چرا فیلم «ماموریت: غیرممکن ۷» در گیشه ناموفق ظاهر شد؟
فیلم «ماموریت: غیرممکن ۷» که مدتی قبل با نام «روزشمار مرگ قسمت اول» روی پرده رفت، قرار بود به یکی از پرفروشترین فیلمهای سال تبدیل شود و بازخوردهای مثبتی هم دریافت کرد اما به فروش مورد انتظار در گیشه نرسید.
تام کروز از معدود ستارگان هالیوودی است که فیلمهایش همچنان میفروشند. ماموریت غیرممکن بدون تام کروز شاید به قسمت سوم هم نمیرسید اما او جان تازهای به آن بخشید و حالا این سری فیلم را در فهرست بهترین مجموعههای اکشن تاریخ پیدا میکنید. تا پیش از روزشمار مرگ، «فالاوت» آخرین قسمت مجموعه بود که سال ۲۰۱۸ به اکران در آمد؛ این فیلم که یک افتتاحیهی قابلقبول ۶۱ میلیون دلاری داشت، در نهایت به فروش ۷۹۱ میلیون دلاری رسید تا مسیر را برای نسخههای بعدی هموار کند.
تا پیش از فالاوت هم فیلمهای مجموعه معمولا با ۵۰ الی ۶۰ میلیون دلار آغاز به کار میکردند اما به فروش خوب خود تا چند هفته ادامه میدادند. انتظارات اما از روزشمار مرگ به مراتب بیشتر بود. با موفقیتهای «پروتکل شبح» (۲۰۱۱)، «ملت یاغی» (۲۰۱۵) و فالاوت، این مجموعه به حدی خود را اثبات کرده بود که طرفداران از کیفیت روزشمار مرگ مطمئن باشند و برای تماشای آن لحظهشماری کنند. از طرف دیگر، این فیلم یک سال پس از هیاهوی تام کروز با «تاپ گان: ماوریک» اکران میشد، فیلمی که با فروش باورنکردنی ۱.۵ میلیارد دلاری، نشان داد او هنوز یک ستارهی پولساز است و میتواند مخاطبان را به سالنهای سینما بکشاند.
با این تفاصیل، انتظار میرفت که قسمت جدید بهترین شروع مجموعه را داشته باشد. تحلیلگران پیشبینی کرده بودند که فیلم در پنج روز اول اکران، ۹۰ میلیون دلار در ایالات متحده و در مجموع ۲۵۰ میلیون دلار در گیشهی بینالمللی فروش خواهد داشت. فیلم اما با ۵۴ میلیون دلار کار خود را آغاز کرد و برخلاف نسخههای پیشین که در هفته دوم یک افت فروش ۵۰ درصدی را تجربه میکردند، این فیلم با ۶۵ درصد افت فروش نشان داد که نه تنها قرار نیست به پرفروشترین نسخهی ماموریت غیرممکن تبدیل شود بلکه شاید به سختی از فروش قسمت اول مجموعه که سال ۱۹۹۶ به اکران درآمد عبور کند (۴۵۷ میلیون دلار).
- ۲۰ فیلم جذاب که دوستداران مجموعه «ماموریت: غیرممکن» باید تماشا کنند
- چگونه «ماموریت غیرممکن ۷» به یکی از پر هزینهترین فیلمهای تاریخ تبدیل شد؟
- فروش کمتر از انتظار «ماموریت: غیرممکن ۷» در اولین هفته اکران (باکس آفیس هفته)
بودجهی نجومی ۲۹۱ میلیون دلاری فیلم هم کار را برای آن سختتر کرد تا برای نخستین بار، فیلمی از ماموریت غیرممکن در گیشه موفق عمل نکند. اما چرا؟ فیلمی که میانگین امتیاز ۹۶ درصد را در سایت راتنتومیتوز ثبت کرده و همهی منتقدان آن را بهعنوان یک اکشن درجهیک ستایش کردهاند، همهی مخاطبان هم از آن رضایت داشتهاند، چرا چنین فیلمی باید در گیشه شکست بخورد؟
پدیدهای به نام باربنهایمر
یکی از مهمترین دلایل عملکرد ضعیف فیلم، تاریخ اکران آن است. با اینکه کسی انتظار نداشت که «اوپنهایمر» و «باربی» صنعت سینما را تا این اندازه تحتتاثیر قرار دهند و گیشهی جهانی را تسخیر کنند اما قابل پیشبینی بود که یک رقیب جدی برای روزشمار مرگ هستند. ماموریت غیرممکن طرفداران سرسخت خود را داشت که فارغ از کیفیت فیلم، به تماشای آن مینشستند، چیزی که مجموعه نیاز داشت، جذب مخاطبان جدید بود، مخاطبانی که ترجیح دادند به سراغ دو فیلم جنجالی دیگر یعنی اوپنهایمر و باربی بروند. با اکران آن دو فیلم، ماموریت غیرممکن بهسرعت به حاشیه رفت و فراموش شد.
