چرا فکر میکنم همه از من متنفر هستند؟!
اگر نگران این هستید که همه از شما متنفر باشند، باید بگوییم که در این تجربه تنها نیستید و این احساس بسیار رایج است، بهخصوص زمانی که برای اولین بار وارد یک محیط اجتماعی جدید میشوید. محیط اجتماعی جدید میتواند به معنی شغل جدید، دانشگاه یا حتی ملاقات با دوستان دوستانتان باشد. علاوه بر این، ممکن است وقتی متوجه میشوید که دوستانتان بدون شما به جایی رفتهاند، این احساس به سراغ شما بیاید و با دیدن آنچه که دیگران در رسانههای اجتماعی به اشتراک میگذارند، تشدید شود.
معمولاً کسانی که این افکار منفی را تجربه میکنند، دچار گوشهگیری میشوند و اغلب از حضور در گروههای بزرگ میترسند، چون نگران قضاوت آنها در مورد خودشان هستند. این افراد همه چیز را بیش از حد تجزیه و تحلیل میکنند و به دنبال معنای پنهان در کلمات یا اعمال دیگران میگردند تا عدم علاقه یا تنفر آنها را نسبت به خودشان ثابت کنند.
در این مقاله از دیجیکالا مگ به این سؤال پاسخ میدهیم که چرا احساس میکنید همه از شما متنفر هستند و چگونه میتوانید این افکار منفی را کنترل کرده و احساسات آزاردهندهی ناشی از آن را رفع کنید. با ما تا انتهای این مطلب همراه باشید.
دلایلی که باعث میشوند احساس کنید همه از شما متنفرند
به گفتهی کارشناسان، مردم اغلب درگیر سوگیری تأییدی هستند. به عبارت دیگر، تمایل دارند که روی نکات منفی تمرکز کنند و نکات مثبت را نادیده بگیرند. حتی راههایی برای تداوم باورهای منفی در مورد خود پیدا میکنند. آنیتا چلیپالا (Anita A. Chlipala) که درمانگر و نویسنده است، دربارهی این موضوع میگوید: «مردم افکار خود را بدون اینکه بررسی کنند که درست هستند یا نه، باور میکنند.»
این یک احساس رایج برای کسانی است که برای اولین بار به یک مکان جدید میروند یا تغییراتی را در زندگی خود تجربه میکنند. با این حال، میتواند در موقعیتهای دیگر هم رخ دهد. وقتی عکس دوستانتان را بدون اینکه خودتان در آن مکان حضور داشته باشید در رسانههای اجتماعی میبینید، احساس میکنید که کنار گذاشته شدهاید. همچنین وقتی در مورد یک رویداد اجتماعی میشنوید که به آن دعوت نشدهاید، ممکن است این احساس را تجربه کنید.
شاید برایتان آرامشبخش باشد که بدانید تقریباً همهی افراد ممکن است هر از گاهی چنین احساسی پیدا کنند. به اعتقاد آنیتا چلیپالا، دلیل رایجی که باعث میشود بعضی از افراد این نگرانی را ابراز کنند این است که احساس میکنند مردم نمیخواهند در کنار آنها باشند. چلیپالا میگوید: «شناخت تحریفهای شناختی مهم است. من معمولاً میبینم که مردم حتی متوجه نمیشوند که تفکر آنها ناسالم است و این در حقیقت یک تحریف شناختی است.»
تحریفهای شناختی رایج
تحریف شناختی روشی است که باعث میشود ذهن ما دربارهی موضوعی که حقیقت ندارد، متقاعد شود. تحریف شناختی معمولاً باعث تقویت افکار و احساسات منفی میشود؛ یعنی چیزی به خودمان میگوییم که درست به نظر میرسد، اما در حقیقت فقط باعث میشود که نسبت به خودمان حس بدی پیدا کنیم. بیایید نگاهی به بعضی از الگوهای فکری منفی بیندازیم که باعث میشوند تعدادی از مردم باور کنند که هیچکس آنها را دوست ندارد.
۱. تفکر همه یا هیچ
تفکر همه یا هیچ در میان افرادی که با افسردگی یا اضطراب دست و پنجه نرم میکنند، رایج است. این تفکر زمانی رخ میدهد که از نظر شما همه چیز یا سفید است یا سیاه و هیچ حد وسطی وجود ندارد. معمولاً در چنین الگوهای فکری از کلماتی مانند «هرگز» یا «همیشه» استفاده میکنید.
بهعنوان مثال، به جای اینکه به این فکر کنید که دوستتان بهطور اتفاقی در یک رویداد حضور داشته است، بهسرعت به این نتیجه میرسید که حتماً از قبل برای شرکت در آن برنامهریزی کرده است، اما شما را دعوت نکرده است.
۲. فاجعهسازی
وقتی فاجعهسازی میکنید، هر اقدام کوچکی را که انجام میدهید، در ذهنتان آن را به یک فاجعه تبدیل میکنید. برای مثال، وقتی تولد یکی از دوستان خود را فراموش میکنید، این نگرانی در ذهنتان ایجاد میشود که همه شما را یک فرد بیملاحظه و سهلانگار میدانند و به همین دلیل تصمیم گرفتهاند که در آینده شما را به برنامههای تفریحی خود دعوت نکنند.
