چرا ستارگان هالیوودی دوباره به سیگار کشیدن در فیلمها روی آوردهاند؟
ستارگان هالیوودی همواره به سیگار گرایش داشتهاند. اسکار وایلد در رمان خود «تصویر دوریان گری» این چنین نوشته است: «سیگار [کشیدن] یک نوع بینقص از یک لذت تمام عیار است. به دل مینشیند و آدم را ناراضی رها میکند. مگر میشود کسی بیش از این را بخواهد؟» برای سالیان متمادی سینما این تصویر وایلدی از سیگار را به عاریت گرفت و آن را به عنوان اندیشهای افلاطونی از روشنفکری و پختگی مطرح کرد و حتی به آن بال و پر داد.
چه کسی میتواند معرفی شان کانری از خود به عنوان مامور ۰۰۷ در فیلم «دکتر نو» را فراموش کند، وقتی داشت یک سیگار کریون ای (Craven A) بریتانیایی را روشن میکرد و اینطور خودش را به همه میشناساند «باند… جیمز باند» آن هم برای اولین بار روی پردهی سینما یا وقتی هامفری بوگارت با حالتی اندوهگین اما با سیاقی خاص در فیلم «کازابلانکا» سیگار میکشید، هنگامی که داشت برای عشق از دسترفتهاش الزا عزاداری میکرد، آن هم با به زبانآوردن این دیالوگ «از تمام نوشیدنیفروشها، در تمامی شهرها در سرتاسر جهان او قدم در آنی میگذارد که مال من است».
- هیچکاک و حضور کوتاه در فیلمهایش؛ عادت عجیب استاد تعلیق سینما
- عادت جذاب آقای بازیگر؛ چرا برد پیت دائما در فیلمها غذا میخورد؟
سیگارکشیدن روی پردهی سینما از نظر تاریخی نشانگر اغواگری، طبقه و خودمانیبودن است. این ویژگیها درست وقتی مصداق دارد که شارون استون در اتاق بازجویی فیلم «غریزهی اصلی» سیگاری را روشن میکند و با پوزخندی بر لب از کارآگاهانی که او را بازجویی میکنند، میپرسد :«میخواهید چه کار کنید؟ من را به سیگارکشیدن متهم کنید؟» برخی از معروفترین فیلمهای دههی نود، از «باشگاه مشتزنی» گرفته تا «داستان عامهپسند»، کاراکترهای اصلی خود را در حال سیگارکشیدن به تصویر میکشند و این قضیه به یک روال کاملا عادی بدل میشود. بیراه نیست که کاراکتر اوما تورمن روی پوستر فیلم «داستان عامهپسند»، گستاخ و سرکش به نظر میرسد، با سیگاری لای انگشتان و وقار و نگاهی که هر کسی را به مبارزه میطلبد.
به سن بلوغ رسیدن در دههی نود و اینکه تحت تاثیر هیچ یک از آن فیلمها قرار نگیری، کار دشواری بود حتی اگر با هشدارهای سلامتی احاطه شده بودیم. وقتی در دانشگاه بودم، عملا هر کسی که میشناختم، سیگار میکشید. تنها دلیلی که باعث میشد من از آن خودداری کنم، این بود که صادقانه آن را یک چیز به درد نخور و آشغال میدانستم، گرچه با این همه تجربهی اندکی در دودکردن سیگار داشتم و جوری سیگار روشن مارلبرو را در دستم نگه میداشتم که انگار دلالتی بر خودمانیبودن و باحالبودن من داشت و انگار من استاد استنشاق آن بودم.
دو دهه بعد جهان جای به کلی متفاوتی شده بود. ممنوعیت سیگارکشیدن در مکان بسته در سال ۲۰۰۷ به سرعت نوشیدنیفروشیها و رستورانها را وادار کرد تا به میزان چشمگیری کمتر از قبل از سیگاریها استقبال کنند و ترکیب افزایش مالیات بازدارنده برای تنباکو با افزایش آگاهی دربارهی مضرات و بیماریهای بیپایانی که عادت سیگارکشیدن ظاهرا مسبب آن بود، موجب شد که امروزه به ندرت شاهد افراد سیگار به دست هستیم، گرچه جایگزین آن یعنی سیگار الکترونیکی که به مراتب دارای جذابیت کمتری است، در همه جا حضور دارد.
