بدترین فیلم‌های ۲۰۲۴؛ از «مادام وب» تا «جوکر ۲»

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۵۸ دقیقه
بدترین فیلم‌های 2024

سال ۲۰۲۴ با نمایش آثار تحسین‌شده‌ای همچون «بروتالیست»، «آنورا» و «ماده» همراه بود و فیلم‌های بلاک‌باستری موفقی مانند «درون و بیرون ۲»، «ددپول و ولورین» و «تلماسه: بخش دو» روی پرده رفتند اما مطابق انتظار، همه‌ی آثار سینمایی اکران‌شده عملکرد قابل قبولی نداشتند. با اینکه می‌توان بعضی از این فیلم‌ها را ناامیدکننده یا متوسط توصیف کرد، بدترین فیلم‌های ۲۰۲۴ چندان قابل دفاع نیستند و بهتر است تا حد ممکن نادیده گرفته شوند.

«شنا در شب» اولین فیلم بد سال بود که اکران گسترده شد و در ماه ژانویه روی پرده رفت؛ ژانویه که همواره بازه زمانی اکران فیلم‌های ضعیف بوده است، در ادامه پذیرای آثاری همچون «سرقت»، «نقش بازی کردن»، «دختر میلر» و «بازنده‌ها» هم بود. فارغ از فیلم‌های این فهرست، «انجمن سیاه‌پوستان جادویی آمریکا»، «تاریخچه شیطان»، «اشک ساز»، «طعمه»، «عروسی زیبا» و «کریون شکارچی» هم از بدترین فیلم‌های ۲۰۲۴ بودند که منتقدان و سینمادوستان درباره‌ی کیفیت پایین آن‌ها توافق نظر داشتند.

بدترین فیلم‌های ۲۰۲۴ بر اساس امتیازات

۳۵- بازگشت به سیاهی (Back to Black)

بدترین فیلم‌های 2024

  • کارگردان: سم تیلور-جانسون
  • بازیگران: ماریسا آبلا، جک اوکانل، ادی مارسن، لسلی منویل، پیت لی-ویلسون، تلما روبی، اسپایک فرن، هارلی برد
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 6.۳ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 35 از ۱۰۰

فیلم‌های زندگی‌نامه‌ای موسیقی‌محور در دو دهه‌ی گذشته مسیر پرفرازونشیبی را طی کرده‌اند، گاهی در اوج بوده‌اند و گاهی هم شاهد آثار ضعیف و سوال‌برانگیزی بوده‌ایم. پس از اینکه فیلم «محکم راه برو: سرگذشت دیویی کاکس» (۲۰۰۷) برداشتی کمدی از این زیرژانر ارائه داد و کلیشه‌های رایج آن را کنار گذاشت، تصور نمی‌شد که روزی فیلمی دیگر همین رویکرد را برای یک فیلم کاملا جدی استفاده کند تا اینکه سال ۲۰۱۸، «بوهمین راپسودی» این کار را انجام داد و البته به یک موفقیت تجاری بزرگ تبدیل شد تا بازار آثار زندگی‌نامه‌ای بر اساس زندگی خوانندگان و نوازندگان داغ شود. پس از آن، شاهد موج بی‌پایانی از فیلم‌های این چنینی بودیم، از سرگرم‌کننده‌های بی‌ادعا تا آثار فراموش‌شدنی و حتی توهین‌آمیز؛ با این حال، شاید هیچ کدام آن‌ها به اندازه‌ی «بازگشت به سیاهی» بد نباشد.

قابل پیش‌بینی بود که سم تیلور-جانسون توانایی ساخت یک فیلم قابل قبول از زندگی امی واینهاوس را نداشته باشد؛ این فیلمساز که «پنجاه طیف خاکستری» را در کارنامه دارد، اینجا هم یک فیلم معمولی ساخته که تنها نکته‌ی مثبت آن، موسیقی‌ها است و البته آن موسیقی‌ها هم نتیجه‌ی تلاش‌ها و استعدادهای او نیست. فیلم روایتی خنثی و سرد از زندگی خواننده‌ی فقید، امی واینهاوس (ماریسا آبلا) است که می‌خواهد متقاوت باشد و البته واقعا هم متفاوت است اما به دلایل اشتباه! «بازگشت به سیاهی» نمونه‌ی بارز یک فیلم سطحی است که همه‌ی عناصری که واینهاوس را به یک پدیده‌ی جهانی تبدیل کرد، نادیده می‌گیرد و حتی از او سوءاستفاده می‌کند تا داستان خودش را روایت کند. به جای تماشای این فیلم، بهتر است چند قطعه از امی واینهاوس گوش دهید تا هنر و استعادهای او را به یاد بیاورید.

۳۴- ریگان (Reagan)

ریگان (Reagan)

  • کارگردان: شان مک‌نامارا
  • بازیگران: دنیس کواید، دیوید هنری، پنلوپه آن میلر، کوین دیلون، مینا سوواری، جان ویت، لسلی-آن داون، رابرت داوی
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 6.۲ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 18 از ۱۰۰

فیلم‌های زندگی‌نامه‌ای -به جز آن‌هایی که درباره قاتلان زنجیره‌ای هستند!- باید ضمن ادای احترام به شخص مورد نظر، نقص‌ها و ضعف‌های شخصی او را هم به نمایش بگذارند. «ریگان» با بازی دنیس کواید، داستان یک بازیگر هالیوودی را روایت می‌کند که به حوزه‌ی سیاست قدم گذاشت و در نهایت چهلمین رئیس جمهور ایالات متحده شد. متاسفانه، این ساخته‌ی شان مک‌نامارا آن تعادلی که گفتیم را ندارد، در حقیقت همان‌طور که منتقدان هم اشاره کرده‌اند، فیلم یک «کلاهبرداری» است، و نه تنها هیچ کدام از نقاط تاریک یا نواقص شخصی رونالد ریگان را به نمایش نمی‌گذارد بلکه او را مانند یک پیامبر -یا یک شخص مقدس- می‌پرستد.

اما جالب است که فیلم حتی در ارائه‌ی تصویری آرمانی از ریگان هم دچار مشکل است؛ او شاید بی‌نقص به تصویر کشیده شده باشد اما برداشت مک‌نامارا از او، کاملا کاریکاتور و مضحک است. حتی چنین فیلمی هم می‌تواند موفق باشد اگر از یک نقش‌آفرینی حیرت‌انگیز و درجه‌یک بهره ببرد، مانند میشل ویلیامز در فیلم «هفته‌ای که با مریلین گذراندم» (۲۰۱۱)، اما دنیس کواید نتوانسته از این چالش بزرگ سربلند خارج شود و در نقش ریگان چندان خوب نیست. اگر از این فیلم اطلاع نداشته باشید و کسی چند دقیقه از بازی کواید را برای شما پخش کند، به سختی تشخیص خواهید داد که فیلم در مورد چه کسی است.

۳۳- هارولد و مداد رنگی بنفش (Harold and the Purple Crayon)

بدترین فیلم‌های 2024

  • کارگردان: کارلوز سالدانیا
  • بازیگران: زکری لی‌وای، لیل رل هاوری، زویی دشانل، راوی پاتل، کاملی گویتی، تانیا رینولدز، پیت گاردنر
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 5.۷ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 28 از ۱۰۰

«هارولد و مداد رنگی بنفش» کتاب کودکانه‌ی محبوبی است که نخستین بار سال ۱۹۵۵ منتشر شد و تاکنون چند اقتباس از آن ساخته شده است که موفق‌ترین آن‌ها سریال انیمیشنی شبکه‌ی اچ‌بی‌او است که بین سال‌های ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۲ پخش و برنده جایزه امی شد. مانند دیگر کتاب‌های کلاسیک کودکانه، بدیهی بود که هالیوودی دیر یا زود تصمیم بگیرد یک نسخه‌ی لایو اکشن از «هارولد و مداد رنگی بنفش» بسازد و این اتفاق سال ۲۰۲۴ رخ داد. بدون هیچ توضیحی، ما اینجا با یک هارولدِ بزرگسال (با بازی زکری لی‌وای) روبه‌رو هستیم که که می‌تواند هر چیزی را که با مداد جادویی خود می‌کشد، به زندگی بیاورد.

راز موفقیت این جنس‌ فیلم‌ها، این است که همه‌چیز ساده باقی بماند تا برای کودکان قابل درک باشد؛ مانند کاری که اسپایک جونز در «جایی که موجودات وحشی هستند» (۲۰۰۹) انجام داد؛ او قصه‌ی اصلی را به اندازه‌ای گسترش داد که به یک فیلم بلند تبدیل شود اما هرگز تلاش نکرد تا داستان را بیش از حد پیچیده، یا به ترفندهای خاص تکیه کند. کارلوز سالدانیا اما مسیر کاملا متفاوتی را می‌رود، او ظاهرا می‌خواهد یک فیلم پست‌مدرن بسازد که در آن هارولدِ بزرگسال خودش را در جهان واقعی می‌بیند (جایی که همه از دیدن او سردرگم شده‌اند و او هم گویی مانند موجود فضایی‌ها از همه چیز متعجب شده). زکری لی‌وای می‌توانست با یک نقش‌آفرینی خوب، بسیاری از این ضعف‌ها را جبران کند اما در این مسیر شکست خورده تا قهرمان قصه‌ به شخصیتی آزاردهنده تبدیل شود.

نقد فیلم «هارولد و مدادرنگی بنفش»؛ دریغ از ذره‌ای خلاقیت

۳۲- بازنده‌ها (The Underdoggs)

بازنده‌ها (The Underdoggs)

  • کارگردان: چارلز استون سوم
  • بازیگران: اسنوپ داگ، تیکا سومپتر، مایک اپس، جرج لوپز، اندرو شولز، کل پن، کندی بوروس، الکساندر مایکل گوردون
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 5.۶ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 42 از ۱۰۰

فیلم کمدی ورزشی «بازنده‌ها» با بازی اسنوپ داگ، ابتدا قرار بود در سینماها اکران شود اما در یک چرخش ناگهانی، مستقیما وارد سرویس استریم شد؛ این بدین معنا بود که فیلم کیفیت لازم برای روی پرده رفتن را ندارد و احتمالا سازندگان هم می‌دانند که در گیشه شکست خواهد خورد اما بازهم کسی انتظار نداشت که با یکی از بدترین فیلم‌های ۲۰۲۴ روبه‌رو باشیم. قصه‌ درباره‌ی جیسون (اسنوپ داگ)، بازیکن سابق فوتبال آمریکایی است که سرمربیگری یک تیم فوتبال جوانان را در زادگاهش برعهده می‌گیرد تا شاید به رستگاری برسد. این تصمیم او باعث می‌شود تا علاقه‌اش به قوتبال بار دیگر شعله‌ور شود و نه تنها تیم را متحول کند بلکه خودش هم به آدم بهتری تبدیل شود. اگر فکر می‌کنید قبلا بارها چیزی شبیه به این را دیده‌اید، کاملا درست فکر می‌کنید.

«بازنده‌ها» عناصر آثار درام ورزشی انگیزشی و کمدی بزرگسالانه را تلفیق می‌کند اما هر آنچه که برای عرضه دارد را قبلا دیده‌اید، آن‌هم هوشمندانه و تاثیرگذارتر؛ فیلم از این جهت یاد و خاطره‌ی «تیم میزبان» را هم زنده می‌کند که از بدترین فیلم‌های ۲۰۲۲ بود. همان‌طور که منتقد نیویورک تایمز گفته است، در فیلم نه احساس واقعی به چشم می‌خورد و نه حتی یک شوخی به‌یادماندنی. همه‌چیز کلیشه‌ای و فراموش‌شدنی است. بازی اسنوپ داگ در نقش جیسون، فاجعه نیست اما او مهارت‌های بازیگری و انرژی لازم برای چنین نقشی را ندارد و تماشای او هیجان‌انگیز نیست. «بازنده‌ها» یک تقلید همه‌جانبه از فیلم‌های ورزشی قبلی است که اگر آن را تماشا نکنید، چیزی از دست نداده‌اید.

