اریک اشمیت؛ معنای مدیریت در درهی سیلیکون
در ششمین دههی زندگیاش آنقدر مشغله دارد که برای دیگران تصور رسیدگی به آنها هم امکانپذیر نیست؛ بههرحال وقتی با ۱۰٫۸ میلیارد دلار صدمین ثروتمند عالم باشید و در ۲۱۴ هیات مدیره، در ۱۰ سازمان مختلف که در ۱۲ حوزهی گوناگون فعالیت میکنند هم عضویت داشته باشید واقعا ۲۴ ساعت شبانهروز هم برای سرکشی به تمامشان کفایت نمیکند. نام «اریک اشمیت» (Eric Schmidt) مدتها است با نام گوگل گره خورده؛ او حالا رییس هیات مدیره شرکت هلدینگ صاحب گوگل یعنی الفابت است. در ادامه همراه دیجیکالا مگ باشید.
اریک امرسون اشمیت، در ۲۷ آوریل ۱۹۵۵ در فالز چرچِ ویرجینیای آمریکا در خانوادهای با سه پسر به دنیا آمد. مادرش الینور، کارشناس ارشد روانشناسی داشت و پدرش ویلسون در دانشگاههای جان هاپکینز و ویرجینیا استاد اقتصاد بینالملل بود. ویلسون اشمیت در دوران ریاست جمهوری ریچارد نیکسون در وزارت دارایی هم کار میکرد.
اریک اشمیت، تحصیلات متوسطه را در دبیرستان یورکتاون گذراند و به سال ۱۹۷۲ با کسب چندین تقدیرنامه دیپلم گرفت. سپس به دانشگاه پرینستون (Princeton University) رفت. در آنجا ابتدا معماری خواند ولی بیعلاقگی به رشته باعث شد تغییر رشته بدهد. نهایتا در ۱۹۷۶ در رشتهی مهندسی برق مقطع لیسانس را به پایان رساند. از آن سال تا ۱۹۸۰ را در بخش رسیدگی به دانشجویان خارجی دانشگاه برکلی (Berkeley) گذراند. همانجا با همسرش آشنا شد. بعدا ادامهی تحصیل داد و فوق لیسانس طراحی و پیادهسازی شبکههای رایانهای گرفت. اولین فعالیت عملیاش، راهاندازی شبکهی مرکز کامپیوتر دانشکده و برقراری ارتباط آن با دپارتمانهای مهندسی کامپیوتر و مهندسی برق و الکترونیک بود. او سرانجام دکتریاش را هم در سال ۱۹۸۲ در رشتهی علوم کامپیوتر و مهندسی برق کسب کرد.
اشمیت هرگز رابطهاش با دانشگاه را قطع نکرد؛ او در دههی اول ۲۰۰۰ میلادی در مدرسهی تجارت استنفورد سخنران مدیریت راهبردی بود.
زندگی شغلی
اشمیت در اوایل کارش بیشتر سمتهای فنی در شرکتهای فناوری اطلاعات را بر عهده داشت. در شرکت بزرگ «بل» (Bell Labs) در واحد تحقیق بود و به همین ترتیب بعدا هم در شرکتهای «زیلوگ» (Zilog) و «زیراکس» (Xerox) مسوولیتهای تحقیقاتی و فنی داشت. او در طول حضور در شرکت بِل به اتفاق همکارش مایک لسک (Mike Lesk)، «لکس» (Lex) را نوشت. لکس برنامهای بود که تحلیلهایی تولید میکرد که در طراحی ساختار کامپایلرها بهکار میرفت. در سال ۱۹۸۳ به شرکت «سان مایکروسیستمز» (Sun Microsystems) رفت و برای نخستین بار سمت مدیریتی گرفت و مدیر نرمافزار آن شرکت شد. سپس به معاونت کل تولیدات نرمافزاری و پسازآن معاونت و نهایتا ریاست «سان تکنولوژی» (Sun Technology Enterprises) رسید.