سال پیش، دولت بریتانیا در قانونی که از آن با عنوان بزرگترین مداخلهی سلامتی عمومی در این نسل از آن یاد شد، اعلام کرد که آنها سن قانونی برای سیگارکشیدن را سال به سال افزایش خواهند داد، آن هم با این هدف که در نهایت برای تمامی افراد خرید قانونی تنباکو را غیرممکن کنند. هدف این است که تا سال ۲۰۳۰ بریتانیا عاری از فردی باشد که سیگار میکشد با عدهای کمتر از ۵ درصد از بزرگسالان که سیگار میکشند. هماکنون هنوز شش میلیون سیگاری در بریتانیا هستند که این عادت آنها به این معنی است که صنعت تنباکو مالیاتی در حدود ۱۰ میلیارد پوند در سال ۲۰۲۲ پرداخت کرده است.
کشور آمریکا هم رویهی مشابهی را پی گرفته و به یک کشور ضدسیگارکشیدن تبدیل شده است، گرچه دولت هیچگاه اقدام به ارائهی ممنوعیت جامعی دربارهی تنباکو نکرده است، نرخ سیگارکشیدن در طی دو دههی گذشته به نصف میزان سابق رسیده است یعنی از ۲۰/۹ درصد در بزرگسالان در سال ۲۰۰۵ به ۱۱/۵ درصد در سال ۲۰۲۱. آن هم به برکت بسیاری از ایالات و شهرها از نیویورک گرفته تا کالیفرنیا که سیگارکشیدن در مکانهای عمومی سرپوشیده را غیرممکن کردهاند.
این نگرانی دربارهی بهداشت و سلامتی که عدهای آن را عیبجویی و دخالت نابجا میپندارند، پایش به سینما نیز کشیده شده است. آخرین جیمز باندی که سیگار کشید، پیرس برازنان بود، آن هم در خداحافظی مفتضحانهی خود یعنی «روزی دیگر بمیر» و بعد از مدتی کوتاه که در آن سیگارکشیدن روی پردهی سینما به عنوان عامل حفاظت انحصاری از شرارت و بداقبالی بود، به نظر میرسید که دیگر اثری از آن نیست.
پرفروشترین فیلمهای دهههای گذشته از قبیل «انتقامجویان»، «جنگ ستارگان»، «جهانهای ژوراسیک» و مواردی از این دست فیلمهای خالی از وجود سیگار هستند و دور از انتظار است که ستارگان هالیوودی این فیلمها در ملا عام در حال کشیدن سیگار مشاهده شوند. وقتی مرد آهنی، رابرت داونی جونیور، در سال ۲۰۱۰ اعتراف کرد دوباره سیگار کشیدن را شروع کرده است، به نظر نوعی پذیرش کاملا مخرب میرسید (آن هم از مردی که سو مصرف مواد قبلیاش او را به زندان انداخته بود). یک دهه بعد معلوم شد که او سیگار را کنار گذاشته است و به جای آن رژیم، تمرین و مراقبه را شروع کرده است. در سال ۲۰۱۵ دیزنی به کلی سیگارکشیدن در فیلمها را ممنوع کرد و پنج سال بعد سکانسهایی را از گوفی را که در آن فندکش را روشن میکند، از سرویس استریمینگ دیزنی پلاس سانسور کرد.
با این همه بعد از چندین سال ریاضت و پرهیز سینمایی، سیگارکشیدن بار دیگر در سینمای جریان اصلی سر و کلهاش پیدا شده است. فیلم جدید آنا هاتاوی به نام «آیلین» که در آن هاتاوی در نقش روانشناس مرموز زندان به نام ربکا سینت جان ظاهر شده است، بازیگری را به تصویر میکشد که بدون ذرهای ندامت سیگار میکشد، چیزی که ستارهای که برای آگاهیاش از مسائل سلامتی شهره است، میگوید که: «تغییر عمده و قابل توجهی برای او ایجاد کرده است».
هاتاوی اخیرا در گفتوگویی گفت: «برای اینکه نقش هر کسی را بازی کنی که اندکی فراتر از وضعیت عادی است، خصوصا وقتی کسی هستی که باید گفت برای مخاطب آشنا به نظر میرسی و چیزی را که مخاطبان از تو انتظار داشتند ببینند، زیر و رو میکنی، از صدایی که از خود درمیآوری، تا آن گونه که راه میروی و حتی رنگ مویت و نیز این حقیقت که تو سیگار میکشی. من اندکی از این موضوع واهمه داشتم که آیا مخاطب نسبت به این نقشآفرینی من تمایل نشان خواهند داد یا نه». و نظرات مثبتی که دریافت کرده است، نشان میدهد که این اتفاق افتاده است.
حس مشابهی از عصیانگری در فیلم جدید امرالد فنل که خیلی از آن صحبت میشود، یعنی اثر دلهرهآور کمدی سیاه او «سالتبرن» هست، که در آن کاراکتر آلیسون الیور، ونتیا کاتون، دختر اشرافزادهی مالکان ویلایی به نام فیلم، سر میز شام به شکلی سرکشانه و یاغیوار سیگار دود میکند. این رفتار سبب میشود که او دو بار تنبیه شود، بار نخست در مرگ ظاهری او از خودکشیاش، و بار دوم به هنگام افشاگری که در آن او ناگزیر به انجام آن توسط شخصیت جاهطلب بری کیوگان اولیور کوئیک میشود.