۳۱- آرگایل (Argylle)

بدترین فیلم‌های 2024

  • کارگردان: متیو وان
  • بازیگران: برایس دالاس هاوارد، سم راکول، برایان کرانستون، کاترین اوهارا، هنری کویل، صوفیا بوتله، آریانا دبوز، جان سینا
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 5.۶ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 33 از ۱۰۰

متیو وان با «کینگزمن: سرویس مخفی»، رویکرد متفاوت خودش به اکشن اغراق‌آمیز را داشت، سکانس‌های اکشن او از یک زیبایی‌شناسی و تدوین خاص بهره می‌بردند و اگرچه می‌دانستیم از هیچ منطقی پیروی نمی‌کنند، اهمیتی نداشت، همه‌‌چیز دست‌به‌دست هم داده بود تا از این لحظات لذت ببریم. او با دو نسخه‌ی بعدی «کینگزمن» نتوانست سبک اکشن درجه‌یک خود را تکرار کند اما امیدوار بودیم که با «آرگایل» به فرم سابق خود بازگردد، اتفاقی که حالا می‌توان با قاطعیت گفت رخ نداده است. فیلم با ساختار «داستان در داستان» آغاز می‌شود. اِلی کانوی (برایس دالاس هاوارد) نویسنده‌ای است که مجموعه کتاب جاسوسی محبوبی به نام «آرگایل» نوشته و در حال حاضر بر روی جلد پنجم آن کار می‌کند. این ایده اما در همین حد باقی می‌ماند، در واقع پس از افتتاحیه‌ی فیلم، ما به جز یکی دو سکانس کوتاه، دیگر کاری با داستان مامور آرگایل (هنری کویل) نداریم اما این بخش‌های اضافی باعث شده‌اند تا فیلم به‌شدت طولانی و خسته‌کننده شود (حدود ۲ ساعت) و جزئیات داستانی بی‌معنایی هم به قصه اضافه شود که آن را بی‌دلیل پیچیده می‌کند. دقیقا مشخص نیست که متیو وان چه چیزی در ذهن داشته که نتیجه‌ی نهایی‌اش این شده است، آیا قصد داشته اثری به اصطلاح «کریستوفر نولانی» بسازد یا فقط می‌خواسته هنری کویل (یا هر ستاره‌ی بزرگ دیگری) در فیلم باشد تا او را در تبلیغات به نمایش بگذارد؟

اینکه سکانس‌های اکشنی که داخل قصه‌ی خیالی فیلم اتفاق می‌افتند، اغراق‌آمیز باشند، منطقی است و ایرادی به آن‌ها وارد نیست اما بعدتر می‌بینیم که هیچ تفاوتی میان این قصه‌ی خیالی و دنیای واقعی فیلم وجود ندارد، چه بسا دنیای واقعی حتی اغراق‌آمیزتر هم باشد. متیو وان شاید قصد دارد پیام خاصی را مخابره کند اما هرچه که هست، به مقصد نرسیده است. و اما دنیای واقعی، کاشف به عمل می‌آید که اِلی کانوی در حقیقت ریچل کایل (به اختصار «آر.کایل»، هوشمندانه‌تر از این؟) است، یک جاسوس متبحر که به فراموشی دچار شده و آرگایل هم در واقع خودش است که در رویاهایش می‌بیند و در موردش می‌نویسد. ایده‌ی کلی در باب مامورِ مبتلا به فراموشی را قبلا دیده‌اید، از «هویت بورن» تا «بوسه طولانی شب‌بخیر» اما چیزی که «آرگایل» را متمایز می‌کند، شاید این باشد که بیش از حد به دنبال حاشیه است و می‌خواهد با اغراق‌آمیز بودن، خود را به شکلی دروغین متفاوت جلوه دهد. فیلم در همین راستا، اندکی سلیقه‌ای شده است، شاید اصلا عاشق آن شوید اما کاملا محتمل است که از فیلم نفرت پیدا کنید، خصوصا اگر تریلرهای فیلم را تماشا کرده باشید و تصور کنید که داستانش پیرامون ماموریت‌های هیجان‌انگیز مامور آرگایل اتفاق می‌افتد، ماموری که فارغ از مدل موهایش، هیچ ویژگی بامزه‌ای ندارد و به‌هیچ‌وجه کمدی نیست.

فیلم البته در زمینه‌ی کمدی در مجموع ناامیدکننده است و به جز چند دیالوگ از سم راکول و برایان کرانستون، تقریبا هیچ عنصر طنزی در آن به چشم نمی‌خورد. «آرگایل» از نظر بصری هم کمدی نیست، مگراینکه بخواهید به سکانس‌های اکشن اغراق‌آمیز آن بخندید که البته آن‌ها بیشتر سوال‌برانگیزند تا بامزه و شاید از خودمان بپرسیم چرا در حال تماشای چنین چیزهایی هستیم. فیلم تیم بازیگری پرستاره‌ای هم دارد اما هیچکس فرصتی برای خودنمایی پیدا نکرده‌ است. ضمن اینکه برایس دالاس هاوارد فارغ از استعدادهای بازیگری‌اش، فیزیک یک جاسوس کارکشته را ندارد، البته متیو وان برای اینکه به ما ثابت کند اشتباه می‌کنیم، از بدلکارانی با فیزیک مشابه استفاده کرده است اما در واقعیت، تصور نمی‌کنم هیچ ماموری در چنین جایگاهی، چنین فیزیکی داشته باشد زیرا در این صورت، حتی با یک دویدن ساده هم دچار نفس‌تنگی خواهد شد. البته که فیلم را نباید جدی گرفت، خود سازندگان هم آن را جدی نگرفته‌اند. تراژیک است اما متیو وان با «آرگایل» یکی از بدترین فیلم‌های ۲۰۲۴ را ساخته است، فیلمی که سزاوارانه در گیشه شکست خورد.

۳۰- اطلس (Atlas)

اطلس (Atlas)

  • کارگردان: برد پیتون
  • بازیگران: جنیفر لوپز، سیمو لیو، استرلینگ کی براون، مارک استرانگ، لانا پاریلا، آبراهام پوپولا، گرگوری جیمز کوهن
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 5.۶ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 19 از ۱۰۰

سال ۲۰۲۴ برای جنیفر لوپز فاجعه‌بار سپری شد، او داستان‌های جدایی‌اش از بن افلک را داشت، تور کنسرتش لغو شد، یک فیلم موزیکال زندگی‌نامه‌ای افتضاح را راهی سرویس‌های استریم کرد و آلبوم جدیدش در رتبه‌ی ۳۸ جدول آلبوم‌ها قرار گرفت. او می‌توانست با یک اثر سینمایی موفق، تا حدودی سال بد خودش را بهبود ببخشد اما «اطلس» هم به فهرست شکست‌های او اضافه شد، یکی از بدترین فیلم‌های ۲۰۲۴ که مشخص نیست بودجه‌اش صرف چه چیزی شده و بازیگران مستعدی همچون سیمو لیو، استرلینگ کی براون و مارک استرانگ را هم هدر می‌دهد.

ماجراهای این فیلم علمی-تخیلی در سال ۲۰۷۱ اتفاق می‌افتد و درباره‌ی اطلس شپرد (لوپز)، یک تحلیلگر ضد تروریسم است که وظیفه دستگیری ربات تروریستی به نام هارلن (سیمو لیو)، یکی از مجرمان تحت تعقیب مشهور جهان را بر عهده دارد. برد پیتون اکشن‌ساز چندان بدی نیست، او سن آندریاس (۲۰۱۵)، و رمپیج (۲۰۱۸) را در کارنامه دارد اما گویی هدایت «اطلس» را تنها به خاطر حقوق مناسب برعهده گرفته است. تقریبا همه‌ی سکانس‌های اکشن فیلم خنثی هستند و درون‌مایه‌ی قصه هم به شدت کلیشه‌ای است. لوپز و باقی بازیگران تلاش خود را کرده‌اند اما هیچکدام نمی‌توانند این پروژه‌ی شکست‌خورده را نجات دهند. «اطلس» شاید افتضاح باشد اما حداقل تعداد بینندگان زیادی را در سرویس نتفلیکس جذب کرد.

۲۹- بدون یخ (Unfrosted)

بدترین فیلم‌های 2024

  • کارگردان: جری ساینفلد
  • بازیگران: جری ساینفلد، ملیسا مک کارتی، جیم گافیگان، مکس گرینفیلد، هیو گرانت، امی شومر، بیل بر، پیتر دینکلیج
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 5.۵ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 40 از ۱۰۰

مدتی قبل بود که جری ساینفلد با یک مصاحبه عجیب درباره وضعیت فعلی صنعت فیلمسازی، حواشی متعددی ایجاد کرد. این کمدین باسابقه قبل از اینکه اولین فیلمش در مقام کارگردان منتشر شود، گفت که صنعت فیلمسازی به پایان خود نزدیک است و مخاطبان دیگر به اندازه گذشته علاقه‌ای به تماشای فیلم و صحبت در مورد آن‌ها ندارند. شاید فکر کنید کسی که این حرف‌ها را می‌زند، حتما اثر سینمایی خوبی ساخته است و می‌خواهد بگوید که سینما زنده است اما اگر حرف‌های جری ساینفلد را بپذیریم و صنعت سینما را در آستانه‌ی مرگ تصور کنیم، فیلم ضعیف «بدون یخ» احتمالا آخرین چیزی است که می‌تواند نظر شما را تغییر دهد، یکی از بدترین فیلم‌های ۲۰۲۴ که از یک مشکل بسیار کوچک رنج می‌برد: به‌هیچ‌وجه سرگرم‌کننده نیست.

جری ساینفلد در جهان کمدی، چهره‌ی سرشناس و محترمی است اما در طول ۵۰ سال فعالیت در این حوزه، هرگز پشت دوربین قرار نگرفته بود و به نظر می‌رسید حالا که می‌خواهد فیلم بسازد، حتما حرف خاصی برای گفتن دارد. «بدون یخ» اما کاملا نشان می‌دهد که او نه تنها در این زمینه مستعد نیست، بلکه علاقه‌ی زیادی هم به کارگردانی ندارد و حتی حاضر نیست وسواس به خرج دهد. جری ساینفلد قبلا سیتکام «ساینفلد» را با ایده‌ی «سریالی درباره هیچ‌چیز» ساخته بود و گویا «بدون یخ» هم در این رابطه است، چون نه داستانی برای روایت دارد و نه به قصه‌گویی علاقه‌ای نشان می‌دهد. ساینفلد چند سال قبل فیلمنامه‌ی انیمیشن «فیلم زنبور» را هم نوشته بود که آن‌هم از مشکلات مشابهی رنج می‌برد، شاید بهتر باشد که او به بازنشستگی برگردد.

۲۸- سرقت (Lift)

سرقت (Lift)

  • کارگردان: اف. گری گری
  • بازیگران: کوین هارت، گوگو امبتا-را، وینسنت دن آفریو، اورسولا کوربرو، بیلی مگنوسن، ویویک کالرا، کیم یون-جی، ژان رنو
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 5.۵ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 30 از ۱۰۰

یک فیلم کمدی کلیشه‌ای پیرامون دزدی، «سرقت» ساخته‌ی اف. گری گری و با بازی کوین هارت، بار دیگر گرایش هالیوود به نابود کردن اصالت و ساخت محتواهای سطحی درجه‌دو تنها با هدف کسب درآمد را یادآور می‌شود. این فیلم سرقتی که علی‌رغم بودجه‌ی مناسب، کاملا ارزان‌قیمت به نظر می‌رسد و همه‌ی ایده‌های آثار مشابه را دزدیده و به بدترین شکل پیاده‌سازی کرده است، داستان یک سارق کارکشته (هارت) را روایت می‌کند که رهبری یک گروه از خلافکاران را برعهده گرفته تا از یک هواپیمای مسافربری در حین پرواز، دزدی کنند.

منتقد ورایتی در نقد فیلم نوشته است که تقریبا همه‌ی صحنه‌های آن کلیشه‌ای است و هر دیالوگی که می‌شنوید، بهترش را قبلا در فیلم بهتری شنیده‌اید. در اینکه اف. گری گری از یک کارگردان جوان مستعد به یک فیلمساز تجاری ناامیدکننده تبدیل شده است، تردیدی وجود ندارد اما دلیل اصلی شکست «سرقت» را باید نتفلیکس بدانیم که چند سال اخیر، تعداد زیادی فیلم با فرمول مشابه تولید کرده است و کیفیت برایش اهمیت ندارد. آن‌ها تنها می‌خواهند با جذب ستارگان، فیلم‌های در ظاهر پرسروصدا بسازند که معمولا هم نتیجه نمی‌دهد. نتفلیکس می‌دانید که این فیلم‌های کمدی اکشن، مخاطب خاص خودشان را دارند اما حتی جدی‌ترین طرفداران کوین هارت هم از تماشای «سرقت» خشمگین خواهند شد، فیلمی که نه بامزه است و نه هیجان‌انگیز.

۲۷- نقش بازی کردن (Role Play)

بدترین فیلم‌های 2024

  • کارگردان: توماس وینسنت
  • بازیگران: کیلی کوئوکو، دیوید اویلوو، کانی نیلسن، بیل نای، سیمون دلانی، سونیا هنری، استفن یونگ، کورنل آدامز
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 5.۵ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 24 از ۱۰۰

یکی از مشکلاتی که سریال‌های محبوب برای بازیگران ایجاد می‌کنند این است که آن‌ها اغلب نمی‌توانند در دنیای سینما بدرخشند یا معمولا نقش‌هایی به آن‌ها پیشنهاد می‌شود که شباهت زیادی به نقش‌شان در سریال دارد. کیلی کوئوکو با «بیگ بنگ تئوری» درخشید اما حتی یک نامزدی امی هم به‌دست نیاورد و آن‌طور که باید دیده نشد. با این حال، تلاش‌هایش را کرد تا در آثار مختلف، خودنمایی کند و فیلم کمدی «نقش بازی کردن» می‌توانست او را بیشتر در کانون توجه قرار دهد، اما مشکل اینجاست که از بدترین فیلم‌های ۲۰۲۴ است.

