چرا فکر می‌کنیم همه از ما موفق‌تر هستند؟

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۷ دقیقه
موفقیت

خیلی اوقات در میان کار کردن و تلاش برای به دست آوردن چیزی، پیش خودتان فکر می‌کنید که چرا شما باید برای رسیدن به اهدافتان به‌سختی تلاش کرده و روز و شب کار کنید، در حالی که برخی افراد به‌راحتی به آن می‌رسند و زحمت خاصی نمی‌کشند. شما در واقع خودتان را با آن‌ها مقایسه می‌کنید و به نظر می‌رسد که آن‌ها پیشرفت می‌کنند،  ولی شما درجا می‌زنید. در این مقاله به بررسی این سؤال می‌پردازیم که چرا همیشه احساس می‌کنیم همه از ما موفق‌تر هستند؟ فرقی نمی‌کند در چه صنعتی مشغول به کار هستید. مقایسه موفقیت در هر حوزه‌ای اتفاق می‌افتد.

این موضوع می‌تواند دلایل مختلفی داشته باشد. شاید واقعاً به اندازه کافی خوب نیستید یا شاید هم ثروت و منابع لازم برای موفق شدن را ندارید. در هرحال، اگر بتوانید رویکرد خود را بهبود ببخشید و به دیدگاهی بهتر به شرایط نگاه کنید، هرکدام از این لحظات ناامیدی می‌تواند فرصتی برای رشد و تقویت شما باشد.

۱. مرغ همسایه غاز است

اگر برای رسیدن به اهدافتان به سختی کار می‌کنید و با حسادت به موفقیت دیگران نگاه می‌کنید، این احتمال را هم باید در نظر داشته باشید که شاید یک نفر نیز همین نگاه را به شما داشته باشد. همه چیز به دیدگاه مربوط می‌شود.

اگر با دقت به اطرافیان خود دقت کنید، به احتمال خیلی حتی می‌توانید حدس بزنید که چرا افرادی و در چه موضوعاتی به شما حسادت می‌کنند.

از سوی دیگر، خیلی از اوقات فکر می‌کنیم که موفقیت برخی افراد خیلی تصادفی و یا اینکه خیلی ساده بوده است. البته گاهی اوقات واقعاً همین‌طور است و حق داریم.

افراد خیلی زیادی وجود دارند که در خانواده‌ای ثروتمند بزرگ شده‌اند و این پشتوانه مالی به آن‌ها کمک کرده است تا مسیر موفقیت را خیلی راحت‌تر و سریع‌تر بپیمایند. البته ثروت تنها دلیل نیست و خیلی‌ها بنا به دلایل مختلفی ممکن است مسیر آسان‌تری برای رسیدن به موفقیت را طی کرده باشند.

این در حالی است که شما ممکن است تلاش زیادی کرده باشید. ولی هیچ مسیر اختصاصی برای شما وجود ندارد و ناگزیر به انجام برخی کارها، کسب تجربه و آزمون و خط هستید. در واقع، شما باید با روش خودتان به موفقیت برسید و نمی‌توانید از نسخه افراد دیگر استفاده کنید؛ چراکه شاید فرد موفق خاصی در کنار شما وجود ندارد که با استفاده از او مسیر را سریع‌تر طی کنید. بنابراین، به خودتان متذکر شوید که شما نمی‌توانید فرد دیگری باشید. ولی می‌توانید نسخه‌ای بهتر از خودتان باشید از این طریق به خودتان کمک کنید.

۲. ارزیابی مجدد

موفقیت

انجام خودآزمایی و ارزیابی مجدد هرگز ضرر ندارد. آیا در مسیر درستی قرار دارید؟

گاهی اوقات بر اساس یک هوی‌وهوس وارد مسیری می‌شویم و آن‌قدر سرسخت هستیم که نمی‌توانیم آن را رها کنیم، حتی زمانی که دیگر به آن اهمیتی نمی‌دهیم؛ بنابراین، مطمئن شوید که تصمیم خود را بر اساس تفکر، منطق و خودآگاهی می‌گیرید. علاوه بر این، تنها به این خاطر که کاری و یا موفقیت در کاری دشوار است، دست از آن نکشید. از سوی دیگر، اگر احساس می‌کنید این کار برای شما مناسب نیست و آینده‌ای در آن برای خود متصور نیستید، دست از آن بکشید و بی‌دلیل اصرار به انجام نداشته باشید.

