چرا مارول مجموعه‌ی «مردان ایکس: ۹۷» را پیش از «مرد عنکبوتی» احیا کرده است؟

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۲۱ دقیقه
مجموعه‌ مردان ایکس: ۹۷

مجموعه‌ی انیمیشنی «مردان ایکس» و «مرد عنکبوتی» بین بچه‌های دهه‌ی نود میلادی بسیار محبوب بودند؛ اما به نظر می‌رسد سیاست عجیب استودیوی مارول بازگشت «مردان ایکس» را آسان‌تر کرده است. تا اینجای کار «مردان ایکس: ۹۷» (X-Men ’97) ثابت کرده که احیای قابل قبولی برای طرفداران بوده است. برای بسیاری از بچه‌های دهه‌ی نود، این مجموعه‌ی انیمیشنی اولین مواجهه‌ی آن‌ها با مردان ایکس در فرهنگ عامه بود و با توجه به موفقیت مجموعه‌ی جدید، آن دسته از بچه‌هایی که اکنون دیگر بزرگ شده‌اند، نقش مهمی در موفقیت اخیر آن در دیزنی پلاس داشته‌اند. همانطور که «مردان ایکس: ۹۷» یک بار دیگر ثابت می‌کند که نوستالژی هنوز هم برگ برنده را در سینما و تلویزیون امروز بازی می‌کند، سخت است که آرزوی احیای یک نمایش دیگر برای بچه‌ها و بزرگسالان طرفدار مارول را نداشته باشیم، یعنی مجموعه‌ی انیمیشنی مرد عنکبوتی. علاوه بر مردان ایکس، شاید بتوان گفت مرد عنکبوتی نقش مهم‌تری در افزایش محبوبیت مارول در فرهنگ عامه داشته است. در حالی که احیای انیمیشن مرد عنکبوتی در مرحله بعدی به نظر عاقلانه‌ترین تصمیم برای این استودیو خواهد بود، اما می‌توان متوجه شد که چرا مارول ابتدا مجموعه‌ی مردان ایکس را برای احیا انتخاب کرده است.

مجموعه‌ی انیمیشنی تازه‌ی «مردان ایکس: ۹۷» در دیزنی‌پلاس بازگشتی به روزهایی است که اقتباس‌های کمیک می‌توانستند به جای آنکه با اهداف فرنچایزهای عظیم و دنیاهای سینمایی ساخته شوند، تنها بر داستان‌های خودشان تمرکز کنند. کاراکترهای دنیای مردان ایکس، به جز چند حضور کوتاه در فیلم‌های اخیر دنیای سینمایی مارول جایی نداشته‌اند و غیبت آن‌ها بسیاری از طرفداران این کاراکترها را آزرده‌خاطر کرده است. این قضیه به لطف سال‌ها دعوای حقوقی بین شرکت فاکس و دیزنی اتفاق افتاده بود. فاکس که قبلا حقوق شخصیت‌های مردان ایکس را در اختیار داشت، مانع از حضور این کاراکترها در فیلم‌های مارول می‌شد. با توجه به محبوبیت عظیم مردان ایکس، عجیب بود که کاراکترهای این دنیا سال‌ها در دنیای سینمایی مارول هیچ جایی نداشتند. مجموعه‌ی انیمیشنی «مردان ایکس: ۹۷» یکی از آن برنامه‌های مهمی بود که در رونق فیلم‌ها و سریال‌های کمیک نقش بزرگی داشت؛ رونقی که بالاخره به ساخت دنیای سینمایی مارول منجر شد. پس از تقریبا سی سال، این سریال به دیزنی‌پلاس آمده تا داستان‌های تازه‌ای تعریف کرده و در عین حال، حس نوستالژی را نیز حفظ می‌کند. «مردان ایکس: ۹۷» مجموعه‌ی انیمیشنی است که شخصیت‌های مردان ایکس را به مهم‌ترین نمادهای مارول در دهه‌ی نود میلادی تبدیل کرد و استحقاق آن را داشت که بالاخره پس از سال‌ها داستان جهش‌یافته‌های کارتونی پرماجرایش را از سر بگیرد.

