چرا نقش زنان در ساخت انیمیشن‌ها کم‌رنگ است؟

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۸ دقیقه
انیمیشن شانس

با اکران انیمیشن «شانس» (Luck)، اولین تلاش کمپانی اسکای دنس برای ساخت انیمیشن بلند به ثمر رسید. این تلاش یک ویژگی خاص دارد که برای انیمیشن‌های شناخته‌شده چندان متداول نیست؛ پگی هلمز به عنوان یک کارگردان زن این پروژه را هدایت کرده است.

به هر حال ما از وجود تعصبات جنسی در هالیوود آگاهیم. تعجبی هم ندارد که چرا فیلمسازان زن همچنان به مبارزات‌شان برای محکم‌کردن جای پای خود ادامه می‌دهند. با این حال، حتی با وجود پیشرفت‌هایی در این زمینه، هنوز هم میزان گستردگی شکاف جنسیتی در دنیای انیمیشن بسیار تکان‌دهنده است.

همانطور که توسط «زنان در انیمیشن» (Women in Animation)، سازمانی که «از جهانی دفاع می‌کند که در آن افراد با هر هویت جنسیتی به طور کامل در خلق، تولید و پاداش‌های انیمیشن سهیم باشند» اشاره می‌کند، بیش از ۶۰ درصد از دانش‌آموختگان انیمیشن و دانشکده‌های هنر را زنان تشکیل می‌دهند، و در عین حال تنها ۲۰ درصد از مشاغل این صنعت در اختیار زنان است.

زنان تنها ۱۰ درصد از نقش‌های کارگردان و تهیه‌کننده در صنعت انیمیشن، و در کل کمتر از یک چهارم کارمندان آن را تشکیل می‌دهند. در مقایسه، طبق یک مطالعه در سال ۲۰۲۱ توسط مرکز مطالعات زنان در تلویزیون و فیلم در دانشگاه ایالتی سن دیگو، زنان ۱۷ درصد از کارگردانان ۲۵۰ فیلم پرفروش آن سال را تشکیل دادند که نسبت به سال ۲۰۲۰، حدود ۱۸ درصد کاهش داشته است.

زنان در انیمیشن هنوز راه درازی برای دستیابی به هدف خود یعنی برابری جنسیتی تا سال ۲۰۲۵ در پیش دارند. پس چه چیزی در انیمیشن وجود دارد که آن را حتی در مقایسه با سایر بخش‌های صنعت سینما و تلویزیون تا این حد مردانه می‌کند؟

زنان پیشگام صنعت انیمیشن

انیمیشن شاهزاده احمد

بسیار دردناک است که شاهد نابرابری‌های جنسیتی در دنیای سینما و فیلم باشیم، زیرا زنان در خط مقدم توسعه‌ی این هنر قرار داشتند و به تثبیت امکانات هنری آن به اندازه‌ی همتایان مرد خود کمک کردند. این در مورد انیمیشن نیز صادق است. اولین فیلم بلند انیمیشن توسط لوته راینیگر کارگردانی شد. «ماجراهای شاهزاده احمد» (The Adventures of Prince Achmed) در سال ۱۹۲۶ به طور کامل توسط راینیگر ساخته شد. او برش‌های کاغذی بسیار ظریف را با کمک نور و سایه به صورت تصویر درآورد تا داستانی باشکوه را با الهام از «داستان‌های هزار و یک شب» (The 1001 Arabian Nights) روایت کند. تاثیر راینیگر را می‌توان در طول دهه‌های بعدی، از «علاءالدین» (Aladdin) دیزنی تا «دنیای استیون» (Steven Universe) احساس کرد.

درباره‌ی سیاست و دیدگاه‌های شخصی والت دیزنی بسیار صحبت شده است، به طوری که مریل استریپ زمانی او را یک «متعصب جنسیتی» اعلام کرد. در ابتدا، زنانی که در استودیوی انیمیشن دیزنی استخدام شده بودند، در بخش مرکب و نقاشی مشغول به کار شدند، که از نظر هنری ارزش کمتری نسبت به کار انیماتورهای مرد داشتند.