به نظر بهای زیادی برای کسی است که زیادی سر میز سیگار میکشد، اما با این حال ونتیا به عنوان کاراکتری مسحورکننده و در عین حال پریشانحال به تصویر کشیده میشود. درست مثل بقیهی قسمتهای فیلم «سالتبرن» گناه و فریبندگی دست در دست هم تا پایان حرکت میکنند.
در فیلمهای تاریخی البته شرایط فراهمتر است. در حالی که فیلمهای کمی به اندازهی سریال «مد من» (Mad Men) پیش رفتهاند که در آن کاراکترها (حتی زنان حامله) همیشه در حال جابهجاشدن بین سیگار و نوشیدنی الکلی بودند، همهی فیلمها از «مایسترو» بردلی کوپر گرفته تا «الویس» باز لورمن قهرمانان خود را در حال سیگارکشیدن نشان میدهند. در سال ۲۰۱۹، نتفلیکس اعلام کرد که «ما متوجه هستیم که سیگارکشیدن مضر است و وقتی به شکل مثبت روی پردهی سینما نشان داده میشود، میتواند به نحو نامطلوبی افراد جوان را تحت تاثیر قرار بدهد». دشوار است باور نکنی که فیلمسازان از روح جدید عیبجویی خسته شدهاند. آیا ما به عصر جدید فریبندگی و شوریدگی روی پرده سینما نگاه میکنیم که در آن فیلمهای منتخبی مثل «گریس»، «فارغالتحصیل» و «خوب، بد و زشت» همه در تلاش بودند تا سیگارکشیدن را هیجانانگیز و سمبلیک نشان دهند؟
ورایتی در تخمینی نشان میدهد که از فیلمهای سال پیش نامزد جایزهی اسکار، ۹ فیلم از ۱۰ فیلمی که در بخش بهترین فیلم نامزد شده بودند، سکانسهایی از سیگار و تنباکو در آن موجود بود که شامل فیلم پرفروش «تاپ گان: ماوریک» هم میشود. گویا سیگارکشیدن به روال عادی خود بازگشته و برای ستارگان هالیوودی عادی شده است.
برای برخی ظاهر موضوع علنی است. آن طور که روزنامهنگار حوزهی سبک زنگی و فرهنگ کارا کندی که دربارهی علاقهی وافرش نسبت به این موضوع سخن گفته است به من گفت: «من یک سیگاری هستم که از کارم ابدا پشیمان نیستم، چون من چیزی نمیبینیم که دربارهی آن اظهار ندامت کنم. من از این کار لذت میبرم چون یکی از آن معصیتهای متمدانهای است که میتوانی آن را پی بگیری. باب روز، اجتماعی و سرگرمکننده است. علاوه بر این، به قدر کافی برای برخی از بزرگترین ستارگان هالیوودی تمامی دورانها خوب بوده است، و از آن زمان تاکنون این فضا شرایط را برای من مهیا کرده است».
سایمون کلارک (که در کمال تعجب فردی غیرسیگاری است) مدیر گروه مهمانخانهی سیگاریها به اسم فارست (که مخفف عبارت سازمان آزاد برای حق لذتبردن از استعمال تنباکو است) اینگونه نظر میدهد: «اگر کارگردانان فیلمهایی که محوریت آنها بیشتر با بزرگسالان است، از تلاشها برای سانسور آثارشان با محرومکردن آنها از آزادی خلاقانه برای به تصویرکشیدن سیگار روی پردهی سینما عقبنشینی کنند، من از آن استقبال میکنم. سیگارکشیدن در فیلمها نباید الکی و بیخودی باشد، اما اگر وابستگی به کاراکتر و پیرنگ ماجرا داشته باشد و بازتابی از جهان واقعی باشد، چه اشکالی دارد؟».
با این حال دیگران با دید ریزبینانهای به موضوع نگاه میکنند. پژوهشگر حوزهی فیلم لوسی بولتون حضور ستارگان هالیوودی با سیگار روی پردهی سینما را سریعا مورد تایید قرار میدهد: «من به بتی دیویس و آوا گاردنر در حال سیگارکشیدن فکر میکنم و این جزیی از فریبندگی آنها است و از طرفی بخش اعظمی از تصویر شان یانگ در «بلید رانر» و میشل فایفر در «بیکرهای شگفتانگیز» است. از جیمز دین تا جانی دپ، لورن باکال تا لیلی دپ اگر جذاب و خودمانی به نظر برسد، تاثیرش را روی مخاطب اثرپذیر خواهد گذاشت».
