چرا «سرزمین قبل از تاریخ» یک انیمیشن کودکانهی بینقص است؟
سرزمین قبل از تاریخ (The Land Before Time) یک انیمیشن دایناسوری تمامعیار است، بیشتر از این جهت که هیچ انسانی در جهان آن وجود ندارد. در دهههای اخیر فیلمهای بزرگی همانند «پارک ژوراسیک» (۱۹۹۳) به دایناسورها پرداختهاند اما در این انیمیشن معصومیت و خلوصی به چشم میخورد که در آن آثار غایب است، شاید به این دلیل که وقتی پای انسانها به میان میآید، همهچیز خراب میشود، خونوخونریزی اتفاق میافتد و موجودات و افراد متعددی جان خود را از دست میدهند. در یک فیلم کودکانه اما چنین اتفاقهایی بهندرت رخ میدهند.
سرزمین قبل از تاریخ یک انیمیشن کلاسیک دلپذیر است که تاکنون ۱۳ دنباله برای آن ساخته شده است اما قسمت اول که سال ۱۹۸۸ به اکران درآمد، بیتردید بهترین و سینماییترین نسخه به حساب میآید. اگر در دههی ۹۰ میلادی بزرگ شدهاید یا به آثار پیرامون دایناسورها علاقه دارید، احتمالا با سرزمین قبل از تاریخ آشنا هستید اما اگر به هر دلیلی فرصت تماشای این فیلم کودکانه را نداشتهاید، شاید حالا بهترین فرصت باشد تا نگاهی به آن بیندازید یا آن را برای فرزند خود به نمایش بگذارید.
- ۱۱ فیلم دیدنی دربارهی دایناسورها به غیر از پارک ژوراسیک
- ۱۰ دایناسور شگفتانگیز که اخیرا کشف شدهاند
انیمیشن سرزمین قبل از تاریخ میان عناصر اکشن و احساسی تعادل ایجاد میکند
برای یک فیلم انیمیشنی که مخاطب هدف آن کودک است، سازندگان معمولا بهای بیشتری به سکانسهای اکشن میدهند تا بتوانند توجه مخاطب موردنظر خود را جلب کنند؛ این رویکرد در سرزمین قبل از تاریخ نیز به چشم میخورد اما به سبک آثار دیزنی، قلب و احساس هم فراموش نشده است. در جریان قصه، پاکوچولو (لیتل فوت) و دوستانش که در تلاش هستند تا نزد والدین خود بازگردند و به درهی بزرگِ افسانهای برسند، رویدادهای پرفرازونشیبی را تجربه میکنند. آنها که از سوی یک دایناسور عظیمالجثهی خشمگینِ تیرکس تحتتعقیب قرار دارند، چند بار تا آستانهی مرگ پیش میروند اما در نهایت جان سالم به در میبرند. این چرخه در قسمتهای بعدی نیز تکرار میشود، یعنی لحظاتی که یک دایناسور شرور میخواهد این دایناسورهای جوان را شکار کند و بدیهی است که آنها هر بار بدون اینکه آسیب جدی ببینند فرار میکند اما همچنان نگران آنها هستید و امیدوارید به اهداف خود برسند.
اعضای گروه اما باید با چالشهای دیگری هم دستوپنجه نرم کنند زیرا مسیر بازگشت به خانواده در این سرزمینِ خطرناک آسان نیست و موانع گوناگونی در مقابل آنها قرار میگیرد. برای مثال، در یکی از سکانسها که شخصیتها سرگرم گفتگو هستند تا مسیر را پیدا کنند، یک آتشفشان که در همان حوالی قرار دارد فعال میشود و مواد مذاب آنها را محاصره میکند. در همین حین، یکی از اعضا از باقی جدا میافتد تا شرایط سختتر شود اما پاکوچولو شرایط را مدیریت میکند و به کمک دوستانش میشتابد. همین لحظات احساسی و دراماتیک فیلم است که به لحظات اکشن معنا میبخشد. این انیمیشن همچنین یک کلاس درس اخلاقی برای کودکان است تا دربارهی اتحاد و دوستی نکات تازهای یاد بگیرند.
