بدترین فیلمهای گانگستری تاریخ سینما براساس امتیاز راتن تومیتوز
اگر عیار فیلمهای گانگستری را با آثار اسکورسیزی و تارانتینو بسنجیم در مقام مقایسه بسیاری از تولیدات سینمای گانگستری مطلقا بیارزشاند؛ گاهی آن قدر ضعیف و بیمنطق که به کمدی ناخواسته تبدیل میشوند. عاشقان سینما باید به اقبال بلندشان ببالند که در دورهی فیلمسازی بزرگانی چون اسکوسیزی و تارانتینو زندگی میکنند. فقط دوستداران واقعی این هنر جادویی میفهمند خبر ساختن فیلمی جدید توسط اسکورسیزی چه حسی دارد یا وقتی مشتاقانه منتظر انتشار فیلمی جدید از تارانتینو باشی یعنی چه.
فیلمهای گانگستری بهشرطی که درست ساخته شده باشند توانایی سرگرمکنندگی و اثرگذاری بالایی روی مخاطب دارند. از همان زمان پیدایش سینما تا به امروز، فیلمهای گانگستری همواره گونه محبوب تماشاگران بوده و در بطن خود شخصیتهای تاریک و خطرناکی را خلق کردهاند که جنایتها و خلافهایشان از موادمخدر تا قتلهای سازمانیافته و عضویت در مافیا گسترده شده است. اما طبیعتا تمام فیلمهای گانگستری ارزش دیدن ندارند. بسیاری از کارگردانان هنگام روایت داستانهایی در مورد انسانهای پلید و بدنیت خوراک خوبی به بیننده ندادهاند و در آموزش و راهنمایی بازیگران حتی در کار با اسلحه هم خوب عمل نکردهاند.
مجموعهی گسترده و پروپیمانی از فیلمهای گانگستری نه چندان خوب وجود دارد که در چندین لیست میتوان دستهبندیشان کرد اما وبسایت «راتن تومیتوز» کار را راحت کرده و با محدودکردن تعداد بدترینها به ۱۰ مورد، معرفی این آثار را آسانتر کرده است. فیلمهایی که در ادامه دربارهشان خواهید خواند در زمان انتشارشان بههیچعنوان منتقدان را تحتتاثیر قرار ندادند و حتی در جذب مخاطب حداقلی نیز ناامیدکننده ظاهر شدند. شاید حضور کارگردانها و نویسندگان بهتر در آن پروژهها میتوانست از سقوط نجاتشان دهد اما هیچوقت بهطور قطع نمیتوانیم این موضوع را بفهمیم. از آنجایی که اسکورسیزی سرش شلوغ است و تارانتینو هم بسیار مشکلپسند، ما با این شکستهای گانگستری رها شدهایم و حالا حالاها باید منتظر یک شاهکار جدید بمانیم.
۱۰. بیلی بثگیت (Billy Bathgate)
- کارگردان: رابرت بنتون
- بازیگران: داستین هافمن، نیکول کیدمن, بروس ویلیس
- تاریخ انتشار: ۱۹۹۱
- امتیاز راتن تومیتوز: ۳۸ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۵.۹ از ۱۰
«بیلی بثگیت» فیلمی محصول کشور آمریکا و در ژانر گانگستری است که به کارگردانی رابرت بنتون و در سال ۱۹۹۱ ساخته شده است. فیلمنامهی این اثر با اقتباس از رمان «بیلی بثگیت» اثر نویسندهی شهیر و نامدار آمریکایی ای. ال. دکتروف نوشته شده و روایتگر عصر حکومت گروههای گانگستری و جولان آنها در دوران رکود اقتصادی بزرگ ایالات متحده که بین سالهای ۱۹۳۰ تا ۱۹۴۰ گرفتار آن شد میباشد. داستان حول محور تلاش پسربچهای باهوش بهنام بیلی بثگیت برای پیوستن به دارودستهی داچ شولتز یکی از سران مافیا میچرخد. لورن دین نقش بیلی را بازی میکند، پسربچهی خیابانی باذکاوت و زرنگ که با درایت مثالزدنیاش موفق میشود اعتماد سردستهی گانگسترها داچ شولتز (داستین هافمن) را که در دههی ۳۰ میلادی برای خودش حکومتی دستوپا کرده بود را بهدست آورد.
بیلی اما کمی پس از رسیدن به هدفش بدشانسی میآورد و از آنجایی که داچ مشغول رتقوفتق امور و رسیدگی به پروندههایی است که دادگاه برایش تشکیل داده و از همه مهمتر باید دشمنانش را از خود و خانوادهاش دور نگه دارد، بیلی را ترک میکند تا از دختری به نام درو پرستون (نیکول کیدمن) که اخیرا با او آشنا شده مراقبت کند. در این گیرودار داچ و درو پس از مدتی عاشق هم میشوند و تصمیم به ازدواج با یکدیگر میگیرند. بازی با آتش؟ بله درست است. این فیلم و خط داستانی که دارد بازی با آتش است و گرفتن یا نگرفتنش ریسک بالایی دارد. «بیلی بثگیت» میتوانست عالی باشد اما بازی بازیگران به اندازهی کافی قانع کننده و اثرگذار نبود. این اثر از آن دسته فیلمهایی است که به لحاظ فیلمنامه و شخصیتپردازی بسیار توانمند است و شایستهی آن بود که با کارگردانی مناسبتر و بازیگرانی بهتر ساخته میشد تا به اثری ماندگار و بهیادماندنی بدل میگشت.
۹. گروه گانگستر (Gangster Squad)
- کارگردان: روبن فلیشر
- بازیگران: شان پن، رایان گاسلینگ، اما استون، جاش برولین
- تاریخ انتشار: ۲۰۱۳
- امتیاز راتن تومیتوز: ۳۲ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۷ از ۱۰
با یک همچین اسمی، «دستهی گانگستر»، تهیهکنندگان این فیلم حتما میخواستند خیلی معرکه و چشمگیر بهنظر برسند اما به طرز مفتضحانهای در رسیدن به هدفشان شکست خوردند. «دستهی گانگستر» یک فیلم اکشن جنایی آمریکایی محصول سال ۲۰۱۳ به کارگردانی روبن فلیشر و نویسندگی ویل بیل میباشد. این فیلم برداشتی آزاد از داستان «افسران و کارآگاهان ادارهی پلیس لسآنجلس» است که گروهی به نام «دستهی گانگستر» را برای حفاظت از شهر و مقابله با میکی کوهن و گروه گانگستریاش که به غارت و فساد مشغولند ایجاد میکنند. مجددا با اثری شبیه به فیلمی دربارهی جنگ سربازان مواجهیم که به کشتار یکدیگر مشغولند. یا فیلمی دربارهی مبارزات بوکس که ضرباتی بیهوا و پراکنده بهسوی هم پرتاب میکنند. در این فیلم کاملا کمبود، یا بهتر بگوییم، فقدان خلاقیت موج میزند، تمام صحنهها آشنا بهنظر میرسند و با ملغمهای کاریکاتورگونه از ترکیب سکانسهای برتر دیگر فیلمهای این ژانر طرف هستیم.
شخصیت محوری فیلم میکی کوهن (شان پن) سردستهی اراذل و اوباش متولد بروکلین است که دنیای زیرزمینی غرب شیکاگو را تحت کنترل و ادارهی خود دارد.با فیلم پربازیگری طرف هستیم که با فیلمنامهی بد و کارگردانی ضعیف تمام پتانسیل موفقیتش نابود شده است. فقط کافیست نگاهی به نامهای حاضر در لیست بازیگران فیلم بیندازید: شان پن، رایان گاسلینگ، جاشش برولین، نیک نولت، اما استون، آنتونی مکی و … . هرکدام از این ستارهها میتوانند عامل موفقیت فیلمی باشند اما حضور همزمانشان در «دستهی گانگستر» هم نتوانسته فیلم را نجات دهد زیرا فیلم مشکلی اساسی و پایهای دارد.
دههی ۱۹۴۰ است و پلیسها و سیاستمدارانی وجود دارند که کوهن باید به آنها باج پرداخت کند تا خودش و فعالیتهایش در امان باشند. با اینحال گروهی از پلیسهای شریف و وظیفهشناس نیز در شهر هستند که نمیتوان آنها را با پول خرید. این گروه از پلیسها گرد هم میآیند تا تا دم و دستگاه میکی کوهن را از بین ببرند و شهر را از موادمخدر و فساد سازمانیافته نجات دهند. ما قبلا این طرح داستانی را در فیلم «تسخیرناپذیران» اثر برایان دی پالما دیده بودیم و فیلم حرف جدیدی برای گفتن ندارد. فقط تلاش کرده تا پر زرق و برق باشد و با جمع کردن بازیگران اسم و رسم دار و چند دیالوگ پرطمطراق بگوید که من را هم در باشگاه گانگستریها راه بدهید.
۸. باحال باش (Be Cool)
- کارگردان: اف. گری گری
- بازیگران: جان تراولتا، دواین جانسون، اما تورمن
- تاریخ انتشار:۲۰۰۵
- امتیاز راتن تومیتوز: ۳۰ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۵.۶ از ۱۰
این اثر دنبالهای بر فیلم محبوب «کوتوله را بگیرید» محصول سال ۱۹۹۵ است که صادقانه باید بگوییم ایکاش اصلا ساخته نمیشد. دنبالههایی که بر فیلمهای درخشان ساخته میشوند همیشه در تحتتاثیر قرار دادن مخاطب شکست میخورند و آثار موفقی از آب درنمیآیند، مگر اینکه بخواهیم در مورد «پدرخوانده ۲» صحبت کنیم که آنوقت کاملا این قانون نانوشته توسط این شاهکار نقض میشود. در «باحال باش» چیلی که یک گانگستر و تهیهکنندهی فیلم است، پس از شکست سختی که آخرین فیلمش در گیشه میخورد تصمیم میگیرد تا تجارت فیلم را برای همیشه کنار بگذارد. مدتی بعد از این ماجرا و پس از آنکه دوست صمیمیاش توسط گانگسترهای روسی و در اثر شلیک گلوله کشته میشود چیلی شرکت ضبط او را بهدست میگیرد. بااینحال او از شرایط جدیدش راضی نیست و خود را در یک گرفتاری و آشفتگی سخت میبیند که خروج از آن به این راحتیها امکانپذیر نیست.
فیلم بهقدری سطحی و سهلانگارانه ساخته شده که حتی بازیگران طراز اول و ستارهی فیلم هم نتوانستند آن را نجات دهند. راک در این فیلم نفش محافظی اهل ساموآ (کشوری در اقیانوس آرام) را بازی میکند و آندره ۳۰۰۰ خوانندهی گروه هیپهاپی «اوتکست» نیز ایفا کنندهی نقش رپری است که نمیداند چگونه با اسلحه کار میکنند و این مسئله تبدیل به چالشی برای او شده است. «باحال باش» در دنیای فیلمهای گانگستری یک شوخی مسخره و مضحک است.یک تلاش بیثمر. این فیلم کاملا میبایست بهعنوان یک فیلم کمدی شناخته میشد و در زیرمجموعهی این ژانر قرار میگرفت.
۷. آسهای دودی (Smokin’ Aces)
- کارگردان: جو کارناهان
- بازیگران: بن افلک، اندی گارسیا، رایان رینولدز
- تاریخ انتشار: ۲۰۰۷
- امتیاز راتن تومیتوز: ۳۰ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۶ از ۱۰
یکی از رهبران مافیا بهنام پریمو دچار بیماری قلبی شده و قصد دارد قبل از اینکه مرگ به سراغش بیاید پیشدستی کرده و قلب بادی ایزائیل که یک مجری مشهور در لاسوگاس است را برای خود کند تا زنده بماند. او برای رسیدن به خواستهاش جایزهای یک میلیون دلاری تعیین میکند که همین باعث سرازیر شدن تعداد زیادی آدمکش طمعکار به شهر میشود که برای پول هرکاری میکنند. هریک از آنها با روش منحصربهفرد خود میخواد بادی ایزائیل را کشته و جایزهی کلان درنظر گرفته شده را از آن خود کند. در این میان پلیس آمریکا از ماجرا باخبر شده و وظیفهی محافظت از ایزائیل را برعهده میگیرد و … احتمالا باقی ماجرا را خودتان حدس میزنید، کلیشه، کلیشه و کلیشه. صحنههای اکشن آبکی که انگار فقط برای جمع کردن بازیگران مشهور فیلم کنار یکدیگر سرهمبندی شدهاند.
