امپراطوری اپ (فصل دوم/بخش دوم)
فصل دوم – بخش دوم
نصباش کن
ذهن یک میلیونر اپ
طرز فکری طلایی بسازید
شما باید باورهایی در خصوص پولدار شدن در خودتان بهوجود بیاورید که به شما اجازه میدهند از لاکتان بیرون بیایید. یاد بگیرید بجای در نظر گرفتن تمام علتهایی که درگذشته باعث شده تلاشهایتان بیثمر بماند، یا فکر میکنید ممکن است در آینده مانع کارتان بشود، فرصتها را ببینید. با تغییر در باورهایتان، میتوانید کشمکشها را به فرصت تبدیل کنید و یاد بگیرید چطور پیشرفت کنید.
«آنتونی رابینز» زندگی من را از خیلی جهات تغییر داد. در دوران نقاهت بعد از تصادفام در بیمارستان، یک نفر سیدی برنامهی «لبه را بگیر» را به من هدیه داد. کلماتاش بخشی از من را که نمیدانستم وجود دارد، بیدار کرد.
متوجه شدم که تا آن روز در زندگیام روی ابزار کسبوکار تمرکز داشتم. “چطور فروش بیشتری داشته باشم؟” “چطور میتوانم در تبلیغات بهتر باشم؟” “چه کسی را بهعنوان کارمند استخدام کنم؟” اینها سوالهایی بودند که میپرسیدم.
در ستایش امپراطوری اپ“وقتی صحبت از اپ آیفون میشود، چاد یک گنگستر به تمام معناست. میزان درآمدی که او در مدت زمان کوتاهی بهدست آورده، حیرتانگیز است. ”
«فرانک کرن»، پردرآمدترین مشاور تبلیغات اینترنتی در دنیا
آنتونی رابینز به من یاد داد سوالهای عمیقتری بپرسم: “میخواهم سبک زندگیام چطور باشد؟” “چه چیزی برایم اهمیت دارد؟” “چطور میخواهم خودم را بروز بدهم؟” “از پولدار شدن چه هدفی دارم؟” “ماموریت من در زندگی چیست؟” این سوالها دیدگاهام را نسبت به زندگی و تجارت عوض کردند و باعث شدند زندگیام را سروسامانی بدهم و مسیرم را مشخص کنم.
فهمیدم که اگر بخواهم سبک زندگی دلخواهام را داشته باشم، باید تغییرات بزرگی در دیدگاهام نسبت به مسایل بوجود بیاورم و در باورهایم را بازنگری کنم.
وقتی باورهایم را عوض کردم، ذهنیتام استوارتر و محکمتر شد. میدانستم چه میخواهم، و اجازه نمیدادم برنامههای دیگران مانع راهم شوند. خوشحال بودم. فهمیده بودم که بدون بدنام و بدون آرامش، ثبات و نظم درونیام، هیچ نیستم. همین به من انگیزه و جرات داد. من انرژی متفاوت و ذهنی مثبت پیدا کردم که زندگی و کسبوکارم را هرروز هیجانانگیز میکرد.
ببینید؛ مجبور نیستید برای یاد گرفتن این مسایل مثل من حادثهای سخت را از سر بگذرانید و البته من هم امیدوارم این اتفاق برای هیچکس پیش نیاید. هر کاری که فکر میکنید لازم است انجام دهید تا به لحاظ فکری و ذهنی قویتر شوید. تصادفام بهطور اساسی مرا عوض کرد؛ چراکه فهمیدم فرصت دوبارهای برای زندگی به من داده شده و من هم اصلا قصد نداشتم این موهبت را هدر بدهم. شروع تازه و فرصت از نو ساختن شما میتواند از همین الان شروع شود یا شروع شده!
کیفیت یک طرز فکر برنده
در این قسمت چند اصل مهم را برای داشتن یک ذهنیت برنده برایتان نام میبرم، که در کنار فعالیتهایتان میتواند باعث رشد و ترقی چشمگیرتان در دنیای اپ و زندگی شخصی شود.
«چرا»ی خودتان را بشناسید
از خودتان بپرسید “چرا میخواهم از طریق حرفهی اپ پول دربیاورم؟”. هرکسی نیاز به یک نیروی محرک دارد؛ پس روی آن تمرکز کنید و بدانید که فقط با این کار نصف راه موفقیت را آمدهاید. «چرا»ی شما ممکن است منحصربهفرد یا شبیه به بقیهی اپآفرینها باشد.
موضوع اینجاست؛ بدون اینکه بدانید دلیل اصلیتان برای موفقیت چیست، کاری از پیش نمیبرید. این «دلیل» میتواند سفر به دور دنیا، پرداخت هزینههای دانشگاه فرزندانتان، کارهای خیریه، نگهداری از والدین پیرتان یا کمک به محیط زیست باشد.
به من کسانی را نشان بدهید که برای رسیدن به چیزی یک «چرا»ی مهم و کافی دارند، و من به شما اطمینان میدهم برای رسیدن به آن، فقط مسالهی زمان در میان است. خب، «چرا»ی شما چیست؟
سوالهای پرزور
همانطور که در قسمت قبل متوجه شدید، یک سوال متفکرانه از یک جواب دمدستی بدون فکر بهتر است.
سوالهای درست، مغزتان را برای پیدا کردن جوابهای مناسب تحریک میکنند. من یاد گرفتم که موفقیتهای بینظیر و بزرگ نتیجهی مستقیم سوالهایی هستند که بهطور مرتب از خودتان میپرسید.
حواستان باشد که هرروز از خودتان سوالهای درست وموثر بپرسید. نتیجهd این کار شما را شگفتزده خواهد کرد. نتیجهی آشکار این عادت این است که حرفهتان را به سطوح جدیدی سوق میدهد.
چند مثال از سوالهای درست وتاثیرگذار که قبل از راهاندازی یک حرفهی اپلیکیشن باید از خودتان بپرسید را در اینجا بیان میکنم:
– چگونه از وقت آزادی که قرار است داشته باشم، استفاده خواهم کرد؟
– این کار را بهخاطر چه کسی انجام میدهم و چرا؟
– موفقیت من چطور زندگی کسانی را که دوستشان دارم عوض میکند؟
– برای ضمانت موفقیتام باید به انجام چهکارهایی متعهد شوم؟
یک ابزار قدرتمند دیگر سرعت عمل است. هرچقدر هم قدم کوچکی باشد اما زود دستبهکار شوید. خیلی جدی، یک تکه کاغذ بردارید و برای جواب دادن به این سوالها پنج دقیقه وقت صرف کنید.
در فصول بعد، من سوالهایی با جزییات بیشتر را با شما در میان میگذارم که مستقیما با بخش خاصی از کسبوکار شما مرتبط هستند.
چشمانداز/ نتیجه
برای خودتان چشماندازی درنظر بگیرید که اشتیاقتان را چند برابر کند. بعد نتایجی که میخواهید از این چشمانداز به دست بیاورید را کاملا مشخص کنید.
داشتن چشمانداز کاری، برای اینکه بدانید میخواهید به کجا برسید ضروری است. آیا شده که یک دفعه سوار ماشینتان بشوید و بدون اینکه مقصد را بدانید رانندگی کنید؟ خب، همه میدانیم که بعضیها نیمه هشیار زندگی میکنند و فقط برای اینکه خودشان را مشغول نگه دارند، کار پشت کار انجام میدهند. به نظر من اگر شما در حال خواندن کتابی دربارهی ساختن یک حرفهی اپ موفق هستید و میخواهید زندگیتان را از نو بسازید، پس جزو این گروه نیستید.
وقتی چشماندازتان را ساختید، به مکالمات درونی ادامه دهید تا به درک درستی از انگیزههایتان برسید:
ممکن است بگویید :
- من میخواهم مقدار مشخصی درآمد داشته باشم.
– خب، واقعا چرا چنین چیزی میخواهید؟
- برای اینکه قرضهایم را پرداخت کنم و همیشه نگران پول نباشم.
– خیلی هم خوب، نتیجهی این اتفاق چیست؟
- -این بار سنگینی از روی دوشم برمیدارد و باعث میشود حس کنم آزادم.
– و چرا این حس آزادی مهم است؟
– باعث میشود دوباره حس خوبی داشته باشم. میتوانم وقتم را با خانوادهام سپری کنم و خندیدن، تفریح کردن و لذت بردنشان از زندگی را ببینم. دوباره با دوستان قدیمی رفت و آمد میکنم. به جاهایی که همیشه آرزو داشتم، سفر خواهم کرد. زندگی جدیدی را تجربه میکنم. حس کودک بودن را به یاد میآورم؛ رویاهایی را که مرده بودند دوباره زنده میکنم و…
کنکاش را عمیقتر کنید؛ چرا که پاسخهای اولیه معمولا سطحی هستند و انگیزههای واقعی کارهایمان را بروز نمیدهند. معمولا وقتی این کار را میکنید، چیزی درونتان تلنگر میخورد. احساس خواهید کرد که آمادهی تغییر و پیشرفت هستید، زنده و پرانرژی و مشتاقید. آنجاست که به چشمانداز واقعی رسیدهاید. وقتی برای رسیدن به اهداف اصلی وارد این کشمکش و جریان میشوید، حقیقت پدیدار میشود و آنچه میخواهید بروز خواهد کرد.
وقتی به این نقطه رسیدید که همهچیز شفاف و واضح شد، اهدافتان را هم به آن اضافه کنید تا به این چشمانداز برسید.