البته این بدان معنا نیست که کوئوکو در فیلم خوب نیست؛ او که یکی از تهیه‌کنندگان پروژه هم بوده، همه‌ی تلاش خود را کرده نقش زنی در ظاهر معمولی که در واقعیت یک آدمکش است را به بهترین شکل بازی کند. اما وقتی همه‌ی عناصر «نقش بازی کردن» ناکارآمد هستند، کیلی کوئوکو یا حتی دیوید اویلوو (که مشخصا از نقش احمقانه‌ای که در فیلم دارد، لذت برده است) هم نمی‌توانند به آن کمکی کنند. فیلم به شدت خسته‌کننده و سردرگم است و به عنوان یک فیلم کمدی اکشن معمولی هم جذابیتی برای بینندگان ندارد. ما این نوع فیلم‌ها را بارها دیده‌ایم و «نقش بازی کردن» هیچ چیز به ژانر جاسوسی اضافه نمی‌کند، فیلمی که پس از تماشایش، پس از چند ساعت به کلی فراموش می‌شود.

۲۶- دست راست سرخ (Red Right Hand)

دست راست سرخ (Red Right Hand)

  • کارگردان: ایان نلمز، اشوم نلمز
  • بازیگران: اورلاندو بلوم، اندی مک‌داول، اسکات هیز، گرت دیلاهانت، مو مک‌ری، برایان گراتی، کنت میلر
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 5.۴ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 52 از ۱۰۰

«دست راست سرخ» یک فیلم اکشن بی‌سروته است که اصلا ساخته شده تا مستقیما وارد حوزه‌ی استریم شود و تنها چیزی هم که باعث می‌شود به آن نیم‌نگاهی داشته باشید، اورلاندو بلوم است، بازیگری که سال‌هاست دیگر یک ستاره محسوب نمی‌شود و به سختی می‌توانید آخرین فیلم خوب او را به یاد بیاورید. ماجراها در یک شهر بی‌قانون، و پیرامون کش (بلوم)، مردی خشن و سرسخت اتفاق می‌افتد که در گذشته، برای یک خلافکار پرنفوذ به نام بیگ کت (اندی مک‌داول) کار می‌کرد و حالا باید تاوان گذشته‌اش را بدهد. کش حالا باید از خواهرزاده‌اش مراقبت کند و به اصطلاح به رستگاری برسد.

فیلم، تیم بازیگری قابل قبولی دارد، بلوم را هم که کنار بگذاریم، اندی مک‌داول و گرت دیلاهانت، بازیگران کارکشته‌ای هستند اما حتی آن‌ها هم نمی‌توانند یک فیلم‌نامه‌ی درجه‌سه را به اثری بهتر تبدیل کنند و این قصه‌ی قابل پیش‌بینی را بهبود ببخشند. مانند دیگر آثار فهرست بدترین فیلم‌های ۲۰۲۴، «دست راست سرخ» را هم تنها با دو واژه می‌توان توصیف کرد: بد و کلیشه‌ای. بعضی از منتقدان، بازی اورلاندو بلوم را قابل قبول دانسته‌اند و بعضی از سکانس‌های اکشن هم نسبتا خوب از آب درآمده‌اند اما این ساخته‌ی برادران نلمز، بی‌سلیقه و آشفته است، فیلمی که بی‌هدف ساخته شده و قوانین رایج ژانر اکشن را هم به درستی رعایت نمی‌کند.

۲۵- ماه سرکش – قسمت دوم: زخم‌زننده (Rebel Moon – Part Two: The Scargiver)

بدترین فیلم‌های 2024

  • کارگردان: زک اسنایدر
  • بازیگران: صوفیا بوتله، جایمن هانسو، اد اسکرین، میخیل هایسمان، به دونا، ری فیشر، استاز نیر، فرا فی، آنتونی هاپکینز
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 5.۳ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 16 از ۱۰۰

قسمت اول «ماه سرکش» فیلمی بود که زیر سنگینی جاه‌طلبی‌های خالقش از هم پاشید و به همان مسیر ساخته‌های پیشین زک اسنایدر رفت: از نظر بصری شاید تا حدودی جذاب بود اما داستان، شخصیت‌پردازی یا هرچیزی که ممکن بود شما را از نظر احساسی تحت‌تأثیر قرار دهد در آن به چشم نمی‌خورد. بخشی از مشکل، همان ویروسی بود که در چند سال اخیر فراگیر شده، یعنی فیلم‌های «بخش اول»، اثری که قرار است شعله را روشن کند تا قسمت‌های بعدی از راه برسند و آتش‌بازی به راه بیندازند. اما حتی به عنوان یک اثر سینمایی که می‌خواست برای آینده زمینه‌چینی کند، «ماه سرکش» همه‌ی پتانسیل‌های خود را هدر داد، قدم‌هایش را اشتباه برداشت، نه درام پرکششی بود، نه دوست‌داشتنی و نه صاحب هویت.

«زخم‌زننده» اندکی از قسمت اول بهتر است اما همچنان یکی از بدترین فیلم‌های ۲۰۲۴ به حساب می‌آید. در حالی که نسخه‌ی پیشین یک تقلید سطحی از «هفت سامورایی» بود و چند شخصیت بی‌اهمیت را معرفی کرد که در یک ماجراجویی بی‌اهمیت شرکت دارند، قسمت دوم حداقل تا حدودی قابل تماشا کردن است اما نکته‌ی مثبت دیگری در وصف آن نمی‌توان گفت. فیلم چندان اکشن نیست و وقتی هم که سکانس‌های اکشن از راه می‌رسند، اغلب حرکت آهسته هستند؛ حتما می‌دانید که زک اسنایدر به اسلوموشن علاقه‌ی ویژه‌ای دارد! او احتمالا بر این باور است که این لحظات آهسته، به شخصیت‌هایش یک شکوه اسطوره‌ای اعطا می‌کنند؛ این نوع نگاه حداقل در «۳۰۰» (۲۰۰۶) جواب داد، چون قصه‌ی تحریف‌‎شده‌اش در فضایی تاریخی-اساطیری رخ می‌داد. «۳۰۰» همان فیلمی بود که باعث شد این فیلمساز در کانون توجه قرار بگیرد و این تفکر ایجاد شود که یکی از کارگردانان خوش‌آتیه‌ی ژانر اکشن متولد شده است. این تکنیک اما وقتی افراطی و در ساختارهای نامناسب استفاده شود، نه تنها جواب نمی‌دهد بلکه آزاردهنده می‌شود.

مشابه فیلم‌های ابرقهرمانی اسنایدر، اینجا هم استفاده‌ی بیش از حد و نابجا از اسلوموشن باعث شده است تا بعضی از لحظات اکشن کلیدی «زخم‌زننده» تاثیرگذار یا حتی هیجان‌انگیز نباشند. با آن سرعتِ لاک‌پشت‌وار، رفته‌رفته همه‌چیز تکراری جلوه می‌کند، حتی با اینکه صوفیا بوتله بازیگر فیزیکال درجه‌یکی است و استعدادهای خود در این زمینه را در فیلم‌هایی همچون «کینگزمن: سرویس مخفی» (۲۰۱۴) و «کلایمکس» (۲۰۱۸) به نمایش گذاشته است. تنها زک اسنایدر می‌تواند بوتله را چنین معمولی و منفعل استفاده کند. با تدوینی نامناسب، یک فیلمنامه‌ی آشفته، تکیه بر کلیشه‌ها، فیلم حتی در نقطه‌ی اوجش هم به شکلی ساخته شده که نمی‌توان آن را جدی گرفت. زمانی وجود داشت که «ماه سرکش» قرار بود رقیب «جنگ ستارگان» باشد، اما مقایسه آن‌ها هم شوخی است.

۲۴- آرزوی ایرلندی (Irish Wish)

آرزوی ایرلندی (Irish Wish)

  • کارگردان: جیمز بست
  • بازیگران: لیندزی لوهان، اد اسپیلرز، الکساندر ولاهوس، آیشا کری، الیزابت تن، جین سیمور، داکوتا لوهان، تیم لندرز
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 5.۲ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 42 از ۱۰۰

حالا کمتر کسی به یاد می‌آورد که روزگاری، لیندزی لوهان یکی از ستارگان جوان سینما بود. اون سال‌ها سقوط را تجربه کرد و بازگشت اخیر -و دوباره- او به دنیای سینما را باید یک شکست کامل بدانیم. مشخص نیست که لوهان بر چه پایه و اساسی پروژه‌هایش را انتخاب می‌کند اما می‌دانیم که بر اساس قراردادی که با نتفلیکس دارد، احتمالا چند فیلم ضعیف دیگر هم با بازی او منتشر خواهد شد. فیلم کمدی فانتزی عاشقانه «آرزوی ایرلندی»، دومین همکاری لوهان با نتفلیکس، داستان زندگی مدی را روایت می‌کند، یک ویراستار کتاب که مخفیانه عاشق یک نویسنده پرفروش (الکساندر ولاهوس) است، و خوشبختانه، یک برخورد جادویی با یک شخصیت افسانه‌ای که آرزوها را برآورده می‌کند (دان بردفیلد)، مدی به نامزد آقای نویسنده تبدیل می‌شود.

ایده‌ی اولیه‌ی فیلم مبتنی بر اصطلاح «مراقب باش چه چیزی آرزو میکنی» است اما جیمز بست (کارگردان) هرگز سعی نمی‌کند حرکت تازه‌ای کند، گویی از نوآوری وحشت دارد و می‌خواهد کلیشه‌ای‌ترین فیلم عاشقانه فانتزی تاریخ را بسازد. بازی لیندزی لوهان قابل قبول است اما او را اگر کنار بگذاریم، دیگری هیچ‌چیز باقی نمی‌ماند. منتقد ایندی‌وایر، در نقد فیلم، ان را « فراموش‌شدنی» توصیف کرده و پُر بیراه نمی‌گوید. منتقد گاردین هم فیلم را در حد لوهان ندانسته و گفته که فیلم‌های زباله‌ی نتفلیکس، استعدادهای او را هدر می‌دهند. لوهان شاید در آینده، فرصت ورود به جریان اصلی سینما و حضور در آثار بهتر را داشته باشد اما فعلا با «آرزوی ایرلندی»، در یکی از بدترین فیلم‌های ۲۰۲۴ به ایفای نقش پرداخته است.

۲۳- جوکر: جنون مشترک (Joker: Folie à Deux)

بدترین فیلم‌های 2024

  • کارگردان: تاد فیلیپس
  • بازیگران: واکین فینیکس، لیدی گاگا، برندن گلیسون، کاترین کینر، زاسی بیتس، استیو کوگان، هری لاوتی، جیکوب لافلند
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 5.۲ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 31 از ۱۰۰

فیلم «جوکر» قرار نبود دنباله‌ای داشته باشد اما موفقیت‌های حیرت‌انگیز آن در گیشه، شرکت برادران وارنر را مجاب کرد تا نسخه‌ی دوم را بسازند. این سنت همیشگی هالیوود است که اگر چیزی پرفروش شد، باید به یک مجموعه‌ی سینمایی تبدیل شود، با وجود این، خبر ساخت «جوکر ۲» برای طرفداران هیجان‌‌انگیز بود اما پس از اینکه اعلام شد با یک فیلم موزیکال روبه‌رو هستیم، نگاه‌ها تا حدودی متفاوت شد و بعضی‌ها از این تغییر ژانر ناگهانی استقبال نکردند. برخی سعی کردند به این تغییرات خوش‌بین باشند اما حداقل تا اینجا، این دنباله همه را ناامید کرده است. وارنر تا حدودی سعی کرد طرفداران را فریب دهد. آن‌ها در تریلرها، عناصر موزیکال فیلم را کم‌اهمیت جلوه دادند و احتمالا بعضی از تماشاگران حتی باخبر نبودند که قرار است یک فیلم موزیکال تماشا کنند. از طرف دیگر، در تریلر لحظاتی به چشم می‌خورد که به طور کلی در فیلم وجود ندارد، در واقع همین لحظات بود که وعده‌ی فیلم متفاوتی را می‌داد اما آن‌ها اصلا در فیلم نیستند که این هم باعث خشم بینندگان شد. افسوس که مشکلات فیلم به همین جا ختم نمی‌شود.

تاد فیلیپس، واکین فیلینکس و لیدی گاگا، هر سه در مصاحبه‌هایشان گفتند که این دنباله را اثری موزیکال نمی‌دانند اما عناصر موزیکال فیلم نه تنها پررنگ است، بلکه عمدتا بی‌معنا به نظر می‌رسد تا «جوکر ۲» برای طرفداران نسخه‌ی اصلی، فیلمی کسل‌کننده و ناامیدکننده باشد. مشکل اینجاست که گاهی احساس می‌کنید فیلم قصد توهین به طرفداران را دارد و حتی می‌خواهد آن‌ها را تحقیر کند؛ خصوصا کسانی که به دگرگونی شخصیت آرتور فلک و تبدیل شدن او به یک شرور، واکنش مثبت نشان دادند. بهتر است در مورد بخش‌های دادگاه هم صحبت نکنیم که به طور کلی انرژی فیلم را گرفت و ریتم آن را کند کرد. چیزی که «جوکر» (۲۰۱۹) را به اثری قابل درک تبدیل کرد، این بود که به ما شروری را ارائه داد که محصول جامعه است، انسانی آسیب‌دیده که در نهایت بخش تاریک روانش را در آغوش می‌کشد و از تبدیل شدن به یک سمبل لذت می‌برد، شروری که در نهایت به جایگاهی که آرزویش را داشت رسیده است. «جوکر ۲» اما همه‌ی این‌ها را نادیده می‌گیرد، فیلمی که هم از مخاطب هدفش متنفر است و هم از خودش. شروری که گاتهام را به آشوب کشید، در قسمت دوم منفعل و ضعیف به تصویر کشیده می‌شود. این جوکر نیست، این حتی سایه‌ای از جوکری که در قسمت اول شناختیم هم نیست.