دیدن این فیلم شما را راضی نمیکند اما متوجه میشوید که یک تلاش آشکار برای تقلید از تارانتینو وجود دارد. اگر زمانی خواستید فیلمی به سبک تارانتینو بسازید «آسهای دودی» میتواند راهنمای خوبی برایتان باشد. با تمام این تفاسیر کارگردان اثر جو کارناهان حتی در تقلید هم موفق نبوده و با افتضاحی نسبتا بزرگ که به بار آورده کاملا در نیل به هدفش شکست میخورد. او به وضوح در فهمیدن این نکته که فیلمهایی مانند «پالپ فیکشن» تنها با تکیه بر خشونت و شخصیتهای دیوانه تبدیل به فیلمهایی ماندگار و کلاسیک نشدهاند ناتوان است و کسی باید به او بفهماند که فقط با قرار دادن این عناصر در فیلم نمیتوان اثری ساخت که در یادها بماند. با اینحال تلاش او برای ساختن فیلمی در این مقیاس قابل تقدیر است و شما نمیتوانید او را سرزنش کنید.
بهطور خلاصه، همه چیز خیلی پیچیده و درهم است. شعبدهبازان، افراد مافیا و پلیسها. در اکثر مواقع صحنه خیلی شلوغ است. با حضور بازیگران برجسته و درخشان مانند بن افلک، رایان رینولدز، جیسون بیتمن، آلیشیا کیز، اندی گارسیا و مارتین هندرسون متعجب میشوید که چرا «آسهای دودی» کمی بهتر از آب درنیامده است و نتوانسته تا راه خود را برای رسیدن به فیلمهای ماندگار این ژانر پیدا کند.
۶. استیتن آیلند، نیویورک کوچک (Staten Island, Little New York)
- کارگردان: جیمز دموناکو
- بازیگران: ایتن هاک، وینسنت دی انفریو، سیمور کاسل
- تاریخ انتشار: ۲۰۰۹
- امتیاز راتن تومیتوز: ۲۵ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۵.۹ از ۱۰
«استیتن آیلند» یا «نیویورک کوچک» فیلمی در ژانر درام به کارگردانی جیمز دموناکو است که در سال ۲۰۰۹ روی پردهی سینماها رفت. داستان فیلم از این قرار است که یک پاککنندهی سپتیک تانک، یک رئیس مافیای بیرحم و یک کارگر باهوش اما ناشنوای اغذیهفروشی، همگی در استیتن آیلند برای هدفی مشترک با یکدیگر برخورد میکنند. حالا این برخورد درباره ی چیست؟ مرد متوجه میشود که نامزدش باردار است اما او پولی برای رسیدگی به او ندارد. پس او چه میکند؟ شما چه حدس میزنید؟ محتملترین گزینه در اینجور مواقع کدام است؟ بله! او شروع به برنامهریزی برای دستبرد و سرقت از رئیس تبهکاران و اوباش به نام پارمی تارزو میکند و ماجرا اساسا تازه از اینجا شروع میشود.
عیب اصلی فیلم این است که خودش را بیشازاندازه جدی میگیرد و سعی دارد تا اثری مهم جلوه کند. اگر همه کمی سبکتر ظاهر میشدند همهچیز خیلی بهتر میشد. تمام فیلمهای تبهکاری الزاما نباید غمانگیز باشند. لحظات خندهدار در اینجا و آنجای فیلم، وقتی که اثر چیزی برای ارائه ندارد میتواند برای به پایان رساندنش کمک کننده باشد.
۵. هیجان در شهر (City Heat)
- کارگردان: ریچارد بنجامین
- بازیگران: کلینت ایستوود، برت رینولدز، مدلین کان
- تاریخ انتشار: ۱۹۸۴
- امتیاز راتن تومیتوز: ۱۹ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۵.۵
«هیجان در شهر»؟ هیچ هیجانی در این فیلم وجود ندارد که ارزش صحبت کردن داشته باشد. اصلا فیلم چیزی ندارد که بخواهیم دربارهاش صحبت کنیم. فیلمی آمریکایی در ژانر کمدی – جنایی است که با بازی زوج کلینت ایستوود و برت رینولدز که سال ۱۹۸۴ اکران شد. نویسندگی فیلم بهعهدهی بلیک ادواردز بود و کارگردانی آنرا ریچارد بنجامین برعهده داشت. حضور زوج کلینت ایستوود – برت بنجامین در فیلم انتظارات زیادی ایجاد کرده بود و باعث شده بود «هیجان در شهر» بهعنوان نامزد اصلی بیشترین فروش در باکسآفیس مطرح شود اما فیلم بسیار ناامیدکننده ظاهر شد و با بودجهی ۲۵میلیون دلاری فقط ۳۸ میلیون دلار فروش کرد و شکست سنگینی را در گیشه متحمل شد. کلینت ایستوود بزرگ حالا حتما باید پشیمان باشد که چرا کارنامهی کامل و پربار خود را با حضور در چنین اثر ضعیفی لکهدار کرده است.
