیایی یک حرف نمیزنند و صحبتهای متفاوتی را مطرح میکنند از اساس پایه و صحت ندارد. امید است که در روز جهانی یوزها همه ما بر مسوولیتهای خودمان واقف باشیم، پیشکسوتان پروژه حفاظت از یوزهای آسیایی امروز بیش از گذشته به همدلی نیاز دارند، امید است که همه ما اعم از متخصص و غیرمتخصص دست از دامن زدن به شایعات برداریم و با همدلی بر روی هدف اصلی که حفاظت از میراث ملیمان است، متمرکز شویم.
با تشکر از مطالب زیبا و بسیار تفکر برانگیز خانم مهندس حیدری، درست است که طبق فرموده آقای دکتر معماریان تصور نجات گونه یوزپلنگ آسیایی با زادآوری همین دو یوزپلنگ عامیانه است اما می توان تحقیقات گسترده و پردامنه ای بر روی تسهیل زاد آوری این گونه در شاریط اسارت انجام داد تا اگر کار به جایی رسید که متاسفانه از کل این گونه فقط چند قلاده یوز در اسارت باقی ماندند بتوان آنها را از طریق زادآوری در اسارت دوباره تکثیر کرد یا از روش های تلقیح مصنوعی استفاده نمود. قطعا گونه ای مانند پاندا تفاوتهای فاحشی با یوز آسیایی دارد اما میتواند از برخی جهات الگویی باشد برای حفظ و تکثیر این گونه و امیدوارم دکتر معماریان و همکارانشان که افراد دلسوز و با دانش بالایی هستند باب همکاری و کسب تجربه از مرکز حفظ و نگهداری پاندا در چین را گشوده یا با مراکزی مانند مرکز مطالعات باروری رویان همکاری کنند تا بتوان در اسارت ذخیره ای حتی محدود از این گونه ایجاد نمود. اینکه بگوییم چون تکثیر آنها در اسارت بسیار سخت است یا اثری ندارد تلاشی حتی بیهوده هم در جهت تکثیر یوز در اسارت نکنیم چندان در شرایط بحرانی فعلی جالب توجه به نظر نمی رسد.
ممنون از گزارش خوبتون
کاش از متخصص ها و کارشناسان، آمار مرگ و میر این حیوان رو هم براثر تصادفات جاده ای (که تمامی آنها در جاده های ساخته شده در پارک های حیاط وحش و مناطق حفاظت شده کشته شده اند) جویا میشدید تا بزرگترین نیاز ما بستن و تغییر مسیر این جاده ها به مکانی دیگر باشد و دیگر آسیبی به این حیوانات و دیگرسرمایه های با ارزش کشور در این جاده های مرگ بار نباشیم.