جالبترین کتابهای فانتزی که در آنها جادو به کار رفته است
زمانی بود که در سبک فانتزی، جادو صرفاً یک چیز… چجوری بگوییم… جادویی بود و نیاز به توضیح خاصی نداشت. ولی گذر زمان عموماً عادت دارد همهچیز را پیچیدهتر کند و بنابراین جای تعجب ندارد که سیستمهای جادو نیز از همین روند پیروی کردهاند. این روزها در زمینهی طراحی سیستم جادو در کتابها دو مکتب فکری وجود دارد که در انشایی بسیار پرطرفدار که برندون سندرسون (Brandon Sanderson)، نویسندهی فانتزی نوشته، تشریح شدهاند:
مکتب فکری اول، سیستم جادوی سخت (Hard Magic) است که به قوانین بهشدت پایبند است.
مکتب فکری دوم، سیستم جادوی نرم (Soft Magic) است که زیاد به قوانین وابسته نیست و بهشکلی نسبتاً توضیحدادهنشده کار میکند. اکنون تقریباً میتوان همهی مجموعههای فانتزی را در یکی از این دو دسته گنجاند و بسیاری از خوانندگان فانتزی نظرات تند و تیزی دربارهی اینکه کدام را به دیگری ترجیح میدهند دارند.
البته نظر ما بر این است که نویسنده باید آن نوع سیستم جادویی را انتخاب کند که برای قصهای که میخواهد تعریف کند مناسب است، ولی برای دستهبندی راحتتر، بیایید یک بازه از ۱ تا ۱۰ تعیین کنیم که در آن ۱ نشانهی شلوولترین نوع جادو است (یعنی صرفا ً با عبارت «چون جادو است» همهچیز را میتوان توضیح داد) و ۱۰ نیز نشانهی سختگیرانهترین و قانونمندترین نوع جادو است (یعنی اگر مجموعه کتابی را با این رتبه تمام کنید، یک دکترای افتخاری در زمینهی آشنایی با آن سیستم جادویی کسب میکنید).
در ادامه، ما ۱۶ مجموعهی فانتزی را بر اساس میزان سختگیرانه بودن سیستم جادویشان رتبهبندی کردهایم. ولی قبل از اینکه بهشان بپردازیم، لازم به ذکر است که در نظر ما سیستمهای جادو به خودی خود از انواع دیگر بهتر یا بدتر نیستند و در نهایت همهچیز به نحوهی استفاده شدنشان در داستان بستگی دارد.
۱. هابیت و سهگانهی ارباب حلقهها (The Hobbit & The Lord of the Rings)
- نویسنده: جی. آر. آر. تالکین
- رتبهبندی سیستم جادو: ۱ (صرفاً چون جادو)
هرگونه صحبت کلی دربارهی ژانر فانتزی بدون حداقل اشاره به تالکین کار دشواری است. هدف او از نوشتن «ارباب حلقهها»، خلق یک اسطورهی مدرن بود و در داستانهای اسطورهای نیز اغلب برای جادو توضیح خاصی ارائه نمیشود. بنابراین جای تعجب ندارد که در کتابهای تالکین، طبق تعریف مدرن جادو از سیستم خاصی پیروی نمیکند. در جهان تالکین، ریشهی جادو دانایی و قدرت ذاتی است؛ هرچه شما به ایلوواتار (Iluvatar)، آفرینندهی جهان، نزدیکتر باشید، قدرت ذاتی بیشتری خواهید داشت. به همین خاطر، الفها و ایستاریها (Istari = همان جادوگران) همیشه از انسانها قدرت جادویی بیشتری خواهند داشت و پیرترین و داناترین این افراد نیز قدرتمندترینشان هستند. ولی تالکین هر نوع قدرتی را نیز بهعنوان نیرویی که ذاتاً فاسدکننده است به تصویر میکشد و جادو نیز فاسدکنندهترین نوع قدرت است.
