بزرگترین نمایشگاه کتاب (سه نویسندهی محبوب در دیجی کالا)
در بخش قبلی پروندهی نمایشگاه کتاب، «برترین ناشران کتاب» در دیجیکالا به همراه پیشنهادهای مطالعهی کتاب از طرف صاحبان قلم مطرح شد. در قسمت دوم این پرونده، قصد داریم سه نویسندهی محبوب در دیجیکالا را به همراه آثارشان بررسی کنیم. با دیجیکالا مگ همراه باشید.
بیشتر از نیمی از آثار جعفر مدرسصادقی در بخش کتابهای چاپی دیجیکالا موجود است. این نویسندهی ۶۲ ساله جزو یکی از پرطرفدارترین نویسندههای ایران است. جعفر مدرسصادقی اهل اصفهان است. او سال ۱۳۶۲ با رمان «گاوخونی» به شهرت رسید. این رمان سال ۱۹۹۶ به انگلیسی ترجمه و در آمریکا هم منتشر شده است.
ساناز بیان
جادوی بیان
فکر میکنم در کارهای جعفر مدرسصادقی چیزی وجود دارد که خوانندهی باهوش این را میفهمد. آثار او فقط ادبیات نیستند و هنر در شکلهای مختلف در آثار او وجود دارد. در کتابهای جعفر مدرسصادقی یک اصالت مبتنی بر صداقت وجود دارد. او به جای استفاده از کلام و رفتار فاضلمآبانه که مرعوبکننده است، مخاطب را با یک اصالت ناب در آثار خودش روبهرو میکند. جملههای او در کنار این که ادا و اطوار ندارند و سادهاند، پیچیدگیهای خاص نثر جعفر مدرسصادقی را هم دارند که باب طبع مخاطب امروز است. آثار او خواننده را به فکر وا میدارند و بعد از خواندن یکی از آثارش مخاطب دوست دارد بقیهی کتابهای او را هم بخواند. بهنظرم در کنار همهی اینها مهمترین ویژگی آثار جعفر مدرسصادقی که داستانهایش را برای مخاطب دوستداشتنی میکند، تصویری بودن داستانها و زبان روانشان است. با وجود این که داستانهای او قصهگو و قصهمحور هستند، تجربهی تماشای یک تصویر یا سینما را تداعی میکنند. فکر میکنم این با سلیقهی من به شدت همراه است. مخاطب در آثار جعفر مدرسصادقی با جادوی تصویر همراه میشود و این بهنظرم خیلی ناب است. «گاوخونی» اولین کتابی بود که من از جعفر مدرسصادقی خواندم. به همین دلیل برای آنهایی که میخواهند خواندن آثار او را شروع کنند این کتاب را پیشنهاد میکنم. این کتاب مجموعهی کاملی از همهی نکاتی است که دربارهی آثار او گفتم. «گاوخونی» در عین وفاداری به ادبیات، تصویر و ویژگیهای سینمایی هم دارد و از معدود آثاری در ادبیات داستانی ما است که از آن اقتباس سینمایی شده است.
حسین سناپور متولد ۱۳۳۹ است. وی از سال ۱۳۶۳ در کنار داستاننویسی به نوشتن نقد داستان و نقد فیلم و گاهی هم فیلمنامه پرداخت و آنها را در نشریات مختلف به چاپ رساند. از حدود سال ۱۳۷۲ به مدت هفتسال به عنوان روزنامهنگار در بخشهای ادب و هنر چهار روزنامه کار کرد. او از سال ۷۹ شروع به تدریس داستاننویسی کرد و نخستین کتابهای چاپ شدهی او داستانهای بلندی برای نوجوانان بود که با نامهای «پسران دهکده» و «افسانه و شب طولانی» به ترتیب از سوی انتشارات سروش و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر شدند. رمان «نیمه غایب» سناپور در سال ۱۳۷۸ از سوی نشر چشمه به بازار کتاب راه یافت و در یک سال ۱۵ بار تجدید چاپ شد.
سینا دادخواه
برخورد مدرن با شهر بزرگ
در کنار داستان، توجه ویژهی سناپور به تکنیکها و صناعتهای داستانی که احتمالا میراث نهادینهشدهی نجفی و گلشیری است نیز حائز اهمیت است. او سه کتاب مهم در زمینهی دانش روایی و فنون داستاننویسی تألیف و منتشر کرده است که از منابع قابلاعتنای فارسی در این زمینه به شمار میروند.اینجا و آنجا از گردش بنیادی در فضای ادبیات هشتاد و شکاف بنیادی که میان «جوانها» و «سالخوردهها» افتاده صحبت کردهاند. سناپور در این میان یک استثناست. برای او میان تکیهی همهجانبه بر سنت روشنفکری ادبی -عمدتا میراث گلشیری- و حفظ ارتباط با سویههای جوانانهی ادبی تناقضی وجود ندارد. احتمالا اگر از او بپرسند، نفس همین شکاف را هم انکار خواهد کرد. فرصتی برای واکاوی این شکاف وجود ندارد، اما میتوان گفت سناپور و آثارش حلقهی اتصال و پل ارتباط هستند که هم به تاریخاندیشی و هویتگرایی «نسل قدیم» تعلق خاطر دارد، هم معاصریت داستانهای جدیدتر را میپسندد. آثار او -و اگر با تسامح دامنهی قضاوت را به اظهارنظرها و جستارها و مقالههایش تسری دهیم- آستانه و درگاهی است برای پیوند دادن دو انگارهی اساسا متفاوت نسبت به داستان.
احتمالا دو رمان شاخص سناپور یعنی «نیمهی غایب» و «ویران میآیی» در تاریخ ادبیات ما جز نمونههای موفق برخورد مدرن با شهر بزرگ طبقهبندی و ماندگار خواهند شد. سناپور از چهرهی دانشجو به عنوان نمادی از «جوانی» در این دو رمان اعادهی حیثیت میکند. دانشجو، دیگر نه قربانی است، نه عصیانگر. بلکه دختر یا پسری است که قرار است به شیوهی خودش کلاف درهمپیچ زندگی را باز کند. او دیگر نه ژولین سورل رمان «سرخ و سیاه» است، نه راسکولنیکوف. شباهتی هم به آیدینِ سمفونی مردگان ندارد. اگر ادبیات مدرن فارسی و به طور مشخص داستانهای بلند ایرانی را بهراحتی میشود متهم به بیتفاوتینظامیافته نسبت به چهرهپردازی مردان و زنان جوان کرد، آثار سناپور -هر چند با درصدی انحراف- از نخستین رگههای سیماشناسی مدرن جوانی به شمار میروند. و این نکتهای است بسیار مهم…
جوانی را بهراحتی میتوان با شهر معاصر نسبت داد و توصیف شهر را دستمایهای برای توصیف حالات و روحیات لغزان و شکنندهی جوانی دانست. اگر پیشتر گفتم «انحراف»، منظورم یک انحراف از «معیار» است. سناپور وجه قدرتمند «تاریخاندیش» را که بر بازآرایی هویت قومی/تاریخی ایرانی تکیه دارد در آثارش درونماندگار میکند. قهرمانان جوان او همچنان تهرنگی از «سهراب» و «سیاوش» و «فرنگیس» از خود بروز میدهند. ردپایی روشن از سوالاتی شبیه «چه شد که به این جا رسیدیم؟» و «ما چگونه ما شدیم؟» در آثار او قابلتشخیص است که خصیصهنمای آن، نوشتن رمانی با مضمونی تاریخی به نام «شمایل لرزان کاخها» است. اما به گمانم -اگر اجازهی اظهارنظر معتبر داشته باشم- این رگه را میتوان به نفع سویههای پررنگ شهرباوری و انسانمحوری در کارهای سناپور کنار زد. منظورم از انسانمحوری خطاب قرار دادن انسانِ جهانی رسته از محدودیتها و تعصبات محلی به نفع انگارههای جهانشمول است. متافیریک حضور اشباح تاریخی به انضمام قسمی از زبانآوری متصنع که پیوندی ناگزیر با تاریخگرایی دارد- کمابیش در آثار سناپور وجود دارد ولی… به سادگی نمیتوانم این جمله را کامل کنم، زیرا هنوز تکلیفم را با این وجه از جهان داستاننویسانهی سناپور مشخص نکردهام.
سیدمهدی شجاعی یکی از شناختهشدهترین نویسندههای ایران است. نویسندهای با بیش از پنجاه عنوان کتاب داستان، ترجمه، نمایشنامه و فیلمنامه که کتابها و داستانهایش طرفداران ثابتی دارند. شجاعی جزو معدود نویسندههایی است که تقریبا نیمی از آثارش در فروشگاه اینترنتی دیجیکالا وجود دارد و کتابهایش از پرفروشهای بخش کتابهای چاپی این سایت است. با جستجوی نام سیدمهدی شجاعی در سایت دیجیکالا میتوانید فهرست کتابهای موجود این نویسنده را ببینید، نقد و بررسی بعضی از کتابهایش را بخوانید و درنهایت کتاب مورد نظرتان را سفارش دهید.
احسان رضایی
ما خوششانس بودیم
شک نباید کرد که درخشانترین بخش کارنامهی کاری پر و پیمان سیدمهدی شجاعی، تاریخ نگاریهای داستان گونهی او است.شجاعی تا به حال پنج کتاب به این شیوه منتشر کرده که به روایت زندگانی علیاکبر(ع)، حضرت زینب(س)، حضرت زهرا (س)، حبیب بن مظاهر و شهید چمران میپردازد. برای پی بردن به ارزش کارهای شجاعی در این زمینه، کافی است یک بار به یکی از مراکز فروش کتب مذهبی سری بزنید و نمونههای دیگر زندگینامههای بزرگان دین را ورق بزنید. اغلب این کتاب ها، ادبیاتی شبیه به هم دارند، ادبیاتی که غالبا برگرفته از متنهای مذهبی قدیمی است. نوع فهرستبندی مطالب این کتابها هم فهرستبندی ثابتی است: تولد آن حضرت، شهادت آن حضرت، فرزندان آن حضرت و… حتی نوع احادیث و حکایت روایت شده از این بزرگان هم درکتابهای مختلف مشــابه هم است؛ انگار که یک نفر یک کتاب – یک کتاب به دردبخور و به روز شدهای برای دو قرن پیش را نوشته و آن را به اسمها و شکلهای مختلف تکثیر کرده است. واقعا باید این کتابها را ببینید تا بفهمید شجاعی چه کار بزرگی کرده.
کاری که شجاعی کرده این است که از این حکایتهای همیشگی، یک قصهی کامل و امروزی برای ما تعریف کرده؛ قصهای که تویش میشود جواب سوالهایمان را پیدا کنیم؛ سوالهایی که توی آن کتابهای قبلی جوابشان نیست؛ سوالهایی مثل این که چرا امام علی (ع) در برابر قضیهی خلافت بعد از پیامبر (ص) عکسالعمل تندی نداشــت؟ چرا حضرت زینب (س) باید به اسارت میرفت؟ چرا علیاکبر (ع) در صحنهی ظهر عاشورا به پدر گفت تشنه اســت؟ و چرا… اینها چیزهایی است که سیدمهدی شجاعی در کتابهایش برای ما توضیح داده؛ توضیح درست و درمان و قابل قبولی هم داده. همهی این کارها را هم در دل یک روایت داستانی و خواندنی انجام داده. او در نــگارش این کتابها، بیشتر از آن که در بند رعایت تکنیکهای داستاننویسی باشد، به فکر محتوای اثر بوده. من فکر میکنم ما شانس آوردهایم که شجاعی همچین تصمیمی گرفتهاست.
شیوا مقانلو
جاذبه
از جدیدترین کارهایم مجموعه داستان «اسلیپی هالو» نوشتهی واشنگتون ایروینگ را نشر پریان در نمایشگاه عرضه خواهد کرد. این اولین مجموعهی مستقلی است که از ایروینگ، پدر داستان کوتاه آمریکا، در ایران چاپ میشود و شامل پنج داستان کوتاه مهم از آثار او است. همچنین چاپ سوم مجموعه داستان «زندگی شهری» اثر دونالد بارتلمی هم پس از چند سال نایاب بودن به وسیلهی نشر کلاغ چاپ شده است.
ضمنا یک سال گذشته دبیر و ویراستار پروژهی ترجمهی برترین فیلمنامههای جهان برای نشر سفیدسار بودم، که تا حالا ده جلدشان منتشر شده داشت. تازهترینهای این مجموعه در نمایشگاه کتاب «جاذبه» نوشتهی آلفونسو و خوناس کوئرون و رودریگو گارسی با ترجمهی حمید دشتی و «پسرانگی» نوشتهی ریچارد لینکلیتر است.
اگر به مطلب محبوبترین نویسندههای دیجیکالا علاقه داشتید، «برترین ناشران کتاب» را هم از دست ندهید. برای مطالعه کلیک کنید.
زندگی را شعله باید برفروزنده
شعله ها را هیمه سوزنده
جنگلی هستی تو ای انسان
جنگل، ای روییده آزاده
بی دریغ افکنده روی کوه ها دامان
آشیانها بر سر انگشتان تو جاوید
چشم ها در سایبانهای تو جوشنده
آفتاب و باد و باران بر سرت افشان
جان تو خدمتگر آتش
سربلند و سبز باش ای جنگل انسان