در حالی که بعضی‌ها «جوکر» را شاهکار می‌دانند اما اگر به یاد داشته باشید، با نقدهای ضدونقیضی روبه‌رو شد. دغدغه اصلی اکثر منتقدان این بود که می‌ترسیدند فیلم بر جامعه‌ی واقعی تاثیر بگذارد، کسانی مانند جوکر پدیدار شوند و بخواهند دست به کارهای خطرناک بزنند؛ اتفاقی که می‌دانیم رخ نداد. در سوی دیگر، سینمادوستان عاشق فیلم شدند و آن روزها همه جا صحبت از آن بود. ضمن اینکه واکین فینیکس به دومین بازیگری تبدیل شد که برای نقش جوکر، صاحب جایزه‌ی اسکار می‌شود و یکی از بهترین جوکر‌های سینما لقب گرفت. «جوکر ۲» اما شرایط متفاوتی را تجربه کرده است. در حالی که منتقدان امتیازات پایینی به آن اعطا کرده‌اند، طرفداران به مراتب از آن نفرت بیشتری دارند. فیلم در حال حاضر میانگین ‌امتیاز ۳۱% در راتن‌تومیتوز، میانگین امتیاز ۴۵% در متاکریتیک و امتیاز ۵.۲ از ۱۰ را در سایت آی‌ام‌دی‌بی دارد که از هر نظر، آن‌ را به یکی از نامزدهای اصلی بدترین فیلم‌های ۲۰۲۴ تبدیل می‌کند. البته که برای بعضی‌ها، این فیلم راضی‌کننده است و شاید حتی از آن دفاع کنند اما کافی است تا فیلم را با قسمت اول مقایسه کنید تا ضعف‌های اساسی آن اشکار شود.

چرا فیلم «جوکر ۲» در گیشه شکست خورد؟

۲۲- دختر میلر (Miller’s Girl)

دختر میلر (Miller's Girl)

  • کارگردان: جید هالی بارتلت
  • بازیگران: مارتین فریمن، جنا اورتگا، داگمارا دومینچیک، بشیر صلاح‌الدین، گیدئون ادلون، کریستین آدامز
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 5.۲ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 29 از ۱۰۰

«دختر میلر» فیلم سوال‌برانگیزی است، مشخصا با اهداف خاصی ساخته شده است، از آن فیلم‌های کم‌خرجی که استودیوها می‌سازند تا با ترفندهای تبلیغاتی و درون‌مایه‌ی جنجال‌برانگیز و یک ستاره‌ی نوظهور، مخاطبان را به سینماها بکشانند. این فیلم به اصطلاح دلهره‌آور، قصه‌ی دختر ۱۸ ساله، کایرو (جنا اورتگا) را روایت می‌کند که باید برای پذیرش در دانشگاه، مقاله‌ای بنویسد و به دنبال یک منبع الهام است، بنابراین یکی معلمان خود، جاناتان (مارتین فریمن) را اغوا می‌کند، که منجر به یک رسوایی برای هر دو می‌شود و آن‌ها را در شرایط پیچیده‌ای قرار می‌دهد. اختلاف سنی ۳۰ ساله‌ی دو شخصیت اصلی، ما را به دوران عذاب‌آور دهه‌ی ۹۰ میلادی می‌برد که تعدادی از این فیلم‌ها ساخته شد، آثاری درباره دختران کم‌سن‌وسال که بزرگترها را به راه خلاف می‌کشانند!

مشخص نیست به چه دلیل اما جید هالی بارتلت (کارگردان) احساس کرد که این سوژه‌ی منسوخ را باید احیا کند و برای این کار، همه‌ی کلیشه‌های ممکن را به کار می‌گیرد. مضمون فیلم، پدیده‌ی عجیبی نیست، در دنیای واقعی هم اتفاق افتاده است، یعنی عوض شد جای شکار و شکارچی، مردان زیادی قربانی چنین رویدادهایی شده‌اند اما طریقه‌ای که فیلمساز به سوژه نزدیک می‌شود، نتیجه‌بخش نیست و پیامی هم برای مخاطب ندارد. منتقدان را به سخره گرفتند و آن را با داستان‌های عاشقانه‌ی آماتور مقایسه کردند. مخاطبان هم فریب نخوردند و از فیلم استقبال نکردند. «دختر میلر» از آن آثاری نیست که به فیلم کالت تبدیل شود، صرفا یک اثر سینمایی مضحک است که ارزش تماشا ندارد.

۲۱- وحشت‌زده (Afraid)

بدترین فیلم‌های 2024

  • کارگردان: کریس وایتز
  • بازیگران: جان چو، کاترین واترستون، کیت کارادین، هاوانا رز لیو، دیوید دستمالچیان، ریکی لیندهوم، گرگ هیل، تاد وارنینگ
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 5.۲ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 22 از ۱۰۰

وجه اشتراک بدترین فیلم‌های ۲۰۲۴ فارغ از هر چیزی، این است که مبتنی بر ایده‌های تکراری هستند، ایده‌هایی که پیش از این به شکل بسیار بهتری عرضه شده‌اند. فیلم «وحشت‌زده» هم دقیقا از این مشکل رنج می‌برد، جدیدترین عضو فهرست بلندبالای آثار علمی-تخیلی هشداردهنده درباره هوش مصنوعی و خطرات آن برای انسان و جامعه. فیلم همان قصه‌ی همیشگی را دارد: یک هوش مصنوعی جدید طراحی شده که در ابتدا امیدوارکننده به نظر می‌رسد و زندگی مردم را آسان‌تر می‌کند اما در نهایت به خودآگاهی می‌رسد و علیه انسان برمی‌خیزد تا آن‌ را نابود کند.

با اینکه قصه آشنا است اما اگر در یک ساختار درست پیاده‌سازی می‌شد، می‌توانست کاملا موفقیت‌آمیز باشد، خصوصا در عصری که هوش مصنوعی کاملا فراگیر شده است و هر روز پیشرفت‌های تازه‌ای در این حوزه صورت می‌گیرد. با وجود این، یک ایده‌ی هیجان‌انگیز در تئوری، لزوما در اجرا به یک اثر ترسناک یا تعلیق‌آمیز تبدیل نخواهد شد اگر فیلمساز درک درستی از آن نداشته باشد یا به عبارت دیگر، فیلمسازی ترسناک را بلد نباشد. «وحشت‌زده» به جای اینکه سرگرم‌کننده باشد یا به شما استرس وارد کند، درگیر این است که بگوید نگران وضعیت فعلی جهان است اما در عین حال، آن‌طور که باید هم به معضل هوش مصنوعی نمی‌پردازد تا حداقل به تفکر وادار شویم. جان چو و کاترین واترستون تلاش خودشان را کرده‌اند اما بازی خوب آن‌ها هم در این فیلم بد دیده نمی‌شود.

۲۰- تاروت (Tarot)

تاروت (Tarot)

  • کارگردان: اسپنسر کوهن، آنا هالبرگ
  • بازیگران: هریت اسلیتر، آدین بردلی، آوانتیکا وندانپو، ولفگانگ نووگراتز، هامبرلی گونزالس، لارسن تامپسون، جیکوب باتالون
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 4.۸ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 17 از ۱۰۰

همه‌ی فیلم‌های ترسناک نباید فاخر و تاثیرگذار باشند، بسیاری از طرفداران ژانر، اصلا چنین چیزی را هم نمی‌خواهند، آن‌ها به دنبال آثار مضحک، ساده و مبتنی بر فرمول‌های همیشگی هستند زیرا می‌خواهند سرگرم‌ شوند یا فیلم را در یک دورهمی تماشا کنند. مخاطبان ژانر وحشت در طول دهه‌های اخیر به خوبی آموخته‌اند که از یک فیلم ترسناک نباید انتظار بالایی داشت، همین که چند جامپ‌اِسکیر خوب داشته باشیم، خون و خون‌ریزی رخ دهد و با چند فضای وهم‌انگیز روبه‌رو شویم کافی است. متاسفانه، «تاروت» در برآورده کردن همین خواسته‌های پیش‌پاافتاده هم ناکام است، فیلمی که حتی نمی‌تواند با به کارگیری کلیشه‌ها، کسی را بترساند، حتی آن‌هایی که مستعد ترسیدن هستند.

این داستان را هم قبلا شنیده‌اید، البته که داستان در چنین فیلم‌هایی تنها بهانه است تا سازنده بتواند لحظات ترسناک خلق کند: چند دوست دانشجو، یک خانه‌ اجاره می‌کنند و در زیرزمین آن، یک دسته کارت بازیِ تاروت پیدا می‌کنند. آن‌ها با این کارت‌ها فال می‌گیرند و سپس یکی پس از دیگر به شکل وحشتناکی کشته می‌شوند، البته به همان روشی که کارت‌ها پیش‌بینی کرده‌اند. فیلم می‌توانست به یک اثر درجه‌دو درخشان تبدیل شود که یاد و خاطره‌ی آثار ترسناک کلاسیک را زنده می‌کند؛ فیلم حتی می‌توانست یک نسخه‌ی متفاوت از «مقصد نهایی» باشد که در آن، مرگ امری اجتناب‌ناپذیر است یا یک موجود فراطبیعی وارد این کارت‌ها شده. متاسفانه اسپنسر کوهن، آنا هالبرگ (کارگردانان)، ایده‌ی اولیه را به کلی هدر می‌دهند و از پتانسیل آن‌هم استفاده نمی‌کنند.

۱۹- مادر عروس (Mother of the Bride)

بدترین فیلم‌های 2024

  • کارگردان: مارک واترز
  • بازیگران: بروک شیلدز، میرندا کازگرو، بنجامین برت، ریچل هاریس، شان تیل، چاد مایکل موری، مایکل مک‌دونالد
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 4.۸ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 13 از ۱۰۰

برای کسانی که فیلم‌های کمدی عاشقانه متعددی تماشا کرده‌اند، شاید فکر کنید که «مادر عروس» در واقع یک نسخه‌ی متفاوت از فیلم کلاسیک «پدر عروس» -با بازی استیو مارتین- است یا به آن ربط دارد اما اینطور نیست. این فیلم‌ها البته شباهت‌های زیادی دارند، هر دو درباره‌ی یک عروسی هستند که به‌زودی برگزار می‌شود و البته والدینی که نگران آن هستند. تفاوت اما اینجاست که هر چه قدر «پدر عروس» تماشایی و سرگرم‌کننده بود، «مادر عروس» خسته‌کننده و عذاب‌آور است، فیلمی که تقریبا هیچ ویژگی مثبتی ندارد و فقط وقت ارزشمند شما را تلف می‌کند.

لانا (بروک شیلدز) مادری نگران است که به رابطه‌ی دخترش (میرندا کازگرو) با نامزدش (شان تیل) احساس چندان خوبی ندارد، زیرا آن‌ها تنها یک سال است که همدیگر را می‌شناسند و حالا می‌خواهند ازدواج کنند. در همین حین، یک حقیقت تلخ فاش می‌شود، اینکه نامزد دخترک، پسر معشوقه‌ی قدیمی لانا است، کسی که سال‌ها قبل هنگامی که دانشجو بودند، قلب او را شکست. حالا لانا نه تنها باید با معشوقه‌ی قدیمی دست‌وپنجه نرم کند بلکه دچار استرس است که نکند پسرش هم بلای مشابهی را سر دخترش بیاورد. «مادر عروس» یک فیلم کمدی عاشقانه‌ی کاملا معمولی اما بی‌دلیل پیچیده است و ظاهرا بازیگران هم آگاه بوده‌اند که در حال ایفای نقش در یک فیلم معمولیِ مصرفی هستند.

