چرا ثور گاد آو وار بارها از ثور مارول بهتر است؟
طراحی ظاهری ثور گاد آو وار بارها از ثور مارول بهتر است. بله، اشتباه نخواندید! بدیهی است که کریس همسورث خوشتیپتر است، اما دقیقاً موضوع همین است و ثور لزوماً نباید به این زیبایی و خوشاندامی باشد. در ادامه با بررسی روایتهای موجود از اساطیر نورس پاسخ خواهیم داد که چرا طراحی ظاهری ثور در بازی گاد آو وار بسیار عالی است و حتی میتوان گفت از نظر ظاهری استودیوی سانتا مونیکا یکی از بهترین تصمیمها را در نحوهی به تصویر کشیدن ثور گرفته است.
قبل از همه چیز، باید این نکته را تأیید کرد که تمرکز بحثمان روی طراحی ظاهر ثور در بازی گاد آو وار است و قرار نیست ویژگیهای شخصیت او را در این بازی با دیگر آثار و اساطیر مقایسه کنیم؛ زیرا از این نظر مشخص است که توسعهدهندگان بازی مسیر متفاوتی را انتخاب کردهاند تا داستان خود را روایت کنند.
برخلاف اساطیر یونان که منابع، اسناد و نوشتههای زیادی در رابطه با آن یافت میشود و اطلاعات جالبی از اسطورهها و قصههای آنها به ما میدهند، بحث دربارهی اساطیر اسکاندیناوی کمی پیچیدهتر و دشوارتر است. عمدهی دانستههای ما از اساطیر نورس به دو کتاب معروف با نامهای «اِدای شاعرانه» (Poetic Edda) و «اِدای منثور» (Prose Edda) خلاصه میشود. به نظر میرسد که وایکینگها در این زمینه چندان علاقهای به مکتوب کردن قصههای اساطیر خود نداشته یا به هر دلیل دیگری در روایات گستردهی اساطیر خود ناکام ماندهاند. با این حال، قصههای ماندگاری که از اساطیر این منطقه به جای مانده است، به اندازهای قابل توجه بودهاند که در عصر حاضر برای ما چنین جذابیتی داشته باشند.
با توجه به همین واقعیت، باید گفت که توصیفات اندکی از ظاهر اساطیر اسکاندیناوی در اختیار داریم و به غیر از اودین که در قصههای متعددی از انسانها حضور داشته و توصیفات نسبتاً بیشتری از ظاهر او در اختیار داریم، برای دیگر اساطیر نورس چنین چیزی وجود ندارد و شاید بیشترین جزئیاتی که بتوانیم انتظار داشته باشیم، توصیف دربارهی رنگ موی سر آنها یا برخی از توصیفات کلی باشد. طبیعتاً این قضیه باعث میشود تا برداشتهای گوناگون و متفاوتی از اساطیر این خطه انجام شود و این امری بدیهی و کاملاً عادی است. در رابطه با ثور هم همین موضوع وجود دارد. به همین خاطر است که چه در آثار عصر امروزی و چه در قرنهای گذشته تصویرگریهای متفاوتی از ثور یا حتی دیگر خدایان اسکاندیناوی دیدهایم. با این حال، با استناد به سرنخها، اشارهها و توصیفهایی که در خلال قصههای او موجود است، میتوانیم به استنباطهایی دست یابیم و نشان دهیم که چرا ظاهر او در بازی گاد آو وار متناسب و تا حد زیادی منطقی است.
طبق مقدمهای در اِدای شاعرانه، چیزی که از ظاهر ثور به صورت مبهمی میدانیم این است که او مو و ریش قرمز رنگی داشته است. همچنین، میدانیم که او چکش معروفی به نام میولنیر دارد که برای حمل آن باید دستکشی را هم بپوشد. علاوه بر این، برخی منابع به کمربند جادویی که او بر تن دارد هم اشاره کردهاند. ثور خدای آذرخش در اساطیر اسکاندیناوی است و از او به عنوان قویترین خدای اسطورههای نورس هم یاد میشود. اگر بگویم در متون موجود از چاقی او سخن به میان آمده است، واقعیت را نگفتهام و چنین چیزی در متون مختلف دیده نمیشود و فقط گفته شده است که او «عظیمالجثه» و «قدرتمند» بوده است. با این حال، این دو واژه میتوانند تفاسیر مختلفی را به همراه داشته باشند. اگرچه با رجوع به بعضی از روایت و قصهها شاید بتوانیم به دید بهتری از این دو واژه دست پیدا کنیم.