هنگامی که مری وی فورد در سال ۱۹۳۸ برای کار در دیزنی به عنوان انیماتور درخواست داد، در نامه‌ی عدم پذیرش او عنوان شد که زنان «هیچ کار خلاقانه‌ای را در رابطه با آماده کردن کارتون برای نمایشگر انجام نمی‌دهند، زیرا این کار به طور کل توسط مردان جوان انجام می‌شود.» بنا بر گزارش‌ها، این دپارتمان «صومعه» (The Nunnery) نام داشت، زیرا دیزنی فقط زنان را برای این کار استخدام می‌کرد (و معمولا افراد جوان و خوش قیافه‌) و آن‌ها به طور قابل توجهی کمتر از همتایان مرد خود حقوق می‌گرفتند (۲۶ تا ۳۲ دلار در هفته در مقایسه با ۳۰۰ دلار در هفته برای مردها)

در نهایت، بسیاری از زنان به موفقیت در اتاق‌های انیمیشن دست یافتند. بیانکا ماژولیکا اولین زنی بود که برای بخش داستان والت دیزنی استخدام شد. هنر مفهومی مری بلر برای چندین دهه به شکل‌گیری تصاویر زیبای انیمیشن دیزنی کمک کرد. رتا اسکات اولین زنی بود که در یک فیلم انیمیشنی دیزنی نقش‌آفرینی کرد. حتی والت دیزنی اظهار داشت: «دختران هنرمند حق دارند مانند مردان شانس پیشرفت داشته باشند، و من صادقانه معتقدم که آن‌ها ممکن است در نهایت چیزی را در این تجارت  بوجود آورند که مردان هرگز توان یا امکان آن ر را ندارند.»

این یک بیانیه‌ی قابل توجه آینده‌نگرانه از سوی مردی است که به عنوان یک زن‌ستیز شناخته شده است. با این حال، در حالی که زنان در دیزنی پیشرفت‌هایی در زمینه‌ی انیمیشن داشتند، باز هم دستمزد کمتری دریافت می‌کردند، از پست‌های کارگردانی دور می‌ماندند و به خاطر تبعیض جنسی در سطح این صنعت باقی می‌ماندند.

اوضاع برای زنان در دنیای انیمیشن‌ در حال بهتر‌شدن است

انیمیشن توکار و برتی

شکاف جنسیتی در انیمیشن با توجه به اینکه چقدر انیمیشن‌های آمریکایی به طور گسترده‌ای نمایانگر زنان در فرهنگ عمومی مدرن بودند بسیار عجیب‌تر است. برای بسیاری از ما، معدود قهرمان‌های زنی که روی پرده‌ی بزرگ دیدیم، شاهزاده خانم‌های دیزنی بودند. با این حال، تا فیلم «یخ‌زده» (Frozen) در سال ۲۰۱۳ طول کشید تا یک زن یکی از این فیلم‌های شاهزاده خانم دیزنی را کارگردانی کند؛ جنیفر لی، که اکنون مدیر خلاقیت استودیو انیمیشن والت دیزنی است.

بسیاری از نمایش‌های جنسیت و روایت‌های زنانه و دخترانه در سراسر انیمیشن، از بل در انیمیشن «دیو و دلبر» گرفته تا لیزا در انیمیشن «سیمپسون» و فراتر از آن، از منشور سازندگان مرد بیرون می‌آید. البته این به معنای تحقیر این شخصیت‌ها نیست، اما نشان می‌دهد که این الگو در طول دهه‌ها چقدر تکرار می‌شود. این مهم است که چه زمانی زنان از هر نوع و نژاد و رنگی می‌توانند در داستان‌هایی که ما روایت می‌کنیم پیشگام باشند.

اما همه چیز به آرامی در حال بهبود است. فیلم «قرمز شدن» (Turning Red) ساخته‌ی دامی شی را در نظر بگیرید؛ یک فیلم لایه‌لایه در مورد بلوغ، نزاع‌های خانوادگی و کشف مسیر خود در زندگی. یا «دوست‌دار تو ونسان» (Loving Vincent) یک فیلم بیوگرافی تجربی و بسیار زیبا که تماما از طریق نقاشی رنگ روغن به کارگردانی دوروتا کوبیلا ساخته شده است.

این وضعیت در دنیای تلویزیون حتی بهتر است، با زنان پیشگام و مجریانی مانند لیزا هاناوالت سازنده‌ی «توکا و برتی» (Tuca and Bertie)، ان. دی استیونسون سازنده‌ی «شی‌را و شاهزاده‌های قدرت» (She-Ra and the Princesses of Power) و ربکا شوگر سازنده‌ی «دنیای رابینسون». ممکن است زنان در اقلیت ناامید کننده‌ی انیمیشن در آمریکا باقی بمانند، اما تاثیر آن‌ها غیرقابل انکار است.

با این حال، این تغییر در درجه‌ی اول برای زنان سفیدپوست اتفاق افتاده است. زنان رنگین‌پوست در دنیای انیمیشن به مراتب کمتر برجسته دیده می‌شوند و شخصیت‌های آن‌ها هنوز به‌طور ناجوانمردانه‌ای توسط سفیدپوست‌ها تعریف می‌شود.

اذیت و آزار پشت پرده‌ی ساخت انیمیشن

جان لستر

البته، برای توضیح کامل نابرابری جنسیتی در دنیای انیمیشن و هر بخش مرتبط به آن باید در مورد همه‌گیری فرهنگ آزار، سواستفاده و تبعیض بحث کنیم. در اکتبر ۲۰۱۷، ۲۱۷ زن و افراد دیگر در صنعت انیمیشن نامه‌ای به بیش از دوازده استودیو از جمله دیزنی ارسال کردند و خواستار پایان دادن به تبعیض و آزار جنسی در صنعت انیمیشن شدند. در این نامه‌ی سرگشاده اشاره شده است:

در پی رسوایی هاروی واینستین، بسیاری از زنانی که در صنعت انیمیشن کار می‌کنند، شروع به بحث آشکارتر درباره‌ی موضوعاتی کرده‌اند که ما در طول زندگی حرفه‌ای خود بی سر و صدا با آن‌ها برخورد داشتیم. وقتی دور هم جمع شدیم تا داستان‌های تبعیض، آزار و اذیت و در برخی موارد تجاوز جنسی را به اشتراک بگذاریم، از فراگیر شدن این مشکل متاثر شدیم. هر یک از ما داستانی برای به اشتراک گذاشتن داریم، از اظهار نظرهای بی‌مورد در مورد اعضای بدنمان که به عنوان «شوخی» در نظر گرفته شده است تا زنانی که توسط همکاران مرد در اتاق‌های تاریک مورد تعرض و تجاوز قرار می‌گیرند.

انیمیشن یک صنعت نسبتا کوچک است که در آن همه یکدیگر را می‌شناسند و صحبت کردن درباره‌ی چنین مواردی اغلب این احساس را بوجود می‌آورد که حرفه‌ی هر یک از افشاگران به خطر می‌افتد. حتی در دوره‌ی جنبش #می_‌تو، بسیاری احساس می‌کردند که ترس‌هایشان نادیده گرفته می‌شود و از هر گونه ادعا و افشاگری چیزی حاصل نمی‌شود.

در گزارش یک سایت خبری در سال ۲۰۱۶ در مورد سابقه‌ی وحشتناک ادالت سوییم در استخدام زنان، یک کارمند سابق اشاره کرد که معاون اجرایی مایک لازو در سال ۲۰۱۱ گفته است که زنان در اتاق نویسندگان به جای بوجود آوردن فضای کمدی و طنز منجر به «تضاد و تفرقه» می‌شوند. برخی منابع یک «محیط اداری تهاجمی» را توصیف کردند که به خاطر اقدامات شخص لازو به بهانه‌ی احساس ناخوشایند از حضور زنان در حوزه‌ی خلاقانه‌ی ادالت سوییم بوجود آمده بود.

این نگرانی به ویژه زمانی افزایش یافت که جان لستر، مدیر ارشد خلاقیت پیشین پیکسار و انیمیشن دیزنی، پس از اعتراف به سابقه‌ی طولانی خود در برداشتن «گام‌های اشتباه» در رفتار با کارمندان زن، مجبور به ترک این مجموعه شد. لستر پس از ترک شرکت در سال ۲۰۱۸ ، تقریبا بلافاصله به عنوان سرپرست بخش تازه تاسیس انیمیشن در اسکای دنس استخدام شد.

در واقع، در حالی که پگی هولمز به عنوان کارگردان «شانس» به رسمیت شناخته نمی‌شود، از لستر به عنوان «هنرمند خلاق رویایی داستان اسباب‌بازی و ماشین‌ها» یاد می‌شود. به نظر می‌رسد صنعت انیمیشن، دقیقا مانند هالیوود، بیش از اینکه شانسی برای کشف استعدادهای قدر نادیده باشد، به توجه مداوم به همان تعداد انگشت شمار از مردان سفیدپوست تثبیت شده، بدون توجه به رفتار نفرت انگیزشان نسبت به زنان، توجه دارد. چه کسی می‌تواند زنان را سرزنش کند که دیگر مایل نباشند در چنین موقعیت و محیط مسمومی به فعالیت خود ادامه دهند؟

هیچ یک از اینها مختص انیمیشن نیست، اما نیروی متمرکز آن یعنی زن‌ستیزی و فقدان فرصت، پوسیدگی سیستماتیک در قلب دنیای سرگرمی را نشان می‌دهد. داستان‌هایی که در نظر می‌گیریم می‌توانند تا حد امکان به گونه‌ای متفاوت بیان شوند و بازتاب دقیق‌تری از واقعیت نسبت به آنچه معمولا به ما ارائه می‌شود، ایجاد کنند. برای اینکه این اتفاق بیفتد، صنعت انیمیشن باید فعالانه تلاش کند تا طاعون آزار و اذیت و وحشت در محل کار را که بسیاری را به حاشیه رانده است، از بین ببرد.

منبع: slash film



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما