آغاز ناامیدکننده سینمای سال ۲۰۲۴؛ چرا کیفیت فیلمها پایین است؟
فصل جوایز سینمایی به زودی با اسکار به پایان میرسد و تکلیف فیلمهای اکران سال ۲۰۲۳ مشخص میشود. البته مشخص است که فیلم «اوپنهایمر» کریستوفر نولان تمام جوایز آخرین و مهمترین رقابت سینمایی جهان را درو میکند؛ چنان که تا به حال در جشنهای سینمایی دیگر کرده کرده است. بنابراین، پرونده فیلمهای سال ۲۰۲۳ تقریباً بسته شده و پرونده سینمای سال ۲۰۲۴ باز شده است. دیجیتال ترندز در مقالهای به مرور فیلمهایی که در آغاز سال ۲۰۲۴ اکران شدهاند، پرداخته است. از نگاه نویسنده مقاله، سال ۲۰۲۳ سال خوبی برای سینما بوده و هر ماه شاهد اتفاقی جدید و هیجانانگیز تقریباً در هر ژانر و از هر پخشکنندهای بودیم. از فیلمهای ترسناکی مثل «مگان» (M3GAN) که در ابتدای سال اکران شد تا تراژدی یونانی مدرنی مثل «پنجه آهنی» (The Iron Claw)، ۲۰۲۳ سال بسیار خوبی برای مخاطبان سینما بود.
اما حالا به میانه فوریه ۲۰۲۴ رسیدهایم و هر فیلمی که تا به حال اکران شده، بسیار بد بوده است. به طور کلی، ژانویه و فوریه همیشه فصل رکود سینماست. زمان «سوپر بول» است، همه توجهها را به خود معطوف میکند و از سینما دور نگه میدارد. بنابراین، استودیوها ترجیح میدهند فیلمهای خوبشان را در این دوره اکران نکنند. از سویی، وجود پلتفرمهای پخش آنلاین هم معیارهای تعیین فیلم خوب برای اکران را عوض کردهاند.
اما هیچیک از اینها دقیقاً این وضعیت را توجیه نمیکند؛ اینکه چرا این همه فیلم بد و کسلکننده هم در سالنهای سینما و هم شبکه نمایش خانگی اکران میشود؟ چرا کیفیت فیلمهایی که در این دوره اکران میشوند، اینقدر افت کرده و سریع فراموش میشود؟ از همه مهمتر، این چه تأثیری روی مخاطبی دارد که همین حالا هم، به دلایل بسیاری نسبت به سینما، بهخصوص تماشای فیلم در سالن سینما، بیتفاوت است؟ و روزبهروز دارد برای سرگرمی بیشتر به سمت روشهای دیگر مثل بازی، شبکههای اجتماعی یا حتی هوش مصنوعی میرود؟
سال ۲۰۲۳ را به یاد بیاورید. در همان هفته اول فیلمی اکران شد که در پایان سال ۲۰۲۲ همه داشتند از آن حرف میزدند. بله، منظور همان فیلم «مگان» است. فیلم با اینکه کلاسیک نیست، موفق شد موج ایجاد کند و همینطور باعث شود که باکس آفیس سال ۲۰۲۳ توفانی آغاز شود. از آن به بعد، هر هفته یک فیلم پرمخاطب اکران شد؛ فیلم ترسناک «اسکینامارینک» (Skinamarink) سیزدهم ژانویه اکران شد. تریلر قدرنادیده «گمشده» (Missing) بیستم ژانویه، فیلم علمی-تخیلی خلاقانه «استخر بیانتها» (Infinity Pool) بیست و هفتم ژانویه، فیلم سرگرمکنندهای مثل «درب کابین را بزن» (Knock at the Cabin) سوم فوریه و آخرین قسمت سهگانه «آخرین رقص جادویی مایک» (Magic Mike’s Last Dance) دهم فوریه اکران شد. تنها فیلم ناامیدکننده در ابتدای سال ۲۰۲۳ «مرد مورچهای و زنبورک: شیدایی کوانتومی» (Ant-Man and the Wasp: Quantumania) بود که آن هم به دلیل اکران همزمان با فیلمهای هنری موفقی مثل «بزرگتر» (Of an Age) و «بازگشت به سئول» (Return to Seoul). البته این نظرات نویسنده این مقاله است. بسیاری از این فیلمها از منتقدان امتیازات خوبی نگرفتهاند.