فیلمی که بالاترین امتیاز (A) را از تماشاگران دریافت میکند، اغلب با کمترین افت فروش روبهرو میشود و هفته به هفته، به آرامی به فروش خود میافزاید، متاسفانه ماموریت غیرممکن ۷ علیرغم بازخوردهای مثبت، باز هم نتوانست از زیر سلطهی باربنهایمر خارج شود. ناگته نماند که آن دو فیلم هم بالاترین امتیاز را از مخاطبان دریافت کردند و با توجه به کمپین تبلیغاتی بزرگ آنها، بدیهی بود که رقبا را بهراحتی کنار بزنند. روزشمار مرگ اگر دو یا سه هفته زودتر اکران میشد، به فروش بالاتری میرسید.
فاکتور بدلکاری
بدلکاری، برگ برندهی فیلمهای اخیر ماموریت غیرممکن بوده است و تبلیغات گستردهی این آثار پیرامون این سکانسهای تحسینبرانگیز انجام میشود. اگرچه روزشمار مرگ این سنت را ادامه داده است و تعدادی از بهترین سکانسهای اکشن مجموعه را دارد اما آنها به اندازهی نسخههای پیشین در تبلیغها جذاب جلوه نمیکنند. پروتکل شبح، سکانس بالا رفتن تام کروز از بلندترین ساختمان جهان را داشت، در ملت یاغی او به بدنهی یک هواپیمای در حال پرواز چسبیده بود و در فالاوت، سقوط آزاد از هواپیما و تعقیبوگریزهای واقعی با هلیکوپتر را داشتیم.
تبلیغات ماموریت غیرممکن ۷ پیرامون یک سکانس ویژه انجام شده است که در آن شاهد به پرواز درآمدن تام کروز با موتورسیکلت از لبهی یک صخره هستیم. با اینکه این بدلکاری جذاب است و از لحظات هیجانانگیز فیلم محسوب میشود اما ابعاد گستردهی بدلکاریهای فیلمهای پیشین را ندارد. آن بدلکاریها شگفتانگیز و باورنکردنی بودند و اگرچه روزشمار مرگ هم در همان حدواندازه و قابلدفاع است اما در تیزرها و تریلرها به شکلی عرضه نمیشود که مخاطبان را تهییج کند.
این مسئله دربارهی سکانس قطار بخش پایانی فیلم نیز صدق میکند، با اینکه شاهد یکی از بهترین سکانسهای اکشن سال هستیم اما تیزرهای تبلیغاتی آن را به گونهای نشان میدهند که گویی کلیشهای است و ما به یاد دهها فیلم مشابه میافتیم که شامل یک ستپیس اکشن در قطار میشوند.
مخاطبان از مجموعههای بزرگ خسته شدهاند
با فروش ضعیف اکثر فیلمهای بلاکباستری امسال، تحلیلگران به این نتیجه رسیدهاند که مخاطبان در حال حاضر از مجموعههای سینمایی بزرگ خسته شدهاند و دیگر برای آنها هیجانزده نمیشوند. پنجمین قسمت «ایندیانا جونز»، دهمین قسمت «سریع و خشمگین» و سومین قسمت «مرد مورچهای» هیچکدام در گیشه به موفقیت مورد انتظار نرسیدند و حالا برخلاف گذشته، فیلمها بهواسطهی اعتبار برند خود نمیفروشند بلکه فاکتورهای متعددی در این زمینه نقش دارد.
«ایندیانا جونز و گردانه سرنوشت» با بودجهی ۳۰۰ میلیون دلاری، یک افتتاحیهی قابلقبول ۶۰ میلیون دلاری داشت اما در هر هفتهی دوم با افت فروش ۵۵ درصدی روبهرو شد. «فست ایکس» با بودجهی ۳۴۰ میلیون دلاری، با افتتاحیهی ۶۷ میلیون دلاری آغاز به کار کرد و در هفته دوم با افت فروش ۶۶ درصدی روبهرو شد و «مرد مورچهای و زنبورک: شیدایی کوانتومی» با افتتاحیهی ۱۰۶ میلیون دلاری وعدهی فروش بالایی را داد اما هفته دوم با افت فروش فاجعهبار ۷۰ درصدی روبهرو شد. در میان این سه فیلم، فست ایکس وضعیت نسبتا بهتری دارد و با تشکر از بازار بینالمللی، فروش آن به مرز ۷۲۰ میلیون دلار رسیده است که از نسخهی قبلی بیشتر است (البته بودجهی «اف ۹» ۲۲۵ میلیون دلار بود و اکران آن تحتتاثیر بحران کووید ۱۹ قرار داشت) اما بهوضوح مشخص است که این فیلمها بازار مهم ایالات متحده را از دست دادهاند و محبوبیت نسخههای پیشین هم آنها را نجات نمیدهد.
