ایکسباکس با احتیاط فراوان بازیهای خود را چندپلتفرمی میکند
در ماه فوریهی ۲۰۲۴، شرکت مایکروسافت به چند گمانهزنی پایان داد و فاش کرد که چهار بازی انحصاری خود یعنی Hi-Fi Rush ،Pentiment ،Sea of Thieves و Grounded روی پلتفرمهای دیگر منتشر میشوند. این شرکت بر این نکته تاکید کرد که این بازیها نسبتا قدیمی هستند و هر کدام بیش از یک سال پیش عرضه شدهاند و بازیهای آیندهی ایندیانا جونز (Indiana Jones and the Great Circle) و استارفیلد (Starfield) در آن زمان در این اعلامیه وجود نداشتند.
با این وجود، پیشبینی نکردن اینکه این کار تنها شروع یک تغییر استراتژیک گستردهتر است، کمی دور از انتظار بود و سرانجام شبهات به پایان رسید و تاریخ عرضهی بازی ایندیانا جونز و دایرهی طلایی برای پلیاستیشن ۵ تنها چند ماه پس از عرضه در دسامبر روی ایکسباکس و رایانههای شخصی و در بهار ۲۰۲۵ اعلام شد. واضح است که مایکروسافت قصد ندارد مدل کسب و کار آیندهی مورد نظر خود را در یک لحظه تغییر دهد. مدتی است که مشخص شده که مایکروسافت برنامههای گستردهای برای تغییر مدل خود به سمت انتشار چندپلتفرمی دارد، اما شکل دقیق آن مدل کسب و کار آینده هنوز کمی مبهم باقی مانده است، به ویژه به دلیل اینکه هر گام مایکروسافت باعث پنهان ماندن گامهای بعدیاش میشود.
مایکروسافت مانند یک شناگر ترسو که در یک دریای سرد قصد جسارت و شنا کردن دارد، با ظرافت خود را و شاید مهمتر از آن، پایگاه طرفداران ایکسباکس را در آب فرو میبرد و به هر قسمت از بدن آنها اجازه میدهد به نوبهی خود با شوک دما سازگار شود. اما آیا سریعتر و آسانتر این نیست که فقط وارد شوید و شوک را به طور کلیدریافت کنید؟ بدون شک اینگونه است اما اگر در ابتدا از سلامتی بالایی برخوردار نیستید، این نیز راهی برای حملهی قلبی به نظر میرسد! این بند به نوعی حال و روز این شرکت را نشان میدهد.
از طرفی این به طور کلی نحوهی کار آثار انحصاری زمانی نیست. زمانی که یک دارندهی پلتفرم برای یک بازی انحصاری زمانی پول پرداخت کرده است، یا یک دورهی زمانی برای انحصاری بودن یکی از بازیهای خود برنامهریزی کرده است، مانند زمانی که سونی آثار خود را روی رایانههای شخصی عرضه میکند، وجود این نسخه برای پلتفرمهای رقیب معمولا تا عرضه روی پلتفرم انحصاری زمانی مورد بحث قرار نمیگیرد. حداقل، تاریخ انتشار برای سایر سیستمها تا زمانی که انتشار در کنسول اصلی فرصتی برای فروش کامل داشته باشد تایید نمیشود و دلیل این امر واضح است: آثار انحصاری زمانی برای فروش در کنسولهایی خاص طراحی شدهاند و این که به مردم بگویید فقط چند ماه باید منتظر بمانند تا بتوانند بازی را روی سیستمهای دیگر بازی کنند، تاثیر قابلتوجهی بر کاهش فروش روی کنسول اصلی دارد.