بررسی اندوه و سوگواری از نگاه یک کودک
هنگامی که مادر پاکوچولو از دنیا میرود، این اتفاق تراژدیک یادآور لحظاتی است که سیمبا پدرش موفاسا یا بامبی مادرش را از دست داد. سوگواری یک کودک برای عزیزانِ ازدسترفتهاش همیشه غمانگیز است و به تصویر کشیدن آن به شکل انیمیشنی هم از تاثیرگذاریاش کم نمیکند. بسیاری از کودکان شاید درک درستی از فقدان و رویارویی با غم نداشته باشند و تماشای انیمیشنهایی همانند سرزمین قبل از تاریخ میتواند در آنها یک آمادگی نسبی ایجاد کند. هنگامی که مادر پاکوچولو میمیرد، او به شدت احساسی میشود و نمیتواند اشکهایش را پنهان کند. برای کودکان اهمیت دارد که از اشک ریختن خجالت نکشند و درک کنند که ابراز احساسات بسیار خوب است. وقتی پاکوچولو در نهایت خانوادهاش را پیدا میکند، انیمیشن به کودک آموزش میدهد که اندوه همیشگی نیست و روزهای خوب هم از راه میرسد.
ایدهی جستجو برای خانوادهی گمشده و آرمانشهر – که چندان هم نوآورانه نیست – در سرزمین قبل از تاریخ نقش پررنگی دارد. پاکوچولو پس از مرگ مادر، حس تنهایی شدیدی دارد و در بدترین شرایط ممکن قرار گرفته است. هوا دارد تاریک میشود، باران میبارد و او احساس سرما میکند؛ در عین حال، یکی از مهمترین اعضای خانواده و عناصر حیاتی زندگیاش او را تنها گذاشته است تا سرخورده شود. این وضعیتِ بغرنج اما خیلی زود به حسِ امید و خوشبینی آغشته و پاکوچولو با گروهی از دوستان آشنا میشود که از وی حمایت میکنند و به او محبت میورزند، همانند سِرا که در ابتدا کمی جدی و تلخ به نظر میرسد اما بهتدریج خودِ واقعیاش را نشان میدهد، داکی که کوچکترین عضو گروه است، پِتری که یک دایناسور جنگجو محسوب میشود و البته اسپایک. یک حس امنیت و آرامش در این گروه به چشم میخورد که به پاکوچولو کمک میکند تا قدرتِ ادامه دادن مسیر و بازگشت نزد پدرش را داشته باشد. با هر موقعیت چالشبرانگیز، این دوستان یکدیگر را بهتر میشناسند و رفتهرفته به یک خانواده تبدیل میشوند.
دایناسورهایی که همیشه جذاب باقی خواهند ماند
دلیل فروش خوب فیلمهای دایناسورمحور واضح است: آنها همیشه جذابیت فراوانی برای مخاطبان دارند. بیدلیل نیست که پارک ژوراسیک در دههی ۹۰ میلادی به پرفروشترین فیلم تاریخ تبدیل شد یا پارکهای تفریحی متعددی برای این موجودات ساخته شده است. افزون بر این، ما دایناسورهای مختلفی داریم که هر کدام آنها میتوانند به قهرمان یا شخصیت منفی یک فیلم بلاکباستری باشند. در ضمن، اگر این دایناسورها راضیکننده یا کافی نباشند، فیلمسازان همیشه میتوانند یک گونهی جدید خلق کنند، همانند کاری که سهگانهی «دنیای ژوراسیک» انجام داد.
اما همانطور که بالاتر اشاره شد، سرزمین قبل از تاریخ در این میان جایگاه ویژهای دارد زیرا منحصرا به دایناسورها پرداخته است و در فیلم هیچ انسانی به چشم نمیخورد، برای اینکه سازندگان میخواهند به مسیر متفاوتی بروند و نیازی به حضور انسانها حس نمیشود. چیزی که باعث میشود سرزمین قبل از تاریخ منحصربهفرد باشد، این است که جهانِ موردنظر خود را از چشمان یک کودک به نمایش میگذارد و سازندگان در پیادهسازی این ایده وسواس ویژهای به خرج دادهاند. شخصیتهای کودک قصه به معنای واقعی کلمه همانند کودک رفتار میکنند و با اینکه مخاطب هدف انیمیشن، کودک است اما بزرگسالان هم میتوانند از تماشای این فیلم خاطرهانگیز لذت ببرند.
منبع: MovieWeb