اریک اشمیت در ۱۹۹۷ مدیر عامل و رییس هیات مدیرهی شرکت «ناول» (Novell) شد. دورهی حضورش در ناول مصادف شد با معرفی پروتکل باز TCP/IP و در خطر افتادن پروتکل IPX این شرکت؛ در همین زمان مایکروسافت فرصتطلب با رهبری بیل گیتس، این پروتکل را همراه ویندوز ۹۵ عرضه کرد؛ همهی اینها بهشدت بر عایدی شرکت ناول تاثیر منفی گذاشت. اشمیت هم در سال ۲۰۰۱ و بعد از خرید «کمبریج تکنولوژی پارتنرز» (Cambridge Technology Partners)، ناول را ترک کرد.
لری پیج و سرگی برین، بنیانگذاران گوگل مصاحبهای با او ترتیب دادند؛ آندو آنقدر تحت تاثیر اشمیت قرار گرفتند که تصمیم گرفتند از وجود او برای هدایت شرکت تازه تاسیسشان استفاده کنند. در ماه مارچ ۲۰۰۱، اریک اشمیت ابتدا ریاست هیات مدیره و چند ماه بعد در آگوست همان سال مدیر عاملی گوگل را بر عهده گرفت. البته مسوولیتهای روزانهی شرکت با دو موسس آن تقسیم شد. تا پیش از عرضهی عمومی سهام گوگل، اریک اشمیت بیشتر به هدایت معاونان و روند فروش میپرداخت. بر اساس توضیح خود شرکت وظیفهی اشمیت در آن دوره چنین بود: «ایجاد مجموعهای برای حفظ رشد پرسرعت گوگل و حصول اطمینان از اینکه افزایش سرعت توسعه و عرضهی محصولات، خللی در کیفیت بالای آنها وارد نکند.»
اریک اشمیت از زمان استخدام شدنش در گوگل، ۲۵۰ هزار دلار حقوق سالانه بهعلاوهی مبلغی پاداش عملکرد دریافت میکرد. افزون بر این ۱۴٫۳۳۱٫۷۰۳ سهم کلاس B از سهام عام به ارزش ۰٫۳۰ دلار برای هر سهم و ۴۲۶٫۸۹۲ سهم از سری C به ارزش ۲٫۳۴ دلار برای هر سهم به او واگذار شد. در سال ۲۰۰۴ اشمیت به همراه موسسان گوگل به جمع امضاکنندگان سندی موسوم به «حقوق پایهی ۱ دلاری» پیوست و این رویه تا ۲۰۱۰ میلادی ادامه یافت.
در سال ۲۰۰۷ مجلهی PC World، او و دو موسس گوگل را در میان ۵۰ نفر مهم در وب قرار داد. نکتهی جالب دربارهی ثروت اریک اشمیت این است که او اولین میلیاردی است که بر پایهی دستمزد سهاممحور به چنین ثروتی رسیده و درعینحال نه بنیانگذار بوده نه نسبت خانوادگی با آنها داشته [که به او ارث برسد].
در فهرست ثروتمندترینهای مجلهی فوربز (Forbes) مربوط به سال ۲۰۱۱، او با دارایی تخمینی ۷ میلیارد دلار در ردیف ۱۳۶ قرار گرفت. وقتی هم در همان سال از سمت مدیر عاملی کنار رفت از شرکت گوگل ۱۰۰ میلیون دلار پاداش دریافت کرد.
در ۲۰ام ژانویه ۲۰۱۱ گوگل اعلام کرد که آقای اریک اشمیت سمتش بهعنوان مدیر عامل را ترک خواهد کرد ولی همچنان به عنوان رییس هیات مدیره و مشاور بنیانگذاران، «پیج» و «برین»، باقی خواهد ماند. درنهایت هم در ۴ام آوریل ۲۰۱۱ لری پیج، خودش مدیریت عامل را به عهده گرفت.