با وجود اینکه تالکین جهان فانتزیای خلق کرد که شاید پرجزییاتترین پیشزمینهی داستانی، تاریخچه و بیوگرافی شخصیت را داشته باشد، در دنیای او جادو بسیار ساده است و صرفاً از اراده و دانش هر فرد ریشه میگیرد.
۲. نغمهی یخ و آتش (A Song of Ice and Fire)
- نویسنده: جورج آر. آر. مارتین (George R. R. Martin)
- رتبهبندی سیستم جادو: ۱ (صرفاً چون جادو)
هدف مارتین از نوشتن «نغمهی یخ و آتش» ساختارشکنی کلیشهها و قواعد سبک فانتزی حماسی – منجمله سیستم جادو – بود. در واقع او عمداً تلاش کرده تا نقش جادو در داستانش گیجکننده و غیرمنسجم باشد و جز چند قانون کلی – مثل قربانی کردن چیزی ارزشمند برای تولید کردن جادویی به همان میزان قدرتمند – از قواعد خاصی خبری نیست. بیشتر کسانی که در دنیای او از جادو استفاده میکنند، خودشان هم نسبت به ساز و کار آن احساس گیج بودن میکنند.
پیشفرض کلی بین شخصیتهای داستان این است که جادو غیرقابلاطمینان و اغلب بیتاثیر است، ولی وقتی جادو کار کند، بدجوری کار میکند (دیدهاید که قاتلین سایه چه کارها میکنند؟). برداشت مارتین از مفهوم جادو جالب است، چون عدم ساختارمند بودن آن عمدی است و روی شکلدهی روایت کلی تاثیر دارد، روایتی که البته هنوز کامل نشده، بنابراین شاید در کتابهای آتی در این زمینه شاهد تغییراتی باشیم.
۳. مجموعهی بلگریاد (The Belgariad) و مجموعهی زمیندریا (Earthsea)
- نویسندگان: دیوید ادینگز (David Eddings) (بلگریاد) و اورسلا کی. لگویین (Ursula K. Le Guin)
- رتبهبندی سیستم جادو: ۲ (ساده، ولی موثر)
این دو مجموعه که جزو آخرین آثار خالص فانتزی پسا-تالکینی بودند، رویکرد سادهانگارانهی تالکین به جادو را اندکی ارتقا دادند و یک سیستم جادوی بسیار ساده خلق کردند که در بستر آن یک سری قانون و قواعد بسیار محدود حاکم است. با توجه به اینکه رویکرد آنها شبیه به هم است، در یک مدخل آورده شدهاند.
مثلاً در مجموعهی کلاسیک «بلگریاد»، برخی افراد میتوانند از قانون اراده و کلمه (Will and the Word) استفاده کنند؛ این قانون بدین معناست که اگر چیزی را از ته دل بخواهید، آن را اراده کنید و سپس واژهی مربوط به آن را به زبان بیاورید، خواستهیتان به واقعیت میپیوندد (البته با در نظر گرفتن یک سری محدودیت کلی که خدایان تعیین کردهاند).
در مجموعهی «دریازمین»، همهی چیزها یک نام پنهانی و راستین به زبان باستانی اژدهایان دارند. اگر این واژه را یاد بگیرید، نسبت به آن چیز یا شخص قدرت پیدا میکنید (در ضمن، در زبان اژدهایان نمیتوانید دروغ بگویید، مگر اینکه خودتان یک اژدها باشید).
قوانین جادویی این دو مجموعه آنقدر سادهاند که عملاً در بستر آنها هر اتفاق جادوییای ممکن است، ولی حداقل یک سیستم اولیه و کلی فراهم میکنند که میتوانید کلاه قیفی نوکتیز و منقش به ماه و ستارهیتان را روی آن قرار دهید.
۴. مجموعهی قهرمان ابدی (The Eternal Champion)
- نویسنده: مایکل مورکاک (Michael Moorcock)
- رتبهبندی سیستم جادو: ۳ (غیرسختگیرانه، ولی با توضیح)
مورکاک، یکی دیگر از نویسندگان افسانهای فانتزی – که متاسفانه هنوز آنطور که باید و شاید در ایران شناختهشده نیست – عادت نویسندگان قدیمی فانتزی نسبت به جادو را حفظ کرده است: جادو زیاد توضیح داده نمیشود و بهطور کلی غیرقابلاطمینان است. در جهان او، جادو عمدتاً از راه احضار کردن، کنترل کردن و معامله کردن با موجودات المنتال (Elemental) انجام میشود. اگر بخواهید ارتشی در حال پیشروی را در هم بکوبید، میتوانید یک دیو قدرتمند و ارتشنابودکن را احضار کنید. مشکل اینجاست که تمام این موجودات قدرتمند اهداف و انگیزههای خاص خود را دارند، برای همین احتمال زیادی دارد طلسمهای مربوط به احضار آنها نتیجهی غیرمنتظره داشته باشد یا اینکه کنترل موجود المنتال بهکل از دست جادوگر خارج شود و آشوب بهپا شود. این سیستم راهی هوشمندانه برای پنهان کردن این حقیقت است که سیستم جادویتان واقعاً نه یک «سیستم»، بلکه یک سری رهنمون شلوول است.
۵. مجموعهی سایههای جادو (Shades of Magic)
- نویسنده: وی. ای. شواب (E. Schwab)
- رتبهبندی سیستم جادو: ۴ (جعبهی معما)
سیستم جادو در مجموعهی عالی «سایههای جادو» وی.ای. شواب سازمانیافته است، ولی قواعد و قوانین زیادی ندارد. ما در طول داستان متوجه میشویم که جادوگران بسیار قدرتمندی به نام آنتاری (Antari) وجود دارند و میتوانند از جادوی خون (Blood Magic) استفاده کنند، ولی ساز و کار جادو در سه معادل موازی لندن (لندن قرمز، لندن سفید، لندن سیاه – لندن خاکستری لندن جهان ماست و بنابراین جادو در آن حاکم نیست) توضیح داده نمی شود و خاصیتی مرموز دارد. البته این مسئله اصلاً به داستان لطمه نمیزند. شواب با مهارت تمام اطلاعات کافی در اختیار خوانندگان قرار میدهد تا این سیستم را درک کنند، بدون اینکه سر آنها را با جزییات زائد و خستهکنندهای که برای درک داستان ضروری نیستند و شاید حتی به حس شگفتیای که در این روایت شخصیتمحور حاکم است لطمه بزنند، به درد بیاورد.
۶. مجموعهی هری پاتر (Harry Potter)
- نویسنده: جی. کی. رولینگ (K. Rowling)
- رتبهبندی سیستم جادو: ۵ (در ظاهر سختگیرانه)
ظهور پررنگ رولینگ در جهان ادبیات او را به نقطهی ارجاعی اجتنابناپذیر در چنین بحثهایی تبدیل کرده است. با اینکه مجموعهی «هری پاتر» در یک مدرسهی آموزش جادو واقع شده، سیستم جادویی که رولینگ برای جهانش خلق کرده خیلی سختگیرانه نیست. در این جهان قابلیت جادویی ژنتیک است، بنابراین با آن متولد میشوید و فراتر از وردخوانیها و چوبدستی تکان دادنها توضیح کمی دربارهی ساز و کار جادو وجود دارد (البته ساز و کار معجونها بیشتر توضیح داده میشود).
با وجود اینکه رولینگ در سایت پاترمور و یک سری رشتهتوییت جنجالی جزییات بیشتری به دنیاسازیاش اضافه کرده، هنوز مطمئن نیستیم که آیا با اضافه کردن واژهی ماکسیما (Maxima) به انتهای هر طلسم میتوان قدرت آن را بهطور اتوماتیک افزایش داد یا خیر.
۷. جاناتان استرنج و آقای نورل (Jonathan Strange and Mr. Norrell)
- نویسنده: سوزانا کلارک (Susanna Clarke)
- رتبهبندی سیستم جادو: ۵ (در ظاهر سختگیرانه)
سوزانا کلارک هم مثل رولینگ بهشکلی ماهرانه یک سیستم جادوی بسیار مبهم را پشت یک عالمه جزییات سطحی پنهان میکند، طوریکه به نظر میرسد مجموعهای از قوانین پیچیده بر استفاده از جادو حاکماند، در حالیکه هیچگاه توضیحاتی منطقی در این زمینه ارائه نمیشوند. با این حال این مسئله بهخاطر ضعف و کمکاری کلارک نیست؛ یکی از ریزهکاریهای جالب جادو در رمان این است که جادوگران واقعی نیز اغلب سر جزییات مربوط به استفاده از آن گیج میشوند. این منطقی به نظر میرسد، چون در بستر داستان، جادو بهعنوان هنری فراموششده معرفی میشود که دوباره بهطور ناگهانی در جهان قرن ۱۹ ظهور کرده است.
ترکیب طلسمهای بسیار خاص (مثل طلسمی که در آن یک آینه، تعدادی گل و الگویی مشخص دخیل است) و سوالهای بیجواب (چه نوع گلهایی؟) خودش خاصیتی جادویی دارد و تصوری سرابگونه از سیستمی پرجزییات را به تصویر میکشد.
۸. مجموعهی چرخ زمان (The Wheel of Time)
- نویسنده: رابرت جوردن (Robert Jordan)
- رتبهبندی سیستم جادو: ۶ (هم سختگیرانه و هم غیرسختگیرانه)
مجموعهی «چرخ زمان» اغلب بنا بر دو دلیل مورد سوءتفاهم واقع میشود. دلیل اول: بسیاری از قوانین ظاهری آن هیچگاه توضیح داده نمیشوند و قابلیت جادویی عمدتاً به مهارت ذاتی و استعداد نسبت داده میشود. دلیل دوم: جادو در ابتدا بهعنوان سیستمی نسبتاً سختگیرانه عرضه میشود، ولی با پیشروی داستان و بنا بر مقتضای آن، به پدیدهای بهمراتب نرمتر تبدیل میشود.
سیستم جادو در «چرخ زمان» بسیار منسجم و الگومحور است. پس از اینکه یاد بگیرید چطور از رشتهای از قدرت واحد (One Power) برای ایجاد اثر جادویی خاص استفاده کنید، میتوانید این دستورالعمل را بارها تکرار کنید و نتیجهی یکسان دریافت کنید.
شخصیتها نیز مجبورند از این قوانین پیروی کنند و اغلب باید از دانش خود بهشکلی هوشمندانه استفاده کنند تا موانع را پشتسر بگذارند (این یکی از قوانین خود سندرسون دربارهی جادوی سخت است). ولی رقابت شخصیتهایی بهمراتب قدرتمندتر و غافلگیریهای داستانی که این قوانین را دور میزنند (اندرول گنهالد (Androl Genhald)، گوشهایت دارند میسوزند)، باعث شدند که رتبهبندی مجموعه چند رقم پایین بیاید.
۹. سرگذشت شاهکش (The Kingkiller Chronicles)
- نویسنده: پاتریک راثفوس (Patrick Rothfuss)
- رتبهبندی سیستم جادو: ۶ (هم سختگیرانه و هم غیرسختگیرانه)
سیستمهای جادویی که راثفوس برای مجموعهی فانتزی حماسی محبوبش خلق میکند ملغمهای بس عجیب هستند. از یک طرف، سمپاتی (Sympathy) – پیوند بین دو شی در راستای اینکه تاثیر نیرویی یکسان را با یکدیگر به اشتراک بگذارند – بسیار پرجزییات است؛ کیمیاگری و جادوهای دیگر نیز همچنین؛ در حدیکه راثفوس گفته که در یادداشتهایش معادلات ریاضیطوری نوشته که از لحاظ منطقی تمام جادوهای استفادهشده در داستان را توضیح میدهند. از این لحاظ سیستم جادویی سختگیرانهتر از «سمپاتی» نمیتوان پیدا کرد.
از طرف دیگر، او سیستم جادوی «نام راستین» (True Name) را دارد که اصلاً توضیح داده نشده و سختگیرانه نیست. طبق گفتهی راثفوس، او برای خوانندگانش هم خر را میخواسته و هم خرما را؛ یعنی میخواسته هم یک سیستم جادوی عمیق را درک کنند و از هوشمندی نهفته در آن لذت ببرند، هم از حس شگفتی و رازآلود بودن جادوی توضیحدادهنشده بهرهمند شوند.
۱۰. مجموعهی حکایتهای زمین مرده (Tales of the Dying Earth)
- نویسنده: جک ونس (Jack Vance)
- رتبهبندی سیستم جادو: ۷ (سختگیرانه)
نویسندهای گمانهزن زیادی نیستند که یک سبک جادوگری خاص به افتخار آنها اسمگذاری شده باشد. ولی اگر «جادوی ونسی» (Vancian Magic) را گوگل کنید، به مجموعهی «حکایتهای زمین مرده» ارجاع داده خواهید شد. ونس سیستمی ساده دارد: طلسمهای جادویی را باید بهخاطر سپرد، ولی این طلسمها بسیار طولانیاند، برای همین افراد فقط میتوانند چند طلسم را در آن واحد حفظ کنند و در همان لحظه که طلسم را اجرا کنید، از خاطرتان پاک میشود.
این سیستم جادو که بر پایهی «محدود بودن منابع» طراحی شده، سرراست است، ولی از چاشنی محدودیت و مانع سازی که سندرسون در انشایش به آن اشاره کرد بهرهمند است. ونس هیچ تلاشی نمیکند تا توضیح دهد که چرا در جهانش جادو کار میکند و ساختار جادوها چگونه است و همین باعث شده که رتبهبندی میزان سختگیری او چند رقم پایین بیاید، ولی ایدهی پشت سیستم جادوی او بسیار قدرتمند است، در حدیکه بسیاری از نویسندگان (منجمله نویسندگان بازی رومیزی سیاهچالهها و اژدهایان) از آن الهام گرفتهاند.
۱۱. سهگانهی زمین شکسته (The Broken Earth Trilogy)
- نویسنده: ان. کی. جمیسین (K. Jemisin)
- رتبهبندی سیستم جادو: ۷ (سختگیرانه)
این روزها هیچ گفتگویی دربارهی قصهگویی فانتزی کامل نیست مگر اینکه ان. کی. جمیسین و کارهای او در این حوزه نیز مورد اشاره قرار گرفته باشد. او نویسندهای بسیار تاثیرگذار و موفق است که حتی منتقدان ادبیات جریان اصلی نیز به خوب بودنش واقفاند. او در سهگانهی «زمین شکسته» بین جادو و پدیدهای که اوروجنی (Orogeny) نامگذاریاش کرده تمایز قائل شده است. اوروجنی قابلیتی است که بعضی افراد از آن برخوردارند و با استفاده از آن میتوانند انرژی لرزهای (و شکلهای دیگر انرژی) جهان ثبات (Stillness) را که از لحاظ زلزلهخیزی ثبات ندارد، به سمت خود جذب کنند و طبق ارادهی خود آن را به جریان دربیاورند.
اوروجنی از تعدادی قانون مشخص پیروی میکند که از عمق و پیچیدگی علمی برخوردارند (نویسندهی کتاب با زمینشناسان همکاری کرده تا علم پشت سیستم جادویش را توسعه ببخشد)، ولی جمیسین معروف به این است که علاقهای به نظریهسازی از سیستمهای جادویش ندارد و به هرکس که سعی کند در این باره از او حرف بکشد، پاسخی طنزآمیز میدهد.
۱۲. سهگانهی جادوگران (The Magicians)
- نویسنده: لو گراسمن (Lev Grossman)
- رتبهبندی سیستم جادو: ۸ (بسیار سختگیرانه)
سهگانهی «جادوگران» اثری است که برای ساختارشکنی هری پاتر نوشته شد، برای همین جای تعجب ندارد که جادوی بهکاررفته در آن سختگیرانه است، نه؟ بهجای سیستم وردخوانی و چوبدستی تکان دادن هری پاتر که بیشتر مفرح است تا منطقی، گراسمن در این سهگانه سعی دارد اکتشاف کند که اگر مطالعهی جادو بهعنوان رشتهی تحصیلی پیچیده و باستانی واقعاً وجود داشت، چه شکلی به خود میگرفت.
