چرا انیمیشن «لایتیر» در گیشه عملکرد ضعیفی دارد؟
«لایتیر» (Lightyear) اسپین آف فرانچایز «داستان اسباببازی» (Toy Story) که پیشبینی میشد یکی از پرفروشترین فیلمهای سال ۲۰۲۲ باشد، در نخستین هفتهی اکران عملکرد قابل قبولی نداشت و تا این جای کار حداقل در جدول باکس آفیس به عنوان یکی از کم مخاطبترین انیمیشنهای پیکسار شناخته میشود.
واکسیناسیون گستردهی کرونا، آمار ابتلا و مرگ و میر به این ویروس منحوس را در سراسر دنیا به صورت قابل توجهی کاهش داد و بالاخره پس از دو سال زمان بازگشت نسبی به شرایط عادی فرا رسید. سالنهای سینما هم از این قاعده مستثنا نبودند، با برداشتهشدن محدودیتهای کرونایی کمکم به روال سابقشان بازگشتند و با اکرانهای گستردهی فیلمهای بلاک باستری، رونق به گیشه بازگشت. آثاری مثل «دکتر استرنج در چند جهانی دیوانگی» (Doctor Strange in the Multiverse of Madness)، «بتمن» (The Batman)، «تاپ گان: ماوریک» (Top Gun: Maverick) و «سونیک خارپشت ۲» (sonic the Hedgehog 2) نشان دادند که مخاطبان برای بازگشت به سالنهای سینما اشتیاق شدیدی دارند.
از آن جایی که پیکسار نام شناخته شده و پولسازی در گیشه است و باز لایتیر هم یکی از محبوبترین شخصیتهای فرانچایز محبوب «داستان اسباببازی» است که اساس فیلم «لایتیر» را تشکیل میدهد، پیشبینی میشد این انیمیشن عملکرد خوبی در گیشه داشته باشد و به قول دیالوگ معروف شخصیت لایتیر «به سوی بینهایت و فراتر از آن» برود اما در نخستین هفتهی اکران با فروش ۵۱ میلیون دلاری در سینماهای آمریکای شمالی بسیار ضعیفتر از تصورات ظاهر شد.
در حالی که این مبلغ بیشترین افتتاحیه برای یک فیلم انیمیشنی از سال ۲۰۱۹ تا به حال به حساب میآید اما با توجه به ارتباط با فرانچایز «داستان اسباببازی» و در مقایسه با فیلمهای دیگر این مجموعه، یک ناامیدی بزرگ در کارنامهی پر و پیمان پیکسار است. «داستان اسباببازی ۴» (Toy Story 4) در هفتهی نخست اکران ۱۱۴ میلیون دلار فروخت و با این وجود به عنوان یکی از کمدرآمدترین فیلمهای فرانچایز شناخته میشود یا فیلم «ماشینها ۳» (Cars 3) که از نظر انتقادی یکی از بدترین آثار پیکسار است در هفتهی اول اکران در آمریکای شمالی ۵۳ میلیون دلار فروش داشت که باز هم نسبت به «لایتیر» مبلغ بیشتری است.
البته هنوز هم نمیتوان شکست این انیمیشن در گیشه را قطعی دانست و شاید در هفتههای آینده بتواند جایگاه بهتری را در جدول باکس آفیس به خود اختصاص دهد و این بار بالاتر از «دنیای ژوراسیک: قلمرو» (Jurassic World: Dominion) در ردهی اول قرار بگیرد؛ اتفاقی که پیشتر برای یکی دیگر از انیمیشنهای پیکسار یعنی «درون و بیرون» (Inside Out) در سال ۲۰۱۵ رخ داده بود. این فیلم در نخستین هفته اکران فروش کمتری از «دنیای ژوراسیک» (Jurassic World) داشت و در جایگاه دوم قرار گرفته بود اما در هفتهی دوم شرایط را به نفع خودش تغییر داد و نهایتا به عنوان یکی از پرفروشهای پیکسار لقب گرفت.