۱۸- وینی پو: خون و عسل ۲ (Winnie-the-Pooh: Blood and Honey 2)

وینی پو: خون و عسل 2 (Winnie-the-Pooh: Blood and Honey 2)

  • کارگردان: ریس فریک-واترفیلد
  • بازیگران: اسکات چمبرز، رایان اولیوا، ادی مک کنزی، لوئیس سانتر، مارکوس میسی، سیمون کالو
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 4.۷ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 47 از ۱۰۰

ما در عصری هستیم که حق امتیاز و مالکیت بسیاری از مجموعه‌های مشهور در حال منقضی شدن است تا در دسترس عموم قرار بگیرند؛ اتفاقی که مدتی قبل برای مجموعه‌ی «وینی پو» رخ داد تا سازندگان «خون و عسل»، بدون اینکه از کسی اجازه بگیرند، فیلمی بسازند که از هر نظر فاجعه بود و آن را در صدر فهرست بدترین فیلم‌های ۲۰۲۳ هم قرار دادیم. ایده‌ی فیلم اول -که دومی هم آن را ادامه می‌دهد- چندان بد نبود و می‌توانست به نتایج جالبی ختم شود، اینکه معصومیت از شخصیت‌های کودکانه‌ی محبوب فرهنگ عامه گرفته شود و این موجودات دوست‌داشتنی که برای دهه‌ها کودکان را در قالب داستان یا کارتون سرگرم کرده‌اند، تراژیک و خونین به تصویر کشیده شوند. «وینی پو» را تقریبا همه می‌شناسند و شاید حتی با قصه‌ها و انیمیشن‌هایش خاطره داشته باشند؛ ازاین‌رو، مسخ شدن‌ و نزول او در کالبد هیولای دیوانه‌ای که تشنه‌ی خون‌ریزی است، در نگاه اول ترسناک به نظر می‌رسید اما متاسفانه همه‌ی این تئوری‌ها پس از اکران «خون و عسل» باطل شد، اثری که توهین به سینما بود و ارتباط خاصی هم با «وینی پو» نداشت. ما با یک فیلم اسلشر کاملا آماتور روبه‌رو بودیم که هرکسی بدون هیچ مهارتی می‌توانست آن را بسازد.

اگر صادق باشیم، قسمت دوم کیفیت بهتری دارد، احتمالا به دلیل بودجه‌ی بالاتری که در اختیار ریس فریک-واترفیلد بود، اما فراموش نکنید که همچنان با یکی از بدترین فیلم‌های ۲۰۲۴ روبه‌رو هستیم. در این نسخه، بار دیگر با وینی بو و دوستانش همراه می‌شویم که می‌خواهند از کریستوفر انتقام بگیرند، کسی که در قسمت اول او را رها کرد تا به دانشگاه برود. فیلم نسبت به نسخه‌ی پیشین، در چند بخش بهبود پیدا کرده، خصوصا در طراحی شخصیت‌ها اما کافی نیست تا این فاجعه را یک اثر سینمایی قابل قبول بدانیم. خون و خون‌ریزی بی‌دلیل در یک فیلم ترسناک هیچ مشکلی ندارد اما «وینی پو: خون و عسل ۲» به شکل عجیبی خود را جدی می‌گیرد تا ما هم مجبور شویم آن را جدی نقد کنیم. متاسفانه با فروش نسبتا خوب این فیلم، ریس فریک-واترفیلد می‌خواهد نسخه‌های دیگری هم از آن بسازد که اگر اکران شوند، احتمالا آن‌ها را در فهرست بدترین فیلم‌های ۲۰۲۵ پیدا خواهید کرد.

۱۷- خیالی (Imaginary)

بدترین فیلم‌های 2024

  • کارگردان: جف وادلو
  • بازیگران: دواندا وایز، تام پین، تایگن برنز، پایپر براون، متیو ساتو، ورونیکا فالکون، بتی باکلی
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 4.۷ از ۱
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 24 از ۱۰۰

«خیالی» می‌خواهد چیزهای مختلفی باشد اما نه آن‌قدر شما را می‌ترساند که آن را ترسناک توصیف کنیم و نه آن‌قدر هیجان‌انگیز و غیرقابل‌پیش‌بینی است که بتوانیم آن را یک تریلر روانشناختی در نظر بگیریم. این فیلم همچنین سه‌گانه‌ی آثار ناموفق و ضعیف جف وادلو (کارگردان) را تکمیل می‌کند، کسی که ظاهرا هر پروژه‌ای را در دست می‌گیرد، به فاجعه تبدیل می‌شود؛ او پیش از این «جرئت یا حقیقت» (۲۰۱۸) و «جزیره فانتزی» (۲۰۲۰) را ساخته بود که آن‌هم از بدترین فیلم‌های سال خود بودند. ایده‌ی اولیه، مطابق انتظار جالب است، یک دوست خیالی دوران کودکی که پس از رها شدن، حالا به دنبال انتقام است. متاسفانه سازندگان استعداد و مهارت‌های کافی برای تبدیل این ایده به یک فیلم قابل قبول را نداشته‌اند و علاقه‌ای هم به نوآوری و خلاقیت ندارند.

فیلم در ترساندن کاملا ناموفق عمل می‌کند، از جنبه‌ی داستانی به شدت خسته‌کننده است و پیامی هم ندارد؛ این در حالی است که چنین قصه‌ای فضا را برای پرداختن به مضامینی همچون ترومای دوران کودکی و روابط غلط والدین و فرزند فراهم کرده بود. «خیالی» همه را ناامید کرد و منتقد ایندی‌وایر در توصیف آن شوخی جالبی کرده است: «مثل دوست خیالی دوران کودکی خود، این فیلم را هم سریع فراموش خواهید کرد». استودیوی بلوم هاوس فیلم‌های ترسناک خوبی در سال‌های اخیر تولید کرده، بنابراین جای تعجب دارد که گاهی چنین آثار ضعیفی را راهی سینماها می‌کنند.

۱۶- کلاغ (The Crow)

کلاغ (The Crow)

  • کارگردان: روپرت سندرز
  • بازیگران: بیل اسکاشگورد، اف‌کی‌ای توئیگز، دنی هوستون، ژوزت سایمون، لائورا برن، سامی بواجیله، جوردن بولگر
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 4.۷ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 22 از ۱۰۰

بازسازی فیلم «کلاغ» حتی پیش از اکران هم محکوم به شکست بود. فیلم به سرعت تحت تاثیر نقدهای منفی متعدد قرار گرفت و به یکی از بزرگترین شکست‌های تجاری ۲۰۲۴ هم تبدیل شد. علاوه بر این، شکست «کلاغ» -که قرار بود یک آغاز تازه برای این مجموعه باشد- ثابت می‌کند که این مجموعه به راستی نفرین شده است. نسخه‌ی جدید که توسط روپرت سندرز کارگردانی شده و بیل اسکاشگورد را در نقش اصلی دارد، مسیری را ادامه می‌دهد که با مرگ تراژیک ستاره‌ی فیلم اصلی، براندون لی، در سال ۱۹۹۳ آغاز شد؛ براندون، فرزند فقید بروس لی بزرگ، پس از شلیک تصادفی با یک اسلحه در صحنه‌ی فیلمبرداری کشته شد. مرگ لی، با گذشت چند دهه، هنوز هم بر این مجموعه سایه انداخته است و هیچ‌ کدام از فیلم‌های «کلاغ» نتوانسته‌اند این تراژدی را کمرنگ کنند. شکست تجاری فیلم «کلاغ»، محاسبات اشتباه استودیوی سازنده را نشان می‌دهد که احتمالا فکر می‌کردند زمانش رسیده تا مجموعه را احیا کنند و مرگ براندون لی تاثیری بر نسخه‌ی جدید نخواهد داشت. این در حالی است که تماشاگران نسخه‌ی اصلی، آن را اثری مقدس می‌دانند و از اینکه ادامه پیدا کند یا بازسازی شود، نفرت دارند. در واقع کمتر کسی را پیدا می‌کنید که عاشق نسخه‌ی اصلی باشد و بگوید برای تماشای بازسازی جدید هیجان‌زده است. از طرف دیگر، این مجموعه برای مخاطبان جوانی که با آن آشنایی ندارند، هیچ معنای خاصی ندارد، آن‌ها احتمالا فیلم اصلی را ندیده‌اند و داستان پشت آن را هم نمی‌دانند.

با قاطعیت نمی‌توان گفت که اگر براندون لی کشته نمی‌شود، فیلم اصلی از نظر تجاری -و نقدهای مثبتی که دریافت کرد- چگونه عمل می‌کرد، اما با اطمینان می‌توان گفت که مرگ غم‌انگیز این بازیگر جوان، یکی از دلایلی بود که آن فیلم به یک پدیده‌ی جهانی تبدیل شد. آن‌ روزها خبر مرگ او به تیتر اول روزنامه‌ها تبدیل شده بود و همه‌ می‌خواستند آخرین نقش‌آفرینی سینمایی براندون لی را ببینند. این جنجال‌ها بود که فیلم را به اثری پرفروش تبدیل کرد. «کلاغ» کمی بیش از یک سال پس از مرگ لی اکران شد، و ساخت آن برای کارگردان، الکس پرویاس و نویسنده‌ی کمیک‌بوک اصلی، جیمز اوبار، یک تجربه‌ی آسیب‌زا و پرفشار بود؛ فیلم آن‌ها تقریبا نیمه‌تمام باقی مانده بود و مرگ لی هم باعث شد تا همه‌ی انگیزه و انرژی خود را از دست بدهند. آن‌ها حتی می‌خواستند پروژه را به کلی بایگانی کنند اما در نهایت تصمیم گرفتند که فیلم تکمیل شود تا استعداد و شور جوانی براندون لی برای آخرین بار به نمایش گذاشته شود. نتیجه‌ی نهایی یک اثر منحصربه‌فرد بود که به اعتقاد الکس پرویاس و جیمز اوبار، باید پرونده‌اش با همین یک قسمت بسته می‌شد و دنباله‌های بعدی به آن آسیب زدند.

استعدادهای بازیگری بیل اسکاشگورد بر کسی پوشیده نیست و او بارها سینمادوستان را وادار به تحسین کرده است، با وجود این، نقش اریک دراون آن‌قدر با براندون لی پیوند خورده است، که تصور هر بازیگر دیگری در این نقش، غیرقابل تصور است. نه فقط اسکاشگورد بلکه هر ستاره‌ی بزرگ دیگری هم این نقش چالش‌برانگیز را برعهده می‌گرفت، در نهایت نمی‌توانست طرفداران را راضی کند، زیرا برای آن‌ها، اریک دراون با براندون لی معنا پیدا می‌کند. عملکرد تجاری ناامیدکننده‌ی فیلم، بازتابی از این ادعا است و ثابت می‌کند که سینمادوستان نمی‌خواهد بازیگر دیگری را در این نقش ببینند. این فیلم حتی اگر نقدهای مثبتی هم دریافت می‌کرد، از سوی طرفداران جدی گرفته نمی‌شد.

چرا بازسازی فیلم «کلاغ» در گیشه شکست خورد؟

۱۵- شنا در شب (Night Swim)

بدترین فیلم‌های 2024

  • کارگردان: برایس مک‌گوایر
  • بازیگران: وایت راسل، کری کندن، گوین وارن، جودی لونگ، نانسی لنهان، ادی مارتینز، بن سینکلیر
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 4.۷ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 20 از ۱۰۰

برایس مک‌گوایر فیلم کوتاه «شنا در شب» را سال ۲۰۱۱ ساخت و به‌صورت رایگان در یوتیوب قرار داد که بازخوردهای مثبتی روبه‌رو شد و به نظر می‌رسید ایده‌ی اولیه پتانسیل نسبتا خوبی دارد. یک دهه‌ی بعد، او همان ایده را به یک فیلم بلند تبدیل کرد، یک فیلم ترسناک پیرامون استخر، آن‌هم با تهیه‌کنندگی استودیوی بلوم‌هاوس پروداکشنز. متاسفانه، فیلم از هر نظر پوچ است و بار دیگر ثابت می‌کند که بودجه‌ی بالاتر و مدت زمان طولانی‌تر به تنهایی یک داستان را بهتر نمی‌کند.

هنگامی که متوجه می‌شوید صرفا با شیرجه نزدن در استخر (!) همه‌ی مشکلات حل می‌شود، دیگر است که قصه را با جدیت دنبال کنید. البته اینکه «شنا در شب» مملو از کلیشه‌های خسته‌کننده و سکانس‌های ترسناک ناکارآمد است هم کمکی به آن نمی‌کند. منتقدان به فیلم واکنش مثبتی نشان ندادند اما طرفداران ژانر ترسناک از آن به شدت خشمگین شدند و میانگین امتیاز ۱.۸ در لترباکسد نشان‌دهنده‌ی همین موضع است. تلاش ناموفق رایس مک‌گوایر را تنها با یک واژه می‌توان توصیف کرد: بی‌روح.

۱۴- زشت‌ها (Uglies)

زشت‌ها (Uglies)

  • کارگردان: جوزف مک‌گینتی نیکول
  • بازیگران: جوئی کینگ، کیت پاورز، چیس استوکس، لاورن کاکس، چارمین لی، جی دیون جانسون
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 4.۷ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 16 از ۱۰۰

اقتباسی از مجموعه رمان نوجوانانه به همین نام که انتشار آن از اواسط دهه ۲۰۰۰ آغاز شد. ماجراها در آینده‌ای رخ می‌دهد که بشریت همه‌ی منابع طبیعی کره‌ی زمین را استفاده کرده و حالا با بحران جدی روبه‌رو شده‌ است. راه حل انسان‌ها، رشد گل‌های ارکید در آزمایشگاه است تا به عنوان یک منبع انرژی مصنوعی، جایگزین دختران و گیاهان شوند. اما جایی که ماجراها سوال‌برانگیز می‌شود، این است که همه‌ی نوجوانان هنگامی که به سن ۱۶ سالگی می‌رسند باید تحت عمل جراحی زیبایی قرار بگیرند تا جذاب‌تر و از «زشت‌ها» به «زیباها» تبدیل شوند اما چرا؟

ویران‌شهری که در آن علم باید بشریت را از آسیب‌هایی که به سیاره وارد کرده است، نجات دهد، اصلا ایده‌ی جدیدی به حساب نمی‌آید؛ اینکه انسان‌ها برای زیباتر شدن باید جراحی شوند هم اصلا از حوزه‌ی علمی-تخیلی خارج است، زیرا هر روز در جهان واقعی رخ می‌دهد. اگر قرار است فیلمی بر اساس کلیشه‌های قدیمی بسازید و اتفاقات دنیای واقعی را در ساختاری علمی-تخیلی ارائه دهید، حداقل باید این کار درست انجام شود اما «زشت‌ها» تقریبا از هر نظر شکست می‌خورد و از بدترین فیلم‌های ۲۰۲۴ است. شاید اگر استودیوی سازنده، آن را به یک سریال تلویزیونی تبدیل می‌کرد، نتیجه‌ی بهتری می‌گرفت زیرا جوزف مک‌گینتی نیکول (کارگردان) فرصت کافی برای ساخت یک جهانِ در آستانه‌ی نابودی را نداشته است و این دنیا را هرگز باور نمی‌کنید. «زشت‌ها» از آن فیلم‌های نتفلیکس است که ارزش ندارد حتی همزمان با ناهار خوردن، بخش‌هایی از آن را تماشا کنید.

۱۳- حسرت (Longing)

بدترین فیلم‌های 2024

  • کارگردان: ساوی گبیزون
  • بازیگران: ریچارد گی‌یر، دیانه کروگر، سوزان کلمنت، مارنی مک‌فیل، کوین هانچارد، استوارت هیوز، جسیکا کلمنت
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 4.۶ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 30 از ۱۰۰

اقتباسی از فیلمی به همین نام (۲۰۱۷)، این ساخته‌ی ساوی گبیزون حس آشنای فیلم‌های بازسازی غیرضروری را دارد که از خود می‌پرسید اصلا به چه دلیل ساخته شده است؛ فقط به این خاطر که انگلیسی‌زبانان علاقه‌ای به خواندن زیرنویس ندارند؟ مشکلات «حسرت» اما اساسی‌تر از این حرف‌ها است، در واقع داستان آن به اندازه‌ای مسخره و غیرقابل‌باور است که حتی اگر یک فیلمنامه‌نویس خوب، در آن تغییرات اساسی هم ایجاد می‌کرد، بازهم نتیجه‌ی نهایی چندان قابل دفاع نبود.

ریچارد گی‌یر نقش دنیل را ایفا می‌کند، یک تاجر ثروتمند که باخبر می‌شود از معشوقه‌ی قدیمی‌اش (سوزان کلمنت) یک فرزند دارد. او وقتی باخبر می‌شود که این پسرک ۱۹ ساله کشته شده است، به شهر زادگاه فرزندش در همیلتون، انتاریو سفر می‌کند. دنیل آنجا با آدم‌های مختلف زندگی پسرش روبه‌رو می‌شود و سعی می‌کند تکه‌های پازل را کنار همه قرار دهد تا از حقیقت پرده بردارد؛ و البته دنیل با غم فقدان از دست دادن کسی که اصلا نمی‌شناسد هم دست و پنجه نرم می‌کند. «حسرت» می‌توانست به یک فیلم احساسی خوب تبدیل شود اما ساوی گبیزون (کارگردان) همه‌ی پتانسیل‌ها را هدر می‌دهد. او می‌خواهد یک داستان پیچیده را روایت کند اما توانایی این کار را ندارد و همه‌چیز غیرمنطقی و غجیب پیش می‌رود. ریچارد گی‌یر از قضا استعداد ویژه‌ای در ایفای نقش تاجران دارد اما اینجا مانند دیگر بازیگران و اعضای تیم سازنده، دچار سردرگمی است.

۱۲- غریبه‌ها: فصل ۱ (The Strangers: Chapter 1)

غریبه‌ها: فصل 1 (The Strangers: Chapter 1)

  • کارگردان: رنی هارلین
  • بازیگران: مادلین پچ، فروی گوتیرز، گابریل باسو، اما هوروات، فلوریان کلر، ربکا جانستون، مایلز یکینی، برایان لاو
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 4.۶ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 21 از ۱۰۰

این حقیقت که هالیوود به بازسازی و دنباله‌سازی اعتیاد دارد، بر کسی پوشیده نیست اما «غریبه‌ها: فصل ۱» پدیده‌ی عجیبی است. نسخه‌ی ۲۰۰۸ پرفروش بود اما استودیوی یونیورسال آن را کنار گذاشت تا اینکه سال ۲۰۱۸ دنباله‌اش به نام «غریبه‌ها: شکار در شب» را تولید کرد که آن هم به فروش خوبی رسید. به دلایل نامشخص، آن‌ها تصمیم گرفتند تا ادامه‌ی این مجموعه را قالب یک سه‌گانه‌ی مستقل بسازند که «فصل ۱» اولی‌اش است. فیلمی که نه کسی منتظرش بود و نه اصلا دلیلی برای ساخته شدن آن وجود داشت. رنی هارلین فیلمساز کارکشته‌ای است اما از دهه‌ی ۹۰ میلادی تاکنون، حتی یک فیلم متوسط هم نساخته است و اینجا هم یک اشتباه بزرگ مرتکب می‌شود: او هیچ درکی از دلایل موفقیت قسمت اصلی ندارد و اصلا نمی‌داند چرا آن فیلم مورد توجه قرار گرفت.

این را باید یک دستاورد برای رنی هارلین بدانیم زیرا در مجموع یک بازسازی وفادارانه از آن فیلم ارائه داده است، با این تفاوت که آن حس وحشت و ترسی که در نسخه‌ی ۲۰۰۸ وجود داشت، اینجا به کلی غایب است. قصه همان قصه‌ی قبلی را با اندکی تغییر عرضه می‌کند، یک زوج جوان که در خانه‌ای دورافتاده در جنگل، در مقابل گروهی روان‌پریش قرار می‌گیرند. در حالی که ساخته‌ی برایان برتینو دقیق و فکرشده بود، فیلم رنی هارلین آشفته، کسل‌کننده و کاملا قابل پیش‌بینی است. «غریبه‌ها: فصل ۱» می‌خواهد کمبود اصالت خود را با خشونت جبران کند اما حتی در این زمینه هم یکی از بدترین فیلم‌های ۲۰۲۴ است. ترسناک‌ترین نکته درباره‌ی آن؟ اینکه دو قسمت دیگر هم از آن در راه است!

۱۱- مزد ترس (The Wages of Fear)

بدترین فیلم‌های 2024

  • کارگردان: ژولین لکلرک
  • بازیگران: آنا ژیراردو، فرانک گاستامبید، بیکری دیومبرا، سارا افچین، آلکا متیوا، استرید ویتنال
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 4.۶ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 20 از ۱۰۰

فیلم «مزد ترس» (۱۹۵۳) نه تنها آنری-ژرژ کلوزو را به عنوان یک فیلمساز درجه‌یک شهرت رساند و مهم‌ترین جوایز بین‌المللی سال (خرس طلایی برلین و نخل طلای کن) را به خانه برد بلکه یکی از بهترین فیلم‌های فرانسوی تاریخ نیز در نظر گرفته می‌شود. «مزد ترس» نمونه‌ی بارز یک فیلم بی‌نقص است، و البته نسخه‌ی بازسازی آن، نمونه‌ی بارز یکی از بدترین بازسازی‌های تاریخ! ساخته‌ی ژولین لکلرک همان مسیر اصلی را طی می‌کند؛ ما با گروهی از متحدان که برای جلوگیری از یک فاجعه‌ی بزرگ، باید یک محموله‌ی مهم را در سریع‌ترین زمان ممکن به مقصد برسانند. حتی اگر نسخه‌ی اصلی را تماشا نکرده‌اید، ایده‌ی فیلم شما را مضطرب خواهد کرد و با خودتان فکر می‌کنید که انجام این ماموریت چه کار دشواری بوده است.

با این حال، نسخه‌ی جدید هر چه که هست و نیست را نابود می‌کند. یک بازسازی خوب، اصولا شاکله‌ی فیلم اصلی را حفظ می‌کند اما در عین سعی دارد چیزی هم به آن اضافه کند یا حداقل بتواند به هویت خاص خود دست پیدا کند. متاسفانه، این فیلم نتفلیکس همه‌چیز را نادیده می‌گیرد و به میراث فیلم آنری-ژرژ کلوزو هم توهین می‌کند. «مزد ترس» البته از نظر تعداد بینندگان موفق عمل کرد اما این بدان معنا نیست که مخاطبان آن را دوست داشتند؛ این فیلم از هیجان تهی است و به جای اینکه وقت خودتان را با آن تلف کنید، بهتر است به سراغ نسخه‌ی اصلی بروید، حتی اگر آن را قبلا هم تماشا کرده‌اید.

۱۰- هشدار شلیک (Trigger Warning)

هشدار شلیک (Trigger Warning)

  • کارگردان: مولی سوریا
  • بازیگران: جسیکا آلبا، مارک وبر، تن بل، جیک ویری، آنتونی مایکل هال، هری دیلن، گابریل باسو
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 4.۶ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 20 از ۱۰۰

یک قانون نانوشته وجود دارد که فیلمسازان بین‌المللی، وقتی یک فیلم انگلیسی‌زبان می‌سازند، قدرت خود را از دست می‌دهند و فیلم‌هایشان دیگر آن حس و طراوت گذاشته را ندارد. یک نمونه‌ی ماندگار در ذهن سینمادوستان جدی، فلوریان هنکل فون دونرسمارک است که با «زندگی دیگران» (۲۰۰۶) یکی از بهترین فیلم‌های قرن بیست‌ویکم را ساخت و سپس با «توریست» (۲۰۱۰) -که جانی دپ و آنجلینا جولی در آن به ایفای نقش می‌پرداختند- یکی از ضعیف‌ترین فیلم‌های قرن بیست‌ویکم را هم تولید کرد. مولی سوریا هم از این قاعده مستثنی نیست و در اولین ساخته‌ی انگلیسی‌زبان خود، یکی از بدترین فیلم‌های ۲۰۲۴ را تولید کرده است. در حالی که فیلم قبلی او شگفت‌انگیز بود، «هشدار شلیک» یک افتضاح کامل است، فیلمی که احساس می‌کنید توسط یک فیلمساز آماتور ساخته شده.

اگر منتظر بازگشت حماسی جسیکا آلبا به سینما بودید، این فیلم شما را کاملا ناامید خواهد کرد. یک اثر اکشن احمقانه و کم‌هیجان درباره‌ی یک سرباز که بعد از مرگ پدر، به زادگاهش بازگشته است و آنجا درگیر یک توطئه می‌شود. «هشدار شلیک» فاقد محتوا است و تماشای آلبا پس از هشت سال غیبت هم هیچ هیجانی ندارد. در هنگام تماشای فیلم، احساس می‌کنید که هیچکس حوصله نداشته است، گویی همه فقط حقوق گرفته‌اند تا یک چیز نصفه‌نیمه تحویل بدهند و بروند سر خانه و زندگی خود. زندگی کوتاه است و فیلم‌هایی مانند «هشدار شلیک» یادآور می‌شوند که باید از زمان خود بهتر استفاده کرد.

۹- سرزمین‌های مرزی (Borderlands)

بدترین فیلم‌های 2024

  • کارگردان: الی راث
  • بازیگران: کیت بلانشت، کوین هارت، جک بلک، ادگار رامیرس، آریانا گرینبلات، فلوریان مونتئانو، جینا گرشان، جیمی لی کرتیس
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 4.۶ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 10 از ۱۰۰

فیلم «سرزمین‌های مرزی» با نقدهای کاملا منفی روبه‌رو شد و منتقدان، آن را سزاوارانه «یک فاجعه تمام‌عیار» توصیف کردند. فارغ از اینکه چه سلیقه یا دیدگاهی دارید، این فیلم یک شکست کامل است. به ندرت پیش می‌آید که منتقدان، مخاطبان و طرفداران تا این اندازه همصدا باشند و علیه یک اثر سینمایی حرف بزنند. شکست این فیلم اما نه تنها آینده‌ی الی راث (کارگردان) را خراب و به اعتبار استودیوی گیرباکس (سازنده‌ی بازی‌ها) خدشه وارد کرد، بلکه به استودیوی لاینزگیت (سازنده‌ی فیلم) هم ضرر مالی بزرگی زد اما مهم‌تر از همه، شاید نگاه‌ها به فیلم‌های اقتباسی از بازی‌های ویدیویی را تغییر دهد. داستان فیلم در سیاره‌ی پاندورا رخ می‌دهد و پیرامون خلافکاری به نام لیلیث (کیت بلانشت) اتفاق می‌افتد که همراه با گروهی از آدم‌های عجیب‌و‌غریب به دنبال یک خزانه‌ی بخصوص است که احتمالا تکنولوژی‌های پیشرفته‌‌ی گمشده‌ای آنجا نگهداری می‌شود. از این نقطه به بعد، همه‌چیز مبهم می‌شود. ما حتی هنوز نمی‌دانیم جو کرامبی، نویسنده مشترک فیلم، کیست و چرا این پروژه چند سال روی قفسه خاک خورده و چه صحنه‌هایی در مرحله توسعه و فیلمبرداری حذف شده یا تغییر پیدا کرده است. با حضور بازیگرانی مثل کیت بلانشت، جیمی لی کرتیس، کوین هارت و جک بلک، این فیلم پتانسیل کافی برای موفقیت را داشت، اما ظاهرا انتخاب بازیگران اشتباه بوده است. اگرچه ما کیت بلانشت را دوست داریم و او یکی از بهترین بازیگران زن دو دهه‌ی اخیر است، اما نمی‌توانیم از خودمان نپرسیم که آیا او بهترین انتخاب برای نقش اصلی یک بلاک‌باستر تابستانی بوده است یا خیر. در هر صورت، عملکرد افتضاح فیلم «سرزمین‌های مرزی»، روند موفق اقتباس‌های سینمایی و تلویزیونی از بازی‌ها را احتمالا تحت‌تاثیر قرار خواهد داد.

