چرا Dave the Diver یکی از بهترین بازیهای مستقل چند سال اخیر است؟
میگویند اگر میخواهی کسی را برای یک روز سیر کنی، به او ماهی بده ولی اگر میخواهی یک عمر سیرش کنی به او ماهیگیری یاد بده. بگذارید این ضرب المثل را به نفع مقالهی پیشرو تغییر دهیم: اگر میخواهی گیمری را یک عمر سرگرم کنی، به او بازی کردن Dave the Diver را پیشنهاد بده.
بازی Dave the Diver یکی از بازیهای مستقل بسیار محبوب و پرطرفدار سال گذشته میلادی است که به لطف انتشار آن روی کنسولهای پلی استیشن و همچنین قرار گرفتناش در فهرست آثار سرویس اشتراکی پلی استیشن پلاس (رده اکسترا و دیلاکس/پرمیوم) موفق شدم تا باری دیگر در آن غرق شوم. راستش را بخواهید، هدفم از تجربهی مجدد این بازی، این بود که تنها روی یکی از بخشهای بازی بیشتر وقت بگذارم و این مطلب را با تحلیل جزئیات آن پر کنم. با این حال وقتی چند ساعت اول از تجربهام سپری شد به خودم آمدم و دیدم انگار نه انگار که من Dave the Diver را قبلا هم تجربه کردهام. باز با طراحی هنری بازی ذوقزده میشوم. با دیالوگهای بامزهای که بین شخصیتها رد و بدل میشود دوباره میخندم. انیمیشنهای بازی و کاتسینهای حسابشدهی آن مرا به تحسین وا میدارند و اکنون باری دیگر از زندگی در جلد غواصی که روز را به شکار ماهی و ماجراجویی میگذراند و شبانگاه هم رستورانی را اداره میکند، حسابی خرکیف شدهام. بدین ترتیب سعی کردم تا در این مطلب با زیر ذرهبین بردن Dave the Diver چرایی سرگرمکننده بودن مخلوق مینتراکت (MINTROCKET) را بررسی کنم.
پیشغذا: فعالیتهای بیانتهایی که به سادگی هضم میشوند
«دِیو غواص» به هیچعنوان بازی پیچیدهای نیست اما باور کنید سر و کله زدن با هر بخش و تعامل با دنیای آن میتواند شما را حسابی از کار و زندگیتان دور کند که خب میتوانم آن را به عنوان یکی از بهترین صفات بازی بپذیرم. این بازی با دارا بودن المانهای نقشآفرینی و ماجراجویی باعث میشود زندگی در نقش دِیو (شخصیت اصلی بازی) را به خوبی حس کنید. حقیقتا این زیرکانهترین فریب بازی برای صید گیمر است. چرا که وقتی شما درگیر زندگی بسیار پرمشغله و شلوغ دِیو میشوید، دیگر بازگشت به زندگی یکنواخت (و احتمالا خستهکننده) خودتان کار سختی میشود. در Dave the Diver شما بیکار نمیمانید و همیشهی خدا کاری برای انجام دادن وجود دارد. فلان ماهی را شکار کنید. مواد لازم برای پخت فلان غذا را بیابید. رستوران و محل کارتان را ارتقا دهید. ابزار ماهیگیری بهتری برای خودتان دست و پا کنید. با شخصیتها تعامل کنید و با انجام دادن خواستههایشان پاداش بگیرید. حوادث زیر آب و چیزهایی که نه چشمی دیده و نه گوشی شنیده را تجربه کنید و ماجراهای دیگری که مطمئنا از حوصله متن و خواننده خارج است.
«دِیو غواص» به هیچعنوان بازی پیچیدهای نیست اما باور کنید سر و کله زدن با هر بخش و تعامل با دنیای آن میتواند شما را حسابی از کار و زندگیتان دور کند که خب میتوانم آن را به عنوان یکی از بهترین صفات بازی بپذیرم
بهنظرم خلاقیت توسعهدهندگان «دِیو غواص» جایی آشکار میشود که گیمر میفهمد این بازی خود را در بند یک ژانر بهخصوص محدود نمیکند و همواره با پرده برداشتن از بخشهای جدید و پیوستگی تقریبا بینقصی که بین آنها ایجاد میکند، او (گیمر) را بیشتر و بیشتر به سوی اعماق فرا میخواند. اما سوال دیگری که مطرح میشود این است: اتصال و هماهنگی بینظیر هر جزء از بازی چگونه میسر شده؟ خب برگ برنده بازی دقیقا همین نقطه است؛ هسته گیمپلی سادهی آن. در پاراگراف قبلی، تنوع فعالیتهای موجود در بازی را یکی از المانهای برجستهی آن ذکر کردم. از طرفی دیگر، هسته گیمپلی آسان و سادهی این اثر که تقریبا هیچ دشواریای حول درک و فهم آن وجود ندارد در ترکیب با شلوغ بودن وظایف و تکالیفتان در این اثر به تعادل باظرافتی دست مییابد. بدین صورت که برای تکمیل هر مرحله لازم نیست با مکانیزمهای پیچیدهای سر و کله بزنید و همین مساله هم موجب میشود تا وقت گذراندن با دِیو غواص و دوست و همراهانش، بعد از ساعتها همچنان شعلهی اشتیاقتان را روشن نگه داشته و لذت بیاندازهای نصیبتان کند. البته این را هم اضافه کنم که ساده بودن هسته گیمپلی بازی هیچ از چالشهای آن کم نمیکند و بازی به موقعاش، موانع کوچک و بزرگی را مقابلتان قرار میدهد که از بین بردن و گذر از آنها درگیرکننده و همینطور چالشبرانگیز است.