بنابراین، از نگاه او فیلمهای ابتدای سال ۲۰۲۴ در مقایسه با فیلمهای اکرانشده سال ۲۰۲۳ در همین دوره بسیار ناامیدکننده هستند. به عنوان نمونه، موزیکال «دختران بدجنس» (Mean Girls) تمام جذابیت نسخه سینمایی اصلی و نمایشهای صحنهای آن را از بین برده است؛ فیلمی که ابتدا قرار بود از پلتفرمهای پخش آنلاین اکران شود اما سر از سالنهای سینما درآورد. یا اکشن «زنبوردار» (The Beekeeper) با بازی جیسون استانهام که قرار بود فیلم سرگرمکنندهای باشد. یا فیلمی به نام «کتاب کلارنس» (The Book of Clarence) که آنقدر زود فراموش شد که آدم را به شک میاندازد اصلاً وجود داشته یا نه. همینطور فیلم «ایستگاه بینالمللی فضایی» (I.S.S.). فیلم مستقل بدی مثل «دختر میلر» (Miller’s Girl) و همینطور دو محصول فاجعه اوایل فوریه «آرگایل» (Argylle) و «مادام وب» (Madame Web).
ترکیب یک سری فیلم بیکیفیت و اکرانهای نابجای محافظهکارانه باعث شد هر آنچه اوایل سال ۲۰۲۴ پخش شود، مجموعهای بیانتها از فیلمهای میانمایه باشد. سینمای سال ۲۰۲۴ تا اینجا فیلم به فیلم شکست مطلق بوده. فقط چند فیلم از استودیوهای بزرگ یا کمپانی فیلمهای مستقل موفق شدند با منتقدان یا مخاطبان واقعاً ارتباط برقرار کنند. و اوضاع در پلتفرمهای پخش آنلاین هم چندان جالب نبوده است.
فیلمهایی که تا به حال در سینمای سال ۲۰۲۴ اکران شدهاند، از جمله «سرقت» (Lift)، «آشپزخانه» (The Kitchen)، «اتکا به خود» (Self Reliance) و …، ژانرهای مختلفی را پوشش میدهند، از درام، اکشن، کمدی رمانتیک، کمدی سورئال و علمی-تخیلیهای آیندهنگر) و بازیگران متفاوتی هم در آنها حضور دارند، از دن لوی تا کوینهارت تا جیک جانسون. اما همه در یک چیز اشتراک دارند؛ همه افتضاحاند. دستکم این نظر منتقدان است و مخاطبان هم تقریباً با آنها همنظر هستند.
پرسشی که مطرح میشود، این است که چرا شبکه نمایش خانگی (همان پلتفرمهای پخش آنلاین) هم تقریباً همان وضعیت سالنهای سینما را دارند؟ یک جواب میتواند اسکار باشد. پلتفرمهای پخش آنلاین هم مثل استودیوها فیلمهای خوب و باکیفیتشان را برای اکران پاییز نگه میدارند تا واجد شرایط حضور در اسکار باشند. حتی «انجمن برف» (Society of the Snow) هم که چهارم ژانویه ۲۰۲۴ از نتفلیکس پخش شد، در واقع سال ۲۰۲۳ اکران شد. نتفلیکس در دسامبر ۲۰۲۳ یک اکران محدود برایش در نظر گرفت.
حقیقت این است که لازم نیست تمام فیلمهای واجد شرایط اسکار باشند تا لذتبخش شوند. مثلاً فیلمی مثل «سرقت» با داستان جالبش (دزدانی که جایی بین زمین و آسمان به دنبال طلا هستند) و بازیگرانی مثل ژان رنه و وینسنت دونوفریو و کارگردانی بااستعداد (اف گری گرِی که فیلم مشابه اما به مراتب بهتری مثل «شغل ایتالیایی» (The Italian Job) محصول ۲۰۰۳ را هم در کارنامهاش دارد) باید فیلم خوب میبود.
اما این نه شامل این فیلم میشود و نه خیل فیلمهای اورجینال پلتفرمهای پخش آنلاین که تا به حال اکران شدهاند. این خرمن فیلمهای میانمایه سینمای سال ۲۰۲۴ در روزهای ابتداییاس، هم در سالهای سینما و هم شبکه نمایش خانگی، همه را نسبت به چشمانداز سینما ناامید کرده است. و خب یک مخاطب سینما تا چه اندازه میتواند این ناامیدی را تحمل کند؟
یک باور/ شکایت مشترک میان مخاطبان دنیای سرگرمی وجود دارد که میتواند دلیل خوبی برای کسادی بازار سینما باشد؛ و آن این است که سریالهای تلویزیونی امروز از فیلمهای سینمایی بهمراتب بهتر یا دستکم اقناعکنندهترند. این باور و طرز تفکر میتواند خیلی کلی و بیاساس باشد، اما گویا حقیقت دارد. مثلاً با وجود سری جدید سریال «کارآگاه واقعی» (True Detective) با بازی جودی فاستر که دارد از اچبیاو پخش میشود و «اربابان آسمان» (Masters of the Air) از اپل تیوی پلاس، دیگر چه کسی اصلاً به سینما میرود؟ این دو سریال زمین تا آسمان با هم فرق دارند، اما هر دو چند ویژگی مشترک دارند؛ بازیهای عالی، بودجههای هنگفت و قصههای خوب. در گذشته، فیلمها این ویژگیها به طور منظم و هفتگی را داشتند اما امروز این تنها درباره سریالها صدق میکند.
جز این، بعضی از همان ستارگانی که پیش از این در فیلمهای سینمایی بازی میکردند و ژانرهایی که در سینما غالب بودند، امروز به تلویزیون آمدهاند و خوب کار میکنند. این اتفاق حتی در ایران هم افتاده است. مثلاً جودی فاستر در فوریه ۱۹۹۱ در تریلر ترسناک «سکوت برهها» (The Silence of the Lambs) بر پرده سینما ظاهر شد. این فیلم جزو اکران زمستانی بود و فیلم بسیار موفقی شد. حالا در سال ۲۰۲۴ خانم فاستر در پرمخاطبترین سریال شبکه اچبیاو حضور دارد. یا سریال «اربابان آسمان» (Masters of the Air) به راحتی میتوانست همراه فیلمهای اکران تابستان سال ۱۹۹۹ با تم مشترک جنگ جهانی دوم مثل «نجات سرباز رایان» (Saving Private Ryan) و «خط قرمز باریک» (The Thin Red Line) در سالنهای سینما به اکران درآید. اما امروز یکی از پرهزینهترین و تحسینبرانگیزترین تولیدات شبکه نمایش خانگی بوده است.
موضوع این است که پلتفرمهای پخش آنلاین این بازیگران و قصهها را از سینما ندزیدهاند؛ فقط شیوه قصهگوییهاش جذابتر است، مدتزمانشان بیشتر است و فشار کمتری برای جذب مخاطب گستره رویشان است. با این حال، نمیتوان گفت اگر همین سریالها در قالب فیلم سینمایی ساخته میشدند، موفق نمیشدند، که بر عکس بسیار موفق میشدند، حتی در ژانویه و فوریه و تعادلی بین انبوه محصولات بیکیفیت سال ۲۰۲۴ در سالنهای سینما به وجود میآوردند.
اما واقعاً نباید اینطور باشد. در واقع معمولاً هم نیست. فیلمهای خوب و باکیفیتی که اوایل سال ۲۰۲۳ اکران شدند، استثنا نبودند، برنامه معمول اکرانهای سینمایی بودند. فقط کافی است نگاهی به تمام فیلمهایی بیاندازید که پیش از سالهای همهگیری کووید-۱۹ در روزهای اول سال اکران میشدند و ببینید که چقدر فیلمهای خوبی بودهاند. مثلاً «تعقیب سر» (Cold Pursuit) و «شیشه» (Glass) سال ۲۰۱۹ یا «پدینگنون ۲» (Paddington 2)، «مسافر همیشگی» (The Commuter) و «پلنگ سیاه» (Black Panther) سال ۲۰۱۸، یا «خاکستری» (The Gray)، «تاریخچه» (Chronicle) و «دنیای مخفی آریتی» (The Secret World of Arrietty) سال ۲۰۱۲ و نمونههای دیگر. به سالهای قبلتر که نگاه کنید، میبینید سینما در روزهای اول سال (اکران زمستانی) چه فیلمهای بزرگی را اکران میکرد. یکیاش همین «سکوت برهها» جاناتان دمی، «راننده تاکسی» (Taxi Driver) مارتین اسکورسیزی و «کاباره» (Cabaret) باب فاسی، تمام این فیلمها در زمستان و روزهای ابتدایی سال سینمایی اکران شدهاند.
با اینکه باور عمومی این است که این زمان سال بستر مناسبی برای فیلمهای خوب نیست و بهتر است فیلمهای باکیفیتتر سال در تابستان و پاییز اکران شود، تاریخ قصه دیگری را به ما میگوید. اینکه حتی ماه ژانویه و فوریه هم میتوانند شاهد اکران فیلمهای خوبی مثل سری «پدینگتون»ها، و فیلمهای اکشن لیام نیسون و کلاسیکهای اسکابردهای مثل «کاباره» باشند. به دلایلی که بر ما مشخص نیست، سینمای سال ۲۰۲۴ تاریخچه خودش را فراموش کرده است، و نتیجه مخاطب سینماروی خسته و ناامیدی است که در آخرین هفته پیش از سوپر بول، بدترین گیشه تمام دوران را تحویل صنعت سینما داد. سوپربول مسابقه سالانه فوتبال آمریکایی قهرمانی لیگ فوتبال ملی (آمریکا)، بالاترین سطح حرفهای فوتبال آمریکایی در جهان است.
بر کسی پوشیده نیست که صنعت سینما از همهگیری کووید-۱۹ تا به حال با مشکلات زیادی مواجه شده است، بهخصوص در اکرانهای عمومی در سالنهای سینما. پلتفرمهای پخش آنلاین هم اخیراً با مشکلاتی از جمله کاهش سابسکرایبر روبهرو بودهاند. اکران و پخش فیلمها هم در سالنهای سینما و هم شبکه نمایش خانگی همینطور و تقریباً در هر ژانری چنان با شکست مواجه شده است که روزبهروز مخاطبان را دلسردتر میکند؛ مخاطبانی که همین حالا هم سرشان با تیک تک و بازیهای ویدیویی و شبکههای اجتماعی گرم است. وقتی هیچ محصول خوبی برای ارائه نداری و همینها را بیوقفه عرضه میکنی، چرا باید کسی مشتریات باقی بماند؟
بیایید امیدوار باشیم آنچه در هفت هفته اول سینمای سال ۲۰۲۴ گذشته، استثنا بوده است. در دو ماه اول سال ۲۰۱۶ هم شاهد اکران فیلم بدی مثل مثل «بابابزرگ هرزه» (Dirty Grandpa) بودیم. به هر حال،صنعت سرگرمی هم مثل هر صنعت دیگری بالا و پایین دارد. در هفتههای آتی هم قرار است قسمت دوم «تلماسه» (ِDune) اکران شود که خیلیها منتظرش هستند. این فیلم قرار بود سال ۲۰۲۳ اکران شود اما به خاطر اعتصابات هالیوود به تعویق افتاد.
با وجود این، سینما در حال حاضر هنوز در وضعیت آسیبپذیری است. تقریباً اکران فیلمهای بد ظرف دو ماه اول ال هم کافی است برای اینکه خیلیها از سینما سرخورده شوند و بروند سراغ همان سریالها و فضای مجازی. دوران طلایی تلویزیون از سال ۲۰۰۰ به بعد آغاز شده است، شاید روزی به پایان برسد. اما به جز تمام سریالهای بلند و کوتاه بسیار باکیفیتی که در سالهای اخیر دیدهایم و در حال حاضر هم چند نمونه خوبش در حال پخشاند، قرار است سریال حماسی پرهزینهای مثل «شوگان» (Shōgun) از افاکس/هولو پخش شود، یا تریلرهایی مثل «ریپلی» از نتفلکیس. سینما هنوز هم میتواند خانه قصههای خوبی مثل این سریالها باشد (و بود. مثلاً سال ۱۹۹۹ شاهکاری «آقای ریپلی بااستعداد» (The Talented Mr. Ripley) را در سینما دیدیم).
این فیلمهای خوب میتوانند همچون گذشته در ژانویه و فوریه، دو ماه نخست سال میلادی، اکران شوند و هم نظر منتقدان را به خود جلب کنند و هم در گیشه خوب بفروشند. سالهاست که چنین بوده و بعد از این هم میتواند باشد. باید امیدوار بود و دید صاحبان صنعت سینما چه ترفندی برای مبارزه با این موج ناامیدکننده و رقبای سرسختشان در تلویزیون به کار میگیرند. به هر حال، همهگیری کووید فقط روابط بین انسانها را عوض نکرد، کل معادلات جهان را بهم ریخت. بدیهی است که معادلات سینما هم بهم بخورد.
منبع: digitaltrends