انیمیشن «لایتیر» را میتوان نسخهی پیکسار از فیلم «سولو: داستانی از جنگ ستارگان» (Solo: A Star Wars Story) و تلاشی برای بازگشت به یک ماجراجویی علمی- تخیلی و سرگرمکننده دانست، تلاشی که تا این جای کار نتوانسته در باکس آفیس موفق عمل کند اما چرا این اتفاق افتاد آن هم در حالی که این انیمیشن بیشتر المانهای یک فیلم پرفروش را دارد؟ در این جا همهی عوامل این شکست غیرمنتظره بررسی میشود.
آشفتگی در کمپین تبلیغاتی «لایتیر»
انیمیشن «لایتیر» بر یک مفهوم نسبتا پیچیده استوار است؛ در واقع فیلم در جهان «داستان اسباببازی» به وقوع میپیوندد اما شخصیت واقعی باز لایتیر را دنبال میکند که الهامبخش عروسک معروف تکاور فضایی در این فرانچایز است. اگرچه این فیلم قرار است یک انیمیشن علمی- تخیلی سرگرمکننده باشد اما احتمالا طرح اولیهاش برای بسیاری از مخاطبان گیجکننده بود و در شبکههای اجتماعی سوالات زیادی دربارهی این که داستان فیلم کجای فرانچایز «داستان اسباببازی» قرار میگیرد، مطرح میشد.
کمپینهای تبلیغاتی «لایتیر» در این شرایط کار سختی را در پیش داشتند و باید ابهامات پیش آمده را رفع میکردند. پیکسار تلاش کرد با تبلیغات تلویزیونی مختلف این مفهوم را در ذهن مخاطب جا بیندازد که این فیلمی است که اندی پیشتر آن را تماشا کرده بود اما به دلیل پیچیدگی نسبی برای مخاطبانی که شاید خورهی این فرانچایز نبودند، کمپینهای تبلیغاتی به دلیل سر راست نبودن نتوانستند چندان موفق عمل کنند. این در حالی بود که شاید اگر با «لایتیر» مثل یک فیلم علمی- تخیلی اوریجینال برخورد میشد احتمالا بازخوردهای بهتری میگرفت.
پیکسار استودیویی است که پیشتر ثابت کرده میتواند ایدههای اصلی مثل «وال-ئی» (WALL-E)، «بالا» (Up) و «درون و بیرون» (Inside Out) را به آثار موفقی در گیشه تبدیل کند. البته این موفقیتها اصلا اتفاقی نیستند و دلیل آن این است که پیکسار میداند باید به مخاطبان داستان بفروشد. این دقیقا همان اتفاقی است که در «لایتیر» به وقوع نپیوست؛ در حقیقت استودیو در این مورد خاص بیشتر بر نشان دادن ارتباط آن با فرانچایز «داستان اسباببازی» متمرکز بود و فراموش کرد در تریلرها داستان مشخصی را به مخاطب ارائه دهد. ما در تریلرهای تبلیغاتی داستان مبهمی از یک تکاور فضایی و خدمهاش را دیدیم و فقط میدانستیم که این تصاویر خوشرنگ و لعاب ربطی به «داستان اسباببازی» دارند. از قضا جنبههای نوستالژیک به تنهایی کاری را از پیش نبردند و حتی در مواردی مخاطبان را گیج و نسبت به داستان اصلی فیلم نامطمئن کردند.
پیکسار در دیزنی پلاس
از ماه مارس ۲۰۲۰ تا به حال «لایتیر» نخستین انیمیشن پیکسار است که در سالنهای سینما اکران میشود. قبل از آن «به پیش» (Onward) خیلی کوتاه اکران شد و سینماها با همهگیری کرونا بسته شدند. دیزنی در دسامبر همان سال بالاخره پس از دو بار تعویق تصمیم گرفت انیمیشن «روح» (Soul) را در دیزنی پلاس منتشر کند. عملکرد خوب این فیلم در سرویس استریم اختصاصی دیزنی و شرایط نامشخص اکران سینمایی فیلمها در سال ۲۰۲۱ باعث شد «لوکا» (Luca) هم از همین سرویس پخش شود.
