چرا گودزیلا به جای تنت گیشه را نجات داد؟
فیلم سینمایی «گودزیلا در برابر کونگ» (Godzilla vs. Kong) با عبور از رکورد فروش فیلم سینمایی «انگاشته» (Tenet) بهعنوان پرفروشترین فیلم آمریکای شمالی در دوران دنیاگیری ویروس کرونا شناخته شد و همین هفته رکورد این فیلم در سطح جهان را هم خواهد شکست.
اکران گودزیلا در برابر کونگ آخرین روز ماه مارس (۱۱ فروردین) آغاز شد و سپس به شکلهای مختلف (از جمله در سرویسهای ویدیویی همچون HBO مکس) در اختیار مخاطبان قرار گرفت.
براساس گزارش هالیوود ریپورتر این فیلم علمی-تخیلی برای دومین هفته متوالی در صدر آثار پرفروش گیشه قرار گرفت و به فروش داخلی حدودا ۷۰ میلیون دلاری و بازدهی سراسری ۳۶۰ میلیون دلاری رسید. گودزیلا در برابر کونگ در حال حاضر در آمریکای شمالی از انگاشته جلوزده و در هفته جاری از نظر رکورد جهانی هم فیلم انگاشته را پشت سر خواهد گذاشت و به پرفروشترین اثر هالیوود در دوران دنیاگیری ویروس کرونا تبدیل میشود. این موفقیت تجاری به طرح این پرسش دامن زده که چطور فیلم سینمایی انگاشته با وجود انتظارات گسترده نتوانست ناجی صنعت سینما باشد اما گودزیلا در برابر کونگ کموبیش چنین کارکردی داشت؟
فروش گستردهی گودزیلا در برابر کونگ نشان از زندهشدن دوباره سینماها و اساسا صنعت فیلم در آمریکای شمالی دارد و حاکی از افزایش مشهود تقاضا میان مخاطبان است. توبی امریک رییس گروه رسانهای برادران وارنر هم از این استقبال به وجد آمده و در اظهارنظری گفته است: «بسیار هیجانزدهایم که گودزیلا در برابر کنگ در حال بازگرداندن تماشاگران به سالنهایی است که در سطح جهان بازگشایی شدهاند.»
این فیلم هیولایی خارج ایالات متحده هم عملکرد بدی نداشته است؛ بهترین عملکرد جهانی فیلم در چین بوده و در عمل ۱۶۵ میلیون دلار از فروش فیلم را رقم زده است. پس از چین بازارهای استرالیا (۱۶ میلیون دلار)، مکزیک (۱۵٫۸ میلیون دلار)، تایوان (۱۱٫۷ میلیون دلار) و روسیه (۱۱٫۱ میلیون دلار) رتبههای بعدی را به خود اختصاص دادهاند.
یکی از مزایای گودزیلا در برابر کونگ این بود که پس از بازگشایی سالنها در نیویورک و لسآنجلس به نمایش گذاشته شد؛ البته این بازگشایی نیز با کاهش ظرفیت سالنها همراه بوده است.
عطش تماشای دوبارهی فیلم روی پرده
شاید در هر شرایط دیگری استقبال از گودزیلا در برابر کونگ چیزی بیشتر از قسمت جدید یک دنبالهی غیراصیل و دستهچندم نمیبود اما امسال ماجرا کاملا متفاوت است. سال ۲۰۲۱ دقیقا در پی سال میلادی ۲۰۲۰ قرار گرفته که توسط کرونا به نابودی کشیده شد. در این سال سالنهای سینما و صنعت سینما آسیب گستردهای متحمل شدند، تقویم اکران زیر و رو شد و البته مخاطبان هم از تجربه تماشای فیلم روی پردههای بزرگ محروم ماندند.