تا پیش از آنکه «مردان ایکس: ۹۷» در پاییز ۱۹۹۲ میلادی از شبکه‌ی فاکس کیدز پخش شود، هیچ چیز شبیه به این مجموعه‌ی انیمیشنی در تلویزیون وجود نداشت. این همان سریالی است که نسلی تازه از بچه‌های دهه‌ی نود را با پروفسور چارلز اگزاویر و توانایی‌های تلپاتیک او آشنا کرد. پس از پنج فصل و با الهام از داستان‌های کمیک مثل «حماسه ققنوس تاریک» (he Dark Phoenix Saga) و «روزهای گذشته آینده» (Days of Future Past) این مجموعه‌ی انیمیشنی حسابی میان طرفداران پروپاقرص کمیک‌های مارول سروصدا کرد و در آخر سریال نیز پروفسور اگزاویر شاگردانش را به حال خود می‌گذارد تا برای سرنوشت خودشان تصمیم بگیرند. چندی از قوی‌ترین ابرقهرمان‌های دنیای کمیک‌ها در تعیین این سرنوشت نقشی اساسی بازی می‌کردند؛ مثل سایکلاپس (ری چیپس)، جین گری (جنیفر هیل)، استورم (الیسون سیلی اسمیت) و روگ (النور ژان) که بارها بشریت را از دست تهدیداتی مثل مگنیتو (متیو واترسون) نجات دادند. داستان مجموعه‌ی انیمیشنی «مردان ایکس: ۹۷» اما در نقطه‌ی جالبی از زندگی این کاراکترها قرار می‌گیرد؛ جایی که شخصیت‌ها به تدریج از قالب قهرمان‌ها خارج شده‌اند و در اندیشه‌ی عموم مردم وجهه‌ی منفی پیدا کرده‌اند. سازمان ملل نیز می‌خواهد پروژه‌ای را پیگیری کند که به برچیده شدن قهرمان‌های جهش‌یافته و شکار آن‌ها می‌انجامد.

اگرچه داستان این مجموعه‌ی تازه در ادامه‌ی داستان سریال انیمیشنی اصلی است، اما «مردان ایکس: ۹۷» با معرفی شخصیت‌های جدید نشان می‌دهد که می‌خواهد مسیر مجموعه‌ی قدیمی را به سمت و سویی تازه ببرد. از جمله‌ی این شخصیت‌ها می‌توان به روبرتو دا کوستا (گوی آگوستینی) اشاره کرد؛ یک جوان برزیلی جهش‌یافته با نیروی خورشید که نقشی مشابه جوبیلی در کارتون اصلی را بازی می‌کند. این کاراکترهای جدید به مخاطبان تازه‌وارد نیز کمک می‌کند تا راحت‌تر به داستان آن خو بگیرند و از این رو می‌توان گفت «مردان ایکس: ۹۷» فقط برای مخاطبان بزرگسال‌تر ساخته نشده. در مجموعه‌ی اصلی جوبیلی نوجوانی بود که از دست ربات‌های قاتل فرار می‌کرد و در میان مردان ایکس خانواده‌ی تازه‌ای یافت. در اینجا حالا جوبیلی یکی از مردان ایکس است که روبرتو را از دست یک گروه شبه‌نظامی ضدجهش‌یافته‌ها نجات می‌دهد و روبرتو را به مقر مرکزی مردان ایکس می‌برد که مدرسه‌ای در شمال نیویورک است.

در ابتدا «مردان ایکس: ۹۷» از روبرتو استفاده می‌کند تا بینندگان تازه شخصیت‌های قدیمی‌تری مثل بیشاپ مسافر زمان (آیزاک رابینسون اسمیت) را معرفی کند، اما این مجموعه‌ی انیمیشنی از این فراتر می‌رود و وارد درام جذابی می‌شود که بین شخصیت‌های قدیمی‌تر تیم در جریان است. ظاهرا پروفسور اگزاویر مرده و حالا سایکلاپس مسئولیت رهبری مردان ایکس را عهده‌دار شده که با باز شدن پای یک نوزاد به ماجرا، داستان را پیچیده‌تر از پیش می‌کند. به خاطر این نوزاد، جین اولویت‌های تازه‌ای پیدا کرده و در عین حال، احساسات عمیقی هم برای ولورین دارد و در مقابل، مرگ اگزاویر این احساس را به جین داده که شاید وقت آن است تا او هم از مردان ایکس خداحافظی کند. دو اپیزود ابتدایی سریال که توسط بو دمیو نوشته شده است (مدیر اجرایی برنامه که به سرعت اخراج شد)، با داستان کلاسیکی از مردان ایکس شروع می‌کند و نشان می‌دهد چگونه لحظات آرام برای جهش‌یافته‌های این تیم می‌توانند به سرعت از این رو به آن رو شوند. اگر چند کمیک درست‌ودرمان مارول را خوانده باشید می‌دانید که استفاده از شخصیت قهرمانان برای به تصویر کشیدن موضوعات امروزی چیز تازه‌ای نیست. روشی که «مردان ایکس: ۹۷» برای بازگو کردن روایت خود اتخاذ کرده است داستانی را به تصویر می‌کشد که با تبعیض‌های نژادی در دنیای امروز مطابقت پیدا می‌کنند. البته طی سال‌های اخیر مارول به طور ویژه از صحبت درباره‌ی مسائل جدی‌تر مثل نژادپرستی دوری کرده و به سختی می‌توانید اشاراتی از این قبیل را در فیلم‌های لایواکشن محبوب دنیای سینمایی مارول پیدا کنید؛ برای همین است که استعاره‌ها و کنایه‌های موجود در «مردان ایکس: ۹۷» که به طور صریح و مکرر به مسائل امروزی می‌پردازد تا به این اندازه اهمیت دارند.