یک مثال دیگر: از خودتان بپرسید “چه چیزی میخواهم بسازم و چشمانداز شرکتام چیست؟”
دقیق و واضح باشید. آن را برای خودتان احساسی کنید. دنبال چیزی باشید که برایش سر و دست میشکنید و آیندهی رویاییتان را همین الان بسازید. همیشه خواستههایتان ملموس و واقعی باشد.
مثلا، اگر من ماهیانه ۱۰٫۰۰۰ دلار درآمد داشته باشم، به ایتالیا میروم و با قایق گوشه و کنار گرند کانال ونیز را پارو میزنم. یا حتی ممکن است یک هدف سالیانه باشد مثل: خریدن خانهای بزرگتر؛ پرداخت تمام هزینههای تحصیل فرزندم؛ خلاص شدن از بدهیهایم.
این اهداف را جایی بنویسید که هرروز جلوی چشمتان باشد. این کار شما را باانگیزه نگه میدارد و انرژی لازم برای غلبه بر مشکلات پیشبینی نشده و موانع غیرقابل کنترل که میتوانند شما را از مسیر ساختن زندگیای که لایق آن هستید دور کنند، به شما میدهد.
من نتایج دلخواهم را با یک ماژیک وایت برد مشکی روی آینه دستشویی نوشتم؛ چون میدانستم هرروز صبح به دستشویی میروم، مسواک میزنم و به آینه نگاه میکنم.
در طول سالها نوشتههایی مانند: رسیدن به ماهی ۱۰۰۰ دلار گردش پول؛ سفر به یک مکان هیجانانگیز؛ فروش اپلیکیشن در هفت حالت، روی آن آینه نوشته شد.
هرروز دیدن آنها باعث میشد که سریعتر اتفاق بیفتند و برای مواجه شدن با کشمکشهای آن روز به من انگیزهی لازم را میدادند.
ایمان
هر هدفی که دارید، باید ایمان راسخ داشته باشید که حتما راهی برای رسیدن به آن وجود دارد، و باید در این اعتقاد ثبات داشته باشید. برای جذب موفقیت، حتما یاد بگیرید که ببینیدش، حسش کنید و بروزش دهید.
من همیشه به معنویات و فرا فیزیک اعتقاد داشتم اما هیچگاه به خودم اجازه پذیرشش را ندادم. بعد از تصادفم و شنیدن آن صدایی که ذهنم را از تاریکی بیرون آورد، دیگر نمیتوانم قدرت چیزی که فراتر از خودم است را انکار کنم. من فهمیدم که همه چنین چیزی را تجربه نکرده و نمیکنند. اما من اصرار دارم که شما به آن قدرت برتری که به آن ایمان دارید دوباره وصل شوید یا به آن ایمان بیاورید. این نتیجهی بازی را برای شما عوض میکند.
اشتیاق
باید در زندگی نسبت به حرفه یا هر کاری که میخواهید انجام دهید اشتیاق داشته باشید. ازآنجایی که برای راه انداختن این کار جدید زمان صرف میکنید، در موقعیتی هستید که میتوانید کاری کنید بیشتر از اینکه شبیه یک وظیفه باشد، مفرح باشد وگرنه خیلی زود از پا میافتید.
این اتفاق برای همهی افراد تک یا چند شغله میافتد و هدف شما این است که کارتان احساس یک وظیفه را به شما انتقال ندهد. این کار باید انجام پذیرد و طوری شود که شما میخواهید آن را انجام دهید نه اینکه مجبور به انجام آن باشید. وقتی این تصویر را ساختید، انرژیش شمارا خیلی راحت به جلو میبرد؛ درست مثل چوبهای اسکی که شمارا مستقیما به بالای قلهی پول میبرد.
برای رسیدن به این مرحله، روی ساختن اپهایی که دوست دارید متمرکز شوید و از آنها پول در بیاورید. مثلا، اگر به بازیهایی ویدیویی علاقمندید، احتمالا علاقهتان به آن دسته از اپهاست و در موردشان اطلاعات دارید. اگر از هوادارن عکاسی هستید، و فهمیدهاید که اپهای عکاسی خیلی پرطرفدارند، میتوانید زمانی را صرف آن گروه از اپها کنید و چیزی خلق کنید که طرفداران عکاسی مثل شما از آن لذت خواهند برد.
ترجمه شما بیست هست
عالی بود ممنون
سلام
با تشکر از مترجم عزیز و ترجمه فوق العاده تون
عالیه .
سلام.
خیلی ممنون از اینکه این بخش رو زودتر ترجمه کردید.
ممنون میشم بخش ها و فصل های دیگه رو هم زود تر ترجمه کنید.
واقعا اگه هفته ای دو بخش رو پخش کنید خیلی عالی میشه.
باز هم ممنون از مترجم عزیز.
سپاس
عالیه. عالی. فاصله انتشارشون رو کمتر کنید. مشتاقانه منتظر ادامه اون هستم.
ممنون از شما