چرا ویگو مورتنسن مسیر بازیگریاش را پس از «ارباب حلقهها» تغییر داد؟
اگر شما طرفدار سهگانه «ارباب حلقهها» (The Lord of the Rings) به کارگردانی پیتر جکسون (Peter Jackson) باشید، پس احتمالا یا از خاطرخواههای آراگورن (Aragorn) هستید، یا از دوستداران لگولاس (Legolas). در سهگانه ارباب حلقهها این آقایان متشخص هر دو به یک اندازه چشمگیر و تأثیرگذار هستند. وقتی لگولاس با تاب دادن خودش سوار یک اسب در حال حرکت میشود یادتان هست؟ بسیار چشمگیر بود! اما اگر بخواهیم کاملا روراست باشیم، آراگورن پادشاه واقعی این فرنچایز است. شاید فکر کنید من از خاطرخواهان آراگورنم (که هستم!)، اما موضوع این نیست، موضوع این است که آراگورن به معنای واقعی کلمه پادشاه است، خودتان هم خوب میدانید.
با بازی درخشان ویگو مورتنسن (Viggo Mortensen)، آراگورن به تجسم تمام جذابیتهای سزمین میانه (Middle-earth) (جهان ارباب حلقهها) تبدیل میشود. با اینکه او خشن است و اورکها را سلاخی میکند، اما همچنین یک وجه شیرین و ملایم دارد که باعث میشود بخواهید در لوثلورین (Lothlórien) زیر سایه درختها کنارش دراز بکشید و بگذارید هرچه میخواهد دم گوشتان زمزمه کند (البته که به زبان زیبای الفها). آراگورن از هر نظر مرد ایدئال قرون وسطی است؛ وقتی یک مرد میتواند به بهترین نحو ممکن اسب براند و ارتشی از مردگان را احضار کند تا در جنگ کمکش کنند، ممکن است چیزی هم کم داشته باشد؟
نقش آراگورن در سهگانه ارباب حلقهها این پتانسیل را داشت که ویگو مورتنسن را به مسیری بکشاند که چیزی نداشت جز انواع و اقسام فیلمهای بلاک باستر. عدهی زیادی از مردم با این مسیر هیچ مشکلی ندارند، چه بسا که خوششان هم میآید. اما اگر به کارنامه سینمایی ویگو مورتنسن پس از «بازگشت پادشاه» (The return of the King) نگاه کنید، میبینید که فیلمهای بزرگ و پرفروش بلاک باستری جایی درش ندارند. درعوض ویگو مورتنسن فیلمهایی را برای ایفای نقش انتخاب کرده که شباهت چندانی به ارباب حلقهها نداشتند. وقتی از مورتنسن میپرسند چطور توانسته پس از موفقیت عظیم ارباب حلقهها به حرفهاش شکل جدیدی بده، در کمال تعجب کاشف به عمل میآید که پاسخ این سؤال یک کلمه بیشتر نیست: تعهد.
وفاداری ویگو مورتنسن مثل وفاداران پادشاهان به تاج و تختشان است
درست مثل آراگورن و آرون (Arwen) که به طور مداوم به یکدیگر متعهد هستند و برایشان مهم نیست که ممکن است قبل از دوباره به هم رسیدن مدت زمان زیادی را دور از هم سپری کنند، ویگو مورتنسن به نقشهایی متعهد است که او را به شوق میآورند. در یکی از مصاحبهها مورتنسن دربارهی رویکرد خود درباره انتخاب نقشهایش توضیح داد. مورتنسن گفت:
اولین و مهمترین نکته خود داستان و عناصرش است. داستانهایی که وقتی میخوانمشان با خودم میگویم: «خب، این همون چیزیه که من به خاطرش تصمیم میگیرم برم سینما و این فیلم رو ببینم.» و درنهایت این تنها چیزی است که میتوانم روی آن حساب باز کنم (که فیلم هرچه از آب دربیاید، دوست دارم آن را ببینم).
برای ویگو مورتنسن این اهمیت ندارد که در فیلمی ایفای نقش کند که حتما پرفروش باشد یا هالیوود را تکان بدهد، نه، مورتنسن دوست دارد در فیلمهایی ایفای نقش کند که با آنها ارتباط برقرار کرده و (هم فیلم و هم نقشی که قرار است ایفا کند) شخصا برایش جالب و جذاب است.
ویگو مورتنسن همچنین توضیح داد که چطور شهرتی که به وسیله ارباب حلقهها به دست آورده این توانایی را بهش داده که بعضی نقشها را بدون دردسر مال خودش کند. همین باعث شده که در کنار پروژههای کوچکتر، چند تایی هم فیلم بلاک باستری در کارنامهاش داشته باشد. هرچند که تعهدش به فیلمهای که سروصدای کمتری دارند و بلاک باستری نیستند، باعث شده نتواند همیشه این نقشها را ایفا کند. مورتنسن در این باره گفت: «حتی اگه فیلمبرداری دو یا سه سال هم طول بکشه… من ادامه میدم، ولش نمیکنم.» اگر مورتنسن در حال بازی در یک فیلم باشد و وسط فیلمبرداری یک نقش بهتر با پول خیلی بیشتر بهش پیشنهاد کنند، او قبولش نمیکند و به بازی در همان پروژه قبلی ادامه میدهد. مورتنسن در ادامه گفت:
من یه جورایی در این شرایط یک دندهام، پروژه رو رها نمیکنم. برای همین هم فرصت اینکه توی بعضی فیلمهای بزرگ حضور داشته باشم رو از دست دادهم، فقط به خاطر اینکه اون موقع داشتم یه پروژه دیگه رو انجام میدادم، به خاطر اینکه به یک چیزی «متعهد» بودم.
باید اعتراف کرد که وفاداری ویگو مورتنسن به پروژههایی که شخصا آنها را دوست دارد و با آنها ارتباط برقرار میکند، حتی با وجود اینکه نسبت به پروژههای دیگر دستمزد چندان بالایی ندارند، تحسینبرانگیز است. از آن ویژگیهاست که او را شبیه آراگورن میکند. شاید هم به خاطر همین شباهتها باشد که مورتنسن نقش آراگورن را آنقدر خوب بازی کرد و در تمام آن سالها شخصیت آراگورن را در خودش حفظ کرد. وقتی صحبت از متعهد بودن به علاقه و حرفه میشود، مورتنسن همانقدر وفادار است که پادشاهها به تاج و تختشان وفادارند؛ که میشود بسیار بسیار زیاد!
منبع: SlashFilm