در برخی روایتها بیان شده که علیرغم اینکه ثور محبوبترین خدای اساطیر اسکاندیناوی نزد انسانها بوده اما ظاهر او چندان دوستانه و مهربان نبوده است. به هر حال او یک جنگجو بوده است. او عاشق مبارزه و در واقع سلاخی یوتونها (یا همان غولها) بوده و هر گاه فرصت مناسبی هم پیدا میکرد، ضیافتی تدارک میداد یا در ضیافتی شرکت میکرد و به عیش و نوش و خوشگذرانی میپرداخت. اشتهای زیاد و پرخوراک بودن او بارها در قصههای مختلف اشاره شده است.
در اِدای شاعرانه ماجرای بسیار بامزهای وجود دارد که میتواند دید بهتری از این قضیه به ما بدهد. روایت معروفی وجود دارد که تریم، پادشاه یوتونها (غولها) و سرزمین یوتونهایم، چکش ثور را میدزدد. لوکی متوجه این موضوع میشود و خبر را به ثور میدهد اما تریم به آنها میگوید که فقط به شرطی میولنیر را بازپس میدهد که بتواند با فریا ازدواج کند. ثور وقتی از این شرط آگاه میشود، تصمیم میگیرد که لباس عروس بپوشد و خود را به جای فریا جا بزند و به یوتونهایم برود و غولها را فریب دهد. نکتهی بامزه به جایی بازمیگردد که در جریان این ضیافت تریم و دیگر غولها وقتی میبینند عروس تریم (در واقع همان ثور) یک گاو کامل، هشت ماهی قزلآلا و سه جام بزرگ شهداب میخورد، بسیار شوکه و مات و مبهوت میشوند. لوکی برای اینکه شک غولها را برطرف کند، بهانهی سادهای جور میکند و میگوید که پرخوری او به این خاطر بوده که ۸ روز چیزی نخورده است. پس از اینکه ثور دوباره میولنیر را بازپس میگیرد، به غولها حمله میکند و تریم و دیگر غولهایی را که درون سرسرا قرار دارند، نابود میکند.
این تنها ماجرایی نیست که در آن خوشاشتها بودن ثور و تعجب یوتونها از این موضوع را مشاهده میکنیم. این قضیه در خلال قصههای دیگری هم دیده میشود. یکی از قصههایی که در هر دو کتاب اِدا آمده (البته در بعضی از جزئیات تفاوتهایی میان روایت این قصه در ادای شاعرانه و ادای منثور وجود دارد)، ماجرای ماهیگیری ثور و هیمیر، یکی از پادشاهان یوتونها، است. نمیخواهم این قصهی جالب را که در بخشی از آن شاهد رویارویی کوتاه ثور و یورمونگاندر (مار جهانی) هستیم، بهصورت مفصل تعریف کنم. برای این کار میتوانید به سراغ کتاب «اساطیر نورس» نوشتهی نیل گیمن بروید که از قضا به فارسی هم ترجمه شده است. در این کتاب داستانهای جالبی از اساطیر نورس روایت شده است. در بخشی از این ماجرا هیمیر که البته هویت واقعی ثور را نمیداند و فکر میکند که او یک فرد عادی است، در هنگام خوردن شام به ثور تعارف میکند که هر چه میخواهد از میان غذاها بخورد چراکه هیمیر با خود فکر میکند که این غذای چند روز غولها است و قطعاً نمیتواند برای این یک انسان عادی چیزی زیادی باشد. با این حال، طبق معمول، ثور به تنهایی تمام گوشت دو تا از گاوهایی را که روی میز قرار داده شده است، میبلعد و چیزی بهجز استخوان باقی نمیگذارد. این اتفاق حتی تعجب هیمیر را هم برمیانگیزد و او خطاب به ثور میگوید که تاکنون به خاطر ندارد که حتی یکی از غولها دو گاو را در یک وعده خورده باشند.