این بازیگر افسانهای در نقش ستوان اسپیر، کاراکتر پلیسی سرسخت و یک شکارچی گانگستر را بهنمایش میگذارد که تشنهی دستگیری تبهکاران است. برت رینولدز فقید نیز نقش مایک مورفی، پلیس بازنشستهای را بازی میکند که حالا به یک بازرس خصوصی تبدیل شده و فقط روی پروندههای خاص با دستمزد بالا کار میکند. وقتی که دوست مورفی به قتل میرسد او تلاش می کند تا سرکردههای دو گروه تبهکاری را مقابل یکدیگر قرار دهد تا بدین وسیله هردوی آنها را به دست خودشان از دور خارج کند. با حضور مورفی در میان گانگسترها برای عملی کردن اهدافش ستوان اسپیر به او مشکوک میشود و فکر میکند که او نیز بخشی از دنیای زیرزمینی تبهکاری شده است. فیلم بسیار پیچیده و از هم گسیخته است و بهنظر نمی رسد به گونه ای جریان پیدا کند که شما را تا پایان درگیر نماید. با این اوصاف تنها اعتبار فیلم دو بازیگر توانمند و اسطورهای آن یعنی کلینت ایستوود و برت رینولدز هستند که تمام تلاش خود را برای فیلم انجام دادند اما «هیجان در شهر» آنقدر سطح پایین است که هیچجوره نمیتوان کمکش کرد.
۴. هفت تیر (Revolver)
- کارگردان: گای ریچی
- بازیگران: جیسون استاتهام، ری لیوتا، مارک استرانگ
- تاریخ انتشار: ۲۰۰۲
- امتیاز راتن تومیتوز: ۱۵ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیام: ۶.۳ از ۱۰
«هفت تیر» یک فیلم اکشن، جنایی و دلهرهآور محصول سال ۲۰۰۵ به نویسندگی و کارگردانی گای ریچی است. این چهارمین فیلم بلند این کارگردان بریتانیایی است و سومین فیلم از مجموعه فیلمهای اوست که به جرم و جنایت و جنایتکاران حرفهای میپردازد. فیلم قبلی او «ضامن، قنداق و تفنک دولول شلیک شده» و بلندپروازیها و نوآوریهایش حسابی انتظارات را از گای ریچی بالا برده بود اما او نتوانست موفقیت این فیلمش را در «هفت تیر» نیز تکرار کند و فیلم در باکسآفیس ضعیفتر از حد انتظار عمل کرد و منتقدان نیز با نقدهای عمدتا منفی حسابی از خجالتش درآمدند.
فیلم دربارهی کلاهبردار و قمارباز حرفهای جیک گرین (جیسون استاتهام) است که پس از گذراندن دوران محکومیت هفت سالهاش بالاخره از زندان آزاد میشود. پس از آزادی، جیک با استفاده از فرمولی که دو زندانی، زمانی که هنوز در بند بود به او آموختند تبدیل به یک نیروی شکستناپذیر در قمار میشود. او در طی دو سال با بهکارگیری همین فرمول پول زیادی به جیب میزند و یک زندگی ایدهآل و رویایی برای خودش میسازد اما باوجود داشتن شرایطی جدید و عالی تصمیم میگیرد تا از مردی که او را پشت میله های زندان انداخت انتقام بگیرد.
«هفت تیر» پر از اتفاقاتی است که بود و نبودشان در فیلم فرقی نمیکند و ضروری بهنظر نمیرسد، گویی فقط برای پر کردن تایم فیلم تصویربرداری شدهاند. در فیلم تنها یک دسته از مردم وجود دارند که بدون هیچ دلیل موجهی یکدیگر را کتک میزنند به سوی هم تیراندازی می کنند. ما متوجه هستیم که کارگردان میخواسته حداکثر استفاده از حضور جیسون استاتهام در فیلم را بکند و پتانسیلهای اکشن او را به رخ بکشد و این را هم خوب میدانیم که این کاری است که او در انجام آن بهترین است اما دست بردارید! واقعا؟! فقط اکشن و مقدار زیادی جیسون کافی نیست، سعی کنید فیلمتان یک خط داستانی درست داشته باشد و مخاطب بعد از دیدنش با لبخند رضایت سالن سینما را ترک کند نه اینکه احساس کند پول و وقتش را برای زبالهای تصویری هدر داده، لطفا.