اما با این حال که بولتون ظرفیت ظاهری سیگارکشیدن را تصدیق میکند، خود از آن اجتناب میکند: «با پدری که بر اثر بیماری قلبی درگذشت، آن هم بعد از شش حمله قلبی و سه بار عمل باز قلب که همگی به شدت تحت تاثیر سیگارکشیدن بود، من هیچوقت به آن دست نزدهام و نخواهم زد». و او باور دارد که حتی اگر سیگار در سینما به نوعی بازگشتی به پردهی سینما داشته است، روزگارش دیگر به سر رسیده است: «دوران اوجشان به پایان رسیده است. اما همیشه معانی مشخصی را خواهد داشت و حفظ خواهد کرد، مثبت و منفی، به خصوص از عصیانگری و سرکشی».
کلارک میگوید: «سیگارکشیدن هیچگاه به تاریخ نمیپیوندد. اما تا زمانی که ما یک سیگار کاملا ایمن اختراع نکنیم، نمیتوانم تصور کنم که هرگز به محبوبیت سابق خود برگردد. دو دلیل برای این وجود دارد. دلیل اول محدودیتهای بسیاری در فروش و مصرف تنباکو احتراقپذیر وجود دارد، که بیشتر این محدودیتها بعید است نقض شوند. دلیل دوم هم این است که ما اکنون آگاهی بیشتری نسبت به خطرات سلامتی مرتبط با سیگارکشیدن در قیاس با ۵۰ یا ۶۰ سال پیش داریم و این مقوله یقینا نسلهای جدید را تحت تاثیر قرار داده است تا سرغ سیگارکشیدن نروند. من نمیتوانم تصور تغییر چنین چیزی را داشته باشم».
کسانی وجود دارند که به شکل سازشناپذیری مخالف سیگارکشیدن هستند افرادی مثل هیزل چیزمن، قائم مقام مدیر ارشد گروه ایاساچ (که مخفف اقدام برای سیگار و سلامتی) است. چیزمن اظهار نظر میکند که «سینما بازتاب هنجارهای اجتماعی و انتظارات [جامعه] است. از آنجا که سیگارکشیدن در تصور عامه تغییر کرده است، پس تصویر آن در فیلمها هم باید تغییر کند تا این موضوع را منعکس کند».
او پیشبینی میکند که این موضوع میتواند مهلک باشد. آنگونه که او میگوید: «تنها داشتن فیلمهای مرتبط با سیگارکشیدن مشکل است. نوجوانانی که تصاویر مرتبط با سیگارکشیدن را میبینند، بیشتر احتمال دارد که سیگارکشیدن را امتحان کنند و طبیعت آن تصویر چه مثبت باشد چه منفی، به نظر تاثیر آن را عوض نمیکند». برای چیزمن، عواقب موضوع واضح و غیرقابل بحث است. «به شدت اعتیادآور است و دو نفر از سه نفر را در استفادهی طولانی مدت به ورطهی مرگ میکشاند و هزینهای در حدود ۴۹ میلیارد دلار را در هر سال برای جامعه در پی دارد. تنها افرادی که از مصرف تنباکو در جامعه منتفع میشوند، شرکتهای بزرگ تنباکوسازی و صاحبان آنها هستند».
این موضوع آشکارا درست است. سیگارکشیدن مثل نوشیدن زهر میماند، گران قیمت است و سلامتی را به خطر میاندازد. اما از طرفی شمایلنگاری آدری هپبورن در فیلم «صبحانه در تیفانی»، رنی زلوگر در «خاطرات بریجت جونز» و جیمز دین در «شورش بیدلیل» نیز وجود دارد. تا زمانی که سینما وجود دارد، یحتمل سیگارها نیز به حضور خود روی پردهی سینما ادامه میدهند، حتی اگر متخصصان سلامت و استودیوهای فیلمسازی متفقالقول علیه آن اعتراض کنند. شاید آنها باید پند دیگری از وایلد را در ذهن خود بگنجانند وقتی این کار را انجام میدهند: «تبهکاری، افسانهای است که از ما بهتران آن را از خود در آوردهاند تا خوشرویی نادر دیگران را با آن توجیه کنند».
منبع:The Telegraph
پس چرا تو کشور ما تریاک که به مراتب ضرر کمتری از سیگار داره و تو داروسازی استفاده میشه ممنوعه ولی سیگار ممنوع نمیشه چرا میزگرد اقتصادی توسعه صنعت توتون و تنباکو تو تلویزیون برگزار میشه چرا مردم رو مریض و بیمار میخوان وقتی مردم تو صف پزشک و داروخانه باشن چه افرادی سود میبرن