در حالی که به صورت مستقیم دربارهی چاق بودن یا نبودن او در نوشتهها سخنی به میان نیامده است، اما با توجه به همین دو مثال که در بالا به آنها اشاره کردیم، اصلاً عجیب نیست که تصور کنیم فردی که به عیش و نوش و خوشگذرانی معروف بوده و طبق عادت همیشگیاش میتوانسته دو گاو کامل یا وعدهای شامل یک گاو، هشت ماهی و سه جام بزرگ نوشیدنی را در یک نشست بخورد، چاق باشد و البته سیکس پک هم نداشته باشد. در واقع، با این اوصاف برداشت گاد آو وار از ظاهر ثور نهتنها عجیب و برخلاف نوشتههای موجود نیست بلکه میتوانیم بگوییم شاید دقیقتر هم باشد و حداقل از منطق بیشتری برخوردار است.
حتی اگر بخواهیم صرفاً یک وایکینگ قدرتمند و جنگجو را تصور کنیم، تصویری که از ثور در گاد آو وار رگناروک میبینیم، بسیار تناسب دارد. به هر حال برای یک وایکینگ این موضوع اهمیت داشته که قدرت بیشتری در مبارزات داشته باشد و بتواند با توجه به قدرتش دشمنانش را (که برای ثور غالباً یوتونها بودهاند) شکست بدهد، نه اینکه صرفاً هیکل خوشاندامی داشته باشد. فقط تنها چیز عجیب این است که او زرهی بر تن ندارد و این در هنگام یک مبارزهی واقعی میتواند دردسرساز باشد. با این حال، اگر بخواهیم روی چنین چیزی تمرکز کنیم، باید به کریتوس و بسیاری از شخصیتهای دیگر این مجموعه بازی هم اشاره کنیم.
ممکن است بعضی بگویند پس چرا بعضی از نقاشیهای معروفی که در طول تاریخ از ثور کشیده شده است، با ظاهر او در گاد آو وار رگناروک متفاوت است. یکی از معروفترین نمونهها، نقاشی «مبارزه ثور با یوتونها» است که توسط مارتین اسکیل وینگ، نقاش توانای سوئدی، نقاشی شده است. این نقاشی اگرچه ابهت ایزد آذرخش، طوفان و تندباد اسکاندیناوی را به شکلی فوقالعاده ترسیم کرده است و نبرد او را با یوتونها به تصویر کشیده اما دو تفاوت اساسی با بعضی از معروفترین توصیفات انجامشده از ثور در کتابهای اِدا دارد. مهمترین تفاوت این است که در منابع اشاره شده است که ثور ریشهای پرپشتی داشته است و دوم اینکه بسیاری از اساتید آگاه به اساطیر نورس بر این عقیده هستند که با توجه به متون اِدا ثور موها و ریشهای سرخرنگی داشته است. در حالی که در این نقاشی موهای او بلوند است و ریش پرپشتی هم ندارد. البته، همانطور که در ابتدا به آن اشاره کردیم، به هر حال برداشتهای مختلفی ممکن است از اساطیر انجام شود و این امر طبیعی است اما موضوع این است که با بعضی از این برداشتها که خود به صورت کامل با اسناد معتبر و باقیمانده منطبق نیستند، نمیتوانیم برداشتی مانند ظاهر ثور در گاد آو وار رگناروک را زیر سؤال ببریم و آن را خلاف واقع بدانیم.
به نظر میرسد که واژههای «عظیمالجثه»، و به خصوص «قدرتمند» در عصر حاضر معنای دیگری پیدا کردهاند که بسیاری از افراد با دیدن طراحی ثور در بازی گاد آو وار رگناروک چنین برآشفته شدهاند. انگار شمایل مرد بسیار قدرتمند در روزگار مدرن ما بیشتر به هیکلی ایده آل با سیکس پک و بدون اضافهوزن شبیه است. این در حالی است که حتی اگر در دنیای واقعی خودمان هم با دقت بیشتری نگاه کنیم، حقیقت ماجرا چیز دیگری است. بسیاری از شما حداقل نام مسابقات قویترین مردان جهان را شنیدهاید. کافی است همین الان به این مسابقات نگاه کوتاهی بیندازید و ببینید که هیکل شرکتکنندگان آن چگونه است. حتی چندی پیش در جریان مسابقات المپیک رکورد بالا بردن بزرگترین وزنه در حرکات تکضرب و دوضرب مسابقات وزنهبرداری المپیک توسط لاشا تالاخادزه گرجستانی شکسته شد. کافی است به هیکل این قهرمان المپیک توجه کنید تا شاید دیدتان از هیکل یک قهرمان قدرتمند عوض شود.
واقعیت این است که برای کسب قدرت کافی برای انجام چنین کارهایی به چیزی فراتر از تناسب اندام نیاز است. تمامی این افراد نیاز دارند که تغذیه بسیار زیادی داشته باشند تا نیروی کافی را برای انجام فعالیتهای خود به دست آورند. این هیکل و چاق بودن نه تنها برای آنها بد یا ناخوشایند نیست، بلکه نشان قدرت و لازمهی موفقیت کار آنها است و در واقع بهواسطهی همین تغذیه و تمرینهای فراوان و طاقتفرسا است که توانستهاند به چنین قدرتی دست پیدا کنند.
تا به اینجا، از نظر بررسی روایتهای بهجامانده از اساطیر اسکاندیناوی و همچنین مقایسه با واقعیت به این قضیه نگاه کردیم. با این حال، در مواجه با اساطیر مختلف جهان همیشه این فرصت وجود دارد تا برداشتهای متفاوتی انجام شود. اتفاقاً مجموعه بازی گاد آو وار هم همیشه همین کار را کرده است. این موضوع را هم در سهگانه قبلی – که به اساطیر و خدایان یونان مربوط میشد – دیدیم و هم در قسمت قبلی که کریتوس وارد سرزمینهای شمالی شد، آن را مشاهده کردیم. چه از نظر ظاهر و چه از نظر ویژگیهای شخصیتی، آن چیزی که از بالدر در بازی قبلی دیدیم، با شخصیت او در اساطیر تفاوتهای عمدهای دارد.
او در اساطیر شخصیت خوب و بسیار محبوبی بوده است و لزوماً هیکل و چهرهاش هم شبیه کانر مکگرگور نبوده است! از آنطرف لوکی هم در جهان گاد آو وار تعریف کاملاً جدیدی پیدا کرده است. چنین چیزی برای شخصیت ثور هم صدق میکند. در بازی قبلی با توجه به روایتهایی که در هر گوشهی بازی شنیدیم، حتی در دید مردم هم از ثور به عنوان فردی بیرحم و منفور یاد میشد. این در حالی است که در اساطیر واقعی ثور حامی خدایان و انسانها در برابر نیروهای شر بوده است و اتفاقاً انسانها هم در میان خدایان دیگر اسکاندیناوی او را بیش از همه دوست داشتهاند. در برخی روایات آمده حتی اودین گاهی حاضر به قربانی انسانها بوده اما ثور نه. البته، ماجرا در رابطه با یوتونها (غولها) متفاوت است و ثور همیشه نزد آنها منفور و دشمن اصلیشان بوده است چراکه او بیش از هر فرد دیگری یوتونها را سلاخی کرده است.
در اینجا ممکن است سؤالی برایتان ایجاد شود. با توجه به توضیحاتی که تا به اینجا دادهایم، این احتمال وجود دارد که اکنون پذیرفته باشید ظاهر ثور در بازی گاد آو وار رگناروک منطقی است، اما شاید این پرسش ایجاد شود که همانطور که ویژگیهای شخصیتی ثور و بعضی دیگر از شخصیتهای معروف در قسمت قبلی با دگرگونیهایی مواجه شده است، آیا این امکان وجود نداشت که در گاد آو وار رگناروک ظاهر ثور خلاف واقعیت باشد و هیکلی ایده آل و چیزی همانند ثور مارول داشته باشد؟ پاسخ این پرسش، بهسادگی خیر است. اگر به دیالوگهای میمیر در بازی قبلی بهصورت دقیق توجه کرده باشید، او چندین بار بهصراحت به چاق بودن ثور اشاره کرده بود و حتی واژههای تندوتیزی را هم به او نسبت داد که البته با توجه به روایتهایی که در بازی از او انجام شده، چندان بیراه نبوده است. در واقع، اگر بخواهیم دنیای واقعی یا نوشتههای ادای شاعرانه و ادای منثور را هم به حساب نیاوریم، با منطقی که در قسمت قبلی بازی از شخصیت ثور و ظاهر او شنیده بودیم، چنین ظاهری کاملاً با عقل جور درمیآید و میتوانستیم انتظارش را داشته باشیم و این چیزی نیست که به یک باره به خاطر آن تعجب کنیم.