وعده اصلی: منوی غذای متنوعی در اختیار دارید. انتخابتان چیست؟
وقتی برای اولین بار مشغول تجربهی Dave the Diver میشوید احتمالا خیلی راحت فعالیتهایتان را به دو دستهی غوص کردن در روز و چرخاندن رستوران در شب دستهبندی کنید. با این وجود هر چه بیشتر در بازی پیش میروید متوجه میشوید فعالیتهایی که سازندگان برایتان تدارک دیدهاند چگونه با بازیگوشی و جا نشدن در قواعد و چارچوب این نوع بخشبندی، فراتر از آنچه انتظارش را داشتید ظاهر میشوند. باور کنید اگر قبل از تجربه این اثر کسی به من میگفت در این بازیِ ایندی فرسنگها به عمق میروم و در کنار ماجراجویی و سرک کشیدن به گوشه و کنار اقیانوس با افرادی که سعی در نابودی طبیعت و محیط زیست دارند میجنگم، اکشن پرزد و خوردی را تجربه میکنم، گاها مراحل را به صورت مخفیکاری پیش میبرم، تجارت و بیزینس پرسودی را مدیریت میکنم، مسابقه میدهم، کشت و برداشت میکنم و در دنیای زندهای قرار میگیرم که با رویدادها و وقایع مختلفی سر و شکل میگیرد، باور نمیکردم. اکنون اما احساس میکنم آرزوهایم رنگ واقعیت به خود گرفتهاند.
سازندگان Dave the Diver به خوبی از پس ترکیب کردن المانهای روگلایت و RPG در ساختهشان برآمدهاند
در همین راستا باید اشاره کنیم که سازندگان Dave the Diver به خوبی از پس ترکیب کردن المانهای روگلایت و RPG در ساختهشان برآمدهاند. هر بار که درون آب شیرجه میزنید گودال آبی (Blue Hole) نسبت به دفعه پیشین تغییراتی میکند و گرچه برخی از ماهی و آیتمها مدام جایشان عوض میشود اما برخی دیگر را میتوان در همان مکان همیشگی و ثابتشان یافت. البته که به لطف اضافه شدن محتواهای تازه و پشتیبانی بسیار خوبی که بازی حتی پس از عرضهی رسمی و نهایی از سوی سازندگان داشته، دیگر جای سخنی باقی نمیماند. چندین ساعت ابتدایی بازی به این صورت سپری میشود که با مکانیزمهای مختلف آشنا میشوید و سپس بازی به شما این امکان را میدهد تا راهی که دوست دارید را در پیش بگیرید. اینجا همان جایی است که «دِیو غواص» تبدیل به تجربهای متفاوت برای هر بازیکن میشود. برای مثال اولین باری که سراغ این بازی رفتم زیاد به تجارت و رستورانداری اهمیت نمیدادم و فقط دوست داشتم داستان مهیج اعماق آب را هرچهزودتر پیش ببرم و ببینم تهاش چه میشود. در دومین باری که سراغ بازی رفتم اما رویکرد متفاوتی در پیش گرفتم. این دفعه دوست داشتم بیشتر رستورانم را مدیریت کنم، افراد تازهای را برای کار کردن برگزینم، در فستیوالهای غذایی شرکت کنم و با سیر کردن شکم منتقدانی که پایشان به رستورانم باز میشود کاری کنم در توصیف خارقالعاده بودن غذاهایی که آشپز حرفهایم برایشان پخته تعریف و تمجید کم بیاورند!
دسر: جزئیاتی شیرین
یکی دیگر از چیزهایی که دیو دایور را به پروژه هیجانانگیزی تبدیل میکند این است که جدا از تمام المانهای بنیادین و شالودهی اصلی بازی، وقتی جزئیات مختلف بازی را تحت نظر میگیرید دوچندان عاشق آن میشوید. به عنوان نمونه طراحی پیکسلی و ۲D بازی در کنار اجسام و جاندارانی که گاها به صورت سهبعدی ظاهر میشوند و رنگ و لعابی که بازی به آن مزین شده، باعث میشوند این اثر از منظر هنری در ذهن مخاطب جلوهای خاص به خود بگیرد. علاوه بر این بازی در طراحی انیمیشن کاراکترها و کاتسینها واقعا عملکرد فوقالعاده زیبایی دارد. بهطوری که ترغیب میشوید ساخت ابزار و اسلحهی جدیدی را سفارش دهید (یا حتی اسلحه قدیمیتان را ارتقا دهید)، رسپی و دستور پخت جدیدی را برای آشپزتان مهیا کرده و کارهایی از این قبیل انجام دهید تا یک انیمیشن چندثانیهای بامزه را تماشا کنید.
بازی Dave the Diver به لطف طراحی مراحل شگفتانگیز، یک سیستم پاداش و مجازات منصفانه، روایتی دلانگیز در رابطه با غذاهای دریایی خوشمزه و غوطهور کردن گیمر در دل ماجراهایی که فقط توسعهدهندگان مینتراکت از پس آن برمیآمدند، به جایگاه بالایی در میان آثار ایندی چند سال اخیر دست مییابد. در نتیجه اگر هر گونه شک و شبههای برای تجربه بازی داشتید دیگر وقت آن است تا آن را کنار گذاشته و تجربه این اثر را هرچه سریعتر آغاز کنید. شما را نمیدانم اما من همین الآناش هم دلم برای یک غوص دیگر لک زده است.