۳. تبهکاران (Mobsters)
- کارگردان: مایکل کاربلینکوف
- بازیگران: کریستین استیلر، رادنی ایستمن، کستاس مندیلر
- تاریخ انتشار: ۱۹۹۱
- امتیاز راتن تومیتوز: ۶ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۵.۹ از ۱۰
«تبهکاران» یا به عبارتی «بزهکاران» فیلمی در ژانر جنایی و محصول سال ۱۹۹۱ ایالات متحده است. اینکه شما بخواهید در فیلمتان شخصیتهای تاریخی را بهطور فانتزی به تصویر بکشید و حالتی تخیلی به آنها بدهید هرگز ایدهی بدی نیست بهشرطی که اینکار را درست و اصولی انجام بدهید و به کاری که میکنید مطمئن باشید. این ایدهی اصلی فیلم «تبهکاران» است، شخصیتی تاریخی را وارد دنیای تخیل میکنند و فانتزیهایشان را روی او به تصویر میکشند. همانطور که احتمالا حدس میزنید سازندگانش فیلم این ایده را بسیار اشتباه و دم دستی اجرا میکنند. این حرکت آنها در واقع یک توهین به شخصیتهای واقعی است زیرا آنها را بسیار ضعیف و ناتوان نشان میدهد.
حالوهوا و اتمسفر سرصحنهی فیلمبرداری حتما باید خیلی جدی و غمانگیز بوده باشد زیرا بیعلاقگی در لحظه لحظهی فیلم موج میزند و اینطور بهنظر میرسد که بازیگران فقط برای رفع تکلیف و دریافت دستمزدشان سرصحنه حضور پیدا کردهاند و هیچ نشاط و علاقهای در صورتشان پیدا نیست. آیا فکر میکنید کارگردان به بازیگران و عوامل فیلم قبل از شروع توهین کرده بود یا یک همچین چیزی؟
در «تبهکاران» چهار خلافکار جوان و خوشقیافه که سر پربادی دارند باهم گروهی را تشکیل میدهند تا قلمروی شرق نیویورک را از چنگ روسای مافیای پیری که بر آن حکومت میکنند دربیاورند. فرانک کاستلو (کستاس مندیلر) و باگزی سیگل (ریچار گریکو) تصمیم میگیرند تا اجزا و عناصر خیابانی این عملیات بزرگ را کنترل کنند در حالی که مایر لانسکی (پاتریک دمپسی) و لاکی لوسیانو (کریستین استیلر) جنبهی تجاری قضیه را اداره می کنند. توصیه میکنیم برای دیدن این فیلم زمان زیادی را اختصاص ندهد چون قطعا بعد از نیم ساعت تلویزیون را خاموش خواهید کرد و سراغ گزینهی دیگری غیر از فیلم خواهید رفت.
۲. دارودستهای که نمیتوانست مستقیم شلیک کند (The Gang That Couldn’t Shoot Straight)
- کارگردان: چیمز گلدستون
- بازیگران: جری اورباخ، لیق تیلور-یانگ، رابرت دنیرو
- تاریخ انتشار: ۱۹۷۱
- امتیاز راتن تومیتوز: ۰ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۴.۹ از ۱۰
«دارودستهای که نمیتوانست مستقیم شلیک کند» یک فیلم کمدی جنایی آمریکایی در سال ۱۹۷۱ به کارگردانی جیمز گلدستون و نویسندگی والدو سالت است که براساس رمانی بههمین نام نوشتهی جیمی برسلین که در سال ۱۹۶۹ نوشته شده است. خود رمان نیز براساس زندگی گانگستری مشهور بهنام جو گالو به نگارش درآمده است.