۳. شخصی کردن
این تحریف شناختی زمانی اتفاق میافتد که شخص همه کارهایی که دیگران میکنند یا حرفهایی که میزنند را به خود میگیرد و خودش را مخاطب اصلی این کارها یا صحبتها تصور میکند. برای مثال، ممکن است دوست شما به دلیل یک مشکل خانوادگی که هیچ ارتباطی با شما یا هر چیزی که گفتهاید یا انجام دادهاید ندارد، با شما تماس نگرفته باشد، اما شما فکر کنید که حتماً کاری کردهاید که او از تماس گرفتن صرفنظر کرده است.
۴. فیلترهای ذهنی
این زمانی است که شما چیزهای خوب را نادیده میگیرید و فقط روی جزئیات منفی تمرکز میکنید. بنابراین به جای یادآوری لحظات خوبی که با دوستتان داشتهاید، به یاد چیزی میافتید که باعث پشیمانی شما شده است، حتی اگر شواهد نشان دهد که این موضوع برای دوست شما مهم نیست.
راههای سالم برای قالببندی مجدد افکار
عبور از این تحریفهای شناختی به تمرین نیاز دارد. شما میتوانید برای هر تحریف جایگزین سالمتری را تمرین کنید. همچنین اگر متوجه شدید که در مواجهه با سایر عوامل استرسزا دچار تحریفهای شناختی میشوید، مراقبه یا سایر تکنیکهای کاهش استرس را امتحان کنید.
خودتان را به چالش بکشید تا به توضیحات جایگزین فکر کنید. همچنین میتوانید از مردم بازخورد بخواهید. بهعنوان مثال از آنها بپرسید: «فکر میکنم از من متنفری. آیا این درست است؟» حتی میتوانید با ملایمت بیشتری به این موضوع بپردازید و بپرسید: «من احساس میکنم که این اواخر تنها کسی هستم که به برقراری ارتباط تمایل دارم. آیا اتفاقی افتاده است؟ میخواهم مطمئن شوم که تو را ناراحت نکردهام یا باعث جریحهدار شدن احساسات تو نشدهام.»
همچنین به یاد داشته باشید که مردم اغلب به جزئیات کاری که شما انجام دادهاید، توجه نمیکنند. اگر نگران این هستید که در یک مهمانی حرف احمقانهای زده باشید و همین موضوع باعث عدم دعوت شما به سایر مهمانیها و رویدادها شده باشد، به یاد داشته باشید که بیشتر مردم واقعاً به آن فکر نمیکنند.
چلیپالا خاطرنشان میکند که باید این افکار منفی را بشناسید تا به یک الگوی ذهنی رایج تبدیل نشوند. در یک مطالعه، محققان پس از اولین گفتوگو یا تعامل افراد غریبه با یکدیگر از آنها نظرسنجی کردند که توجه به نتایج به دست آمده میتواند برای همهی ما مفید باشد. در این تحقیق محققان دریافتند که همهی افراد بیشتر از آنچه که فکر میکردند مورد علاقهی همسالان خود هستند. همچنین متوجه شدند که همهی افراد در طول یک تعامل بیشتر بر آنچه که میگویند یا انجام میدهند تمرکز میکنند تا رفتار دیگران.
به دنبال کمک باشید
اگر فقط گاهی اوقات احساس میکنید که دیگران از شما متنفر هستند و این احساس زودگذر است، به درمان نیاز ندارید. اما اگر مدت زیادی است که چنین احساسی را تجربه میکنید و میخواهید از کسی برای مقابله با این طرز فکر کمک بگیرید، به دنبال یک درمانگر شناختی-رفتاری باشید. چنین شخصی میتواند به شما در تشخیص الگوهای فکری ناسازگار یا تحریفهای شناختی که اغلب تکرار میشوند، کمک کند. علاوه بر این، به شما کمک میکند تا راههایی برای اصلاح این الگوی فکری پیدا کنید.
کلام پایانی
اگر فکر میکنید که دیگران از شما متنفر هستند، باید بدانید که افرادی زیادی این احساس را تجربه میکنند. آنها همهی گفتوگوهای خود را تجزیه و تحلیل میکنند و در همهی کلمات و جملهها به دنبال چیزی میگردند که نشاندهندهی تنفر دیگران باشد. شبها تا دیروقت بیدار میمانند و به این فکر میکنند که چرا همه از آنها متنفر هستند. حتی از تعداد لایکهایی که در شبکههای اجتماعی دریافت میکنند ناراحت هستند و احساس میکنند که ارزش عشق و محبت را ندارند.
خوشبختانه، خیلی بعید است که همهی اطرافیان شما واقعاً از شما متنفر باشند. در حقیقت، به احتمال زیاد این احساسات منفی از افکار شما نشأت میگیرند. بهعنوان مثال، بیش از حد روی جزئیات منفی تمرکز میکنید یا همه چیز را شخصیسازی میکنید و تمام صبحتها و اعمال دیگران را به خودتان نسبت میدهید. در حالت عادی این احساسات باید زودگذر باشند، اما اگر دائمی هستند و زندگی شما را مختل کردهاند، به درمانگر شناختی-رفتاری مراجعه کنید تا راههای مقابله با آن را بیاموزید.
منبع: verywellmind