انیمهی «شهر شرور»؛ ترکیبی از «بلید رانر» و «دنیای قشنگ نو» (انیمهی منتخب)
صنعت انیمه الان دیگر به محبوبیت زیادی رسیده و در سراسر جهان طرفداران بیشماری دارد. ولی انیمهسازها در دهههای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ که اینقدر در چشم نبودند، جسارت و بیپروایی عجیب و غریبی داشتند. آنها تقریبا هر ایدهای که به ذهنشان میرسید را میساختند. گویی برای خودشان انیمه میساختند و هیچ توجهی به نیازهای مخاطبان نداشتند. حال که مدتهاست خبری از آن انیمههای جسور و جنونآمیز نیستند و انیمهسازها مجبورند برای حفظ مخاطبان خود، ملاحظههای زیادی را مد نظر قرار دهند، بد نیست به سراغ انیمهی بینظیر «شهر شرور» برویم که سال ۱۹۸۷ منتشر شد. انیمهای که با هیچ معیاری، در دنیای امروز قابل ساخت نیست!
مشخصات انیمهی شهر شرور – Wicked City
کارگردان: یوشیاکی کاواجیری
نویسنده: نوریو اوسادا
تولید کننده: ژاپن هوم ویدئو، ویدئو آرت، مدهاوس
سال: ۱۹۸۷
داستان «شهر شرور» در یک جهان خیالی میگذرد. زمانی که انسانها با موجودات اهریمنی یک معاهدهی صلح امضا کردهاند و با خوبی در کنار هم زندگی میکنند. حال این معاهده به پایان اعتبار خود نزدیک شده است و قرار است دوباره تمدید شود. اما موجودات اهریمنی میخواهند با سنگاندازی و شرارتهای مختلف، مانع تمدید این معاهده شوند. تاکی رنزابورو و ماکیه، دو شخصیت اصلی این داستان هستند که به ترتیب انسان و موجود اهریمنی هستند. آنها که نگهبان سیاه هستند، وظیفه دارند از یکی از اعضاء کلیدی این معاهده محافظت کنند.
اولین ویژگی که در «شهر شرور» بیشتر از همه جلب توجه میکند، طرحی بصری خاص و متمایز آن است. سازندگان این انیمه خیلی تلاش کردهاند ماهیتی متمایز و ناآشنا به جهان داستانی خود بدهند، و انصافا هم در این زمینه بسیار موفق عمل کردهاند. در کمتر انیمهای میتوان چنین وسواس و دقتی را در طراحی بصری و محیطی مشاهده کرد. این ویژگی به ویژه در صحنههای فرودگاه و هتل، بیشتر از بقیه به چشم میآید. به قول چارلز سالمون منتقد، کاواجیری با چنان دقتی فیلم را ساخته است که گویی مشغول ساخت یک فیلم واقعی بوده است. این وسواس او وقتی ارزش خودش را نشان میدهد که یک واقعیت مهم را در نظر داشته باشیم، اینکه انیمههای آن سالها اقبال چندانی در بازارهای بینالمللی نداشتند و اصلا فرصتی برای دیده شدن پیدا نمیکردند. اکران اصلی آنها در ژاپن و در بهترین حالت، کشورهای نزدیک مثل کره بود. اما کاواجیری بدون توجه به این مسائل، همچون یک کارگردان حرفهای، طوری فیلم خود را ساخته است که انگار قرار است آخرین فیلم او باشد!
«شهر شرور» از نظر داستانی، ایدههای جالب زیادی دارد که ردشان را در خیلی از فیلمهای مطرح میتوان مشاهده کرد. مثلا همزیستی مسالمت آمیز انسانها و موجودات بیگانه و ماموران مخفی که وظیفهی محافظت و کنترل این موجودات را دارند، ایدهای است که دقیقا در مجموعه فیلمهای «مردان سیاهپوش» دیده میشود. با توجه به اینکه اولین قسمت «مردان سیاهپوش» در سال ۱۹۹۷ اکران شد، هیچ بعید نیست این فیلم از «شهر شرور» الهام گرفته باشد. حتی داستان مصور اصلی که منبع اقتباس «مردان سیاهپوش» بوده است هم اولین نسخهاش در سال ۱۹۹۰ (سه سال بعد از نمایش انیمهی کاواجیری)، منتشر شده است. البته هالیوودیها در اقتباس از انیمهها خیلی متفرعن هستند و معمولا چیزی را گردن نمیگیرند!
رابطهی بین تاکی و ماکیه، یکی از نقاط قوت «شهر شرور» است. این دو در دو دنیای متفاوت هستند و هیچ درک و احساسی نسبت بهم ندارند. ولی کمکم رفیق میشوند و فداکاریهای زیادی برای هم میکنند. وجه اشتراک این دو شخصیت این است که هردو میخواهند صلح را برقرار نگه دارند و دنیا را در جهت همین مسیر فعلیاش، هدایت کنند. اما بدون این که چیزی از داستان لو بدهیم، باید اعتراف کرد که صحنهی تونل یکی از بخشهای قابل توجه فیلم است که عمق تازهای به شخصیت ماکیه میدهد. رابطهی آنها بعد از اتفاقات آن صحنه، وارد یک سطح دیگر میشود. از آنجا به بعد است که تاکی تصمیم میگیرد به هر قیمتی که شده، جان ماکیه را حفظ کند.
همچون خیلی از انیمههای آن زمان، «شهر شرور» هم تاکید زیادی روی خشونت و برهنگی و عناصر شهوانی دارد. کم مخاطب بودن انیمه در آن سالها باعث شده بود که انیمهسازها هرکاری دوست دارند انجام دهند. انیمه برای این افراد، همچون یک زیرزمین خالی و مخفی برای بچهها بود که در آن میتوانستند هر شرارتی دوست دارند انجام دهند. «شهر شرور» هم پر از دستمایههای اینچنینی عجیب و غریب است. خیلیهایشان به خوبی در فیلم جای گرفتهاند و نقش زیادی در افزایش جذابیت فیلم دارند، ولی بعضیهایشان نامتعارف و نامانوس هستند و هیچ توجیهی برای چرایی وجودشان در این انیمه، نمیتوان پیدا کرد. این فرآیند پاک شدن انیمهها از عناصر اینچنینی هم نکته قابل توجهی است که میتوان در فرصتی دیگر، به صورت مفصلتر به سراغش رفت. قطعا هیچ فشاری از بالا روی انیمهسازها نبوده است و خودشان در طول این چند دهه، کمکم به این نتیجه رسیدند که بهتر است این دستمایهها را کنار بگذارند. به حدی که الان دیگر به سختی میتوان چنین چیزهایی را در انیمههای امروزی مشاهده کرد. احتمال زیاد یکی از دلایل گسترش چنین عناصری در انیمههای آن زمان، تاثیرپذیری از فیلمهای صورتی بوده است. فیلم صورتی موجی بود که در اواسط دههی ۱۹۶۰ در ژاپن شروع شد و تا چند دهه ادامه داشت، این فیلمها شامل برهنگی و خشونت فراوانی بودند و بیپروایی نامتعارفی در آنها دیده میشدند. قطعا وقتی جریان اصلی سینمای یک کشور را چنین موجی در بر گرفته است، انیمهها هم از ترکشهای در امان نخواهند بود.
یک نسخهی دوبله شده و سانسور شده از «شهر شرور» در غرب هم اکران شد. واکنش منتقدها به آن عموما مثبت بود. خیلیها بیپروایی و جسارت سازندگان فیلم در بهکارگیری چنین ایدهای را تحسین میکردند، پرداخت قوی و روند پرهیجان داستان هم از دیگر بخشهایی بود که مورد توجه منتقدان قرار گرفت. البته خشونت و برهنگی بیش از حد، از جمله مواردی بود که مورد انتقاد منتقدان قرار گرفت. خیلیها معتقد بودند «شهر شرور» بیشتر از همه تحت تاثیر فیلم «بلید رانر» و رمان «دنیای قشنگ نو» آلدوس هاکسلی بوده است.
جالب این است که در سال ۱۹۹۲ تای کیت ماک کارگردان، یک فیلم سینمایی واقعی بر اساس انیمهی «شهر شرور» ساخت. در این فیلم که همان «شهر شرور» نام داشت، داستانش در هنگ کنگ میگذشت و نام موجودات اهریمنی، رپتر بود. اتفاقا فیلم بدی هم نشد. حدودا ده میلیون دلار فروش داشت و واکنش منتقدان هم به آن، با کمی اغماض، مثبت بود. ولی باز هم بهتر است به سراغ «شهر شرور» اصلی بروید که یوشیاکی کاواجیری با نهایت وسواس و دقت ساخته است!