با توجه به حواشی و مشکلات پشت صحنه، این فیلم خوش‌شانس بود که در زمان خودش اکران شد و از همه‌ی اتفاقات کوچک و بزرگ جان سالم به در برد. البته اِعمال تغییرات عمده و تکمیل این پروژه، زمان و پول زیادی گرفت. اینکه لاینزگیت کورکورانه به برداشت الی راث از بازی «بوردرلندز» خوشبین بود یا قربانی تصمیم‌گیری‌های اشتباه خود شد، چیزی است که احتمالا بعدا متوجه خواهیم شد. شاید این فیلم جذابیت زیادی برای مخاطبان نداشته باشد، اما افشاگری‌های اعضای گروه فیلمبرداری در آینده‌ی نزدیک، احتمالا جذاب خواهد بود. در چند سال گذشته، شاهد خودویرانگری چندین جهان سینمایی برنامه‌ریزی‌شده و لغو چندین دنباله‌ بوده‌ایم. «سرزمین‌های مرزی» استثنا نیست. اینکه این فیلم توانست در ماه اوت منتشر شود، قابل احترام است. اما حتی اگر اکران آن شش ماه دیگر به تعویق می‌افتاد و صحنه‌های زیادی از آن دوباره فیلم‌برداری می‌شد، بازهم نمی‌توانست به فیلم بهتری تبدیل شود.

کیت بلانشت این نقش را پذیرفت تا از دوران دیوانه‌وار کووید-۱۹ عبور کند، و باید از یک بازیگر باتجربه که برای یک نقش مسخره تمام تلاشش را می‌کند، قدردانی کرد، درست مثل نقش‌آفرینی کمیک ماکس فون سیدو در نقش مینگ در فیلم «فلش گوردون». با وجود این، انتخاب بلانشت برای نقش لیلیث، منتقدان را گیج و طرفداران را ناراحت کرد، زیرا سن او بیش از دو برابر این شخصیت محبوب بود و باید شوخی‌های بی‌مزه‌ای را تحمل می‌کرد که برای کودکان دبستانی نوشته شده بود. استودیو، انتقادات اولیه را نادیده گرفت و به جلو حرکت کرد. از طرف دیگر، برنامه‌ریزی برای انتشار همزمان فیلم با قسمت جدید «ددپول» عملا تضمین می‌کرد که «سرزمین‌های مرزی» بینندگان زیادی را از دست خواهد داد. شگفت‌انگیزترین بخش این است که فیلم عاشقانه غم‌انگیز «با ما به پایان می‌رسد» با وجود نداشتن ستارگان بزرگ، نقدهای متوسط و کمپین بازاریابی کم‌رنگ، آن را در گیشه شکست داد.

آیا فیلم «سرزمین‌های مرزی» آینده‌ی آثار اقتباسی از بازی‌های ویدیویی را نابود کرد؟

۸- دارکوب زبله به اردوگاه می‌رود (Woody Woodpecker Goes to Camp)

8- دارکوب زبله به اردوگاه می‌رود (Woody Woodpecker Goes to Camp)

  • کارگردان: جان روزنبام
  • بازیگران: اریک بائوزا، کوین مایکل ریچاردسون، تام کنی، مری-لوئیز پارکر،  جاش لاوسون، ساوانا لا رین، مکس دی‌پینا
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 4.۵ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 20 از ۱۰۰

شاید کمتر کسی به یاد داشته باشد اما سال ۲۰۱۷ فیلم لایواکشن «دارکوب زبله» روی پرده رفت و از هر نظر فاجعه آفرید، فیلمی که هم در گیشه شکست خورد و هم با نقدها و واکنش‌های منفی روبه‌رو شد. اینکه به چه دلیل، استودیوی یونیورسال به این نتیجه رسید که فیلم مذکور شایسته‌ی یک دنباله است را نمی‌دانیم اما در هر صورت، هفت سال پس از نسخه‌ی اصلی، قسمت دوم هم تولید و مستقیما راهی سرویس نتفلیکس شد. «دارکوب زبله به اردوگاه می‌رود» همان‌طور که از نامش هم مشخص است، قصه‌ی دارکوب زبله را دنبال می‌کند که از جنگل خارج شده و به یک اردوگاه کودکان قدم می‌گذارد. قسمت دوم از این نظر موفقیت‌های فیلم اول را ادامه می‌دهد که آن‌هم به یکی از بدترین فیلم‌های سال تبدیل شده است.

مشخص نیست که این فیلم‌ها برای چه کسانی ساخته می‌شوند. شخصیت وودی وودپکر شاید در گذشته محبوب بود اما حالا تقریبا هیچ جایگاهی در فرهنگ عامه ندارد و کودکان هم آن را نمی‌شناسند. اگر هدف سازندگان این بوده که والدین را جذب کنند، کسانی که در گذشته با این شخصیت خاطره داشته‌اند، در این زمینه ناموفق بوده‌اند. اگر هم هدف این بوده که «دارکوب زبله» به نسل جدید معرفی شود، برای این کار باید با قصه‌ و فیلم پرکشش -و حداقل سرگرم‌کننده- روبه‌رو باشیم. «دارکوب زبله به اردوگاه می‌رود» را در همه‌ی زمینه‌ها باید یک شکست دانست، همان‌طور که «تام و جری» هم به یکی از بدترین فیلم‌های ۲۰۲۱ تبدیل شد.

۷- سقوط ایر فورس وان (Air Force One Down)

سقوط ایر فورس وان (Air Force One Down)

  • کارگردان: جیمز بامفورد
  • بازیگران: کاترین مک‌نامارا، ایان بوهن، راده شربجیا، آنتونی مایکل هال، داشا پولانکو، پل اس تریسی
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 4.۴ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 11 از ۱۰۰

اگر بین نشستن روی صندلی و خیره شدن به دیوار برای هشتاد دقیقه یا تماشای فیلم «سقوط ایر فورس وان» مجبور باید یکی را انتخاب کنید، توصیه ما این است که به خاطر سلامت روان خود، به سراغ گزینه‌ی اول بروید. این فیلم درجه‌سه با بازی کاترین مک‌نامارا و ایان بوهن، قصه‌ی یک مامور سرویس مخفی (مک‌نارا) را روایت می‌کند که در یک موقعیت سخت قرار می‌گیرد: تروریست‌ها در تلاش هستند تا هواپیمای نیروی هوایی را به سرقت ببرند و او باید از رئیس‌جمهور محافظت کند. ما از این جنس فیلم‌ها زیاد داشته‌ایم و اکثرشان هم خوب نیستند اما آن‌ها را تماشا می‌کنیم چون به دنبال یک اثر اکشن ساده و سطحی هستیم، متاسفانه «سقوط ایر فورس وان» حتی پیش‌پاافتاده‌ترین نیازهای شما را هم برآورده نمی‌کنند و باعث می‌شود خشمگین شوید.

ایده‌ی اولیه به اندازه کافی غیرمنطقی هست: اینکه یکی از امن‌ترین هواپیماهای جهان به راحتی مورد هجوم قرار بگیرد و سپس یک مامور تازه‌کار به تنهایی در مقابل تروریست‌های خطرناک و کارکشته ایستادگی کند. «سقوط ایر فورس وان» اما خودش را به شدت جدی می‌گیرد و سازنده‌ی آن، جیمز بامفورد هم ظاهرا متوجه نشده که در حال تولید یک فیلم ارزان‌قیمتِ مصرفی است. یکی از منتقدان در نقد فیلم به شوخی نوشت که ظاهرا نویسنده‌ی فیلمنامه، خودش از هواپیما بیرون پریده و قصه را در هنگام فرود آمدن نوشته است. غیرمنطقی، خسته‌کننده و عذاب‌آور، بهتر است از «سقوط ایر فورس وان» دوری کنید.

۶- جن‌گیری (The Exorcism)

بدترین فیلم‌های 2024

  • کارگردان: مارک الکساندر فورتین، جاشوآ جان میلر
  • بازیگران: راسل کرو، رایان سیمپکینز، کلویی بیلی، سم ورثینگتون، دیوید هاید پیرس، سامانتا ماتیس
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 4.۲ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 28 از ۱۰۰

در حالی که فیلم‌هایی مانند «تاروت» و «غریبه‌ها: فصل ۱» بدترین سناریوهای ممکن برای یک فیلم ترسناک را دارند، «جن‌گیری» به ما یادآور می‌شود که اجتناب از شلختگی و آشفتگی هم کافی نیست تا یک فیلم به اثری ترسناک تبدیل شود. راسل کرو که این روزها علاقه‌ی زیادی به حضور در آثار ژانر وحشت پیدا کرده است، اینجا نقش‌آفرینی قابل قبولی دارد و ساخته‌ی جاشوآ جان میلر می‌توانست حداقل به یک فیلم دلهره‌آور راضی‌کننده تبدیل شود اما مشکل اینجا است که هیچکس نمی‌داند این فیلم قرار بود چه چیزی باشد. فیلم روی مرز آثار ترسناک مذهبی و تریلر روان‌شناختی قدم می‌زند، بدون اینکه هیچکدام را به درستی تحویل دهد.

«جن‌گیری» در عین حال می‌خواهد اثر هوشمندانه و متفکرانه‌ای هم باشد، به همین دلیل وارد حوزه‌ی متاسینما می‌شود: آنتونی میلر (راسل کرو) یک بازیگر است که همسرش را از دست داده و در هنگام بازی در یک فیلم ترسناک، دچار فروپاشی روانی می‌شود. آیا خود میلر تسخیر شده است؟ آیا نوشیدن الکل را آغاز کرده است؟ آیا دردها و تروماهای دوران کودکی‌اش به شکل دیگری در مقابلش قرار گرفته‌اند؟ «جن‌گیری» می‌خواهد به همه‌ی این درون‌مایه‌های سنگین بپردازد اما هرچه که قصه جلوتر می‌رود، همه‌ی کم‌اهمیت‌‌تر جلوه می‌کند. سازندگان از کلیشه‌های ژانر ترسناک دوری کرده‌اند اما آن را با چیزی جایگزین نمی‌کنند، بنابراین بدیهی است که ابعاد ترسناک قصه کمرنگ و بی‌معنا باشند.

۵- میا کولپا (Mea Culpa)

میا کولپا (Mea Culpa)

  • کارگردان: تایلر پری
  • بازیگران: کلی رولند، تراوانته رودز، آنجلا رابینسون، کانر ویل، آریانا بارون، کری اومالی، شان سگار، نیک سگار
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 4.۲ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 18 از ۱۰۰

فیلم‌های تایلر پری اغلب حد وسط ندارند، یا نسبتا خوب هستند یا کاملا فاجعه. اثر قبلی او، «بلوز یک موزیسین جاز» -که آن را برای نتفلیکس تولید کرد- به یک تغییر جهت در کارنامه‌ی هنری پری اشاره داشت اما با «میا کولپا»، بار دیگر شاهد یک پسرفت کامل از او هستیم. این درام حقوقی، داستان یک وکیل اهل شیکاگو به نام میا (کلی رولند) را روایت می‌کند که باید با وضعیت آشفته‌ی خانواده‌اش و دغدغه‌های شغلی دست‌وپنجه نرم کند و همزمان با پذیرش یک پرونده‌ی جدید، درگیر زنجیره‌ای از فریب و خیانت می‌شود. اگر از طرفداران دوآتشه‌ی تایلر پری هستید، شاید فیلم را تحمل کنید اما باید اعتراف کرد که «میا کولپا» در همه‌ی زمینه‌ها، اثری شکست‌خورده است.

«میا کولپا» که میانگین امتیاز ۱.۸ را در لترباکسد دارد، فاقد هرگز تعلیق یا کشش است، خصوصا اگر از علاقه‌مندان آثار حقوقی هستید و اخیرا فیلم‌های درخشانی همچون «آناتومی یک سقوط» را تماشا کرده‌اید. فیلم فارغ از اینکه همه‌ی انرژی شما را می‌گیرد و کلافه‌تان می‌کند، دیالوگ‌ها و نقش‌آفرینی‌های خجالت‌آوری دارد و باز هم از آن آثار نتفلیکسی است که باعث می‌شود از خودمان بپرسیم چرا بودجه‌ی سالانه‌ی خود را چنین بی‌پروا هدر می‌دهند. منتقد گاردین، اینکه فیلم تا این اندازه احمقانه است را تحسین کرد؛ به هر حال، این هم نوعی دستاورد است که تنها از تایلر پری برمی‌آید.