۳. از احساس خود کمک بگیرید

اجازه ندهید احساس دوم بودن یا بی‌لیاقتی یا محروم بودن شما را تحت تسلیم قرار دهد. در عوض، از این احساسات به‌عنوان انگیزه‌ای برای کار هوشمندانه‌تر و سخت‌تر و موفقیت استفاده کنید. قبل از عصبانی شدن و یا هر تصمیم عجولانه‌ای گرفتن، کمی صبر کنید و احساسات خود را کنترل کنید. سپس به موضوع به صورت منطقی فکر کرده و تصمیم‌گیری کنید. این را مطمئن باشید که تا به حال هیچ‌کس در همان وهله اول و در ابتدای کار نتوانسته کار و نتیجه‌ای عالی و بی‌نقص را ارائه کند. این موضوع را هم در نظر داشته باشید که اگر کاری بسیار آسان باشد،  هرچقدر هم که بزرگ به نظر برسد، یک دستاورد محسوب نمی‌شود. بنابراین، برای موفقیت و انجام کاری دشوار تمرکز کنید؛ چیزی که بتوان آن را یک دستاورد نامید!

۴. چرا در این مسیر قرار دارید؟

از خودتان بپرسید چرا انجام این کار را شروع کردید؟ اگر برای انجام کاری اشتیاق کافی داشته باشید، فارغ از سختی و آسانی آن، به مسیر خود ادامه خواهی داد. مهم نیست موفقیت چقدر و چند سال طول بکشد، شما راهی پیدا خواهید کرد. همان‌طور که خیلی‌ها می‌گویند،  جزو آن دسته از افرادی نباشید که در دوران پیری و سالمندی،  پشیمان بوده و حسرت می‌خورند که اگر تمایلات و احساسات واقعی خود را دنبال می‌کردند زندگی آن‌ها اکنون به چه شکل می‌توانست باشد.

بنابراین، به خودتان بگویید که قرار است و دوست دارم این کار را انجام دهم و مهم نیست که موفق شده و یا اینکه شکست می‌خورم. مهم این است که تمام تلاش خود را برای موفقیت انجام دهید.

۵. موفقیت برای تمام افراد زمان‌بر است

احتمالاً در رسانه‌های مختلف و یا دوستان و اطرافیان خود با افراد زیادی در ارتباط بوده باشید. همه‌ی آن‌ها لزوماً همیشه موفق نیستند. خیلی از افراد موفق بعد از چندین سال تلاش و فداکاری به اوج خود می‌رسند و قبل از رسیدن به موفقیت،  شکست‌های متعددی را تجربه کرده‌اند. ولی این شکست‌ها هرگز به آن‌ها اجازه نداده است که ناامید شوند.

این یک واقعیت است که افراد بیشتر موفقیت و دستاوردهای خود را عمومی می‌کنند. کمتر فردی در یک رسانه اجتماعی پستی ارسال می‌کند و در آن در مورد تلاش‌ها و شکست‌های خود چیزی را می‌نویسد. ولی از سوی دیگر، احتمال اینکه افراد خبر یک موفقیت و دستاورد حتی کوچک را با اطرافیان خود به اشتراک بگذارند بسیار بالاتر است.

تمام این پست‌ها و اخبار نمایانگر جنبه‌ای از زندگی آن‌ها است که دوست دارند شما ببینی. این واقعاً بی‌انصافی و ظلم به خودتان است که در چنین شرایطی، خود را با دیگران مقایسه کنید. شما در واقع خود را تنها با یک تصویر عمومی از آن‌ها مقایسه می‌کنید؛ تصویری که تنها نمایانگر بخش کوچکی از واقعیت است. اگر زندگی واقعی همین افراد را دنبال کنید، متوجه خواهید شد که شباهت‌های بسیار زیادی با زندگی شما دارند و حتی شاید برخی مشکلات بزرگ‌تری هم داشته باشند.