در دنیای مجموعه‌ی انیمیشنی «مردان ایکس: ۹۷» شرورها، جهش‌یافته‌ها و انسان‌ها را به طور همزمان تهدید می‌کنند و این سریال از شخصیت‌هایی بهره می‌گیرد که نتیجه‌ی رویکردهای افراطی را نشان می‌دهند. یکی از آن‌ها هنری گیریچ (تاد هابرکورن) است که مدارا را مساوی نابودی می‌داند. این شخصیت و اقدامات او به خوبی نشان می‌دهند که چگونه اقدامات تروریستی و نژادپرستانه محصول ذهن‌های کوچکی هستند که جامعه را کنترل می‌کنند. مگنیتو که به نوبه‌ی خود یک ابرشرور بسیار قوی به حساب می‌آید، در به تصویر کشیدن این ایده‌ی مهم نقشی اساسی دارد و در زندگی مردان ایکس حضوری پررنگ‌تر و متفاوت پیدا کرده است. «مردان ایکس: ۹۷» شخصیت مگنیتو را به عنوان مردی پیچیده توصیف می‌کند که اقدامات گذشته‌اش تلاشی برای بهبود آینده بوده و حالا با گذشت زمان پخته‌تر شده است.

با تمام این اوصاف، اگر پیش از این مجموعه‌ی انیمیشنی اصلی را دیده باشید، کمک می‌کند که «مردان ایکس: ۹۷» برایتان مثل یک نمایش آشنا و صمیمی به نظر برسد. درست است که ایده‌های قوی در داستان این سریال تازه وجود دارند، اما همچنان این یک مجموعه برای مخاطبان از گروه‌های سنی مختلف است که حتی می‌تواند شما را بخنداند و سرگرم کند. «مردان ایکس: ۹۷» به اندازه‌ی نمایش اصلی جذابیت دارد و موسیقی تم اصلی آن نیز، که توسط برادران نیوتن ساخته شده، همان حس و حال مجموعه‌های انیمیشنی پرزرق و برق قدیم را القا می‌کند. صحنه‌های اکشنی که در آن سایکلاپس و تیم او از قدرت‌های خارق‌العاده‌ی خود علیه دشمنانشان استفاده می‌کنند همان جایی است که مجموعه به اوج زیبایی بصری خود می‌رسد. طراحی‌های انیمیشن به طور آشکار از مجموعه‌ی اصلی الهام گرفته‌اند که حس نوستالژی را تقویت می‌کند. جزئیات زیاد، پس‌زمینه‌های دقیق و نورپردازی طبیعی‌تر از ویژگی‌های این مجموعه‌ی انیمیشنی تازه هستند که البته از ویژگی کارتونی «مردان ایکس: ۹۷» می‌کاهد. جریان سریال جدید نیز با مجموعه‌ی اصلی تفاوت دارد. یک دلیل آن به فرمت تازه‌ی انیمیشن بازمی‌گردد که دیگر با ذهنیت پخش آگهی‌های بازرگانی در وسط برنامه ساخته نشده است و فصل اول آن تنها ده اپیزود دارد. مجموعه‌ی انیمیشنی اصلی با سرعتی تند و کمیک‌گونه داستان را پیش می‌برد، در مقایسه اما «مردان ایکس: ۹۷» چالش‌های روایی خود را به آرامی مزه‌مزه می‌کند.

به نظر می‌رسد که مارول این مجموعه را به حال خود گذاشته تا آنطور که باید و شاید داستان را پیش ببرد؛ به جای آنکه بخواهد با ذهنیت گنجاندن آن در یک دنیای سینمایی بزرگتر خودش را سرگرم کند. «مردان ایکس: ۹۷» نشان می‌دهد که مارول می‌خواهد با استفاده از عنصر نوستالژی، انرژی که مدت‌هاست از فیلم‌هایش رفته به برنامه‌هایش بازگردانده و مخاطبان قدیمی‌تر را نیز راضی نگه دارد؛ البته نه همه‌ی آن‌ها را.

مشخصا طرفداران مرد عنبکوتی از ایده‌ی بازگشت مجموعه‌ی انیمیشنی مردان ایکس پیش از سریال مرد عنکبوتی آنقدرها خوشحال نشده‌اند؛ زیرا این احتمال احیای مجموعه‌ی مرد عنکبوتی را کاهش می‌دهد یا حداقل ایده‌ی ساختش را به تعویق می‌اندازد. بااینکه هر دو مجموعه در دوران رنسانس کارتون‌های ابرقهرمانی در دهه ۱۹۹۰ نقش‌های محوری ایفا کردند، اما سریال مرد عنبکوتی طرفداران دوآتشه‌ای داشت که برای معرفی مخاطبان گسترده‌تری به جهان‌های موازی، قوس‌های شخصیت‌ها و خطوط داستانی پیچیده‌ی مارول بنیادی بود. مرد عنکبوتی چالش‌های ایجاد تعادل بین زندگی یک پسر جوان و مسئولیت‌های ابرقهرمانی را به تصویر می‌کشید که آن را برای مخاطبان جوان‌تر قابل ارتباط می‌کرد؛ در حالی که مردان ایکس به خاطر مضامین بالغ‌تر خود مثل عدالت اجتماعی و تبعیض‌ها قابل توجه بود. با تمام این اوصاف اما به نظر می‌رسد استراتژی دنیای سینمایی مارول و دیزنی بیشتر به سمت حقوقی ماجرا کار دارد تا خواست طرفداران.

مارول با احیای مجموعه‌ی «مردان ایکس: ۹۷» چه استراتژی را دنبال می‌کند؟

انیمیشن سریالی مردان ایکس: ۹۷

احیای مجموعه‌ی انیمیشنی سابق در مقابل «مردان ایکس: ۹۷» چندین هدف اساسی را دنبال می‌کند: از آنجایی که پس از خرید فاکس از سوی دیزنی دیگر مالکیت شخصیت‌های مردان ایکس به دست دیزنی افتاده است، این شرکت می‌خواهد جهان جهش‌یافته‌ها را با دنیای کاراکترهای خود بیامیزد و از این رو معرفی مجدد مردان ایکس در قالب احیای یک مجموعه‌ی کلاسیک محبوب می‌تواند راه خوبی برای معرفی آن به نسل تازه‌ی مخاطبان مارول باشد و برای مخاطبان بزرگتر نیز یک نوستالژی عمیق است که طرفداران قدیمی را دوباره به سمت سریال جذب می‌کند.

خطر تکیه بر نوستالژی در هنگام ساختن یک مجموعه‌ی تلویزیونی یا فیلم در آن است که داستان بیش از حد به داستان اصلی متکی باشد و موضوع برنامه‌ی جدید را بی‌خاصیت جلوه دهد. همچنین تمام عناصری که در کنار هم قرار می‌گیرند تا یک برنامه‌ی متمایز و تازه ساخته شود نیازمند فاصله گرفتن نسبی از نوستالژی است. استفاده‌ی افراطی از این ویژگی می‌تواند شخصیت‌ها و داستان‌ها را به سمت کلیشه‌ها سوق دهد، مثل آخرین فیلم ایندیانا جونز، یا ضرب‌آهنگ آن را به سمت و سویی ببرد که دیگر ردی از داستان تازه در آن باقی نمی‌ماند، مثل بازسازی تازه‌ی مجموعه‌ی «آواتار: آخرین بادافزار» در قالب لایواکشن. اما یک دز به اندازه از نوستالژی می‌تواند چیز خوبی باشد، همانطور که این قضیه در مورد «مردان ایکس: ۹۷» صدق می‌کند. از جنبه‌ی فنی، این مجموعه‌ی تازه از فناوری انیمیشن مدرن استفاده می‌کند تا به‌روزرسانی روان‌تر و از نظر بصری جسورانه‌تری در مقایسه با سبک کتاب‌های مصور داشته باشد؛ خلاف مجموعه‌ی اصلی که با استفاده از رنگ‌های روشن و حرکت‌های سریع می‌خواست خود را هر چه بیشتر به حال‌وهوای کمیک‌ها نزدیک کند. «مردان ایکس: ۹۷» از لحاظ هنری یادآور نمایش‌هایی مانند «جی‌آی جو» (GI Joe) و سری انیمیشنی «تبدیل‌شوندگان» (Transformers) است که در دهه ۱۹۸۰ پخش می‌شد. همچنین دیدن بازگشت صداپیشگان سری اصلی، از جمله کتل جی. داد، جنیفر هیل، لنور زان، سیلی اسمیت و جرج بوزا که نقش‌های خود را تکرار می‌کنند جذابیت سریال تازه را بالاتر برده است. «مردان ایکس: ۹۷» موفق می شود از نوستالژی به عنوان ویژگی مهمی برای مخاطب استفاده کند تا با این روایت جدید از داستان کنار بیاید.

همچنین در بازار رقابتی شدید دنیای پخش آنلاین، محتوای انحصاری است که حرف اول را می‌زند. دیزنی‌پلاس هم به دنبال متمایز کردن خود از طریق ترکیبی از محتوای جدید و احیای آثار کلاسیک محبوب است؛ از آن رو که احیای «مردان ایکس: ۹۷» نه تنها عنصر نوستالژی را تشدید می‌کند، بلکه نویدبخش داستان‌های جدیدی است که پلتفرم را پویا و جذاب نگه می‌دارد. این یک محرک اثبات شده برای جذب و حفظ مشترکین و در نهایت دلیل قانع کننده‌ای برای طرفداران سری اصلی برای پیوستن به دیزنی‌پلاس است. در این نیز شکی نداریم که دیزنی پیش از پیشبرد هر پروژه‌ای مطالعات گسترده‌ای روی بازار و مخاطبان انجام می‌دهد و با نیازسنجی بازار روی چیزهایی سرمایه‌گذاری می‌کند که می‌داند علایق و گرایشات بینندگان را ارضا و در نهایت سود خود شرکت را هم تضمین می‌کنند. شکست‌های اخیر مارول نیز نشان می‌دهد این شرکت می‌خواهد با تکیه بر مجموعه‌های آشنا خود را از منجلابی که در آن گیر افتاده نجات دهد. «جاودانگان» (Eternals) این مشکل را داشت که می‌خواست یک داستان کاملا جدید تعریف کند، یک دنیا با عناصر تازه‌اش را به مخاطب نشان دهد، ماجرای ده قهرمان تازه را دنبال کند و اتفاقا می‌خواست همه‌ی این کارها را در طول مدت یک فیلم واحد انجام دهد. فیلم «مارول‌ها» (The Marvels) هم با اینکه شخصیت‌هایی آشنا مثل کاپیتان مارول، خانم مارول و وانداویژن را گرد هم آورد، اما برای فهمیدن داستانش باید حداقل یک فیلم دیگر و چندین مجموعه‌ی تلویزیونی کامل را می‌دید تا پیشینه‌ی شخصیت‌ها را درک می‌کردید. در دنیای سینمایی مارول که بیش از ۳۳ فیلم و ۱۱ مجموعه‌ی تلویزیونی آن روی دیزنی‌پلاس وجود دارد، پس‌زمینه‌های داستانی به بخشی مهم و در عین حال ترسناک برای نمایش‌های تازه تبدیل می‌شوند.

با مجموعه‌ی انیمیشنی «مردان ایکس: ۹۷» اما متوجه خواهید شد که داستان چندان به پنج فصل قبل متکی نیست و بینندگان لازم نیست بنشینند و از ابتدا تمام مجموعه‌ی قدیمی را تماشا کنند. این مجموعه بیش از هر چیز بر آگاهی عمومی طرفداران مارول از شخصیت‌ها و دنیای مردان ایکس متکی است که طی سی سال کتاب‌های مصور و فیلم‌های لایواکشن برای پر کردن شکاف‌های داستانی و پیشینه‌ی شخصیت‌ها کفایت می‌کند. مکس کوویل، منتقد سینما و روزنامه‌نگار درباره‌ی «مردان ایکس: ۹۷» گفته است: «عناصر زیادی وجود دارد که دیزنی و مارول برای احیای خود در میدان رقابت نمایش‌ها بر آن‌ها تأکید کرده‌اند؛ از صداپیشگان قدیمی بگیر تا وفاداری به تکنیک‌های انیمیشن آن دوره و آهنگ تم نمادین سریال»؛ اما فراتر از همه‌ی این‌ها، تماشای دوباره این شخصیت‌های خاطره انگیز در تعامل با یکدیگر است که ذهن مخاطب را اقناع می‌کند. به طور خاص در اپیزود دوم، با پرداختن به تاریخچه و زمینه‌ی پیچیده‌ی داستان مردان ایکس برای مخاطبان جدیدتر، نویسندگان بر روی شکستن کلیشه‌ها و داستان‌سرایی جدید تمرکز می‌کنند و زمان بیشتری برای توسعه‌ی شخصیت‌ها، به ویژه مگنیتو اختصاص می‌دهند که در مسیر تبدیل شدن به یک ابرشرور واقعی قرار دارد. کوویل می‌افزاید: «مجموعه‌ی انیمیشنی «مردان ایکس: ۹۷» به خوبی نشان می‌دهد که بهترین لحظات این سریال تنها به سکانس‌های اکشن دیوانه‌وارش خلاصه نمی‌شوند؛ بلکه در لحظات صمیمی‌تری، مثل گفتگوی جین گری و استورم وجود دارد که درباره‌ی نگرانی‌های خود از آینده صحبت می‌کنند. این قلب مردان ایکس است که موجب شد احیای این مجموعه سال‌ها بعد جواب بدهد.» شاید اما مهم‌ترین دلیلی که باعث شده دیزنی برای احیای «مردان ایکس: ۹۷» پیش از مجموعه‌ی انیمیشنی مرد عنکبوتی اقدام کند به مسائل حقوقی این شرکت و قراردادهایش با شرکت سونی بازگردد که در ادامه به سراغش می‌رویم.

مجموعه‌ی انیمیشنی «مردان ایکس: ۹۷» در همان دنیای مرد عنکبوتی اتفاق می‌افتد

مردان ایکس: ۹۷

انیمیشن مرد عنکبوتی حدود دو سال پس از «مردان ایکس: ۹۷» در همان شبکه یعنی Fox Kids پخش شد. این مجموعه از ۱۹۹۴ تا ۱۹۹۸ میلادی طی ۶۵ اپیزود داستان پیتر پارکر (با صداپیشگی کریستوفر دانیل بارنز)، دانشجوی دانشگاه امپایر استیت را دنبال می‌کند که می‌خواهد زندگی روزمره‌ی خود را با مسئولیت‌های شخصی‌اش و وجه پنهان خود به عنوان یک ابرقهرمان هماهنگ کند.

این مجموعه‌ی انیمیشنی پنج فصلی پیتر را به تصویر می‌کشد که سر کار می‌رود و روابط عاشقانه‌ای با مری جین واتسون (با صداپیشگی ساراتوگا بالانتین) دارد. همه‌ی این‌ها هم در حالی است که پیتر در اوقات فراغت خود با گروهی از شرورهای سرکش مواجه می‌شود که از کینگ‌پین (راسکولی براون)، هابگابلین (مارک همیل) و گابلین سبز (نیل راس) را شامل می‌شوند. این مجموعه‌ی انیمیشنی هوشمندانه داستان‌هایی را از کمیک‌های مرد عنکبوتی اقتباس کرده که محتوای بزرگسالانه‌تری دارند و در عین حال، وزن عاطفی خود را حفظ کرده و همچنان برای کودکان نیز مناسب هستند.

ما همچنین در طول سریال متوجه می‌شویم که مجموعه‌ی مرد عنکبوتی در همان جهان مجموعه‌ی انیمیشنی «مردان ایکس: ۹۷» اتفاق می‌افتد که ارتباط محکمی با این نمایش موفق ایجاد می‌کند. متأسفانه، زمانی که سریال مرد عنکبوتی به پایان رسید، خط داستانی آن نیز ناتمام ماند و مری جین واتسون در دنیاهای موازی سرگردان شده بود. با توجه به این پایان‌بندی نصفه‌ونیمه، به نظر منطقی‌تر بود که مارول احیای این انیمیشن را جلوتر بیندازد؛ اما با انتشار «مردان ایکس: ۹۷» به نظر می‌رسد گفتن این کار آسان‌تر از عمل به آن باشد.

احیای مجموعه‌ی مردان عنکبوتی به خاطر مسائل حقوقی دشوارتر است

مجموعه‌ی انیمیشنی مرد عنکبوتی

دیزنی‌پلاس در حال حاضر یک مجموعه‌ی انیمیشنی برای مرد عنکبوتی در دست ساخت دارد که تحت عنوان «مرد عنکبوتی: سال اول» (Spider-Man: Freshman Year) منتشر خواهد شد. داستان این سریال در دنیای سینمایی مارول اتفاق می‌افتد و به عنوان پیش‌درآمدی برای فیلم‌های «کاپیتان امریکا: جنگ داخلی» (Captain America: Civil War) و «مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه» (Spider-Man: Homecoming) عمل می‌کند که سال‌های آغازین پیتر پارکر به عنوان مرد عنکبوتی را نشان می‌دهد.

دلیل اینکه مجموعه‌ی انیمیشنی مرد عنکبوتی پیش از این توسط دیزنی‌پلاس اقتباس نشده بود به یک سری مسائل حقوقی بازمی‌گردد. سونی استودیویی است که حقوق مربوط به سریال تلویزیونی «مرد عنکبوتی: مجموعه‌ی انیمیشنی جدید» (Spider-Man: The New Animated Series) را در اختیار دارد؛ مجموعه‌ای که در سال ۲۰۰۳ میلادی پخش شد و ۱۳ قسمت داشت. علاوه بر این، حقوق مجموعه‌ی ۲۶ قسمتی مرد عنکبوتی که تحت عنوان «مرد عنکبوتی شگفت‌انگیز» (The Spectacular Spider-Man) در سال ۲۰۰۸ منتشر شد نیز به شرکت سونی تعلق دارد. یک نسخه‌ی فاش‌شده از قرارداد مرد عنکبوتی سونی کمی بیشتر قضیه را باز می‌کند. در این سند می‌خوانیم که سونی حقوق انحصاری استفاده از شخصیت مرد عنکبوتی را دارد که می‌تواند برای توسعه و تولید فیلم‌های سینمایی یا انیمیشنی، سریال‌های تلویزیونی و مجموعه‌های انیمیشنی با اپیزودهای طولانی‌تر از ۴۴ دقیقه از آن کاراکتر استفاده کند.

سوال اینجاست که اگر دیزنی‌پلاس می‌تواند مجموعه‌ی انیمیشنی مرد عنکبوتی را روی پتلفرم خود نمایش دهد، چرا نمی‌تواند مجموعه‌ی قدیمی را احیا کند؟ خب این به حقوق نشر بازمی‌گردد. به نظر می‌رسد مارول و دیزنی روی حقوق نشر مرد عنکبوتی به صورت مشترک کنترل دارند؛ به همین دلیل است که دیزنی پلاس توانسته نمایش‌های گذشته را نیز در پلتفرم خود قرار دهد؛ مانند «مرد عنکبوتی و دوستان شگفت‌انگیزش» (Spider-Man And His Amazing Friends)، سریال مرد عنکبوتی ۱۹۸۱، و سریال «مرد عنکبوتی: نامحدود» (Spider-Man: Unlimited) برای سال ۱۹۹۱. از نظر حقوق ساخت سری جدید و حقوق مربوط به شخصیت‌ها، همه‌ی این‌ها متعلق به سونی است، و این شرکت اساساً نحوه‌ی استفاده از کاراکتر مرد عنکبوتی را کنترل می‌کند که البته گاهی اوقات معاملاتی برای به اشتراک گذاشتن شخصیت بین سونی و دیزنی یا مارول انجام می‌شود.

برای مثال، زمانی که «مرد عنکبوتی شگفت‌انگیز» (Spectacular Spider-Man) در سال ۲۰۰۸ برای اولین بار پخش شد، گرگ وایزمن، مدیر آن مجموعه، توضیح داد که سونی حقوق انیمیشن را به مارول بازگرداند تا این به اهرمی تبدیل شود برای ساخت فیلم‌های لایواکشن، یعنی مارول حقوق مرد عنکبوتی را دوباره به دست آورد؛ در حالی که سونی عناصر طراحی خاص و حقوق نشر را برای «مرد عنکبوتی شگفت‌انگیز» حفظ کرد. زمانی که آن سری در حال ساخت بود، سونی و مارول هنوز در حال مذاکره‌ی فعال بودند که دیزنی مارول را خریداری کرد و میکی و دوستانشان به صراحت اعلام کردند که می‌خواهند مجموعه‌ی انیمیشنی مرد عنکبوتی خود را بسازند که در نهایت با وجود محبوبیت این برنامه، آن را کنار گذاشتند.

دیزنی در نهایت می‌تواند چیزی شبیه به «مرد عنبکوتی: سال اول» توسعه دهد، زیرا قرارداد جدیدش با سونی به او اجازه می‌دهد تا از شخصیت مرد عنکبوتی برای ساخت فیلم‌ها و سریال‌های خودش استفاده کند. از این روست که حالا دیزنی و مارول می‌توانند حقوق این کاراکتر را با یکدیگر به اشتراک گذاشته و از او در فیلم‌های دنیای سینمایی مارول نیز استفاده کنند و چندتایی فیلم مستقل مرد عنکبوتی نیز که در سال‌های اخیر داشته‌ایم به خاطر همین قرارداد تازه است. دیزنی همچنین در سال‌های گذشته چندین مجموعه‌ی انیمیشنی مرد عنکبوتی در حال ساخت داشته و طبق سندی که پیش از این بررسی کردیم، طول اپیزودهای آن‌ها فراتر از نیم‌ساعت نمی‌رود و به این ترتیب شرایط قرارداد از سوی دیزنی رعایت شده است.

حقوق مجموعه‌ی انیمیشنی «مردان ایکس: ۹۷» به دیزنی و مارول تعلق دارد

مگنیتو در مجموعه‌ی مردان ایکس: ۹۷

مجموعه‌ی «مردان ایکس ۹۷» به طور کلی در موقعیت بسیار امن‌تری قرار دارد تا برای احیا در دستور کار قرار بگیرد؛‌ زیرا حقوق آن در اختیار دیزنی و مارول است. حقوق این شخصیت‌ها در ابتدا در دست « ۲۰th Century Fox» بود و مجموعه‌ی انیمیشنی «مردان ایکس» و اقتباس‌های لایواکشن از آن در سال ۲۰۰۰ میلادی نیز همه در مالکیت فاکس بودند. این قضیه پس از ادغام فاکس با دیزنی دستخوش تغییراتی شد. حالا دیگر دیزنی تمام حقوق فاکس، مشخصا در اینجا مردان ایکس را به دست آورد. این امر احیای سری اصلی را بسیار آسان‌تر کرد؛ زیرا حقوق همه‌ی این شخصیت‌ها و دنیای مردان ایکس در دست دیزنی است و هیچ مشکلی از نظر مفاد قراردادها، طول قسمت‌ها یا اجازه‌ی استفاده از شخصیت‌های خاص دیگر مطرح نخواهد بود.

بالاخره اگر در برنامه‌ی دیزنی برنامه‌ای مبنی بر احیای مجموعه‌ی انیمیشنی مرد عنبکوتی باشد باید مثل فیلم‌های تام هالند قراردادی با سونی منعقد کند که اجازه‌ی ساخت آن را به دیزنی می‌دهد. جان سمپر، مدیر این مجموعه‌ی مرد عنبکوتی، به طور آشکار درباره‌ی تمایل خود برای احیای مجموعه‌ی مرد عنکبوتی صحبت کرده و گفته کاملا راضی خواهد بود اگر بتواند این سریال را به شیوه‌ی مجموعه‌ی انیمیشنی «مردان ایکس: ۹۷» احیا کند؛ همزمان او از دشواری‌های تجاری بین سونی و دیزنی نیز مطلع است و با رویکردی واقع‌بینانه اینطور توضیح داده است: «من فکر می‌کنم در حال حاضر آن‌ها در حال ساخت یک مرد عنکبوتی مدرن‌شده‌اند. آن‌ها از زمان من تاکنون چندین برنامه‌ی مختلف برای مرد عنکبوتی ساخته‌اند، اما با توجه به سیاست‌های امروز دیزنی من پیش‌بینی نمی‌کنم که شرایط اجازه‌ی احیای مجموعه‌ی انیمیشنی مرد عنکبوتی را بدهد.

حتی اگر بخواهند این مجموعه را احیا کنند، مطمئن نیستم که من در آن دخیل خواهم بود؛ زیرا من کنترل زیادی روی برنامه می‌خواهم؛ همانطور که در مجموعه‌ی اصلی از قسمت سیزدهم، چهاردهم حسابی دست من در جلو بردن مجموعه باز بود. بنابراین نمی‌دانم که آیا هرگز آن موقعیت را تجربه خواهم کرد یا خیر؛ واگرنه این می‌تواند مسیر مجموعه‌ی مرد عنکبوتی را به سمت کاملا متفاوتی ببرد.» البته او در ادامه توضیح داد که اگر شرایط اجازه دهد، ثانیه‌ای در پیوستن به این پروژه‌ی احتمالی تعلل نخواهد کرد: «نمی‌دانم که می‌توانم اجازه‌ی احیای مجموعه‌ی انیمیشنی مرد عنکبوتی را پیدا کنم یا نه، با توجه به اینکه آن اکنون در مالکیت دو استودیو است و سیاست‌های زیادی پشت صحنه وجود دارد. اما اگر کسی با من تماس بگیرد و بگوید ما می‌خواهیم اپیزودهای بیشتری بسازیم و تو را هم در کنترل خواهیم گذاشت، من به سرعت پای پروژه خواهم رفت.»

این به آن معنی نیست که طرفداران نمی‌توانند رویای احیای این مجموعه‌ی محبوب را در سر داشته باشند. امیدواریم برخی از تارهای درهم و داستان‌های ناپایان که در آخر سریال هنوز هم باز باقی ماندند فرصت به اتمام رسیدن داشته باشند. بخش بزرگی از نوستالژی انیمیشن‌های دهه‌ی نود میلادی روی دوش همین مجموعه‌ی مرد عنکبوتی بود که توانست عاشقانه‌ی بین پیتر و مری جین واتسون و داستان‌های تراژیک‌تر کمیک‌ها را به گونه‌ای اقتباس کند که برای مخاطبان جوان‌تر هم جذابیت داشته باشد.

این خط داستانی تراژیک‌تر از کمیک «شبی که گوئن استیسی مرد» وام گرفته شده است. در این داستان مرد عنکبوتی در مقابل نورمن آزبورن یا همان گابلین سبز قرار می‌گیرد که متوجه می‌شود مرد عنکبوتی در واقع همان پیتر پارکر است. شبیه به طرح داستانی کمیک اصلی، شرور ماجرا به زندگی خصوصی پیتر نفوذ می‌کند. همه چیز با ربوده شدن مری جین به دست گابلین سبز به اوج خود می‌رسد. البته در مجموعه‌ی انیمیشنی به جای آنکه مرگ وحشتناکی در انتظار مری جین باشد (مثل آنچه برای گوئن استیسی در کمیک اتفاق می‌افتد)، مری جین در یک دنیای موازی گیر می‌افتد که درنهایت باعث می‌شود پیتر عشق زندگی خود را از دست بدهد.

اگر فکر می‌کنید این ماجرا به خودی خود برای پیتر دردناک است، اتفاق بعدی دیگر حسابی حال او را خواهد گرفت. مری جین بازمی‌گردد و حتی با پیتر پارکر ازدواج می‌کند؛ اما در نهایت معلوم می‌شود که مری جین دنیای پیتر در واقع یک کپی از مری جین اصلی بوده که با هایدرومن ارتباط داشته است. این یعنی مری جین واقعی هنوز در جایی در دنیاهای موازی گم شده است. در چند قسمت آخر سریال، مرد عنکبوتی با مادام وب (جوان لی) همکاری می‌کند تا به جهان‌های موازی دیگر برود و دنبال مری جین بگردد؛ اما هرگز نمی‌تواند او را پیدا کرده و نجات دهد. اگر بالاخره قراردادی بین سونی و دیزنی بسته شده و پروژه‌ی احیای این مجموعه در دستور کار قرار بگیرد، این می‌تواند نقطه شروع خوبی برای داستان آن مجموعه باشد.

افسوس که سیاست‌های تجاری بین دیزنی و سونی احتمال احیای مجموعه‌ی انیمیشنی مرد عنکبوتی در حال حاضر را بسیار کاهش داده‌اند و فکر نمی‌کنیم دیزنی به سرعت پس از احیای «مردان ایکس: ۹۷» به سراغ سریال مرد عنکبوتی برود. با این حال، با توجه به استقبال خوب مخاطبان از «مردان ایکس: ۹۷» و امتیازات بسیار بالای این مجموعه، می‌توان به احیای مرد عنکبوتی نیز امیدوار بود. شاید روزی سونی و دیزنی پای میز مذاکره‌ای نشستند و برای حقوق مالکیت مرد عنکبوتی به توافق رسیدند که اجازه‌ی احیای مجموعه‌ی انیمیشنی محبوب را به دیزنی می‌دهد.

منبع: MovieWeb

راهنمای تماشای سریال


برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما