مقایسه عملکرد پلیاستیشن ۵ و ایکسباکس سری ایکس؛ سه سال پس از عرضه
هر چقدر هم که باورش سخت باشد، بیش از سه سال از عرضهی پلیاستیشن ۵ و ایکسباکس سری ایکس در نوامبر ۲۰۲۰ میگذرد. با توجه به اینکه هر دو کنسول در میان یک بیماری همهگیر جهانی عرضه شدهاند، منصفانه است که بگوییم که این دو شرایط غیرمعمولی را تجربه کردهاند. کمبود سختافزار، تأخیرهای طولانی بازیها و پشتیبانی بیسابقه از نسل قبل، اغلب باعث شده که یادمان برود که در دوران کنسولهای نسل نهمی هستیم. در این مطلب به مقایسه عملکرد پلیاستیشن ۵ و ایکسباکس سری ایکس سه سال پس از عرضه میپردازیم.
اکنون که یافتن هر کنسول آسانتر از قبل شده است و بازیهای جدید با سرعت و تنوع بیشتری عرضه میشوند)، زمان خوبی است تا نگاهی به جایگاه هر کنسول بیندازیم. بهتر است توجه داشته باشید که این مقاله محدود به پلیاستیشن ۵ و ایکسباکس سری ایکس است. اگرچه ایکسباکس سری اس نیز با توجه به قیمت خود از قدرت خوبی بهره میبرد، با این حال بهگونهای طراحی نشده است که با هر یک از این کنسولها مقایسه شود.
پلیاستیشن ۵
در اوایل عرضهی پلیاستیشن ۵، به نظر میرسید که سونی مصمم است که از پلیاستیشن ۴ نیز تا حد خوبی پشتیبانی کرده و در عین حال از برخی پتانسیلهای کنسول جدید خود بهره ببرد. به همین دلیل، حتی اگر این کنسول را تا ۲۰۲۱ نمیخریدید، چندان چیز خاصی را از دست نمیدادید. با این حال این موضوع امروزه اندکی تغییر کرده است. واضح است که سونی از مردم میخواهد تا وقتی به پلیاستیشن ۵ فکر میکنند، به بزرگترین و بهترین بازیهای جدید فکر کنند. اگرچه آنها تا حد زیادی در تلاشهای خود موفق بودهاند، با این حال تمایل سونی برای حفظ سنتهای خاص، گهگاه به قیمت پیشرفت معنادار در زمینههای دیگر تمام شده است.
در هر صورت، واقعیت این است که اگر میخواهید برخی از بهترین بازیهای جدید منتشر شده در سه سال اخیر را بازی کنید، باید یک پلیاستیشن ۵ داشته باشید. این شامل آثاری انحصاری مانند، هورایزن فوربیدن وست، اسپایدرمن ۲، گاد آو وار رگناروک، فاینال فانتزی ۱۶، ریترنال، Ratchet & Clank: Rift Apart، دیمونز سولز و غیرانحصاری نظیر بالدورز گیت ۳، هاگوارتز لگسی، الدن رینگ، دثلوپ، الن ویک ۲، It Takes Two و بازسازی رزیدنت اویل ۴ میشود. در حالی که تیم پلیاستیشن در سالهای اخیر نسبت به عرضهی پورتهای کامپیوتر بازیهای خود بسیار سخاوتمندتر بوده است، سونی هنوز به وضوح معتقد است که کنسولی با بهترین و بیشترین بازیهای انحصاری احتمالا از رقبا بهتر عمل خواهد کرد. تا به امروز، این استراتژی به ظاهر ساده ثابت کرده است که به طور قابل توجهی این موضوع صحیح است.
هرچند نکتهی وجود دارد که نه تنها برای پلیاستیشن ۵، بلکه ایکسباکس سری ایکس نیز مطرح بوده و آن این است که ما در طول این مدت بازیهای زیادی را ندیدهایم که به درستی از سختافزار قدرتمندتر این کسنولها استفاده کنند. در طول سه سال گذشته، اکثر بازیها از توسعهدهندگان بزرگ و کوچک، آثاری بین نسلی بودهاند و تنها تعداد انگشت شماری از بازیهای قابل توجه که بیشتر آنها در سال گذشته منتشر شدهاند، به طور انحصاری برای سختافزارهای نسل فعلی عرضه شدهاند.این بدان معناست که سه سال از عمر این کنسولها میگذرد و ما تازه شروع به دیدن بازیهایی میکنیم که اجرای روان آنها روی کنسولهای نسل هشتمی غیرممکن است.
یکی از شگفتانگیزترین ویژگیهای پلیاستیشن، کنترلر کنسول یا همان دوالسنس (DualSense) است. در حالی که عملکردهای پیشرفتهی مختلف دوالسنس اغلب برای کنترلر هزینهی زیادی از نظر عمر باتری دارد، استفاده از آنها تا حد زیادی ارزشش را دارد. ویژگیهایی مانند ماشههای تطبیقپذیر و بازخورد لمسی پیشرفته واقعا به انحصاریهای پلیاستیشن ۵ کمک کردهاند که حس و حالی متفاوت را ارائه دهند. با این حال، این فقط آثار انحصاری نیستند که از ویژگیهای این کنترلر بهرهمند شدهاند، بلکه آثار غیرانحصاری مختلفی نظیر الن ویک ۲ نیز بعضا بهتر از آثار انحصاری از قابلیتهای دسته استفاده کردهاند. در واقع اگر دو بازی ظاهر، صدا و عملکرد نسبتا مشابهی را روی ایکسباکس سری ایکس و پلیاستیشن ۵ ارائه دهند، دوالسنس احتمالا به نسخهی پلیاستیشن ۵، ارزش خرید بالاتری بدهد.
در این میان سونی با عرضهی هدست پالس، دوال سنس ادج، پلیاستیشن پورتال و اکسس کنترلر، تنوع خوبی را از نظر لوازم جانبی ایجاد کرده است. هرچند مواردی نظیر قیمت دوال سنس ادج و کارایی پلیاستیشن پورتال در طولانی مدت، چیزی است که جای بحث زیادی دارد. همچنین پلیاستیشن ویآر ۲ در درجهی اول به لطف پیشرفتهای عظیمی که در سختافزار، فناوری و کنترلرهای خود نسبت به نسخهی قبلی خود ایجاد کرده است، چیزهای زیادی را برای ارائه دارد، اما فارغ از قیمت بالای آن که بسیاری از خریداران را از خود دور کرده است، حمایت چندان زیادی در ماههای اولیهی عمر خود دریافت نکرده است. متاسفانه از زمان عرضهی این هدست، تنها اثر بزرگی که برای آن عرضه شده همان Horizon Call of the Mountain است که به عنوان یکی از آثار لانچ کنسول منتشر شد.
جالب اینجاست که تمرکز پلیاستیشن روی آثار انحصاری از طرفی به درک عمومی از قدرت گرافیکی پلیاستیشن ۵ کمک زیادی کرده است. از نظر فنی، پلیاستیشن ۵ و ایکسباکس سری ایکس از نظر قدرت سخت افزاری تقریبا برابر هستند. با این حال، در اوایل، بسیاری از تحلیلگران برتری جزئی برای سری ایکس قائل بودند. با این حال، آن دسته از آثار انحصاری که به وضوح برای نشان دادن پتانسیل سختافزاری پلیاستیشن ۵ طراحی شدهاند، به استانداردی برای آثار نسل نهمی تبدیل شدهاند. در زمانی که چنین مواردی بیشتر به چشم میآیند، این آثار انحصاری به آسانی به تصدیق این موضوع کمک کردهاند که پلیاستیشن ۵ صرفا کنسولی قدرتمندتر است یا حداقل بازیهای بیشتری را ارائه میکند که شبیه تجربیات نسل نهمی هستند. با توجه به این موضوع، درک اینکه چرا پلیاستیشن ۵ تا این حد پرفروش بوده است، سخت نیست.
با این حال، پلیاستیشن ۵ تاکنون از کامل بودن فاصلهی زیادی داشته است. در واقع یکی از بزرگترین ناامیدیهای بسیاری، رابط کاربری و ویژگیهای سیستمی مختلف این کنسول بوده است. در ابتدا به نظر میرسید که این کنسول سرزمین عجایب است. سونی به سرعت از ویژگیهای کنسول مانند مرکز کنترل (Control Center)، کارتهای فعالیت (activity cards)، قابلیتهای اشتراکگذاری رسانه و سایر مکانیزمهای طراحیشده برای تبدیل رابط کاربری کنسول جدید خود به دنیای بازیهای کاربران استفاده کرد. با این حال، همه چیز عالی پیش نرفت. ویژگیهای مختلف مرکز کنترل پلیاستیشن ۵ تا حد زیادی به دلیل برخی تصمیمهای بیهدف رابط کاربری و عدم انگیزهی کلی برای کنار گذاشتن راه قدیمی خود برای آنچه که آنها معمولا ارائه میدهند، لغو شدهاند
به عنوان مثال، اینکه بتوانید یک کارت فعالیت را برای پرش به بخش خاصی از بازی بردارید، خوب به نظر میرسد، اما به ندرت قابل استفاده است و از زمان عرضهی کنسول چندان اهمیت زیادی پیدا نکرده است. حتی دکمهی اشتراک گذاری (Share) که بسیار پرطرفدار بود، اخیرا به لطف یک سری تغییرات که عملکرد مورد نظر آن را بسیار کاهش داده است، ضربهی بزرگی خورده است. در واقع بسیاری برخی از ویژگیهای ظاهرا کوچکتر رابط کاربری ایکسباکس سری ایکس نسبت به این عملکردهای پیچیدهی پلیاستیشن ۵ که به راحتی قابل نادیده گرفته شدن هستند را ترجیح میدهند.
مهمتر از آن، پلیاستیشن هنوز شرایط سرویس اشتراکی مناسبی را پیدا نکرده است که برای آنها منطقی باشد. سونی به صراحت اعلام کرده است که قصد توسعهی چیزی شبیه به گیم پس را ندارد، اما تلاشهای متعدد این شرکت برای تغییر عملکرد پلیاستیشن پلاس برای ارائهی مزایای اشتراکی مختلف، به نوعی تا حد زیادی با هوسهایی همراه بوده است. پلیاستیشن به وضوح علاقهمند به ارائهی چنین سرویسهایی با قیمتهایی نسبتا بالا است و در عین حال از نظر کیفی در مقایسه با گیم پس، حرفهای زیادی برای گفتن ندارد. همچنین به طور کلی، سونی از نظر گزینههای خدماتی گسترده چندان موفق نبوده است. پلیاستیشن ۵ نسبت به پلیاستیشن ۴ پشتیبانی بیشتری از آثار نسل قبلی ارائه میدهد اما نسبت به آنچه ایکسباکس سری ایکس ارائه میکند، مقداری عقب است. گزینههای بازیهای ابری، بازی از راه دور و پورت رایانهی آثار پلیاستیشن بهبود یافتهاند اما واقعا در هیچ یک از این دستهها پیشرو نیستند.
جالب اینجاست که تنها حوزهی فناوریهای آینده که سونی سرمایهگذاری زیادی روی آن کرده است، یعنی همان پلیاستیشن ویآر نیز چندان عالی نبوده است. واقعیت این است که بحث بر سر خرید پلیاستیشن ۵ سخت است. پلیاستیشن ۵ دارای بهترین انحصاریها، برخی از بهترین آثار غیرانحصاری و یک کنترلر فوقالعاده است. علاوهبر این، از نظر ظاهری نیز شیک است. با این حال شاید کمتر از چیزی است که بسیاری از آن به عنوان یک کنسول نسل نهمی انتظار داشتهاند. در هر صورت برای بسیاری، ویژگیهای مثبت کنسول بیش از حد کافی خواهند بود. با این حال، در مواجهه با افزایش رقابت از سوی مایکروسافت و نینتندو، جالب است که ببینیم آیا سونی راهی برای استفاده از مزیتهای پیشرو در صنعت خود برای هدایت سختافزار خود به آینده پیدا میکند یا خیر.
ایکسباکس سری ایکس
ایکسباکس سری ایکس یک دستگاه قدرتمند و یک ارتقاء سختافزاری چشمگیر نسبت به ایکسباکس وان است که با وعدهی اجرای بازیها با حداکثر وضوح 4K و حداکثر نرخ فریم ۱۲۰ عرضه شد. اگر بخواهیم در ابتدا به آثار انحصاری بپردازیم، بهتر است بگوییم که ایکسباکس در این نسل نیز تاکنون همه چیز را به پلیاستیشن واگذار کرده است. ناتوانی ایکس باکس در تولید منظم بازیهای انحصاری قابل توجه در حال تبدیل شدن به یک آسیب جدی برای میراث این شرکت است. شکستهای مختلف ایکسباکس وان در نهایت به طرز غمانگیزی به این قضیه منجر شد که مایکروسافت باید زخمهای خود را التیام بخشیده و برنامهریزی بهتری را برای آینده را آغاز کند. با این حال، اکنون که آینده نزدیک است، واقعا زمان آن رسیده است که سؤالاتی را در مورد اینکه چرا با وجود خریدهای هنگفت و مختلف مایکروسافت در طول سالها، تعداد کمی انحصاری انحصاری ایکسایکس سری ایکس وجود دارد، شروع کنیم.