یکی از دلایل احتمالی برای اعلام تاریخهای عرضهی بازی روی ایکسباکس و پلیاستیشن با هم از سوی مایکروسافت صرفا میتواند یک اشتباه باشد اما یک توضیح دوم منطقیتر نیز باقی میماند و این آن است که مایکروسافت به تاثیر بالقوهی این بازی بر فروش سختافزار ایکسباکس اهمیتی نمیدهد زیرا این دیگر معیار مهمی نیست. در نتیجه اگر استراتژی تجاری مایکروسافت اکنون بیشتر بر تقویت موقعیت خود به عنوان یک ناشر بزرگ بازی روی پلتفرمهای مختلف باشد تا فروش کنسولهای ایکسباکس. اعلام تاریخ انتشار بازی برای پلیاستیشن ۵ منطقی است.
با توجه به موارد گفته شده، گفتهی فیل اسپنسر (Phil Spencer) در مورد اینکه این شرکت در تلاش برای بهتر شدن از کنسولهای سونی یا نینتندو نیست، درست به نظر میرسد. حتی زمانی که این شرکت بر شرایط خاص انتقال چهار اثر گفته شده در ابتدای متن به پلتفرمهای دیگر در ماه فوریه تاکید کرد، کاملا واضح بود که پشت این تغییر تفکری استراتژیک بوده است. بزرگترین عنصر مورد بحث در تمام این جریان، تصاحب استودیوی اکتیویژن بلیزارد (Activision Blizzard) است، حرکتی که تعادل تجارت بخش بازی مایکروسافت را به طور غیرقابل برگشتی تغییر داد و یک شبه، بسیاری از بازیهای مایکروسافت به طور پیشفرض تبدیل به آثاری چندپلتفرمی شدند زیرا بازیهای شرکت گفته شده چندپلتفرمی هستند و برای جلوگیری از کاهش درآمدهای واحد تجاری، باید به همین شکل باقی بمانند. در نتیجه، بخش بازیسازی مایکروسافت دیگر یک تجارت سختافزار با وجود برخی استودیوها برای تولید بازیهای انحصاری نیست، بلکه اکنون یک بخش تجاری بزرگ برای انتشار بازی است که کسب و کار کنسول و آثار انحصاری نیز تا حدودی به آن متصل است.
آینده برای چنین تجارتی اینگونه است که در کوتاه مدت تا پس از گذشت زمانی معلوم، رشد درآمدی را تجربه خواهد کرد که هدف مایکروسافت است. هزینهی استودیوی اکتیویژن بلیزارد یعنی گرانترین خرید مایکروسافت تاکنون و به علاوه میلیاردها دلاری که قبلا برای شرکتهایی مانند زنیمکس (ZeniMax) خرج شده است، نیازی به بازپرداخت ندارد، بلکه این شرکتها باید به طور مستمر رشد و درآمدزایی داشته باشند. این بدان معناست که تصور تبدیل آثار اکتیویژن بلیزارد به آثاری انحصاری برای ایکسباکس و اجتناب از عرضه روی پلتفرمهای پرفروش دیگر به سادگی غیرممکن است و هیچ سناریویی وجود ندارد که بخش ایکسباکس مایکروسافت را تحت فشار قرار دهد تا آثار این شرکت را انحصاری کند. با توجه به اینکه بخش عظیمی از آثار اکتیویژن بلیزارد به عنوان یک ناشر مستقل روی پلتفرمهای مختلف هستند، نگهداشتن این آثار در انحصار پلتفرم خانوادهی ایکسباکس حرکتی بیمعنی برای این شرکت به نظر میرسد. در واقع تمایز بازیهای مایکروسافت دیگر این نیست که در کدام پلتفرم هستند، بلکه این است که در هنگام عرضه از کدام سرویسهای اشتراکی بازی استفاده میکنند.
با این حال انحصار زمانی بازی ایندیانا جونز مانند یک عملی به نظر میرسد که واقعا برای هیچ یک از اهداف شرکت مفید نیست. این امر نرخ خرید ایکسباکس را کاهش میدهد، در حالی که همانطور که کریس درینگ (Chris Dring) در پادکست افتتاحیهی گیمزکام به آن اشاره کرد، احتمالا فروش بازی در پلیاستیشن ۵ را نیز کاهش میدهد چرا که ممکن است تا چند ماه پس از عرضه محبوبیت آن کم شود. این حرکت یک استراتژی بلندمدت نیست چون ممکن است که نگرانیهایی در مورد انجام سریع این تغییرات و ایجاد سرخوردگی در میان دارندگان ایکسباکس وجود داشته باشد، بنابراین یک راه حل موقت انتخاب شده است. در این میان طرفداران کنسولهای ایکسباکس میترسند که این شرکت در مسیر سگا (Sega) به عنوان یک انتشاراتی مستقل حرکت کند اما ممکن است این چیزی نباشد که مایکروسافت در حال حاضر به طور جدی در نظر داشته باشد چرا که هنوز هم میخواهد ایکسباکس یک اکوسیستم خاص خود را داشته باشد، به ویژه به این دلیل که بازیهایی که انحصارا در ایکسباکس فروخته میشوند به طور چشمگیری برای شرکت سودآورتر از بازیهایی هستند که روی هر پلتفرم دیگری فروخته میشوند.
علاوهبر این، داشتن مشتریان همیشگی زیادی در سرویسهایی نظیر گیم پس (Game Pass) بسیار عالی است. البته اگر ایکسباکسی برای ایجاد هویت برندی خاص و وفاداری مشتری وجود نداشته باشد، فروش بازیها از طریق پلتفرمهایی نظیر گیم پس بسیار سختتر خواهد بود. به نظر میرسد در حال حاضر برنامه این است که کنسول ایکسباکس مکانی ویژه برای انجام بازیهای مایکروسافت و دسترسی به خدمات آن باشد اما این مدل در دسترس قرار دادن کنسول به عنوان گزینهای اختیاری که در آن همهی بازیها و خدمات در جاهای دیگر نیز در دسترس هستند، یک ریسک بزرگ است و باید دید که آیا میتواند به این برند در بلند مدت سود برساند یا خیر. نکتهی که قابل تامل است این است که همهی اینها در مایکروسافت در حالی اتفاق میافتد که افراد شاهد تغییراتی بزرگ در رایانههای شخصی یعنی نه فقط خود آنها، بلکه دستگاههای بازی دستی از قبیل محصولات ایسوس و لنوو هستند.
شرکت ولو (Valve) بازار گفته شده را با دستگاه استیم دک (Steam Deck) آغاز کرد که همچنان نسبت به رقبا بهتر است و به طور پیشفرض، ویندوز را اجرا نمیکند، چون پشتیبانی سیستم عامل مایکروسافت از چنین دستگاههایی ضعیف بود، در نتیجه این شرکت در عوض یک نسخهی سفارشی لینوکس با یک ویژگی شبیهساز شگفتانگیز برای اجرای بازیهای ویندوز را برای دستگاههای خود ساخت. سایر دستگاههای مشابهی موجود نیز از نظر سختافزاری عالی هستند اما به دلیل پشتیبانی ضعیف ویندوز از چنین سیستمهایی همچنان درگیر دردسرهای خاص خود هستند. میتوان تصور کرد که با پشتیبانی نرمافزاری، خدمات و رابط ایکسباکس از یک سیستم عامل مجاز برای چنین دستگاههایی در این زمینه نیز رشد داشته باشد.
در نتیجه سایر شرکتها میتوانند دستگاههای بازی مبتنی بر ایکسباکس خود را بسازند. با این حال، این موضوع در عین حال میتواند مشکلاتی را برای مایکروسافت نیز ایجاد کند چرا که پلتفرم استیم (Steam) در حال حاضر پیشرو در این زمینه است و لیست بازیهای آن فراتر از آثار ایکسباکس و گیم پس است. در نهایت مایکروسافت ممکن است از رقابت با سونی و نینتندو منصرف شده باشد و بازار را به آنها سپرده باشد، اما اکنون میتواند برای رقابت با استیم تلاش کند که البته شرایط ایدهآلی نخواهد بود چرا که هر کجا که رقابت کم باشد، بدون شک شاهد نتایج فوقالعادهای نخواهیم بود.
منبع: Gameindustry.biz