در این سهگانه طلسمها پیچیدهاند و از الگوهای خاص پیروی میکنند، برای اجرایشان باید حجم زیادی از محتوا را حفظ کنید و حتی قبل از اینکه وارد بخش نظریه شوید، مقدار زیادی دانش پایه وجود دارد که باید یاد بگیرید. ساز و کار جادوگری در این سهگانه تا حد زیادی شبیه به ساز و کار ریاضیات پیشرفته است. با این حال، این حس با شما همراه است که اگر بهقدر کافی مطالعه کنید، شما هم میتوانید جادو اجرا کنید و از این لحاظ این پیچیدگی ارزشش را دارد.
۱۳. ویتا نوسترا (Vita Nostra)
- نویسنده: مارینا و سرگئی دیاچنکو (Marina & Sergey Dyachenko) (مترجم به انگلیسی: جولیا میتوف هرسی (Julia Meitov Hersey)
- رتبهبندی سیستم جادو: ۸ (بسیار سختگیرانه)
مارینا و سرگئی دیاچنکو، نویسندههای روسی بههنگام نوشتن رمان تحسینشدهیشان در سال ۲۰۰۶ – که بالاخره در سال ۲۰۱۸ در آمریکا منتشر شد – رویکردی مشابه به گراسمن در سهگانهی «جادوگران» در پیش گرفتند. با این حال، در این رمان قوانین جادو بیشتر از اینکه یادآور ریاضیات باشد، یادآور زبانشناسی است. وقتی ساشا ساموخینا (Sasha Samokhina) ۱۶ ساله در موسسهی تکنولوژیهای ویژه ثبتنام میکند، درگیر تحصیلات جادوییای میشود که کمترین شباهت ممکن را به تحصیل در هاگوارتز دارد.
در سال اول، دانشآموزان بیشتر زمان خود را صرف خواندن متونی تقریباً غیرقابلفهمیدن میکنند و مغز خود را آموزش میدهند تا قدرتهای نهفته در زبان را کشف کند. پس از تسلط یافتن به این پروسه (پروسهای که به معنای واقعی کلمه سیمپیچی مغزشان را تغییر میدهد)، به قابلیتهای پیشرفتهتری در راستای تغییر دادن دنیا از راه «قدرت زبان در تعریف کردن چیزها» دست پیدا میکنند. اگر بخواهیم توضیح بیشتری بدهیم، شاید نکات مهم داستانی لو بروند. با این حال، وقتی کتاب را تمام کنید، حس میکنید سیمکشی مغز خودتان هم عوض شده است.
۱۴. استاد پنج مکتب جادو (Master of the Five Magics)
- نویسنده: لیندون هاردی (Lyndon Hardy)
- رتبهبندی سیستم جادو: ۸ (بسیار سختگیرانه)
همانطور که از اسم این رمان کلاسیک – انتشاریافته در سال ۱۹۸۰ – مشخص است، در آن پنج مکتب جادویی وجود دارد و هر پنجتایشان با دقت و رویکردی سختگیرانه توصیف شدهاند و همهی قوانین و قواعدشان نیز بدون هیچ ابهامی شرح داده شدهاند. این پنج مکتب جادویی از این قرارند: ۱. توماتورجی (Thaumaturgy) ۲. کیمیاگری (Alchemy) ۳. جادوگری (Magic) ۴. ساحرگی (Sorcery) ۵. افسونگری (Wizardry) و هرکدام هم قوانین خاص خود را دارند.
مثلاً از قوانین افسونگری – که مکتبی با تمرکز روی احضار شیاطین است – میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- قانون فراگیری (The Law of Ubiquity): آتش به همهچیز ارجحیت دارد
- قانون دوگانگی (The Law of Dichotomy): روابط بر پایهی غلبه کردن یا تسلیم شدن شکل میگیرند
بهعبارت دیگر، شما میتوانید شیاطینی آتشین را احضار کنید (آتشی که با استفاده از سوختهای مختلف تشکیل شده باشد شیاطین متفاوت یا قدرتمندتری را احضار خواهد کرد) و وقتی هم شیطان احضار شود، جادوگر یا باید به ارادهی او غلبه کند، یا در برابر ارادهی او تسلیم شود.
همانطور که میبینید، قوانین بسیار سرراست، منطقی و همهجانبه هستند. نکتهی قابلتوجه این است که هاردی این قوانین مفصل را برای هر ۵ مکتب جادوییاش وضع کرده و توسعه داده است. غیر از این، وقتی شخصیت اصلی به افتخاری که در عنوان کتاب ذکر شده دست پیدا میکند و به استاد پنج مکتب جادو تبدیل میشود، نویسنده یک سری قوانین خودارجاعدهندهی دیگر را به داستان اضافه میکند که مخصوص استاد پنج مکتب هستند.
۱۵. توالی کرفت (The Craft Sequence)
- نویسنده: مکس گلدستون (Max Gladstone)
- رتبهبندی سیستم جادو: ۹ (حتی برای قوانینمان هم قوانین داریم)
نبوغ گلدستون در نوشتن این مجموعه این است که او به جادو، مثل قراردادهای قانونی و اصطلاحات فنی قضایی نگاه میکند. برای همین سیستم جادو، سیستمی بسیار سختگیرانه از آب درآمده که در عین حال بسیار انعطافپذیر و تفسیرپذیر است، دقیقاً مثل قراردادهای قانونی در دنیای واقعی.
غیر از این، در این جهان فانتزی، خدایان قدرت خود را مستقیماً از مفهوم «باور» به دست میآورند، باوری که میتوان آن را مثل هر کالای دیگری مهندسی و تولید کرد. اگر این دو عامل را کنار هم قرار دهیم، به سیستم جادوی قراردادیای میرسیم که منحصربفرد، متقاعدکننده و بسیار سختگیرانه است.
در جهان گلدستون، نیروی جادو – که در واقع قدرت خدایان است – به خودی خود بسیار بیزرقوبرق و غیرسختگیرانه است، ولی با بهکارگیری عاملی به نام کرفت (Craft) یا ساختوساز و بهخاطر دستکاری قوانین مذکور سختگیرانه میشود. مشخص است که نویسندهی این کتاب خیلی عمیق دربارهی مفهوم جادو فکر کرده است.
۱۶. مجموعهی مهزاد (Mistborn) و بقیهی کتابهای برندون سندرسون
- نویسنده: برندون سندرسون (Brandon Sanderson)
- رتبهبندی سیستم جادو: ۱۰ (مثل اینکه جادو را با علم اشتباه گرفتهاید)
جای تعجب ندارد که کسی که یکی از تاثیرگذارترین انشاهای مدرن دربارهی سبک فانتزی را نوشته است (و بهعنوان نویسندهی فانتزی نیز موفقیت زیادی کسب کرده)، یکی از سختگیرانهترین و قانونمندترین سیستمهای جادو در تاریخ را خلق کرده است. غیر از این، تفویض (Investiture)، سیستم جادویی که خلق کرده، یک سیستم مخفیانهی خودارجاعدهنده است که شامل تعدادی سیستم جادوی سختگیرانهی دیگر میشود که در مجموعههای فانتزی دیگر او توسعه یافتهاند و بهمرور مشخص شد که از هم جدا نیستند و بخشی از یک جهان فانتزی ادغامشده هستند.