در نهایت، اگر بخواهیم در مقایسهی بازی گاد او وار رگناروک و اساطیر نورس به دنبال تضادی باشیم، این تضاد در ویژگیهای متفاوت برخی از شخصیتها دیده میشود که البته این در اقتباسها و برداشتها مختلف از اساطیر رایج است و قبلاً هم در گاد آو وار چنین چیزی را دیده بودیم اما با توجه به همهی این چیزهای که گفتیم و از چند جنبهی مختلف بررسی کردیم، نمیتوان تضاد قابلتوجهی در طراحی ظاهری ثور پیدا کنیم. در حقیقت ظاهر ثور در این بازی بسیار عالی و تا حد زیادی منطقی کار شده است. این طراحی هم با توصیفهای گفتهشده در قصههای روایتشده همخوانی داشته، و هم با منطق داستانی و روایت تازهی بازی گاد او وار از اساطیر اسکاندیناوی کاملاً تناسب دارد. علاوه بر اینها، ظاهر او نسبت به دیگر اقتباسها تفاوتهای قابلتوجهی دارد و آن را منحصربهفرد میسازد که این در طراحی یک شخصیت دستاوردی مهم به حساب میآید.
این مطلب کلا مشکل داره
اولا کریس همورث که بازیگر دنیای سینماییه
دوما این فقط یه کمیکه
سوما سوپر من خودش یه اسکیه
اصلا ثور سینما و مارول یه تقلید آشکار از سوپرمنه نه ظاهرش بلکه شخصیت پردازیش تو کمیک. وگرنه ثور اساطیر خیلی بی رحم تر بود نسبت به مارول
ثور هر مدلی که باشه بهتر از سوپرمنه که شرتو رو شلوار پوشیده🤣
با توجه به حجم غذای ثور
قدر ثور باید ۸ متر باشه و وزنش بیشتر از ۱۲ تن باید باشه
جالب بود
یه وعده غذای ثور برای غذای یه ماه من کافیه
به قیافش چیکار دارید اخر کله سکسی داستان میخواد سلاخیش کنه گونا نداره که ثور
کاری به ثور مارول ندارم ولی ظاهرش به عنوان یک اسطوره خیلی چطور بگم تو ذوق زننده است، درسته ثور تو اساطیر نه خیلی جورج کلونی بوده😂 و نه اینطوری خیکی بوده ، بنظرم سونی خیلی گند زد تو ظاهر کاراکتر، ولی بنظرم گنده تره هیکلش از کریتوس منظورم قدشه چون صحنه قبل از تیتراژ تریلر رو دیدم قدش دو برابر کریتوس بنظر میومد حالا الله اعلم
خلاصه همه خدایان رو آدم بده میکنن کریتوس سلاخی کنه😐😂😂
آخه واقعیت هم همینه
همه خدایان آدم بد هستن
چه ابراهیمی و چه غیر ابراهیمی
در هر حال کلا کارشون چیزی جز تهدید موجودات زنده و ترسوندن و تحت سلطه گرفتنشون نیست
در گذشته وفور غذا کم بوده، بنابراین چاقی ناشی از خوردن بسیار، نشانه دارای و توانمندی بوده
قدرتمندی و چالاکی در کنار وزن زیاد و چاقی نشانه دیگری از عجیب و خداگونه بودن ثور دارد.
بنابراین در گذشته ترجیح می دادند ثور چاق و پر خور و چالاک باشه
الان بطور پیش فرض همه چاق هستند و رسیدن به حالت شکم شش تکه کار سختی هست. سخت تر از آن، خوردن کلم بروکلی توسط خدای ثور هست.
آخه سنتا مونیکا هم خیلی چاق کرده اینو پرخوری همیشه هم مساوی با چاقی نبوده که
من که میگم زیاد غذا خوردن جنگجوها عادی هست چون تحرک زیادی دارن و انرژی مصرف می کنن چرب هاشون ذوب میشه خخخ
به نظر من باید این شکم نبود و یه زره زیبا رو تنش بود خیلی عالی میشد.
نظر شما چیه؟