در زمان تصدیگریاش در گوگل در ماجرای دخیل شد که بعدا موضوع «قانون رقابت در استخدام شرکتهای های-تک» هم شد. در یکی از این موارد استیو جابز به اشمیت نامهای مینویسد و از او به خاطر استخدام خارج از عرف کارکنانش بهوسیلهی گوگل گلایه میکند. اشمیت هم فورا به واحد منابع انسانی ایمیلی با این مضمون میفرستند و مینویسد: «به اعتقاد من سیاستهای تبیینی ما خلاف استخدام نیروهای اپل است. میتوانید این رویه را سریع قطع و به من در اینباره توضیح دهید؟ من باید فورا به اپل پاسخ بدهم پس هر چه زودتر مرا در جریان بگذارید» بههرحال این ماجرا بعدا در دادگاه پیگیری شد و هم گوگل و هم اپل ناگزیر به پرداخت خسارت به آن کارکنان شدند.
در سال ۲۰۱۵، گوگل بزرگترین تغییر ساختاری تاریخش را اعلام کرد. رهبران گوگل از یک شرکت مادر به نام «الفابت» (Alphabet) صحبت کردند. در آن روز مشخص شد که الفابت مجموعهای از شرکتهای مختلف خواهد بود و از این به بعد، گوگل تنها یکی از این زیرمجموعههاست. اریک اشمیت هم به ریاست هیات مدیرهی شرکت الفابت انتخاب شد. او اکنون ریاست یکی از پیچیدهترین شرکتهای دنیا را برعهده دارد. در سال ۲۰۱۶ مجلهی فوربز، نام او را بهعنوان صدمین ثروتمند جهان معرفی کرد. ثروت او ۱۰٫۸ میلیارد دلار تخمین زده شده است.
حضور در دل شرکت رقیب؛ اپل
اشمیت در ۲۸ام آگوست ۲۰۰۶ به عضویت هیات مدیره اپل درآمد. اما در سال ۲۰۰۹ و با بالا گرفتن رقابتهای دو شرکت از سمتش استعفا داد تا جلوی شک و تردیدهای احتمالی را بگیرد.
اریک اشمیت نهفقط در صنعت و هیات مدیرههای مختلف که در هیات امناهای چندین دانشگاه مانند پرینستون حضور دارد. در چندین دانشگاه درس میدهد و تلاش دارد ارتباط خود با فضای دانشگاه را حفظ کند.
فعالیتهای خیریه
اریک اشمیت و همسرش وندی مانند بیل گیتس و ملیندا، بنیاد خیریهای تاسیس کردهاند به نام «بنیاد خانوادهی اشمیت». تمرکز این بنیاد بیشتر در مسایل زیستمحیطی است؛ اگرچه چندین بورسیهی تحصیلی هم برای دانشجویان نخبه دارند.
به نظر شما تفکیک وظایف چقدر در پیشبرد اهداف یک شرکت موثر است؟ فکر میکنید چرا در کشور ما اغلب صاحبان سرمایه، خود سمتهای مدیریتی را هم بر عهده میگیرند؟ به نظر شما اگر بنیانگذاران گوگل طبق روال مرسوم خود عهدهدار مدیریت کلان شرکت میشدند امروز به این شکوفایی میرسیدند؟
شبکهی اجتماعی اریک اشمیت (Eric Schmidt):
ممنون آقای برادران بابت مقاله های مفید و آموزنده 🙂
خب دوست عزیز، به نظر شما این وسط تخصص چه نقشی داره اونوقت؟؟! شما وقتی شنا بلد نباشی و در حال غرق شدن باشی، با اینکه داری هدفت حفظ جونت هستش ولی فقط بی دلیل دست و پا میزنی و آخرشم اون رو از دست میدی.
در واقع وقتی کسی که سرمایه گذار هست مدیر باشه بیشتر به پیشرفت شرکت کمک میکنه. برای حفاظت و افزایش سرمایه خودش. در عین حال مدیریت عامل یه سری اهداف شخصی هم داره که با اهداف شرکت تو تضاده. سود شخصی رو میگم بنابراین به مدیر عامل ها معمولا با سهام پاداش میدن که بخاطر خودشون هم شده به رشد شرکت کمک کنن. این میشه که هیئت مدیره و مدیر عامل همدیگه رو کنترل میکنن و اگر جدا باشن و رابطه ی درستی داشته باشن شرکت رشد بهتری میکنه.