آثاری مانند Sea of Thieves، استارفیلد، سری فورتزا، Pentiment و Hi-Fi Rush همگی فوقالعاده هستند، حتی اگر روی رایانههای شخصی نیز موجود باشند، اما نمیتوانند با تاثیر انحصاریهای اصلی پلیاستیشن رقابت کنند. علاوهبر این، چند انحصاری قابل توجه اخیر ایکسباکس نظیر هیلو اینفینیت و گیرز ۵ در برآورده کردن انتظارات تعیین شده توسط طرفداران این سریهای قدیمی کوتاهی کردهاند. بگذریم که اثری مانند ردفال از استودیوی آرکین نیز این وسط تنها طرفداران را ناامید کرد و یکی از بدترین آثار چند سال اخیر بود. اگر ایکسباکس در سالهای اخیر چند سری جدید قابل توجه را راهاندازی میکرد یا جریان ثابتی از پروژههای کوچکتر را تولید میکرد، ممکن بود از این منظر چندان مشکلی نداشت اما اینطور نبوده است. البته که همچنان بسیاری از آثار غیرانحصاری فوقالعاده که در بالاتر اشاره کردیم، وجود دارند که میتوانید آنها را تجربه کنید.
همانطور که ذکر شد، عدم وجود موارد انحصاری به درک عمومی از سطح قدرت کنسول آسیب رسانده است. در نتیجه با بازیهای بسیار کمی که برای نمایش ایکسباکس سری ایکس در بهترین حالت حالت طراحی شدهاند، این کنسول از منظر قدرت سختافزاری، گاهی ضعیفتر از پلیاستیشن ۵ به نظر میرسد. شما میتوانید در مورد ماهیت گاها حریصانهی کل مفهوم بازیهای انحصاری هر چه میخواهید صحبت کنید، با این حال، این یک موضوع ناامیدکننده برای کسانی است که ایکسباکس دارند و به آثار انحصاری بزرگی نگاه میکنند که روی پلیاستیشن ۵ در دسترس است. در واقع متقاعد کردن گیمرهایی که قصد خرید کنسول دارند، برای خرید کنسولی که نه تنها دارای انحصاریهای ضعیفتر از منظر کیفی است، بلکه به طور عینی از نظر کمیت نیز انحصاریهای کمتری دارد، سخت است. ایکسباکس هنوز زمان دارد تا این موضوع را بهبود دهد، اما نشانههای غمانگیزی تاکنون وجود داشته است.
این مایهی شرمساری است، زیرا ایکسباکس سری ایکس در زمینههای دیگر، عملکرد نسبتا خوبی از خود نشان داده است. یکی از این ویژگیها Quick Resume است؛ قابلیتی که پلیاستیشن ۵ در ارائهی آن تاکنون عاجز بوده است. این ویژگی به شما امکان میدهد به طور یکپارچه بین چند بازی جابجا شوید و بدون نیاز به منتظر ماندن در صفحههای بارگذاری طولانی، درست از همان جایی که متوقف کردهاید، بازیها را از سر بگیرید. بسیاری از کاربران پلیاستیشن نیز ترجیح میدهند که این قابلیت را به جای ویژگیهای پیچیده و نه چندان قابل استفادهی پلیاستیشن ۵ داشته باشند.
از طرفی میتوان گفت که ایکسباکس سری ایکس، بهترین رابط کاربری را در بین سه کنسول اصلی فعلی ارائه میدهد. این به هیچ وجه یک شاهکار دیجیتال نیست، اما اغلب شما را در مورد اینکه برای دسترسی به اکثر عملکردهای حیاتی آن به کجا مراجعه کنید، با تردید کمی باقی میگذارد. کارهایی که معمولا هنگام راهاندازی کنسول خود انجام میدهید به راحتی قابل دسترسی هستند و ویژگیهای پیچیدهتر نیز چندان دور از دسترس نیستند. کنترلر ایکسباکس سری ایکس به هیچ وجه به ویژگیهای پیشرفتهای که دوالسنس ارائه میدهد، نمیرسد. با این حال، استفاده از آن حس خوبی دارد، پاسخگو و بادوام است و حتی با اینکه به باتریهای خارجی متکی است اما عمر باتری آن استثنایی است.
به طور کلی، گزینههای دردسترسپذیری پیشرفتهی ایکسباکس در حال تبدیل شدن به یک نقطه قوت بسیار حیاتی هستند. این شامل مواردی مانند تنظیمات مختلف نرمافزاری کنسول شده و به بخشهایی مانند پشتیبانی کنسول از گزینههای ذخیرهسازی خارجی و ویژگیهای سازگاری با آثار کنسولهای قبلی پیشرفته نیز گسترش مییابند. گفتنی است که پلیاستیشن ۵ نسخههای بهبود یافتهی برخی از بازیهای پلیاستیشن ۴ را ارائه میدهد، اما با سری ایکس تقریبا میتوانید هر بازی ایکسباکس را که تا به حال ساخته شده است بازی کرده و آن را با مزایای مختلف بهبود بخشید. اگرچه سری ایکس و ایکسباکس از این نظر بینقص نبوده، اما همچنان گامهای روشنی در زمینههای سودمند برای مصرفکننده بر میدارند که سایر سازندگان تا حد زیادی از نادیده گرفتن آن راضی هستند.
البته، نمیتوان به ایکسباکس سری ایکس اشاره کرد و نامی از سرویس گیم پس (Game pass) نبرد. این سرویس اشتراکی بزرگترین عامل فروش ایکسباکس وان بود و وضعیت تا حد زیادی برای سری ایکس یکسان است. دسترسی به چنین کتابخانهی عظیمی از بازیها از جمله تعداد کمی از بازیهای جدید در روز اول انتشارشان، چیزی ستودنی و با ارزش خرید بالا است. این به ویژه برای کسانی که از این سرویس برای آزمایش بازیهای جدیدی استفاده میکنند که در غیر این صورت هرگز نمیتوانستند یا قصد نداشتند با قیمت کامل آنها را خریداری کنند، مهم است. در هر صورت این نقطهی عجیبی است که ایکسباکس سری ایکس در آن قرار دارد. این یک کنسول استثنایی است که از ماهیت آیندهنگرانهی مایکروسافت بهرهی زیادی برده است، با این حال، وقتی به موضوع به ظاهرا سادهی بازیهای انحصاری میرسیم، تمام آن تعریف و تمجید از سری ایکس به دیواری برخورد میکند که مایکروسافت نه تنها نتوانسته آن را خراب کند، بلکه به تدریج در ساخت آن نقش بسزایی ایفا کرده است.
جمعبندی
با گذشت بیش از سه سال از عرضهی کنسولهای نسل نهمی، میتوان گفت که در حال حاضر، پلیاستیشن ۵ به طور کلی ارزش خرید بالاتری دارد. در شرایط کنونی که گیمرهای معمولی معمولا چند بازی بزرگ در سال میخرند، پلیاستیشن ۵ تعداد بیشتری از این بازیها را برای ارائه دارد. پلیاستیشن همچنین اغلب از وضعیتی تقریبا مشابه اپل برخوردار است که انگار هر کسی باید کنسول جدید آن را در خانهی خود داشته باشد. به نظر میرسد سونی کاملا از همهی اینها آگاه است و یک کنسول استثنایی برای آن دسته از گیمرهایی ساخته است که فقط میخواهند اطمینان حاصل کنند که به بهترین آثار نسل دسترسی دارند. از طرفی دوالسنس و طراحی آن نیز عنصری از هیجان را به آن میبخشد که سری ایکس گاهی اوقات فاقد آن است. در هر صورت تقریبا سه سال از عمر کنسولهای نسل نهمی گذشته و باید دید که آنها در ادامهی راه و در نهایت میتوانند نسلی خاطرهانگیز را برای گیمرها رقم بزنند یا خیر؛ موردی که به هیچ وجه دور از انتظار نیست.
منبع: Den of Geek