دیزنی قرار بود سال ۲۰۲۲ را با اکران سینمایی دو فیلم «قرمز شدن» (Turning Red) و «لایتیر» آغاز کند اما در نهایت تصمیم گرفت «قرمز شدن» را هم از دیزنی پلاس پخش کند؛ در نتیجه سه فیلم مهم پیکسار پشت سر هم از این سرویس به مخاطبان عرضه شدند.
تصمیم دیزنی مبنی بر انتشار سه فیلم قبلی پیکسار در دیزنی پلاس ممکن است مخاطبان را به تماشای آثار این استودیو از خانهشان عادت داده باشد. در هر صورت آنها برای تماشای انیمیشنها در سالنهای سینما اولویت کمتری قائل هستند و ترجیح میدهد در وهلهی اول آثار دیگر را انتخاب کنند. به این مورد آگاهی مخاطبان از این واقعیت که همهی فیلمهای دیزنی ظرف ۴۵ روز از دیزنی پلاس پخش خواهند شد را هم اضافه کنید تا دلیل صبر کردن مخاطبان برای تماشای «لایتیر» از طریق تلویزیونهای خانهشان را متوجه شوید.
در هر صورت «لایتیر» مثل «دکتر استرنج در چند جهانی دیوانگی» از مزیت شور و شوق مخاطبان برای تماشای آن در سالنهای سینما پیش از این که داستان به طور کامل لو برود، برخوردار نبود. احتمالا تصمیمهای دیزنی در رابطه با اکران فیلمهای پیکسار در دوران همهگیری کرونا، در طولانی مدت به اکرانهای سینمایی این استودیو آسیب برساند.
«لایتیر» و رقابت سنگین روز پدر
سومین جمعهی ماه ژوئن معمولا برای پیکسار موفقیتهای زیادی را به همراه میآورد؛ «در جستجوی دوری» (Finding Dory)، «درون و بیرون» (Inside Out)، «شگفت انگیزان ۲» (Incredibles 2) و «داستان اسباببازی ۴» (Toy Story 4) همه و همه در این روز خاص به موفقیتهای بزرگی دست پیدا کردند. به این مورد مطابقت داشتن آن با روز پدر را هم اضافه کنید تا متوجه شوید چرا «لایتیر» با مضمون علمی- تخیلی و اکشن روی جذب مردان جوان در این روز خاص حساب ویژهای باز کرده بود.
«داستان اسباببازی» ۲۷ سال پیش اکران شده بود؛ در نتیجه بسیاری از پسربچههایی که طرفدار پروپاقرص این فیلم بودند حالا پدر هستند و خانوادهی خودشان را دارند؛ بنابراین احتمال داشت برای تعطیلات روز پدر اسپین آف تازهی «داستان اسباببازی» را برای تماشا کنار فرزندانشان انتخاب کنند.
با این حال فرضیههای روی کاغذ درست از آب درنیامدند و «لایتیر» نسبت به آن چه پیشبینی میشد با رقبای سرسختتری سرشاخ شد. «دنیای ژوراسیک: قلمرو» تنها گزینهی محتملی بود که تکاور فضایی نوستالژیک قرار بود با آن رقابت کند اما ناگهان تام کروز با «تاپ گان: ماوریک» از راه رسید این پایداری خوب در باکس آفیس اصلا چیزی نبود که هیچ کدام از مدیران دیزنی و پیکسار انتظارش را داشته باشند.
هم «تاپ گان: ماوریک» و هم «دنیای ژوراسیک: قلمرو» مردان میانسال را به عنوان مخاطب هدف انتخاب کرده بودند و از قضا هر دو هم جذابیتهای نسلی و نوستالژیکی داشتند که باعث میشد بسیاری از خانوادهها آنها را به عنوان هدیهی روز پدر برای تماشا انتخاب کنند؛ در نتیجه بازده «لایتیر» در باکس آفیس از آنچه پیشبینی میشد به طور قابل توجهی کمتر بود.
اسپین آف «داستان اسباببازی» بدون اسباببازی!
بدون شک شخصیت باز لایتیر یکی از نمادهای فرهنگ عامه است. اسباببازی او از سال ۱۹۹۵ یکی از پرفروشترینهای بازار است که از علاقهی نسلهای مختلف به او پرده برمیدارد. با این حال مهمترین چیزی که این شخصیت را به محبوبیت رسانده، ارتباطش با فرانچایز «داستان اسباببازی» است. در حقیقت مخاطبان میخواهند وودی و بقیهی اسباببازیها را هم کنار باز ببینند. همهی فیلمهای فرانچایز «داستان اسباببازی» دیدگاه منحصربهفرد، امکانات هیجانانگیز و شخصیتهای سرگرمکنندهای را معرفی کردند که برای همهی مخاطبان در هر سنی جذابیت خاص خودشان را دارند.
شاید اگر بین انتشار «لایتیر» و آخرین قسمت «داستان اسباببازی» فاصلهی طولانیتر میافتاد این فیلم میتوانست موفقتر عمل کند. با این حال فیلم تنها ۳ سال پس از «داستان اسباببازی ۴» منتشر شد که به نوعی کوتاهترین فاصله میان همهی دنبالههای پیکسار است؛ بنابراین مخاطبانی که به تازگی عروسک باز لایتیر را با صداپیشگی تیم آلن دیدند به یک تکاور فضایی واقعی آن هم با صداپیشگی کریس ایوانز خیلی عادت ندارند. در حقیقت این شخصیت هم مثل ولورین بازی هیو جکمن و هان سولو بازی هریسون فورد با همان صدا و ظاهر در ذهن مخاطب جا افتاده است و عادت کردن به شکل و شمایل تازهاش کمی زمان میبرد.
با این اوصاف اگر زمان انتظار طولانیتری مثل فاصلهی ۱۱ سالهی میان اکران «داستان اسباببازی ۲» و «داستان اسباببازی ۳» یا فاصلهی ۹ سالهی میان قسمت سوم و چهارم هم برای اکران «لایتیر» در نظر گرفته میشد، شاید مخاطبان با هیجان بیشتری به تماشای این حماسهی علمی- تخیلی مینشستند. عملکرد ضعیف این فیلم در باکس آفیس نشان میدهد پیکسار یک اسپین آف «داستان اسباببازی» بدون همهی المانهایی که مخاطبان از این فرانچایز انتظار دارند (از جمله اسباببازیها) را به مخاطب ارائه کرده است.
منبع: movieweb
اتفاقاً انیمیشن خیلی پر طرفدار و عالی میشه صد در صد و داره توضیح میده که باز لایتیر کی بوده و چرا مردم شهر داستان اسباب بازی ها به عنوان تبلیغ این عروسک را برای بچه ها میساختن یعنی داستان واقعی شخصیت انسانی لایتیر هست که تیزرش اندازه تیزر دکتر استرنج جدیده هم ویو خرد و من و خیلیای دیگه که با دقت انیمیشن را میبینن نه به طور کودکانه طرف دارش هستن و به نظرم میترکونه .
چون لگبت دارن
حق شون هست تا بقیه شرکت های فیلم سازی درسی بگیرن که به جای این اسپین آف های مزخرف دنباله داستان اصلی بسازن بجای این لایت تر باید داستان اسباب بازی ۵ میساختن نه اینو
لایت یر برای داستان «اسباب بازی»، مثل اینه که توی ماشین ها هیچ ماشینی وجود نداشته باشه!
مسائل مرتبط با LGBTQ رو هم فراموش نکنین
خیلی از خانواده های آمریکایی انیمیشن رو تحریم کردن