با این اوصاف گودزیلا در برابر کنگ دیگر نه یک فیلم معمولی بلکه ارضاکننده میلی تقویتشده بود به تماشای دوباره آثار سینمایی در سالنها. اما چرا سرنوشت گودزیلا با فیلم انگاشته نولان متفاوت بود؟
انگاشته پس از یک دوره نسبتا طولانی از به تعویقافتادنهای مکرر بالاخره به چرخه اکران رسید. فیلم جدید نولان توسط تمام گروههای درگیر صنعت سینما تبلیغ شد. استودیوها و سینماداران مشتاق موفقیت آن بودند و رسانهها و خبرنگاران هم آن را کورسوی امید و راه نجات سینما از درون تاریکی کرونا ارزیابی میکردند. هر گروه دلایل خاص خود را داشتند اما در مجموع میشد ادعا کرد انگاشته فیلمی است که دقیقا برای اکران در سینما روی پرده ساخته شده آن هم توسط کارگردانی که از زاویه پیشبرد تکنولوژیهای مرتبط با ساخت فیلم اهمیت دارد و از سوی دیگر از جمله مشهورترین چهرههای هالیوود است که در گذشته موفق شده فیلمهای پرفروشی بسازد و گروههای مختلفی از تماشاگران را در سطوح متفاوت راضی نگه دارد.
احتمالا بابت مجموعهای از همین دلایل هم بودجه چشمگیری برای تولید فیلم سینمایی انگاشته اختصاص داده شد. اما این بار ماجرا متفاوت بود. با اکران انگاشته به سرعت مشخص شد که فیلم قادر نیست توقعات پرشمار مخاطبان و اهالی صنعت را برآورده کند.
احتمالا یکی از مهمترین دلایل این بود که مخاطبان شک داشتند تجربه تماشای فیلم انگاشته آنقدر میارزد که بابتش خود را با ریسک بیماری کرونا مواجه کنند یا نه؟ شاید فیلم بیش از حد طولانی بود، شاید هم بهعنوان یک فیلم دو ساعت و نیمه، خط داستانی آن بیش از حد لزوم عجیب و نامفهوم به نظر میرسید. احتمالا بهترین ایده این باشد که بپذیریم مجموعهای از این دلایل در سرنوشت فیلم جدید نولان موثر واقع شدند.
در هر حال مجموع فروش جهانی فیلم حتی به پای فیلم قبلی نولان یعنی «دانکرک» (Dunkirk) هم نرسید و مشخص شد آن بحثها درباره نجات سینما توسط این فیلم به یک پایان تلخ رسیده است.
گودزیلا؛ نجاتدهندهی خوششانس
گودزیلا در برابر کنگ اما به فیلمی تبدیل شد که جهان به آن نیاز داشت؛ البته واضح است که فقط از نیاز حرف میزنیم نه از آنچه جهان محروم از سینما واقعا لیاقتش را داشت. گودزیلا به نیمی از زمان اکران انگاشته نیاز داشت تا به فروش جهانی ۲۰۰ میلیون دلاری برسد و البته بخشی از این را مدیون اکران گستردهتر در کشورهای چین و نیوزیلند بود.
از طرف دیگر فیلم هیولایی آدام وینگارد در ایالات متحده آمریکا هم اکران گستردهتری را تجربه کرد. انگاشته در نیویورک یا کالیفرنیا اکران نشد و در سایر شهرها و ایالتها هم با قوانین سفت و سختتر ناشی از کرونا دست به گریبان بود.
حال و هوایی که در حاشیه دو فیلم شکل گرفت هم کاملا متفاوت بودند. فیلم نولان هر بار با یک ماجرای جدید به تعویق میافتاد، استودیو برای سالنها خط و نشان میکشید و سالنها باید برای یک اکران ساده از مجموعه گستردهای قانون تحمیلی از همه طرف تبعیت میکردند. نولان روی اکران سینمایی پافشاری داشت آن هم به هر قیمتی. طبیعتا فضای اطراف فیلم گودزیلا با هیچکدام از این دشواریها و پیچیدگیها میانهای نداشت. یک فیلم ساده و به نظر بعضی منتقدین احمقانه که البته تکنولوژی و مرزهای سینما را پیش نمیبرد اما واقعا به چنین ویژگیهای هم نیازی نداشت.
جالب اینکه کسی از فیلم گودزیلا در برابر کنگ توقع بهخصوصی هم نداشت. اینکه ممکن است چنین فیلمی در عمل موجبات نجات سینما را فراهم کند دقیقا پس از شروع اکران فیلم مورد بحث و توجه قرار گرفت؛ درست بر خلاف فیلم نولان که گویی این وظیفه را از ماهها قبل به دوش میکشید و البته از اساس توانایی آن را هم نداشت.