دربارهی دستاورد سندرسون هرچه بگوییم کم گفتهایم: تا به این لحظه، تفویض بهطور کامل شرح داده نشده، ولی چیزی که مشخص است این است که سیستمهای جادوی مختلفی که در کتابهای سندرسون شرح داده شدهاند، همهیشان از قوانین کلی یکسان پیروی میکنند، چون همهیشان بخشی از سیستمهای خودارجاعدهندهای هستند که او برای کازمیر (The Cosmere)، جهان مشترک رمانهای خود تدارک دیده است. از این سیستمهای جادو میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- الومنسی (Allomancy) در مجموعهی مهزاد: جادویی که مطابق با آن، شخصیتها با بلعیدن یک سری فلز خاص به قابلیتهای فرابشری دست پیدا میکنند
- بایوکروما (BioChroma) در جنگشکن (Warbreaker): سیستمی که در آن، جادو از رنگهای موجود در محیط اطراف به دست میآید
- دور (Dor) در الانتریس (Elantris): سیستم جادویی مبتنی بر اجرای تشریفات
همهی این سیستمها بسیار پرجزییات و منسجم هستند و از منطقی قوی پیروی میکنند، ولی در عین حال فکر کردن بهشان بسیار مفرح است.
۱۷. سیاهچالهها و اژدهایان (Dungeons & Dragons)
- نویسنده: افراد مختلف
- رتبهبندی سیستم جادو: ۱۱ (برای درک آن به مدرک دکترا نیاز دارید)
بسیار خب، این مورد آخر دقیقاً رمان یا داستان نیست، ولی مدتهاست بازی رومیزی «سیاهچالهها و اژدهایان» معیار اصلی برای قضاوت دربارهی جادوی سخت باقی مانده است. چون اگر بهخاطر سیاهچالهها و اژدهایان نبود، شاید جادوی سخت هیچگاه محبوبیت کسب نمیکرد.
- سیاهچالهها و اژدهایان (قسمت اول): تاریخچهی بازی رومیزی سیاهچالهها و اژدهایان
- سیاهچالهها و اژدهایان (قسمت نوزدهم – قسمت آخر): سیگیل، شهر درها
در سیاهچالهها و اژدهایان، تکتک جزییات به تفصیل شرح داده شدهاند، همهی جنبههای جادو توضیح داده شدهاند و تکتک نتایج طبق قوانین پرجزییات تعامل منطقی به نظر میرسد. با این حال، نکتهی جالبتوجه این است که در عین قانونمند بودن و سختگیرانه بودن سیستم جادو در سیاهچالهها و اژدهایان، خاصیت جادویی آن همچنان حفظ شده است. یکی از دلایل آن این است که بهلطف مکانیزم تاس ریختن و همچنین نامشخص بودن ارقام مربوط به طلسمتان، عنصر شانس در جادو دخیل است؛ دلیل دیگر به ماهیت خود سرگرمی برمیگردد: سیاهچالهها و اژدهایان سعی ندارد تخیل یا حس شگفتی شما را سرکوب کند؛ بلکه صرفاً میخواهد این احساسات را در قالبی منسجم و الگوپذیر به جریان دربیاورد.
منبع: Barnes & Nobles
لیست قوی ای بود ولی جای یکسری کتاب ها واقعا خالی بود .
مثل : مجموعه دربار خار و رز
مجموعه ی رویازاد آهنین
مجموعه ی سقوط سیاه
مجموعه ی سریر شیشه ای و …
نویسنده های فانتزی تبدیل شدن به یه مشت نویسنده تنبل که هیچ تعهدی ندارن و در صورت فروش خوب اولین یا دومین جلد کتاب، دیگه علاقه ای به تموم کردن داستانشون نشون نمی دن و این خیلی اعصاب خورد کنه. از آخرین کتاب “سرگذشت شاهکش” ۱۲ سال میگذره و هنوز خبری از انتشار کتاب سوم نیست. توصیه می کنم اگر این مجموعه رو نخوندین سراغش نرین که حالتون گرفته نشه. جورج مارتین هم سرنوشت مشابهی داره و آخرین کتاب مجموعه “نغمه ی آتش و یخ” رو سال ۲۰۱۱ چاپ کرده و خبری از زمان انتشار کتاب بعدی نیست. در مورد بقیه مجموعه ها هم زیاد اطلاعی ندارم.
قشنگ و مفید بود ❤