امپراطوری اپ (فصل سوم/ بخش اول)
فصل سوم – بخش اول
این دنیای جدید را کشف کن
اپ استور
“سفر اکتشافی حقیقی، جستجوی مناظر جدید نیست؛ بلکه داشتن نگاهی تازه است.”
– مارسل پروست
تحویلدار بانک گفت : “روز بهخیر!”
درحالیکه لبخندی به پهنای صورتام داشتم گفتم: ” متشکرم؛ امروز یکی از بهترین روزهای عمرم است.”
نقد کردن چک ۷۲.۳۲۲ دلاری، بهترین حسی که تا آن زمان میتوانستم تجربه کنم را به من داد. این پول را بابت قرارداد یک خانه گرفته بودم و چون بیشترین پولی بود که تا آن زمان بهدست آورده بودم از خوشحالی در پوستام نمیگنجیدم.
آن معامله ارزشی بیشتر از پولش داشت و برای من سمبل پیروزی و یک زندگی جدید با فرصتهای بینظیر بود. خیلی سخت کارکرده بودم، جنگیده بودم و اشک و عرق ریخته بودم تا آن رویای آمریکایی را که تمام عمر برایش خیالبافی میکردم را لمس کنم.
درحالیکه اکثر جوانها در اوایل بیست سالگیشان مشغول خوشگذرانی و تفریح بودند یا بیکار و بیهوده وقت میگذراندند، من مشغول مطالعهی بازار محلی املاک و مستغلات و یاد گرفتن از سرمایهگذاران موفق در این حوزه و البته، تفریح بودم. امیدوار بودم بتوانم از آنها یاد بگیرم و به همان شیوه زندگی کنم. دردست گرفتن آن چک و نقد کردن آن حس بینظیری داشت. تمام زحماتام نتیجه داده بود.
ششم ژانویه ۲۰۰۶، وقتی ۲۴ ساله بودم به «میرتل بیچ» در کارولینای جنوبی، جایی که در آنجا به کالج رفتم، نقل مکان کردم تا شرکت املاک خودم را تاسیس کنم. با این تصور که زیر و بم این صنعت را کاملا میدانم.
در ستایش امپراطوری اپ“میلیونها دلار درآمد داشته باشید در حالیکه در سفر دور دنیا هستید؟ خب، برای این موضوع یک کتاب هست که همین الان در حال خواندن آن هستید. من نتیجهی فوقالعادهی استراتژیهای چاد را در اپ استور دیدهام. فرصت یک کارآفرین برتر شدن را بقاپید و به جمع رو به رشد پولدارها بپیوندید.”
– «تایفون کارادنیز»، رییس شبکهی درآمدزایی «اپ آیفون»
همه داشتند از این شغل پول درمیآوردند و تقریبا هیچکس پیشبینی نمیکرد که روزهای خوش به پایان برسند. کمتر از یک سال بعد، بدون هیچ هشدار یا نشانهای، بازار کساد شد و هر آنچه برایش نقشه داشتم و زحمت کشیده بودم از بین رفت.
وقتی این اتفاق افتاد، تمام زحماتام تبدیل به کوهی از صورت حساب شد که باید پرداخت میکردم. تمام پولی را که از این قراردادم به دست آورده بودم، ظرف هفت ماه تمام و کمال خرج کردم و هیچ پساندازی برای روزهای مبادا نداشتم.
ناامید، به یکی از اساتیدم در نیویورک سرزدم. مطمئن بودم جوابی برای من خواهد داشت؛ اما وقتی راه نجاتاش این بود که: “هر کاری که تا الان انجام میدادی را تا وقتی در آن موفقی ادامه بده؛ به نظرم تو چیزی را که برای یادگرفتناش انقدر سخت تلاش کردی، فراموش کردی.” خیلی عصبانی شدم.
با خودم فکر کردم این دیگر چه مزخرفی بود؟! دو هفته بعد، داشتم مسواک میزدم که ناگهان، درست مثل کسی که از کما بیرون آمده باشد، در یک لحظه همهچیز برایم روشن شد.
متوجه شدم، تمام مدت بازار را از نگاه یک صاحب معاملات و املاک نگاه میکردم، نه از دید مشتری. دلیل موفقیت من درگذشته این بود که من از تحقیقات دربارهی بازار کاملا اشباع بودم و همیشه مثل یک مشتری به ماجرا نگاه میکردم. منظور از مشتری همان خریداران خانه است. توانایی درک و تحلیل من از بازار به من یک مزیت رقابتی داده بود.
به این نکته پی بردم که ساحل میرتل حتی در شرایط بحران هم برای مشتریان محلی گذراست و مردم همیشه دنبال جایی برای سکونت هستند. باید میفهمیدم کجا و چهطور خانهای میتواند مناسب باشد و سپس خریداران را پیدا میکردم.
یادم آمد وقتی که میخواستم خانهی خودم را بخرم، دنبال محلهای عالی نزدیک ساحل با مدارس خوب بودم. فکر کردم بقیهی مردم هم قطعا نیازهای مشخصی دارند و باید اطلاعاتی باشد که نشان بدهد کدام مناطق بیشترین میزان معاملات را دارد.
برای همین شروع کردم به تحقیق و بهترین و پرطرفدارترین محلهها را که بهخوبی با باقی محلههای شهر رقابت میکردند را پیدا کردم. بعد هم روی همین محلهها تمرکز کردم.
حق با استادم بود، از خودم پرسیدم: “خب، اگر اینها پرطرفدارترین مناطق هستند، چه کسی و چطور خانههای آنجا را میفروشد و چطور این کار را انجام میدهد؟ برای جذب فروشندهها یا خریداران چه کار میکند؟“
فهمیدم آژانسهای املاک معروف آن مناطق، فروشندهها را از طریق آگهیهای کوچک روزنامهها پیدا میکنند و با ادبیات خاصی با آنها صحبت میکنند. همین. من از استراتژی بازاریابی آنها تقلید کردم و خریداران را پیدا کردم. قادر بودم از طریق معاملات آن خریداران، تجارتام را زنده نگه دارم. وقتی که شرایط بازار عوض شد، من یاد گرفته بودم که هوشیار و به گوش باشم؛ چرا که توانسته بودم استراتژیهایم را عوض کنم و بهجای جنگیدن با شرایط با آنها رو به جلو پیش بروم.
دوران رکود بیشتر ازآنچه پیشبینی کرده بودم، طول کشید و باعث شد به لحاظ مالی تحت فشار باشم و همین شرایط را سخت کرده بود. اما این دوره برای من تجربهای ارزشمند بود که بابتاش شکرگذارم. درست مثل میدان جنگی بود که مهارتهای لازم برای دوام آوردن در تجارت را در آن یاد گرفتم و توسعه دادم. من از همین استراتژیها برای تجارت اپ که دردسرهای کمتری داشت هم استفاده کردم. به هدف نهاییام نگاه کردم، تحقیقات بازار را انجام دادم، مثل یک مشتری فکر کردم و از موفقترینها هم تقلید کردم.
خبر خوب این است که میتوانید در این جنگ زخمی نشوید و از روز اول از همین استراتژیها استفاده کنید. به بازار گوش بدهید، ترندها را دنبال کنید. بهعنوان یک اپآفرین، هرچه بیشتر مشتریان را درک کنید و آنچه میخواهند به آنها بدهید، جایزهتان بزرگتر، چشمگیرتر و ماندگارتر خواهد بود.
در این فصل، من شما را به یک تور در اپ ستور میبرم؛ بنابراین میتوانید این منبع قدرتمند را مثل یک حرفهای هدایت کنید. میتوانید تشخیص بدهید مردم موقع خرید برنامهها چه نکات و معیارهایی را در نظر میگیرند، و از این طریق میتوانید اپاستور را به دستگاه عابر بانک شخصیتان تبدیل کنید.
بالا بردن آگاهی
مثل خیلی از کسب و کارها، موفقیت شما مستقیما به درکتان از فروشگاهها مربوط میشود. اپ استور فروشگاه این کسب و کار است؛ پس برای درک بازار باید آن را مطالعه کنیم. این ممکن است خیلی واضح به نظر بیاید، اما باور نمیکنید چند نفر از توسعهدهندگانی که من ملاقات کردم این قسمت کار را درک نکردند، مراقب بازار نبودند و موفقترین اپلکیشنها را نمیشناختند.