۶. شما در میان یک مسابقه نیستید

مسیر موفقیت شما به احتمال خیلی زیاد هیچ تضادی با سایر افراد ندارد. این مثال احتمالاً برای خیلی از شما پیش آمده باشد که یا لااقل شنیده باشید که برخی در دوران مدرسه و دانشگاه، برخی از کمک کردن به هم‌کلاسی‌ها و یا به اشتراک گذاشتن جزوات و کتاب‌ها اجتناب می‌کردند. این افراد احتمالاً احساس می‌کنند که موفقیت و کسب نمره بالاتر توسط سایر هم‌کلاسی‌ها در تضاد با منافع شخصی خود آن‌ها است. ولی در واقعیت، این موضوع واقعیت ندارد. تمام افراد در یک محیط آموزشی می‌توانند به‌خوبی آموزش دیده و از مطالب ارائه شده استفاده کنند. هیچ تضاد منافعی (به‌جز در برخی موارد خاص) در این محیط وجود ندارد.

موفقیت

در مثال دیگری، فردی تعریف می‌کرد که در یک آزمون بازیگری شرکت کرده بود. در این محیط، با متقاضی دیگری روبرو می‌شود که سرفه می‌کرد. او مقداری شربت ضد سرفه به همراه داشت و به فرد بیمار می‌دهد. ولی فرد بیمار با کمی ترس و تردید به پیشنهاد او نگاه می‌کند. از آنجایی که قرار است در این آزمون بازیگری تنها یکی از آن‌ها قبول شود،  فردی که سرفه می‌کرد تصور می‌کند که این کمک نیز بی‌دلیل نبوده و این کار ممکن است نوعی توطئه در راستای تضعیف و آسیب رساندن به او باشد.

به جای فکر کردن به این موضوعات و پرداختن به چنین رویکردهایی، روی عملکرد شخصی خودتان تمرکز کنید. البته کمی رقابت می‌تواند به بهبود عملکرد نیز کمک کند. ولی اینکه تمام ماجرا را به عنوان یک رقابت و نوعی مسابقه ببینید، رویکردی کاملاً اشتباه است. چنین رویکردی می‌تواند شما را دلسرد کند. چراکه اگر در این رقابت شکست بخورید، احساس بدی خواهید داشت و سرخورده می‌شوید. این در حالی است که چنین رقابتی از همان ابتدا نباید در ذهن شما شکل می‌گرفت. به عبارت دیگر، موفقیت دیگران به معنای مسدود شدن و یا حتی دشوار شدن مسیر پیشرفت و موفقیت شما نیست. از سوی دیگر، تماشای موفقیت دیگران گاهی اوقات حتی می‌تواند به عنوان یک محرک عمل کرده و انگیزه بیشتری به شما بدهد تا شما هم بتوانید به چنین موفقیت‌هایی دست پیدا کنید.

ایجاد و تصور رقابت ایراد دیگری هم دارد. شاید بعد از شکست دادن رقیب فرضی خود احساس پیروزی کرده و دیگر دست از تلاش بکشید. این در حالی است که شما می‌توانستید بسیار بیشتر پیشرفت کرده و دستاوردهای بیشتری داشته باشید.

اگر کار خارق‌العاده‌ای انجام می‌دهید،  موفق شدن بسیار دشوار خواهد بود. البته این ماهیت کارهای فوق‌العاده است. اگر موفقیت در آن‌ها آسان بود، احتمالاً به آن‌ها یک کار عادی و ساده می‌گفتیم!

بنابراین دفعه بعد که شروع به ایراد گرفتن از ناعادلانه بودن همه چیز کردید، دل ببندید، دوباره تمرکز کنید و سعی کنید کارتان را عالی انجام دهید، هرچقدر هم که می‌خواهد طول بکشد!

منبع: everydaypower



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

یک دیدگاه
  1. karim

    جالب بود

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما
X