۴- استخردار (Poolman)

بدترین فیلم‌های 2024

  • کارگردان: کریس پاین
  • بازیگران: کریس پاین، آنت بنینگ، دواندا وایز، استیون توبولوسکی، کلنسی براون، جان اورتیز، ری وایز، آریانا دبوز جنیفر، دنی دویتو
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 4 از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 24 از ۱۰۰

«استخردار» قرار نبود به یکی از بدترین فیلم‌های ۲۰۲۴ تبدیل شود. کریس پاین، که مدت‌ها به دنبال ساخت این پروژه بود و فیلم‌نامه‌اش را هم نوشت، برای نخستین بار پشت دوربین قرار گرفت و چند ستاره‌ی کهنه‌کار هالیوودی همچون آنت بنینگ و دنی دویتو را هم استخدام کرد. ما بازیگران زیادی داشته‌ایم که نشان‌ دادند در فیلمسازی هم استعداد دارد اما کریس پاین قطعا یکی از آن‌ها نیست. قصه درباره‌ی یک کارگر آرمان‌گرای لس‌آنجلسی به نام دارن بارنمن است که استخرها را تمیز می‌کند، او که عادت دارد در سیاست‌های شهری دخالت کند، در نهایت پایش به یک توطئه‌ی جنایی باز می‌شود. بارنمن که می‌خواهد شهرش را به جایی بهتر تبدیل کند، با دوستانش متحد می‌شود تا جلوی افراد بانفوذ فاسد را بگیرد و به اصطلاح این دنیای زیرین کثیف را نظافت کند.

فیلم که نامه‌ی عاشقانه‌ی کریس پاین به شهر زادگاهش هم هست، می‌خواهد یک فیلم نوآر پیچیده و ساختارشکن به سبک «لبوفسکی بزرگ» (۱۹۹۸) باشد اما همه‌ی قدم‌هایش را اشتباه برمی‌دارد تا حتی یک لحظه‌ی به‌یادماندنی نداشته باشد و حتی برای دقایقی هم کسی را سرگرم‌ نکنند. مشکل اصلی بی‌تردید خود کریس پاین که تجربه‌ و مهارت کافی برای روایت چنین قصه‌ای را ندارد و هر ایده‌ی که در ذهن داشته را نتوانسته به درستی به زبان تصویر ترجمه کند. «استخردار» شاید یک فیلم کمدی باشد اما تنها یک حس را در شما زنده می‌کند: بی‌تفاوتی.

۳- مادام وب (Madame Web)

مادام وب (Madame Web)

  • کارگردان: اس. جی. کلارکسون
  • بازیگران: داکوتا جانسون، سیدنی سوئینی، سلست اوکانر، ایزابلا مونر، طاهر رحیم، مایک اپس، اما رابرتس، آدام اسکات
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 4 از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 11 از ۱۰۰

اگر بگوییم «مادام وب» فیلم بدی است، در حق آن کم‌لطفی کرده‌ایم، این ساخته‌ی اس. جی. کلارکسون فراتر از بد است، از آن آثاری که می‌تواند شما را به تفکر وادار کند. شاید پس از تماشای آن بنشینید و در مورد انتخاب‌های خود در زندگی فکر کنید و بعضی چیزها را تغییر دهید، برای مثال وقت ارزشمند خود را صرف چیزهای مفیدتری کنید یا برای مدیریت خشم، مدتی به سراغ آثار ابرقهرمانی سونی نروید. اوایل دهه‌ی ۷۰ میلادی، دانشمند بارداری به نام کنستانس وب (کری بیشی) همراه با جهانگردی به نام ازیکیل سیمز (طاهر رحیم) به جنگل‌های آمازون کشور پرو قدم می‌گذارد تا یک عنکبوت خاص را پیدا کند که گفته می‌شود می‌تواند به درمان بیماری‌ها کمک کند. او به آرزوی خود می‌رسد اما ازیکیل سیمز اهداف دیگری دارد، او می‌خواهد قدرت‌های عنکبوتی به‌دست بیاورد که تنها به‌واسطه‌ی همین عنکبوت امکان‌پذیر خواهد بود، بنابراین آن را می‌رباید و به کنستانس شلیک می‌کند. مطابق انتظار دخترک می‌میرد اما فرزندش با قدرت‌های عنکبوتی به دنیا می‌آید. سپس به سال ۲۰۰۳ می‌رویم، کسی وب (داکوتا جانسون) که مشخص نیست چگونه از جنگل‌های آمازون وارد آمریکا شده، حالا یک بهیار است که در منهتن زندگی می‌کند و پس از یک حادثه، قدرت‌هایش بیدار می‌شود، البته تنها قدرتش این است که «در مواقع ضروری» می‌تواند چند ثانیه از آینده را یک بار ببیند.

ایده‌ی کلی فیلم در باب داستان پیدایش یک ابرقهرمان، در مجموع کلیشه‌ای است؛ البته همان‌طور که قبلا هم بارها گفته‌ایم، کلیشه فی‌نفسه بد نیست، به شرطی که درست اجرا شود. سازندگان نابغه‌ی فیلم اما رویکرد متفاوتی را به کار گرفته‌اند تا «مادام وب» را به اثر متفاوتی تبدیل کنند: دوری کردن از امضاهای رایج ژانر ابرقهرمانی. در این فیلم، هیچکس لباس ابرقهرمانی نمی‌پوشد و در واقع تا قبل از دقایق پایانی، هیچ سکانس اکشن خاصی هم در فیلم وجود ندارد. «مادام وب» را می‌توان یک «ملودرام ابرقهرمانی» توصیف کرد که در تئوری ایده‌ی چندان بدی نیست، بعضی از قصه‌ها در این ساختار جواب می‌دهند، مانند «جوکر» اما اینجا یک مشکل بزرگ وجود دارد، «جوکر» مبتنی بر واقع‌گرایی بود، بنابراین حتی کسانی که به ژانر ابرقهرمانی علاقه‌ای ندارند را هم مجذوب خود می‌کرد. «مادام وب» برخلاف اداهایش در باب دوری از امضاهای ژانر، همچنان از عناصر فانتزی-ابرقهرمانی بهره می‌برد، و مخاطب هدف مشخصی هم دارد (طرفداران «مرد عنکبوتی»). بنابراین وقتی به حاشیه می‌رود و تنها خواسته‌ی مخاطب خود را برآورده نمی‌کند، این سوال ایجاد می‌شود که اصلا هدف از ساخت آن چه بوده است؟

فیلم تقریبا ۲ ساعت است اما مشخص نیست این مدت زمان را صرف چه چیزی می‌کند، چیزی به نام شخصیت‌پردازی در فیلم وجود ندارد و حتی کسندرا وب که بیشترین زمان به او اختصاص داده شده است، تا انتها سطحی باقی می‌ماند. جالب است که شما می‌توانید در بعضی لحظات حتی بی‌حوصلگی داکوتا جانسون را به وضوح مشاهده کنید، بازیگری که مشخصا از حضور در این فیلم پشیمان است و مثل دیگر چهره‌های حاضر در این پروژه، آن را به رسمیت نمی‌شناسد و احتمالا دیگر هرگز در فیلمی ابرقهرمانی حضور پیدا نمی‌کند. سه دختر نوجوان قصه وضعیت به مراتب بدتری دارند، آن‌ها آزاردهنده‌اند و وقتی هم که اندکی از داستان زندگی آن‌ها با خبر می‌شویم، هیچ حسی در ما زنده نمی‌شود، چگونه می‌توان با این آدم‌های سطحی ارتباط برقرار کرد یا حتی نگران آن‌ها شد؟ ازیکیل سیمز هم در حالت عادی، شاید یک شرور معمولی باشد که نمونه‌اش را بارها دیده‌ایم، اما وقتی لباس بر تن می‌کند، او را می‌توانیم عنصر کمدی فیلم بدانیم، او بیشتر یادآور کازپلیرها است (طرفدارانی که لباس شخصیت‌های محبوب خود را برتن می‌کنند) تا یک شرور واقعی.

۲- تله موش (The Mouse Trap)

بدترین فیلم‌های 2024

  • کارگردان: جیمی بیلی
  • بازیگران: سیمون فیلیپس، مدلین کلمن، بن هریس، جیمز لارین، کیلی استایلز، مکنزی میلز، نیک بیسکوپک
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 2.۵ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 17 از ۱۰۰

بالاتر هم اشاره کردیم که از دست دادن حق امتیاز فرنچایزهای قدیمی، استودیوها را با چه مشکلاتی روبه‌رو کرده است، زیرا هر کسی می‌تواند با شخصیت‌های محبوب و سرشناس آن‌ها فیلم بسازد و راهی سینماها کند. مشخصا «وینی پو: خون و عسل» مشهورترین نمونه است که قسمت دوم آن را در همین فهرست بدترین فیلم‌های ۲۰۲۴ پیدا می‌کنید، «تله موش» که در واقع یک برداشت ترسناک از میکی ماوس است اما وضعیت به مراتب بدتری دارد و از آن فجایعی است که تماشای آن فقط به این دلیل است که آگاهانه قصد دارید یک فیلم فاجعه تماشا کنید.

ایده‌ی فیلم ارتباط خاصی با میکی ماوس ندارد و جیمی بیلی (کارگردان) تنها از این شخصیت استفاده کرده تا نگاه‌ها را متوجه فیلم کند. قصه درباره‌ی مردی است که یک ماسک قدیمی از میکی ماوس پیدا می‌کند، این ماسک ظاهرا با او صحبت می‌کند، در نتیجه آن را بر صورت می‌زند و البته این ماسک کذایی به او می‌گوید که آدم‌ها را به قتل برساند. چرا؟ خب این یک فیلم ترسناک درجه‌چهار است و بهتر است در آن به دنبال منطق نباشید. فیلم در مجموع آماتور و بهره‌جویانه است، تنها دلیلی که وجود دارد هم این است که به میکی ماوس بچسبد تا بتواند اندکی درآمد کسب کند. حتی اگر با پایین‌ترین انتظارات هم به سراغ «تله موش» بروید، باز هم ناامید خواهید شد.

چرا فیلم‌های ترسناک به اقتباس از قصه‌های کودکانه گرایش پیدا کرده‌اند؟

۱- مگامایند در مقابل سندیکای نابودی (Megamind vs. The Doom Syndicate)

مگامایند در مقابل سندیکای نابودی (Megamind vs. The Doom Syndicate)

  • کارگردان: اریک فوگل
  • بازیگران: کیت فرگوسن، لارا پست، جاش برنر، آدام لمبرت، اسکات ادسیت، کریس سولیوان، راجر اسمیت، جینی میسون
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 2.۴ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 9 از ۱۰۰

از «مگامایند در مقابل سندیکای نابودی» چه می‌توان گفت؟ یک کابوس بزرگ برای طرفداران قدیمی که جایگاه آن در فهرست بدترین انیمیشن‌های تاریخ و بدترین دنباله‌های تاریخ محفوظ خواهد بود. نسخه‌ی اصلی که سال ۲۰۱۰ روی پرده رفت، رویکردی متفاوت و طنزآمیز به ژانر ابرقهرمانی داشت و به خاطر جسارت‌هایش مورد توجه قرار گرفت. طرفداران سال‌ها منتظر ساخت یک دنباله بودند و این اتفاق ۱۴ سال بد رخ داد. «مگامایند در مقابل سندیکای نابودی» یک فیلم بی‌سروته است که تولید شده تا مسیر را برای سریال «مگامایند» هموار کند اما بیشتر شما را مجاب می‌کند تا از این مجموعه‌ی تلویزیونی دوری کنید. در فیلم -که در آن خبری هم از صداپیشگی ویل فرل نیست- شرور سابق ما با بحرانی تازه روبه‌رو می‌شود، یعنی جایی که اعضای گروه سابقش جایگاه او به عنوان یک ابرقهرمان را به چالش می‌کشند و به یک خطر جدی برای شهر مترو سیتی تبدیل می‌شوند.

«مگامایند در مقابل سندیکای نابودی» یک تراژدی است، یک نمونه‌ی ماندگار از اینکه چگونه می‌توان یک مجموعه‌ی محبوب را نابود کرد و طرفداران را فراری داد. مشخص نیست که سازندگان چه چیزی در ذهن داشته‌اند، اما گویی تعدادی ایده را از هوش مصنوعی گرفته‌اند، با یکدیگر تلفیق کرده‌اند و اثری هنری تحویل داده‌اند که باعث شرمسازی است. اریک فوگل، کارگردان فیلم از آن دفاع کرد و کمبودها را ناشی از بودجه‌ی پایین انیمیشن دانست اما ضعف «مگامایند در مقابل سندیکای نابودی»، انیمیشن سطح پایین آن نیست بلکه توهین همه‌جانبه‌ی آن به فیلم اصلی است. این انیمیشن نه قصه‌ دارد، نه شخصیت‌پرداز و نه حتی چند لحظه‌ی کمدی که بتواند شما را وادار به لبخند کند.

منبع: looper



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما
X