بیشتر موفقیتهای من ناشی از آگاهیام از بازار بوده است. به همین سادگی. برنامهی روزانهی من چک کردن اپ ستور بود. این یک روند روزانه است تا ببینید کدام اپها موفق بودند و کدامها نه. یعنی آنها را دانلود میکردم، با آنها کار میکردم و به نحوهی عرضهشان به بازار دقت میکردم.
هرچه زمان بیشتری را با اپها صرف کنید، بهتر میتوانید ویژگی اپهای پرفروش و موفق و آنچه را که کاربرها به دنبالاش هستند را بفهمید. اگر میخواهید یک کارپرداز موفق باشید، باید تبدیل به یک معتاد به اپ شوید. این طرز فکر بنیاد و شالودهی موفقیت من بوده است.
برای مثال، کمی پیش نگاهی به جدول پرفروشترین اپها انداختم و متوجه تغییر بزرگی شدم. تا همین اواخر، بسیاری از برترین اپها، فروشی بودهاند، اما اکثر آنها رایگان شدهاند. ( جدول ۱-۳)
وقتی متوجه این ترند شدم، از خودم پرسیدم چه اتفاقی افتاده و چرا؟ کمی دقیقتر به برترین اپهای رایگان نگاه کردم. چندتایی از آنها را دانلود کردم و متوجه شدم توسعهدهندگانشان از گزینهی خرید درون برنامهای استفاده کردهاند و تعداد زیادی قابلیت بهدردبخور و مفید را در قبال دریافت هزینه در اختیار کاربرانشان قرار میدهند. اپل کمی پیشتر خریدهای درون برنامهای را معرفی کرده بود تا ابزاری باشد برای توسعهدهندگان که بتوانند از طریق اپهایشان محتوای مدنظرشان را بفروشند؛ اما مدتی طول کشید تا توسعهدهندگان و کاربرها بتوانند از این گزینه بهخوبی استفاده کنند. کاربران از اینکه اپلیکیشنها رایگان هستند و میتوانند اگر دلشان خواست برای امکانات بیشتر، پول پرداخت کنند، خوششان میآید.
بر اساس این اطلاعات، میدانستم جریان بازار رو به کدام سو درحرکت است و باید تجارتام را با آن وفق میدادم. با توسعهدهندهام تماس گرفتم و بهروزرسانی اپلیکیشنهایام را شروع کردم و توانستم سودم را از طریق خرید درون برنامهای افزایش دهم. این یک تغییر عمده در بازار بود که بدون بررسیهای روزانهام، متوجهاش نمیشدم.
من متوجه شدم که دیگر توسعهدهندگان مشهور هم بازار را ارزیابی میکنند و خودشان را با آن وفق میدهند. هرچه بیشتر از اتفاقاتی که در بازار میافتد آگاه و بهروز باشید، سریعتر میتوانید روی شرایط در حال تغییر سرمایهگذاری کنید.
بین اپها را بخوانید
چگونه با بازار همگام میشوید؟ بهترین راه این است که مدام Apple cheat sheet (مجموعهای از اطلاعات مفیدی که اپل دربارهی محصولات مختلفاش ارایه میدهد) را مطالعه کنید. اپ استور برترینهای پولی، رایگان و پرسود ( اپهایی که بیشترین درآمدزایی را داشتهاند، که شامل رایگانها هم میشود) تا همان لحظه را نشان میدهد (تصویر ۲-۳). و همین فهرستها را در دستهبندی اپهای شخصی هم ارایه میکند. این اطلاعات طلایی هستند؛ چرا که نوسانات بازار را به ما نشان میدهند. بهترین قسمت این است که برخلاف اخبار بازار دیگر صنایع، این اطلاعات همیشه در دسترس هستند.
این جدولها را زود به زود مرور کنید و به دنبال ترندهایی باشید که به دردتان میخورند. من هم همین کار را میکنم. اینکار به من مدلهای مختلف قیمتگذاری را یاد داد. ضمنا فهمیدم که اپها چقدر میتوانند خوب و بینظیر طراحی و ارایه شوند.
در اینجا نمونه سوالاتی که وقتی به بازار نگاه میکنید باید از خودتان بپرسید را به شما میگویم:
- چرا این اپ موفق است؟
- رتبهاش چند است و آیا جایگاه ثابتی دارد؟
- چرا مردم این اپ را میخواهند؟ ( به نظرها توجه کنید)
- آیا این اپلیکیشن مشتری را پایبند میکند؟
- آیا این اپ هیچکدام از نیازهای مرا برطرف میکند؟
- آیا بعد از استفاده از این اپ یک طرفدار پر و پا قرص آن میشوم؟
- آیا این اپ مشتری را به خرید ترغیب میکند؟
- مشتری بازهم از آن استفاده خواهد کرد؟
- توسعهدهندگاناش چطور آن را برای مشتریان بازاریابی کردهاند؟ (اسکرین شاتها، طراحی آیکون و توضیحات را چک کنید)
- از شرکت طراح این اپ چه نکات دیگری میتوانم یاد بگیرم؟
- مزیت رقابتی این اپ چیست؟
کنجکاو باشید و همیشه سوالهای زیادی بپرسید. همین مسیر موفقیت را به شما نشان میدهد. این روش تحقیق آسان، بدون هزینه و مفرح است. شما بازیها و اپهای زیادی دانلود خواهید کرد و با آنها سرگرم خواهید شد. کودک درون خود را دوباره پیدا کنید و خوش بگذرانید.
مهم است که آنچه میبینید را بنویسید تا بتوانید از یادداشتهایتان بهره ببرید. بجای اینکه بنویسید “فکر میکنم این چیزیست که به درد خواهد خورد” یا “دوستام گفت این اپ عالی است؛ پس من به سراغاش خواهم رفت” بگذارید اطلاعات بیطرفانه و کاربردی راهنمای شما باشند. چراکه تعداد خیلی کمی از اپها بطور شانسی موفق میشوند؛ تازه اگر بشوند! بعد از اینکه این کار را برای مدتی انجام دادید، یک حس ششم قوی برای تشخیص اپهای موفق از ناموفق در شما به وجود میآید.
هرلحظهای که با یک اپ سر میکنید، جزیی از تحقیق شماست که بهعنوان یک اپآفرین شما را هوشیارتر و داناتر میکند. حتی وقتی کسب و کارتان رشد کرد، به کشف کردن اپهای جدید ادامه بدهید. به این طریق میتوانید ایدههای جدید و قابلیتهای متدهای مختلف را بفهمید.
چه وقت باید درباره بازار تحقیق کنید؟ از وقت خود بیشترین استفاده را ببرید. چک کردن پالسهای اپ استور فقط ۵ تا ۱۰ دقیقه طول میکشد. بهعلاوه، زمان خود را تنظیم کنید تا وقتی پشت کامپیوتر هستید کار تحقیق را انجام دهید. این کار به شما امکان میدهد تا روی نمایشگر بهتر و راحتتر ترندها را دنبال کنید و راحتتر یادداشت بردارید.
عالی هس کارت دیجی کالا واقعا خیلی مطالب خوبی گذاشتی دمت گرم. مطمعا باش این کاری رو که کردی همه خوششون میاد. در یک کلام دجی کالا تو سایت ها و تو خرید ها بهترین و با اعتبار ترین جایی هس که میتونیم خریداری کنیم. و پیشرو هستی واقعا. خسته نباشین.
من دقیقا با همین استراتژی تونستم دانلود یکی از اپهام رو به ۴۰هزار برسونم. واقعا مهمه که هر روز مارکت رو چک کنید.
عالی آقا یحیی ایشالله موفقیتت ادامه دار باشه
اگه نکته کمک کننده ای شما داری(با توجه به موفقیتت) بفرمایید که بقیه دوستان هم استفاده کنند ممنون
فقط میتونم بگم کارتون عالیه.خسته نباشی مترجم
خیلی خیلی مـــــــــــــــــــمــــــــــــــــــــــــــــنون