دلیل دیگر فروش پایین فیلمها این است که به مخاطبان خاص خود وابسته هستند، یعنی کسانی که نسخههای پیشین را تماشا کردهاند. در واقع کسانی که برای مثال شش نسخهی پیشین ماموریت غیرممکن را تماشا نکردهاند، علاقهای نخواهند داشت تا به سراغ قسمت هفتم بروند زیرا با این جهان و شخصیتهایش آشنا ندارند. به همین دلیل است که انیمیشنی همچون «فیلم برادران سوپر ماریو» به پرفروشترین فیلم سال تبدیل میشود زیرا اگرچه برند مشهوری است اما اولین نسخه به حساب میآید و طرفداران مجبور نیستند ۳۰ فیلم دیگر را تماشا کنند تا متوجه شوند در قصه چه خبر است. حداقل با توجه به وضعیت فعلی بازار، به نظر میرسد فیلمهایی که بخشی از هیچ مجموعهای نیستند، شانس بیشتری برای موفقیت داشته باشند، همانند باربی – که اولین نسخهی بلاکباستری و لایو-اکشن مجموعه است – و اوپنهایمر.
«بخش اول» بودن به ضرر فیلم ماموریت غیرممکن ۷ تمام شد
سازندگان با اضافه کردن «بخش اول» به نام فیلم هم شرایط را برای آن سختتر کردند. برای فیلمهای بلاکباستری عادی است که در دو بخش عرضه شوند اما اینکه سازندگان آنها را با برچسب بخش اول و بخش دوم راهی سینماها کنند، رویکرد اشتباهی است که فیلمها در سالهای اخیر از آن دوری کردهاند. در همین تابستان، فیلمهایی همچون فست ایکس و «مرد عنکبوتی: در میان دنیای عنکبوتی» بخش اول یک قصهی دوقسمتی بودند اما هیچکدام به عنوان بخش اول بازاریابی نشدند.
این مسئله دربارهی فیلمهای دیگری همچون «تلماسه» (۲۰۲۱) و «آن» (۲۰۱۷) – که دوبخشی هستند – نیز صدق میکند و در تبلیغات آنها خبری از برچسب بخش اول نیست. در واقع آخرین بار که فیلمی با نام بخش اول عرضه شد، به سال ۲۰۱۴ و فیلم «بازیهای گرسنگی: زاغ مقلد – بخش ۱» بازمیگردند. حتی «انتقام جویان: جنگ بینهایت» هم در ابتدا قرار بود با برچسب بخش اول و دوم عرضه شود که در نهایت برنامههای مارول تغییر کرد و آنها این دو بخش را با نام جنگ بینهایت و «آخر بازی» عرضه کردند. دلیل اصلی عدم علاقهی هالیوود به دو بخشی کردن فیلمها مشخص است، مخاطبان دوست ندارند فیلمی را ببینند که داستان آن نیمهکاره رها میشود، آنها میخواهند قصه کامل باشد و فیلمی که با نام بخش اول اکران میشود، سینمادوستان را بدبین میکند.
چرا باید برای یک تجربهی نصفهنیمه به سینماها برویم؟ میتوانیم منتظر بمانیم که قسمت دوم هم اکران شود و هر دو فیلم را همزمان تماشا کنیم. اتفاق بامزه این است که روزشمار مرگ اصلا نیازی نداشت با نام بخش اول روی پرده برود، این فیلم از نظر داستانی، بسیار کاملتر از فست ایکس و در میان دنیای عنکبوتی است. اما تیم تبلیغاتی آن دو فیلم متوجه شد که نباید مخاطب را با برچسب بخش اول بترساند و فاش کند که قصهها کامل نیست.
اگر فیلم ماموریت غیرممکن ۷ تنها با نام روزشمار مرگ به اکران درمیآمد، مخاطبان بیشتری را جذب میکرد. فروش ضعیف فیلم حالا برای بخش دوم هم دردسرساز است! در واقع بسیاری از مخاطبان و حتی طرفداران مجموعه چون بخش اول را تماشا نکردهاند، از تماشای دنبالهی آن سر باز میزنند.
ماموریت: کاملا غیرممکن
ماموریت غیرممکن ۷ حتی توانایی نزدیک شدن به فالاوت را هم ندارد که با ۷۹۱ میلیون دلار، پرفروشترین فیلم مجموعه محسوب میشود. با این حال، حتی اگر یک معجزه رخ دهد و فیلم به مرز فروش ۷۹۱ میلیون دلار برسد، باز هم به سوددهی نخواهد رسید. فراموش نکنیم که برای این فیلم ۲۹۱ میلیون دلار هزینه شده است (بدون احتساب هزینههای تبلیغات و بازاریابی) که ۱۱۲ میلیون دلار بیشتر از فالاوت است.
با اینکه محبوبیت تام کروز بر کسی پوشیده نیست و او همچنان یک ستارهی پولساز در نظر گرفته میشود اما با توجه به فروش ۴۵۵ میلیون دلاری روزشمار مرگ پس از ۲۳ روز و با حضور پرقدرت اوپنهایمر و باربی در گیشه، به نظر نمیرسد که بتواند به سوددهی برسد یا هزینههای ساخت خود را جبران کند. این فیلم برای اینکه وارد حوزهی فیلمهای سودآور شود، باید حداقل ۸۰۰ میلیون دلار بفروشد که با هیچ متر و معیاری امکانپذیر نخواهد بود.
منبع: MovieWeb