۱۰ دلیل محبوبیت فیلم‌های اسلشر؛ چرا این آثار ترسناک خونین را دوست داریم؟

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۸ دقیقه
ژانر اسلشر

محبوب بودن ژانر اسلشر، شاید مبحثی باشد که برای بسیاری از افرادی که طرفدار ژانر وحشت نیستند عجیب به نظر برسد. چرا ما باید فیلمی در ژانر وحشت ببینیم تا قاتل‌هایی را تماشا کنیم که به بدترین شکل شخصیت اصلی‌ها را به قتل می‌رسانند؟ ولی ژانر اسلشر، نکاتی را درون خود دارد که آن را از دیگر زیر ژانر‌های زیرمجموعه‌ی وحشت متمایز می‌کند و آن قوانین این زیر ژانر است. دیدن قاتلین بی‌رحم با ماسک‌های خاص که قربانی‌های خود را دنبال می‌کنند و در اولین فرصت آن‌ها را تکه تکه می‌کنند، خود شامل تعداد زیادی از کلیشه‌های قدیمی و محبوب هستند. کلیشه‌هایی که طرفداران این ژانر برای اتفاق افتادن آن‌ها لحظه شماری می‌کنند. ما قاتل‌هایی مثل جیسون در «جمعه سیزدهم»، فردی کروگر در «کابوس در خیابان الم» و مایکل مایرز در «هالووین» را که جزو برترین شخصیت‌های فیلم‌های ژانر اسلشر هستند را حتی با اینکه که از نظر منطقی نباید وجود داشته باشند را قبول می‌کنیم و طرفداران زیادی در سراسر دنیا این شخصیت‌ها را به صورت جدی دنبال می‌کنند. ولی با وجود کلیشه‌ای بودن این ژانر، چرا اینقدر محبوب است؟ چون قوانین و کلیشه‌های ژانر اسلشر همان چیزی است که آن را از دیگر ژانر‌های وحشت متمایز می‌کند و دانستن این کلیشه‌ها به لذت بردن از اسلشر‌ها کمک بسیاری می‌کند. پس دفعه بعد که به تماشای یک فیلم اسلشر نشستید، به این قوانین همیشگی ژانر دقت کنید تا متوجه بشوید که چرا ما عاشق ژانر اسلشر هستیم.

۱- قاتل‌ها سریع هستند (حتی اگر فقط راه بروند)

سرعت قاتل از دلایل محبوب بودن ژانر اسلشر

یکی از قوانین و دلایل محبوب بودن ژانر اسلشر، این است که شخصیت‌های منفی داستان با سرعت به سمت قربانی خود حرکت نمی‌کنند؛ ولی با این‌حال در بهترین بزنگاه، در نزدیکی قربانی خود ظاهر می‌شوند. بهترین مثال این قانون در فیلم‌های زیر ژانر اسلشر، مایکل مایرز از سری فیلم‌های «هالووین» است. هربار که ما مایکل مایرز را می‌بینیم، به آرامی در حال حرکت است ولی حتی اگه قربانی با تمام قوا در حال دویدن باشد، نمی‌تواند به اندازه کافی از هیولای داستان دور بشود. این موضوع حتی به صورت یک جُک در میان طرفداران ژانر وحشت نیز رواج یافته است. یه نکته جالب که در فیلم «جمعه سیزدهم» ساخته سال ۲۰۰۹ به این ژانر اضافه شده بود، مطرح شدن وجود تونل‌های زیرزمینی بود که جیسون از طریق آن‌ها به همه جا دسترسی داشت و دلیل سرعت جیسون را منطقی می‌کرد. در فیلم‌های اسلشر، قاتل مهم‌ترین شخصیت داستان است و اینکه او تمام مدت تهدیدآمیز باشد یک نکته مهم در زیر ژانر اسلشر است.

۲- بُردِ دروغین

برد دروغین از دلایل محبوب بودن ژانر اسلشر

یکی از نکته‌های مهم فیلم‌های اسلشر، نبوغ قاتل فیلم است. اینکه قاتل داستان علاوه بر بی‌رحمی، قابلیت حقه زدن را نیز داشته باشد، او را ترسناک‌تر از پیش می‌کند و این خود یک دلیل محبوب بودن ژانر اسلشر است. برای مثال، در فیلم «هالووین: بیست سال بعد» مایکل مایرز ماسک خود را بر صورت یک آتش نشان آسیب زده گذاشته و پس از اینکه قهرمان‌ها مرد آتش نشان را می‌کشند، برای یک لحظه خوشحالی می‌کنند؛ تا اینکه متوجه می‌شوند که مایکل مایرز همچنان زنده است و آن‌ها فرد اشتباهی را کشتند. یکی دیگر از نمونه‌های این قانون، در «گردش اشتباه ۴» اتفاق می‌افتد که برادرها یک کیسه بر سر یک مرد زخمی می‌کشند و این باعث حمله شخصیت‌های اصلی به آن مرد می‌شود. برای مدتی شخصیت‌ها از برد خود خوشحالی می‌کنند تا اینکه متوجه می‌شوند که آدم اشتباهی را کشته‌اند.

اکشن فیگور نکا مدل جیسون ورهیز

۳- عوضی‌ها به سزای اعمال خود می‌رسند

سرنوشت شخصیت‌های ژانر اسلشر

فیلم‌های اسلشر همیشه یک شخصیت عوضی دارند که حضورشان به شدت آزار دهنده است. آن‌ها معمولا بقیه گروه را تحقیر می‌کنند و از رفتار‌های زشت خود با دیگران لذت می‌برند با رفتارهای بچه‌گانه، مخاطب را آزار می‌دهند. وقتی ما این شخصیت‌ را در فیلم اسلشر می‌بینیم، می‌دانیم که او به زودی کشته خواهد شد؛ ولی چیزی که باعث محبوبیت این کلیشه می‌شود، این است که این شخصیت معمولا سرنوشتی خیلی دردناک‌تر و وحشتناک‌تر از تمام دیگر شخصیت‌ها دارد. مرگی وحشتناک که بخاطر رفتار او، به مخاطب ژانر اسلشر احساس خیلی خوبی می‌دهد.

۴- جدا شدن شخصیت‌ها

محبوب بودن ژانر اسلشر در لحظه جدا شدن

یکی از عجیب‌ترین کلیشه‌های ژانر اسلشر که حتی به موضوعی طنز در سال‌های اخیر تبدیل شده، جدا شدن شخصیت‌ها از یکدیگر برای تحقیق کردن است؛ حتی با اینکه می‌دانند یک قاتل به دنبال آن‌ها است. این قانون زیر ژانر اسلشر اولین بار در انیمیشن «اسکوبی دو» به محبوبیت رسید. انیمیشنی که شخصیت‌های اصلی مدام برای تحقیقات از یکدیگر جدا می‌شدند. این جمله معروف که «از هم جدا بشیم و دنبال سرنخ بگردیم» یکی از جمله‌هایی است که مدام در این فیلم‌ها تکرار می‌شود. جدا شدن شخصیت‌ها شاید غیرمنطقی‌ترین تصمیم در لحظه است، ولی این کلیشه‌ی عجیب تبدیل به دلیلی برای محبوبیت ژانر اسلشر شده است که بسیاری از بسیاری از طرفداران پروپاقرص این ژانر با دیدن این تصمیم حرص می‌خورند و بسیاری نیز می‌خندند.

اکشن فیگور نکا مدل عروسک چاکی

۵- بازگشت از مرگ

بازگشت جیسون

یکی از دلایل محبوب بودن ژانر اسلشر، این است که قاتل داستان هیچوقت کاملا نمرده است. شخصیت‌های اصلی مدام در طول سری فیلم‌ها، این قاتلین بی‌رحم را می‌کشند ولی در قسمت بعدی، معمولا هم با دلایلی ماوراءالطبیعه، دوباره سروکله قاتل بی‌رحم پیدا می‌شود. دلیل به وجود آمدن این کلیشه در زیر ژانر اسلشر، این است که طرفداران درخواست قسمت‌های بعدی را می‌کردند و نویسندگان این ژانر، برای نوشتن بخش بعدی نیاز به دلایلی برای برگرداندن شخصیت قاتل محبوب داشتند و در طول زمان این تبدیل به یک قانون ثابت در این ژانر شده است. برای مثال برای بازگشت مایکل مایرز از سری فیلم‌های «هالووین» مطرح شده که او تحت تاثیر یک فرقه شیطانی است و جیسون از سری فیلم‌های «جمعه سیزدهم» به دلیل تاثیرات جادوی بازگشت مردگان مدام به زندگی باز می‌گردد.

۶- گناه به مثابه مرگ است

محبوب بودن ژانر اسلشر، گناهکار تقاص میدهد

یکی دیگر از قوانین این ژانر، این است که اگر شخصیت‌های داستان گناهی مرتکب شوند، به طور قطع توسط قاتل به قتل خواهند رسید. استفاده از مواد مخدر، روابط نامشروع و هرگونه رفتار ضد اجتماعی، یک دلیل قطعی برای مرگ شخصیت‌ها در طول داستان خواهد بود. این قانون بیشتر در فیلم‌های ژانر اسلشری که در جنگل و موقعیت‌های کمپ کردن اتفاق می‌افتد استفاده می‌شود. این رفتارها همیشه راه خوبی برای حدس زدن است که کدام شخصیت‌ها زودتر از بقیه کشته خواهند شد و این حدس و گمان‌ها، یکی دیگر از دلایل محبوب بودن ژانر اسلشر است.

اکشن فیگور نکا مدل فردی

۷- باید به حرف آن یک نفر گوش می‌دادند

مرد هشدار دهنده

در ابتدای تمام فیلم‌های ژانر اسلشر، معمولا یک شخصیت محلی قدیمی حضور دارد که در همان ابتدا به شخصیت‌های داستان هشدار می‌دهد که اگر به مسیر خود ادامه دهند، حتما کشته خواهند شد؛ و نیاز به گفتن نیست که هیچ وقت، هیچ یک از شخصیت‌ها به حرف او گوش نخواهند کرد. این شخصیت‌ کلیشه‌ای به این دلیل آن‌جاست که یک راه فرار برای شخصیت‌ها از همان ابتدا باز کند و طرفداران می‌دانند که به هشدار مورد نظر به راحتی بی‌توجهی خواهد شد و در ادامه فیلم باعث حرص خوردن از دست شخصیت‌ها می‌شود که خود از دلایل محبوبیت این ژانر است.

۸- تناقض آخرین جمله‌ی پیش از مرگ

تناقص آخرین جمله از دلایل محبوب بودن ژانر اسلشر

همانطور که تا الان متوجه شدید، دلیل محبوب بودن ژانر اسلشر، فقط مربوط به ترسناک بودن آن نیست. بلکه لحظات کمدی (و لحظاتی که کمدی نیستند ولی در چشم مخاطب خنده‌دار به نظر می‌آیند) از قوانین همیشگی این ژانر است. یکی از اتفاقات خنده‌دار در این فیلم‌ها، آخرین جمله شخصیت‌ها پیش از مردن است. در فیلم «جیغ»، شخصیت رندی مستقیما به این کلیشه اشاره می‌کند و می‌گوید گفتن جمله‌ی “الان برمی‌گردم” به این معنی است که شخص دیگر باز نخواهد گشت. این موضوع یکی از جذاب‌ترین نکات فیلم‌های ژانر اسلشر است که معمولا مخاطبان با حدس و گمان در مورد اینکه آیا آخرین جمله‌ی گفته شده، چگونه قرار است با تناقضی مرگبار و سرنوشت شخصیت ترکیب شود، به وجد می‌آیند. برای مثال در فیلم «جمعه سیزدهم»، جولیس در مقابل جیسون، هیولای فیلم، می‌ایستد و شروع به مقاومت می‌کند. جمله‌‌ای که جولیس به زبان می‌آورد این است که “تمام قدرتت رو نشونم بده” تا جیسون را به چالش بکشد و او را تهدید نیز کرده باشد؛ که در جواب جیسون با یک مشت ساده، سر جولیس را از بدن جدا می‌کند! وجود همچین لحظاتی است که باعث شده «جمعه سیزدهم» جزو برترین آثار تاریخ سینمای اسلشر بشود.

۹- خردمندی یک شخصیت احمق

شخصیت ساده ولی عاقل

یکی از جذاب‌ترین شخصیت‌های فیلم‌های زیر ژانر اسلشر، حضور شخصیتی ساده لوح است که در تناقضی عجیب بیشتر از دیگر شخصیت‌ها منطقی و عاقل است! این کلیشه‌ی فیلم‌های اسلشر نیز از انیمیشن «اسکوبی دو» به ارث برده شده. شخصیت شگی راجرز در «اسکوبی دو» یک نمونه خوب از شخصیت‌های این فیلم‌ها است. این شخصیت معمولا محبوب‌ترین شخصیت در میان طرفداران این ژانر است؛ حتی بعضی آن را از آخرین شخصیتی که زنده می‌ماند نیز بیشتر دوست دارند و تشویق می‌کنند. شخصیت رندی در سری فیلم‌های «جیغ» نیز در همین دسته است؛ با اینکه کسی بخاطر مدل رفتار و افکار این شخصیت به او اهمیت نمی‌دهد، منطقی‌ترین و درست‌ترین حرف‌ها از زبان او گفته می‌شود.

فلش مموری دایا دیتا طرح جیسون مدل PF1048-USB3 ظرفیت 128 گیگابایت

۱۰- ترس غیرمنتظره‌ی نهایی

آخرین ترساندن

طی سال‌ها آزمون و خطا در این ژانر، کارگردان‌ها به درجه بالایی از مهارت در اینکه مخاطبان خود را در یک لحظه‌ به احساس آرامش برسانند و در اوج این آرامش، مخاطب را بترسانند، رسیده‌اند؛ و مشهودترین مثال در آخرین ترس فیلم‌های زیر ژانر اسلشر است. وقتی شخصیت اصلی تصور می‌کند که بالاخره بر شر پیروز شده و در حال استراحتی موقت است، قاتل یک بار دیگر هم شخصیت اصلی را می‌ترساند تا در آخرین لحظه، مخاطب وفادار خود را با یک ترس نهایی رها کند. این موضوع انواع مختلفی دارد. بعضی قاتل‌ها در آخرین لحظه بر شخصیت اصلی پیروز می‌شوند، بعضی‌ها صرفا برای ترساندن مخاطب خود هستند و بعضی موضوعی حل نشده را نشان می‌دهند تا مخاطب خود برای قسمت بعدی از سری مجموعه فیلم منتظر بگذارد.

تمام این‌ها دلیل‌های محکم برای محبوب بودن ژانر اسلشر هستند که باعث شده که سالیان سال به تماشای این فیلم‌ها بنشینیم و با وجود تمام این کلیشه‌ها، باز هم از قاتلین محبوب داستان‌ها بترسیم و آن‌ها را دنبال کنیم.

اکشن فیگور نکا مدل Jason Voorhees VII

منبع: CBR



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما
X