چرا شنمو یکی از بهترین جهان‌های بازی‌های ویدئویی را دارد؟

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۴ دقیقه
shenmue

دلایل بسیاری وجود دارد که «شنمو» (Shenmue) را به یکی از بازی‌های موردعلاقه‌ام تبدیل می‌کند. داستان مملو از بار احساساتی. شبیه‌سازی عمیق جهان آن که با گذشت بیش از بیست سال هنوز هم تحسین‌برانگیز است. مسابقه با لیفتراک. انجام بازی‌های کلاسیک سگا در آرکید. گردآوری کپسول‌های اسباب‌بازی‌ها. رقص عجیب غریب تام فروشنده هات‌داگ. چقدر ریو به طرز خنده داری در صحبت با نوزومی بد است. اگر شنمو را بازی نکرده باشید هیچ یک از این جملات برای شما معنایی ندارد اما اگر بازی کرده باشید و دوستش داشته باشید احتمالاً الان دارید به انجام دوباره آن فکر می‌کنید.

شنمو بازی‌ای است که من و دیگر هواداران دائم به آن بازی می‌گردیم زیرا یوکوسوکا محل لذت بخشی برای گشت‌وگذار است. وقتی شنمو را اجرا می‌کنید صرفاً یک بازی را تجربه نمی‌کنید بلکه دارید به یک جهان قدم گذارید. آن هم چه جهانی. حال و هوای شنمو مغلوب نشدنی است. یکی از بهترین محیط‌های بازی‌های ویدئویی که تا کنون ساخته شده  است. سازندگان سگا ای‌ام ۲ با هدایت کارگردان زبردست یو سوزوکی از تمامی امکانات موجود استفاده کرد تا حال و هوای خاصی از ژاپن در دهه هشتاد میلادی را به تصویر بکشد. این عمل به قیمت گزافی برای آن‌ها تمام شد و ساخت پروژه هفتاد میلیون دلار هزینه در برداشت.  این ده هشتاد واقعی است نه دهه هشتاد ایده‌آل مجموعه چیزهای عجیب با نورهای نئون، ساز برقی و پاگرم‌کن هایش.

واقعیت گرایی صامت بازی یکی از بزرگ‌ترین نقاط قوت آن است و شما را غرق در دنیای خود می‌کند. این جهان به‌صورت یک مکان واقعی و در حال کار به نمایش کشیده است و دقیقاً همین حس را به بازیکن منتقل می‌کند. وقتی من در خیابان‌های مجازی دوبیوتا، یامانوسه و ساکوراگائوکا راه می‌روم حس حضور در آنجا کاملاً ملموس است. شنمو اکشن، درام و هیجان فراوانی برای ارائه دارد اما به‌ندرت رخ می‌دهند. شما می‌توانید ساعت‌ها مشغول انجام بازی باشید و حتی یک ‌مشت هم به کسی نزنید. متأسفانه برخی از بازیکنان این رویداد را حوصله سر بر تلقی می‌کنند ولی برای من اینجا جایی است که جادوی واقعی بازی قرار گرفته است. لحظاتی که در شنمو همواره با من باقی‌مانده‌اند لحظات ساکت و معمولی آن هستند.

با رسیدن غروب زمان بازگشت به خانه فرامی‌رسد. شما از حومه شهر خواب‌آلود یامانوسه که در آن نور چراغ از پنجره خانه‌ها خیابان‌ها را روشن کرده و صدای زوزه سگ‌ها را می‌شود در دوردست شنید عبور می‌کنید. یا راه‌رفتن در خیابان دوبوییتا در ماه دسامبر با دانه‌های برف که با نرمی از آسمان فرود می‌آیند و مشاهده صاحبان بازار که مشغول کسب و کارند. من همیشه از آن‌طور که شنمو به هیچ‌چیز حس جادویی بودن نمی‌بخشد شگفت‌زده می‌شوم. آب‌وهوا، نور، موسیقی و صدا با هم ترکیب می‌شوند تا شما را به جهان آن منتقل کنند. این مسئله خیلی بیشتر شگفت‌انگیز می‌شود وقتی یک بازی قدیمی دریم کست هنوز می‌تواند چنین احساساتی را در فرد برانگیزد. بافت‌های بازی شاید رزولوشن پایینی داشته باشند و نقشه‌ها باتوجه‌به استانداردهای امروزی کوچک به شمار بیایند ولی این مکان هرگز به من حس غیرواقعی بودن نمی‌دهد. کارگردانی هنری شنمو جاودانه است و عناصر شبیه‌سازی شده به جهان بازی حس زندگی، جنب‌وجوش و واقعیت پذیری می‌دهند که حتی بازی‌های مدرن در رقابت با آن عاجزند.

هر شخصیت غیر قابل بازی که در شنمو می‌بینید هرچقدر هم که بی‌اهمیت باشد سرگذشت و تاریخی برای خود دارد، جایی برای رفتن و زندگی برای زندگی‌کردن. با انجام بازی شما روتین‌ها مردم را یاد می‌گیرید. اگر نیمروز است می‌دانید که ریوجی از خرده‌فروشی در برگری خرس بامزه حاضر است تا ناهارش را بخورد. این مسئله به‌خودی‌خود چندان قابل‌توجه نیست و سیستم‌ها کنترل‌کننده این موارد نسبتاً ساده هستند اما وقتی ده‌ها شخصیت غیر قابل بازی این روتین‌های روزمره را دارند یوکوسوکا حال و هوای یک جامعه واقعی را به خود می‌گیرد. جایی که مردم می‌توانند زندگی کنند و وجود داشته باشند در عوض آنکه بی‌هدف این‌سو و آن سو رفته تا تصور یک شهر پرجنب‌وجوش را ایجاد کنند. این یکی دیگر از بخش‌های مهم حال و هوای بی‌مانند شنمو می‌باشد. تنها محیط بازی نیست که گشت‌وگذار در آن را جذاب می‌کند بلکه حس روبه‌رو شد آشنایی با گوشه‌گوشه آن است. این جهان حس صمیمت و دنجی یک شهر کوچک را دارد که آینه رابطه ریو با آن است. مردم اسم شما را می‌دانند و قبلاً شما را ملاقات کرده‌اند. وقتی شنمو را به‌اندازه کافی بازی کنید دنیای آن برایتان مثل خانه دوم می‌شود.

شنمو یکی از آن دست بازی‌هاست که من اغلب اوقات بازی می‌کنم تا برای چندمین بار دنیایش را تجربه کنم. همان‌طور که به طور منظم به سراغ بازی رد دد ریدمپشن ۲ می‌روم تا بی‌هدف در جهان خیره‌کننده غرب وحشی راکستار گشت‌وگذار کنم شنمو را بازی می‌کنم تا در یوکوسوکا وقت‌گذرانی کنم. این دو بازی از همه نظر با هم متفاوت‌اند. رد دد طبق گزارش‌ها بودجه‌ای ۳۰۰-۵۰۰ میلیون دلاری داشته که بودجه ۷۰ دلاری شنمو را در مقایسه کوچک جلوه می‌دهد. این گواه عشق و هنرمندی اثر یو سوزوکی و تیم اوست که من هر دو بازی را از نظر ساخت جهان و حال و هوا برابر می‌بینم. شنمو یک اثر هنری است و من همیشه برای نسخه ریمستر شده آن در سال ۲۰۱۸ که به من اجازه داد باری دیگر به یوکوسوکا بازگردم بدون آنکه مجبور شوم به دنبال دریم کست در حال مرگم بروم سپاس گزارم.

منبع: TheGamer

صفحه اصلی بازی - اخبار بازی - تریلر بازی - نقد و پیش نمایش | دیجی‌کالامگ



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

یک دیدگاه
  1. پدرام

    بسیار عالی فقط کسانی که شنمو رو زندگی کرده باشند متن شما را درک خواهند کرد به امید روزی که ادامه شنمو ساخته بشه و ریو دوباره به زادگاهش برگرده

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما
X