وقتی فیلم را نگاه میکنیم اولین چیزی که به ذهنمان میآید این است که رابرت دنیرو آنجا چکار میکند؟ چگونه خود را در این فیلم پیدا کرده است؟ مردی که همیشه در بهترین فیلمهای مافیایی و تبهکارانه بازی کرده است حالا در یکی از بدترین فیلمهای اوباش چکار میکند؟ او در این فیلم در نقش یک دزد ظاهر میشود و نقشی درجهی چندم دارد. برای دفاع از این کار او می توان این استدلال را بهکار برد که در آن زمان هنوز بازیگری معتبر نبود و به ستارهی نقش اول فیلمها تبدیل نشده بود. بنابراین برای کسب تجربه و احتمالا گذران زندگی بهسادگی هر نقشی را که پیشنهاد میشد را ایفا میکرد. باید بگوییم که دنیرو تنها نکتهی مثبت این فیلم است و «دارودستهای که نمیتوانست مستقیم شلیک کند» از خیلی جهات لنگ میزند.
همانطور که در بالا هم اشاره کردیم این فیلم براساس رمانی بههمین نام نوشتهی جیمی برسلین نویسندهی مشهور آمریکایی ساخته شده. این اثر یک فیلم گانگستری است که تلاش میکند علاوه بر حفظ پرستیژ مافیاییاش خندهدار هم باشد اما به طرز بدی شکست میخورد و در ترکیب این دو ناکام میماند. این فیلم اساسا گروهی از آدمهای سرگردان را دنبال میکند که در تلاش برای کشتن یک رئیس مافیا ناموفق هستند و دور خودشان میچرخند. گاهی نیز در آن میان دیالوگی ردوبدل میشود تا داستان نداشتهی فیلم جلو برود همین. این فیلم قطعا میتوانست جایگاه اول را از آن خود کند البته اگر افتضاحی که در ادامه دربارهاش خواهید خواند ساخته نمیشد.
۱. گاتی (Gotti)
- کارگردان: کوین کانلی
- بازیگران: جان تراولتا، کلی پرستون، پروییت تیلور وینس
- تاریخ انتشار: ۲۰۱۸
- امتیاز راتن تومیتوز: ۰ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۴.۷ از ۱۰
«گاتی» فیلمی در ژانر درام زندگینامهای است که زندگی جان گاتی مافیای صاحبنام و مشهور ایتالیایی را به کارگردانی کوین کانلی به تصویر میکشد. این فیلم یک افتضاح تمامعیار و یک آشغال همیشگی است که از هر طرف به آن نگاه کنی چیزی از فضاحتش کم نمیشود. جالب است بدانید که فیلم ۱۰ میلیون دلار برای سازندگانش هزینه داشت اما فقط ۶ میلیون دلار آن را در گیشه جبران کرد که رکوردی طعنهآمیز برای سازندگانش محسوب میشود و شکستی تاریخی برای فیلمی است که همه روی فروشش حساب باز کرده بودند.
واقعا چه اتفاقی برای جان تراولتا افتاده است؟ مردی که زمانی بر پردهی نقرهای سینما حکومت میکرد در چند سال گذشته واقعا در انتخابهایش با مشکل مواجه بوده است و گزینههای بدی را برای بازی قبول کرده. به جز «داستان جنایی آمریکایی» در هیچکدام از آثار دیگرش مدت نسبتا زیادی است که عملکرد خوبی نداشته.
درمورد «گاتی» حرف زدن حتی بهاندازهی چند کلمهی کوتاه هم زیاد است. حتی یک منتقد هم نقد متوسط برای فیلم ننوشت و همهی منتقدان با قدرت فیلم را کوبیدند و پایینترین امتیازات را حوالهاش کردند. مثل این میماند که در یک آزمون شرکت کنید و هیچ نمرهای نگیرید. میتواند آسیب زننده باشد و اعتمادبهنفستان را نابود کند. این فیلم دربارهی یکی از بدنامترین ستارههای اوباش تمام دوران بود که تراولتا و گروه سازندهی فیلم شخصیت او و ایدههای نابی که میشد از داستان زندگیاش گرفت را قصابی کردند و تکه ای آشغال گوشت تحویل مخاطب دادند. دنیرو این نقش را بدون شک بهتر بازی میکرد و اگر اسکورسیزی بزرگ روی صندلی کارگردانیاش مینشست قطعا این فیلم مدعی بیچونوچرای جایزهی اسکار و تمام جوایز معتبر سینمایی میشد.
منبع: Screenrant
البته در مورد دنباله های فیلمهای بزرگ -هر چند که در این ژانر جا نمی گیرد- اما فیلم ترمیناتور ۲ واقعا از قسمت اول آن عالی تر بود